آلودگی نفتی یک کنفرانس اقلیمی
کاپ 28؛ کنفرانسی برای تامین منافع امارات
فاطمه لطفی | هفته نامه صدا
سال گذشته تقریبا در همین روزها بود که برای هفتهنامه «صدا» از اجلاس جهانی کاپ 27 در شرمالشیخ مصر نوشتم. همان زمان نوشتم که این کنفرانس شاید امنیتیترین کنفرانس اقلیمی تاریخ برگزاری این اجلاس بود. از جمله مشخصات این کنفرانس امنیتی، محل مخصوصی بود که برای اعتراضات در نظر گرفته شده بود. اعتراضات فعالین محیط زیست بخش جداییناپذیر اجلاسهایی اینچنینی و در واقع نشاندهند روح پویای این کنفرانسهاست. اما در مصر محل اعتراضات در جایی بسیار دورتر از محل برگزاری اجلاس و دور از چشم سران کشورهای شرکتکننده در آن بود. علاوه بر آن نفس برگزاری یک اجلاس اقلیمی در کشوری دیکتاتوری بسیار جای سوال داشت. شاید این طنز تاریخ بود که در کشوری درباره بحرانی که بشر پیشرو دارد صحبت شود که مردم این کشور حق اعتراض به هیچ نوع بحرانی را ندارند.
اما طنز ماجرا امسال جالبتوجهتر هم هست. امسال اجلاس کاپ 28 هم در کشوری دیکتاتوری برگزار میشود، هم این کشور یکی از تولیدکنندگان سوختهای فسیلی است که اقتصادش بدون این سوختها پا بر جا نیست و هم اینکه ریاست این اجلاس برعهده یکی از شرکتهای بزرگ تولید کننده نفت دنیا، یعنی شرکت ملی نفت و گاز ابوظبی است. این شرکت، یازدهمین تولیدکننده بزرگ نفت و گاز جهان است که تا سال ۲۰۲۷، قصد دارد ۱۵۰میلیارد دلار برای گسترش ظرفیت تولید نفت و گاز امارات متحده عربی سرمایهگذاری کند. در واقع رئیس یک شرکت نفتی قرار است مهمترین اجلاس جهانی برای نجات کره زمین را رهبری کند و در این اجلاس از کاهش تولید سوختهای فسیلی سخن بگوید در حالی که شرکت خودش میلیاردها دلار برای توسعه همین سوخت سرمایهگذاری میکند!
اندکی درباره میزبان کاپ 28
آنها که بهواقع فعال محیط زیست هستند و نگران آینده کره زمین، همیشه از نفوذ شرکتهای آلاینده بهویژه شرکتهای سوخت فسیلی در اجلاس و برنامههای اقلیمی نگران بودهاند. در جدیدترین مورد ۱۳۳عضو پارلمان اروپا، سناتورها و نمایندگان در نامهای خطاب به دبیرکل سازمان ملل متحد، رئیس کمیسیون اروپا و رئیسجمهور ایالاتمتحده، «نگرانی عمیق خود را از قوانین فعلی حاکم بر کنوانسیون سازمان ملل درباره چارچوب تغییر اقلیم (UNFCCC) که به منتشرکنندگان آلایندهها در بخش خصوصی اجازه میدهد تا نفوذ و تاثیر نامناسبی بر فرآیندهای UNFCCC داشته باشند» ابراز کردند.
حالا قرار است مهمترین اجلاس اقلیمی که باید برنامهها و طرحهایی برای آینده بشر برای خلاصی از آلودگی و افزایش گرمایش جهانی داشته باشد زیر نظر شرکتی برگزار شود که بزرگترین سرمایهگذاریهای توسعهای با محوریت سوختهای فسیلی را در برنامههای آتی خود پیشبینی کرده است.
امارات متحده عربی از هماکنون برنامههایی برای استخراج 38 میلیارد بشکه نفت و گاز تا سال 2085 در دستور کار دارد. این کشور به عنوان یکی از ثروتمندترین کشورهای نفتی جهان، با سرانه تولید ناخالص داخلی 44هزار دلار شناخته میشود که بند «مسئولیت مشترک اما متمایز» توافقنامه 2015 پاریس حکم میکند که هر چه زودتر باید به تولید نفت و گاز پایان دهد. با این حال مشخص است امارات قرار نیست به این زودی دست از طلای سیاه بردارد.
بر اساس دادههای انحصاری شرکت انرژی مانیتور گلوبال دیتا، حدود 28.3 میلیارد بشکه نفت در میادین فعال امارات وجود دارد و 1.5 میلیارد بشکه دیگر در میدانهایی که برایشان برنامهریزی صورت گرفته است. همچنین میادین فعال در امارات حدود 38.2 تریلیون فوت مکعب گاز دارند، در کنار آن میادین برنامهریزی شده حاوی 10.5 تریلیون فوت مکعب گاز هستند. مجموع حجم هیدروکربنهای میادین نفت و گاز فعال و برنامهریزی شده در امارات متحده عربی به 38.4 میلیارد بشکه معادل نفت میرسد. امارات به توسعه میادین جدید نفت و گاز ادامه میدهد، این درحالی است که آژانس بین المللی انرژی (IEA) مکررا هشدار داده که برای دستیابی جهان به هدف خالص صفر انتشار تا اواسط قرن، استفاده از نفت و گاز باید به صورت مدیریت شده کاهش یابد. و هیچ میدان نفت و گاز دیگری غیر از میادین موجود نباید مجوز بهرهبرداری دریافت کنند.
برنامههای نفتی امارات متحده عربی در حال حاضر با توجه به نقش برجسته این کشور در میزبانی کنفرانس سالانه کاپ 28 در کانون توجه منتقدان قرار گرفته است. سلطان احمد الجابر، رئیس کاپ 28 و مدیرعامل شرکت ملی نفت امارات متحده عربی در مصاحبه اخیر خود گفته: «چه بخواهیم چه نخواهیم، جهان همچنان به سوخت های فسیلی نیاز خواهد داشت. تمرکز من این است که انتشار گازهای گلخانهای را، صرف نظر از اینکه از کجا آمده، به تدریج حذف کنم.»
اکثر ذخایر نفت و گاز امارات به این زودی در شرف استخراج نیستند. با این حال این کشور سیاست توسعهطلبانهای برای نفت و گاز در پیش گرفته است. امارات متعهد شده تا سال 2050 به انتشارات صفر خالص برسد، اما دولت این کشور در طرح کلی خود از این هدف هیچ اشارهای به نقش سوختهای فسیلی نمیکند. هرچند امارات برنامههای گستردهای برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر دارد: این کشور تا به امروز بیش از 40 میلیارد دلار در تولید انرژیهای تجدیدپذیر سرمایهگذاری کرده و پیشبینی میشود ظرفیت انرژی پاک امارات از 2.4 گیگاوات در سال 2020 به 14 گیگاوات تا سال 2030 افزایش یابد.
با این حال در نوامبر 2022، شرکت ملی نفت آدنوک امارات سرمایهگذاری 150 میلیارد دلاری پنج ساله «استراتژی رشد شتابان» را برای تولید نفت و گاز اعلام کرد. بخشی از این استراتژی این بود که آدنوک در سال 2022 تقریبا 6 میلیارد دلار در قراردادهای حفاری دریایی سرمایهگذاری کرد. اندیشکده کلایمت اکشن که تعهدات صفر خالص انتشار کشورها را ارزیابی میکند، تعهد امارات برای کاهش انتشارات را تعهدی «ناچیز» مینامد. آخرین ارزیابی این اندیشکده در ژوئیه 2023، میگوید: «سرمایهگذاریهایی که برای زیرساختهای جدید سوختهای فسیلی انجام میشود با سیاستهای محدود سازی گرمایش جهانی به 1.5 درجه سانتیگراد سازگار نیست، و در عوض احتمالا امارات متحده عربی را در مسیری با انتشار بالا قرار داده و سیاستهای گذار به سمت انرژیهای تجدیدپذیر این کشور را تضعیف میکند». گلوبال دیتا 34 میدان نفتی و گازی در امارات متحده عربی را بهعنوان میادین کشفشده فهرستبندی کرده است، به این معنی که هیدروکربن در این میادین وجود دارند، اما «هنوز» برنامههایی برای شروع استخراج از آنها تدوین نشده است.
کلی تروت، مدیر تحقیقات سازمان غیردولتی اویل چنج اینترنشنال در پاسخ به یافتههای انرژیمانیتور گفته: «این دادهها با تحلیل خود ما مطابقت دارد که نشان میدهد امارات متحده عربی بزرگترین برنامههای استخراج نفت و گاز جدید را در جهان در دستور کار دارد.» هر قطره نفت و گاز اضافی استخراج شده، بحران اقلیمی را تشدید میکند و جهان را به نقض محدودیت دمای 1.5 درجه سانتیگراد نزدیکتر. بر اساس ارقام معادل کربن آژانس حفاظت از محیط زیست ایالات متحده، 30 میلیارد بشکه نفت و 48 تریلیون متر مکعب گاز در میادین فعال و برنامهریزی شده اگر سوزانده شود، به ترتیب 12.9 و 2.7 گیگا تن دیاکسید کربن تولید خواهند کرد. این مقدار کمتر از نیمی از کل انتشار جهانی تولید شده توسط بشر در سال 2022 است. این ارقام بیانگر حدود 4درصد از کل بودجه کربن باقیمانده برای گرمایش 1.5 درجه سانتیگراد در پایان سال 2022 یعنی 380گیگاتن است، این درحالی است که امارات متحده عربی حدود 0.1 درصد از کل جمعیت جهان را دارد.
سال گذشته مرکز تحقیقات تغییرات اقلیم مرکز تیندال در دانشگاه منچستر گزارشی داشت که در آن 88 کشور مسئول تقریبا تمام عرضه نفت و گاز جهانی را بر اساس «ظرفیت» آنها برای گذار سریع از سوختهای فسیلی به پنج گروه تقسیم میکرد. این تحقیق نشان داد که 19 کشور دارای بالاترین ظرفیت، از جمله ایالات متحده، بریتانیا، امارات متحده عربی و نروژ، باید تا سال 2034 تولید خود را به پایان برسانند و در این میان تا سال 2030 حدود 74 درصد تولید را کاهش دهند تا جهان به هدف صفر خالص انتشار در سال 2050 دست یابد.
امارات اولین کشور در خاورمیانه و شمال آفریقا بود که متعهد شد تا اواسط قرن به انتشار خالص صفر برسد، با این حال تاریخ پایان کار پیشبینیشده برای اکثر میادین نفت و گاز فعلی و برنامهریزی شده امارات متحده عربی بعد از سال 2050 است. دادههای گلوبال دیتا نشان میدهد که انتظار میرود تعداد زیادی از این میادین تا دهههای 2070 و 2080 به تولید نفت و گاز ادامه دهند. امارات فقط مشغول سرمایهگذاری در نفت و گاز در پروژههای بالادستی نیست. دادهها نشان میدهد که این کشور در حال توسعه پالایشگاههای نفت جدید، تاسیسات پردازش گاز، تاسیسات ذخیرهسازی نفت و خطوط لوله نفت و گاز نیز هست. آدنوک در سال جاری 1.34 میلیارد دلار برای توسعه شبکه خط لوله خود در نظر گرفت. انتظار میرود این قرارداد شبکه گاز داخلی کشور را از 3200 کیلومتر به حدود 3500 کیلومتر گسترش دهد. این شرکت همچنین به دنبال سرمایه گذاری بر روی تقاضای جهانی برای گاز طبیعی مایع (الانجی) است و یک قرارداد صادراتی سه ساله با غول انرژی فرانسوی توتالانرژیز امضا کرده تا بازار جهانی الانجی را که در سال 2022 پس از تهاجم روسیه به ارزش 450 میلیارد دلار رسیده تامین کند. به گفته وزارت دارایی، امارات متحده عربی در سال 2022 شاهد افزایش 31.8 درصدی درآمد ملی خود بوده است.
آمارها میگویند افزایش قیمت انرژی در سال گذشته برای امارات متحده عربی بیش از 100 میلیارد دلار درآمد به ارمغان آورد. این میزان درآمد حدود 100000 دلار برای هر شهروند اماراتی است. اقتصاد این کشور در نیمه اول سال جاری میلادی نسبت به مدت مشابه سال گذشته 3.7 درصد رشد داشته است.
میزبانی کاپ 28 و مزایایش برای امارات
بسیاری معتقدند که برگزاری سالانه کنفرانسهای کاپ به نمایشی تبلیغاتی تبدیل شده برای کشورهای میزبان. این کنفرانسها شاید برای فعالین اقلیم آب نداشت اما برای میزبانانی از جنس مصر یا امارات که نان داشت.
در زمان تنظیم این گزارش مراسم کاپ 28 هنوز آغاز نشده بود. اما بر اساس اسناد داخلی که توسط سازمان غیرانتفاعی روزنامه نگاری تحقیقی به دست آمده، امارات متحده عربی قصد دارد از نقش خود به عنوان میزبان بزرگترین و مهمترین کنفرانس سالانه اقلیم به عنوان بستری برای لابی کردن مقامات دولتی خارجی برای معاملات نفت و گاز استفاده کند. اسناد فاش شده نشان میدهد که سلطان الجابر قصد دارد در جریان این اجلاس در مورد قراردادهای سوخت فسیلی با 15 کشور به مذاکره بنشیند. این اسناد اخیرا توسط مرکز گزارش اقلیم که با بیبیسی کار میکند، منتشر شد. مرکز گزارش اقلیم (CCR) که از سوی صلح سبز و مشاوره بشردوستانه بنیاد راکفلر بودجه دریافت میکند، اعلام کرده که توانسته است صحت اسناد فاش شده را از طریق یک افشاگر ناشناس تایید کند. اما یکی از سخنگویان کاپ 28 صحت این اسناد فاش شده توسط بیبیسی را رد کرده است. این اسناد یادداشتهایی را نشان میدهد که توسط تیم کاپ 28 امارات برای دیدار با تقریبا 30 دولت خارجی قبل از اجلاس سران تهیه کرده است. از جمله برخی از نکات پیشنهادی برای گفتگو با الجابر، امید امارات برای خارج شدن از فهرست «بهشت مالیاتی» برزیل است تا سرمایه گذاریهای جدید شرکت مصدر تسهیل شود، تمایل این کشور برای بررسی توافق احتمالی با چین بر سر پروژههای گاز طبیعی مایع و آمادگی آدنوک برای همکاریها در حوزه پتروشیمی با مصر از دیگر موارد اسناد فاش شده است. بر اساس این اسناد قرار است آدنوک و چین بر سر پروژههای گازی در کانادا، موزامبیک و استرالیا مذاکره کنند، و آدنوک برای توسعه پروژههای نفت و گاز کلمبیا به کمک این کشور بشتابد.
در این میان عفو بینالملل بار دیگر خواستار کنارهگیری الجابر از مدیریت خود در آدنوک شد تا موفقیت نشست کاپ 28 را تضمین کند. آن هریسون، مشاور اقلیم سازمان عفو بینالملل، در واکنش به افشای این اطلاعات گفت: «سلطان الجابر ادعا میکند که دانشاش از صنعت سوختهای فسیلی او را واجد شرایط رهبری یک اجلاس مهم اقلیمی میکند، اما به نظر میرسد که روباهیست از مرغدانی نگهبانی میکند.» هریسون ادامه میدهد: « ما از سلطان الجابر میخواهیم تا در صورتی که میخواهد یک نشست موفق را رهبری کند، از سمت خود در آدنوک کنارهگیری کند.» به گفته وی اسناد فاش شده نشان میدهد که او بهدنبال پیشبرد منافع تجاری در جلسات کاپ است و این اطلاعات نگرانی ما را تقویت میکند که کاپ 28 به طور کامل توسط لابی سوختهای فسیلی برای خدمت به منافع خود و تهدید بشریت در اختیار گرفته شده است.
دبیرخانه اجلاس به بیبیسی گفته که «اصل اصلی» برای روسای کاپ «الزام به بیطرفی» است. در این بیانیه آمده است: «انتظار میرود روسای کاپ بدون تعصب و منافع شخصی، کاملا مبتنی بر قضاوت صحیح، مستقل و منصفانه عمل کنند». تام ریوت-کارناک، مشاور سیاسی سابق بخش اقلیم سازمان ملل، گفته که استفاده از فرآیند کاپ برای پیشبرد منافع تجاری ملی «مطلقا مجاز نیست. اگر کشورها در مذاکراتی شرکت کنند که معتقد باشند ریاست آن به دنبال منافع شخصی خود است، اعتماد به اجلاس بهسرعت از بین میرود.» تسنیم اسوپ، مدیر اجرایی گروه کلایمت اکشن نتورک هم میگوید: «میزبانی کنفرانسهای اقلیم مسئولیتی عمیق دارد با جامعه جهانی که از آنها انتظار دارند جوهر یکپارچگی را تجسم بخشند. این موضوع به ویژه در صورتی مشکلساز میشود که منافع آنها اساسا با رسیدگی به بحران اقلیم در تضاد باشد.» کایسا کوسونن، کارشناس اقلیم در صلح سبز هم معتقد است: «این دقیقا همان نوع تضاد منافع است که ما از آن میترسیدیم. اگر ریاست کاپ بخواهد اعتبار خود را پس بگیرد، تنها میتواند این کار را با میانجیگری یک توافق جهانی برای یک گذار عادلانه از تمام سوختهای فسیلی انجام دهد».
گزارشهای فاش شده همچنین از گفتوگوهایی در مورد معاملات احتمالی مصدر با 20 کشور از جمله بریتانیا، ایالات متحده، برزیل، عربستان سعودی و کنیا پرده برداشته است. الجابر در این گفتوگوها به دنبال حمایت دولت بریتانیا برای افزایش حقوق بستر دریا برای مزرعه بادی فراساحلی داجون بوده تا از 0.4 گیگاوات به بیش از یک گیگاوات برسانند. مصدر مالک یک سوم داجون است. همچنین الجابر قرار است در خصوص تسریع اتصال به شبکه یک مجموعه باتری مصدر در بریتانیا هم مذاکره کند. نگرانیهای دائمی در مورد رابطه نزدیک بین آدنوک و تیم کاپ 28 وجود داشته و آدنوک امکان دریافت و فرستادن ایمیلهای مربوط به کاپ 28 را داشت، این موضوع را اولین بار روزنامه گاردین در ماه ژوئن فاش کرد. در آن زمان سخنگوی کاپ 28 این رسوایی را اینطور توجیه کرد که جداسازی سیستمهای ارتباطی این دو در دست اقدام است و به زودی تکمیل خواهد شد. گاردین در ماه اوت هم گزارش داد که امارات متحده عربی تقریبا یک دهه است که از انتشار گزارش گاز گلخانهای قدرتمند متان توسط صنعت نفت خود سر باز زده است. الجابر در ماه اکتبر در مصاحبه با گاردین گفت: نباید انتظار داشته باشیم نفت و گاز و صنایع با انتشارات بالا روی میز مذاکره نباشند. ما به این رویکرد یکپارچه نیاز داریم.
الجابر از سوی شخصیتهای بلندپایه، از جمله جان کری، فرستاده اقلیمی ایالات متحده، حمایت میشود. کری گفته بود «برخی میزبانی یک شرکت تولید کننده نفت و گاز در اجلاس کاپ را آزمایشی میدانند و این خود سوال بزرگی به وجود آورده است.» الجابر حمایت سازمان ملل را دارد، دستکم حمایت مشاور سیاسی سابق بخش اقلیم سازمان ملل را. تام ریوت-کارناک معتقد است «امارات متحده عربی به طور بالقوه میتواند میزبانی متحول کننده باشد و بازیگران مختلف را با طرز فکری که دارد گرد هم آورد. اگر روند مناسبی را در نظر بگیریم تا اطمینان حاصل کنیم که الجابر کاری را که باید انجام دهد انجام میدهد، باز هم میتواند به نتیجهای تبدیل شود که ما نیاز داریم.»
مسائل حقوق بشری
کارشناسان در خصوص میزبانی امارات از کاپ 28، تنها به این تکیه نمیکنند که امارات یک تولید کننده سوختهای فسیلی است. بلکه به عنوان مثال هفتهنامه اکونومیست در بررسی میزبانی امارات از کاپ 28 همان موضوعی را مطرح میکند که در میزبانی مصر در کاپ سال گذشته هم مطرح بود، یعنی حقوق بشر. به اعتقاد این نشریه حتی با کنار گذاشتن نگرانیها در مورد تعهد امارات به گذار سبز، دلیل دیگری برای زیر سوال بردن انتخاب این کشور به عنوان میزبان وجود دارد و آن سابقه امارات است در زمینه حقوق بشر. ماهیت اصلی اجلاس کاپ 28 رسیدگی به چالشهای مبرم تغییر اقلیم بوده و خواستار گفتوگوی باز، فراگیر و احترام به حقوق اساسی بشر است. برگزاری کنفرانس در کشوری که در آن صداهای مخالف اغلب به طرز وحشیانهای خاموش میشوند، پیامی متناقض میفرستد که مطمئنا اعتبار و اثربخشی نتایج نشست را تضعیف میکند.
اکونومیست پا را از این هم فراتر گذاشته و تلاشهای امارات متحده عربی و به ویژه شرکت مصدر این کشور در حوزه انرژیهای سبز و گذار انرژی را نوعی «شستوشوی سبز» مینامد و تاکید دارد که همانطور که این کشور با خرید باشگاههای فوتبال اروپایی به نوعی شستوشوی ورزشی رو آورده است، در حوزه انرژیهای سبز نیز همین روند در حال اجراست و هدف تمامی این تلاشها «صیقل دادن چهره یک کشور غبار گرفته و تغییر روایت» جاری در این کشور است.
اکونومیست مینویسد «سرمایهگذاری امارات در موزههایی مانند لوور ابوظبی و جشنوارههای بینالمللی فیلم نوعی فرهنگشویی است. این دولت حاشیه خلیج فارس با قرار دادن خود به عنوان حامی هنر و فرهنگ، تصویری از پیچیدگی و جهان وطنگرایی ایجاد میکند. تصویری که در زیر آن، مسائل مبرم نقض حقوق بشر و سرکوب سیاسی همچنان به قوت خود باقی است».
حقوق بشر در امارات سابقهای وحشتناک دارد. آزادی بیان در این کشور به شدت محدود است. مخالفتها، چه در قالب فعالیتهای آنلاین یا اعتراضات مسالمتآمیز، با سرکوب غیرقابل قبولی مواجه میشوند. پرونده احمد منصور، وبلاگ نویس و فعال حقوق بشر که از سال 2017 زندانی شده است مثالی واضح از همین موضوعست، موضوعی که نشان دهنده چالشی سیستماتیک است: یعنی عدم تحمل دولت در برابر انتقادها.
انتقاد دیگری هم به امارات وارد است و آن حمایتها و روابط خوب این کشور با روسیه است آن هم بعد از حمله روسیه به اوکراین. ناظران سوال بزرگی پیش پای سران شرکتکننده در کاپ 28 قرار دادهاند: آیا کشوری که از یک مهاجم حمایت میکند میتواند به صلح و همکاری بینالمللی و نیز دموکراسی پایبند باشد؟
اختلافات کاپ
از میزبان که بگذریم سوال دیگری هم مطرح میشود: آیا برگزاری اجلاسهای اقلیمی تاکنون دستاوردی داشته و به نتایج ملموسی رسیده است؟ پاسخ به این سوال اندکی دشوار است. اجلاسهای اقلیمی همیشه تعهداتی را برای کشورهای ثروتمند در نظر میگیرند. از جمله این تعهدات کمک این کشورها به کشورهای در حال توسعه و جهان سوم است. اخیرا گوردون براون، نخستوزیر سابق بریتانیا، گفته بود که کشورهای ثروتمند نفتی باید مالیات جهانی حاصل از درآمد بالای نفت را بپردازند تا به کشورهای فقیرتر کمک کنند تا با تغییرات اقلیم مقابله کنند. آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد، از «سودهای تقریبا غیرقابل تصور» دولتهای نفتی پس از تهاجم روسیه به اوکراین گفت. او ارقام آژانس بینالمللی انرژی را مثال زد که نشان میدهد درآمد جهانی نفت و گاز از 1.5 تریلیون دلار قبل از همهگیری کووید به رقم بیسابقه 4 تریلیون دلار در سال 2022 افزایش یافته است. امسال کشورهای ثروتمند ادعا میکنند که بدهیهای اقلیمی خود را پرداخت کردهاند.
بر اساس برآوردهای سازمان توسعه و همکاری اقتصادی OECD، که عمدتا متشکل از کشورهای ثروتمند است، این کشورها مدعیاند سرانجام به وعدهای مبنی بر تامین سالانه 100 میلیارد دلار کمک مالی برای مقابله با تغییر اقلیم در کشورهای فقیرتر عمل کردهاند. اما این کمک مالی با دو سال تاخیر مواجه شده است: تعهدات کشورها برای پرداخت این مبلغ در سال 2009 برقرار شد و لازم بود این کشورها تا سال 2020 این مبلغ را پرداخت کنند. اما هنوز هستند کسانی که به این آمار شک دارند.
با این حال همین تعهدات هم میتواند تنش بین کشورهای فقیر و غنی را افزایش دهد. این تعهد به سرانجام نرسیده به نمادی از ریاکاری جهان ثروتمند تبدیل شده بود: تشویق کشورهای فقیر به چشمپوشی از سوختهای فسیلی بدون تامین مالی برای کمک به آنها برای دستیابی به آن، یا کمک به آنها برای سازگاری با سیارهای گرمتر ناشی از مصرف زغالسنگ و نفت در کشورهای توسعه یافته.
اما موضوع این است که بسیاری از این کمکها به صورت وامهایی از بانکهای توسعهای چند جانبه بود و کشورهای فقیر در هر صورت مجبور هستند روزی این وامها را بازپرداخت کنند. این در حالی است که از زمان حمله روسیه به اوکراین، این کشورها با قیمت بالای مواد غذایی و انرژی مواجه بودهاند و از سویی افزایش ارزش دلار، ارزهای ملی این کشورها را تضعیف کرده است.
کشورهای ثروتمندتر امیدوارند مجبور نباشند در دبی درباره پول مذاکره کنند. در دیدار اخیر روسای جمهور چین و ایالات متحده، که هر دو از بزرگترین تولید کنندگان گازهای گلخانهای هستند، توافقاتی در خصوص انتشارات مطرح شد و همین امر به امیدواریها را درباره به نتیجه رسیدن توافقی احتمالی در دبی بالا برده است. البته توافق مشابهی هم قبلا در جریان اجلاس پاریس در سال 2015 وجود داشت. در کاپ 27 کشورها بر سر موضوع تعیین «ضرر و زیان» یا تامین مالی برای جبران اثرات تغییر اقلیم به کشورهای فقیر به نتیجه رسیده بودند نه بر سر کمک به آنها برای کاهش اثرات یا سازگاری با آن. از این رو تعهد خاصی برای کاهش بلندپروازانه انتشارات ایجاد نشد. امسال اتحادیه اروپا اعلام کرده است که در نظر دارد کمک مالی قابل توجهی به «صندوق ضرر و زیان» داشته باشد. جان کری، فرستاده ویژه دولت ایالات متحده در امور اقلیم هم قول کمکهایی را به این صندوق داده است. با این حال هنوز مشخص نیست چه راهکاری میتوان در نظر گرفت که کشورهای ثروتمند را به اجرای تعهداتشان راضی کرد؟
در کاپ 28 کشورهای ثروتمند باید بر سر یک تعهد جدید تا سال 2025 به توافق برسند، زیرا چارچوبی که در حال حاضر دنبال میکنند در آن زمان منقضی میشود. میچای رابرتسون از «اتحادیه کشورهای جزیره کوچک»، گروهی متشکل از کشورهایی که در برابر تغییر اقلیم آسیبپذیر هستند، میگوید: بحثهای فنی تاکنون «بیسکان» و بدون هدایت بوده است. در مورد اینکه چه چیزی باید به عنوان تامین مالی اقلیم درنظر گرفته شود، دورهای که هدف جدید باید اجرا شود یا چه کسی باید کمک کند، اتفاق نظر وجود ندارد.
باید توجه داشت که سازمان ملل تعریف رسمی از ضرر و زیان ندارد، اما به طور کلی به خسارات اقتصادی یا سایر خسارات ناشی از تغییر اقلیم اشاره دارد که فراتر از توانایی یک کشور برای سازگاری است. این آسیب میتواند شامل آسیب ناگهانی ناشی از تغییر اقلیم یا پیامدهای بلندمدت افزایش سطح آب دریا باشد. به این معنی که هنوز هم به طور کامل و جامع تعریف واضح و مشخصی از آسیبی که یک کشور فقیر از تغییر اقلیم میبیند وجود ندارد.
اختلاف فقط بر سر نوع تعریف از ضرر و زیان نیست. بلکه فاصله گذاری بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه هم محل مناقشه است. کشورها بر سر این موضوع اختلاف دارند که چه کسی باید کمک کند و چه کسی باید کمک را دریافت کند. به عنوان مثال اگر ضرر و زیان ناشی از بالا آمدن سطح آب دریاها باشد آیا شهرهای بندری کشورهای توسعه یافته در اروپا که با این مشکل مواجه هستند باید جزو کشورهای کمککننده تقسیم شوند یا جزو کشورهای دریافتکننده کمک؟
اصلا کشور توسعه یافته و در حال توسعه چگونه باید تعریف شوند؟ کشورهای بزرگ تولید کننده گازهای گلخانهای مانند چین و تولیدکنندگان سوخت فسیلی مانند عربستان سعودی و امارات در میان این بحثها غایب هستند. کشورهای ثروتمند معتقدند که این کشورها نیز باید در تامین مالی این صندوق همکاری داشته باشند. این سه کشور مخصوصا با این که کشورهای ثروتمندی هستند اما همچنان بخشی از کشورهای درحال توسعه هستند و از این رو در میان کشورهایی قرار میگیرند که احتمالا باید کمکهای مالی در مقابل تغییر اقلیم دریافت کنند.
اختلافاتی فراتر از این هم وجود دارد. میا موتلی، نخست وزیر باربادوس، کشوری بسیار کوچک در دریای کارائیب، میگوید: مردم فقیرتر به دلیل تأثیرات مارپیچ بحران اقلیمی و نابرابری اقتصادی با «خطر مضاعف» روبرو هستند. دلیل آن این است که افراد ثروتمند در شمال جهان بیشترین مسئولیت انتشار گازهای گلخانهای انباشته شده در جو را بر عهده دارند و از مزایای استفاده از کربن بهره بردهاند. اما اکنون کشورهای فقیر بیشترین آسیب ناشی از انتشار گازهای گلخانهای را متحمل میشوند و با «محدودیتهای مالی عظیم در پاسخ به چالشهایی که ایجاد نکردهاند» مواجه هستند، که این امر آنها را بیشتر فقیر میکند.
یکی از دلایلی که راهکارهای اقلیمی کاپهای گذشته نتوانسته است حالت اجرایی به خود بگیرد همین است. کشورهای فقیری که میراثدار فجایع اقلیمی حاصل از انتشار کربن ثروتمندان هستند اکنون این سوال را مطرح میکنند که چرا «نباید» ما امروزه از همین منابع طبیعی چون نفت و گاز استفاده کنیم تا به ثروتی که شما پیشتر به آن دستیافتهاید دست یابیم؟ آفریقا یکی از همین مناطقی است با علامت سوالی بزرگی این پرسش را مطرح میکند که حالا نوبت به ما که رسید انتشار کربن ممنوع شد؟ توسعه میادین سوختهای فسیلی در این قاره شتاب گرفته است، قارهای که خود از قربانیان بزرگ فجایع اقلیمی حاصل از استفاده از سوختهای فسیلی است.
نخست وزیر باربادوس میگوید: «خطر مضاعف این است که ما از دو طرف زیر منگنه هستیم. کشورهای کمدرآمد در حال حاضر بیش از دو برابر کمکهای اجتماعیشان و 1.4 برابر هزینههای مراقبتهای بهداشتیشان را برای سازگاری با اقلیم هزینه میکنند. پس چگونه میتوانیم راههایی را پیدا کنیم که آنها بتوانند با چالشهای اقلیم که توسط کشورهای شمال ایجاد شده مقابله کنند، مبارزهای که آنها را بیشتر از گذشته به این مارپیچ بدهی سوق ندهد؟»
نابرابریها تنها مختص کشورهای فقیر و غنی نیست. وقتی صحبت از تعهدات شرکتهای آلاینده و در راس آنها شرکتهای سوختهای فسیلی به میان میآید اغلب نگاهها متوجه شرکتهای بزرگی چون اکسون موبیل، بیریتش پترولیوم، رویال داچ شل، شورون، انی و… دیگر شرکتهایی است که عمدتا خاستگاهی اروپایی یا آمریکایی دارند. بارها در خبرها دیده و خواندهایم که فعالین محیط زیست با ایجاد موانعی عملیات استخراج نفت و گاز را شرکتهایی چون بریتیش پترولیوم متوقف کردهاند. یا این شرکتها سالانه گزارشهایی از اقدامات خود در حوزه توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و کربنزدایی منتشر میکنند. اینکه تا چه این گزارشها با واقعیت همراه است یک بحث دیگر است. اما موضوع این است که در دنیا شرکتهای بزرگی هم وجود دارند که متعلق به حکومتهایی هستند که هرگونه انتقادی از این حکومتها و شرکتهای زیرمجموعه آنها محکوم به شکست خواهد بود. آیا تاکنون دیده شده که فعالین محیط زیست بتوانند مانعی بر سر راه عملیات استخراج نفت و گاز غول آرامکوی عربستان، گازپروم روسیه، سیانپیسی چین یا پدوسای ونزوئلا به وجود آورند؟
دستاوردها چه بود؟
آیا پس از این همه انتقاد از کنفرانسهای اقلیمی، این کنفرانسها دستاوردهایی هم داشتند؟ درواقع «عیب می جمله بگفتی هنرش نیز بگو» را هم بهکار گیریم. کارشناسان معتقدند پیشرفتها سریع نبوده اما بالاخره پیشرفتهایی وجود داشته است. آنچه که واضح است بوق و کرنایی که بر سر توافق اقلیمی سال 2015 در پاریس به وجود آمد، سر و صدایی بود برای توافقی که تقریبا از همان روز اول شکست خورده بود. همان زمان هم کارشناسان بر این باور بودند که این توافق اصلا به کشورها نمیگفت باید چهکار کنند؟ این توافق با حکم و دستور نمیتوانست به عصر سوختهای فسیلی پایان دهد. اما حداقل چراغ راهی بود برای اجلاسهای بعدی که بتوانند قانون وضع کنند. در سال 2015 برآورد کارشناسان این بود که اگر سیاستها تغییر نکند تا سال 2100 میزان افزایش دمای کره زمین بیش از 3 درجه خواهد بود. حالا این برآوردها به 2.5 و در بدبینانهترین حالت به 2.9 درجه رسیده است. هرچند هنوز هم این دماها برای بسیاری از نقاط دنیا فاجعهبار است اما در وضعیت فعلی پیشرفت بزرگی محسوب میشود. در سال 2015 ظرفیت نصب شده جهانی انرژی خورشیدی 230 گیگاوات بود. سال گذشته این ظرفیت به 1050 گیگاوات رسید. در سال 2014 تنها 12 درصد از انتشار دیاکسید کربن مرتبط با انرژی تحت طرحهای قیمتگذاری کربن قرار داشت و میانگین قیمت هر تن کربن 7 دلار بود. امروزه 23 درصد از گازهای گلخانهای زیر نظر این طرحها قیمتگذاری شده و قیمت هر تن آن حدود 32 دلار است.
بر همین اساس آژانس بینالمللی انرژی تاکید دارد که رسیدن به اوج انتشار دیاکسید کربن در طی چند سال آینده رخ خواهد داد، درحالی که پیشتر این پیشبینیها تا سال 2040 هم ادامه یافته بود.
شاید بزرگترین دستاوردی که کاپها به همراه داشتند این بوده که کشورها اکنون درباره تغییر اقلیم صحبت میکنند. دانش تغییر اقلیم را اکثر قریب به اتفاق دولتها قبول دارند و حداقل به ظاهر برنامههایی برای مقابله با آن دارند. در اجلاس پاریس تنها یک کشور از برنامههای انتشارات صفر خالص رونمایی کرد، امروزه تعداد این کشورها به 101 کشور رسیده است. و چین و ایالات متحده متعهد شدهاند تا سال 2030 سهم انرژیهای تجدیدپذیر را در سبد انرژی خود به سه برابر افزایش دهند.
امسال گرمترین اوت، گرمترین جولای، گرمترین سپتامبر و گرمترین اکتبر در تاریخ ثبت شده است. آنچه که دنیا امروزه تجربه میکند شتاب دیوانهوار است به سمت گرمایش جهانی. اما نگاهها به تغییر اقلیم هم عوض شده است. حالا دیگر همه میدانند که باید کاری کرد. حتی امارات متحده عربی که میزبان نفتی کاپ 28 است.