آیا میتوان مرگ را فریب داد؟
درباره تلاشهای صنعت 421.4 میلیارد دلاری ضد پیری
فاطمه لطفی| هفتهنامه صدا
گیلگمش، که دو سوم خدا، یک سوم انسان بود، بسیار سفر کرد تا سرانجام گیاه جاودانگی را از ژرفای دریاها یافت، اما در راه بازگشت به شهر، ماری گیاه را بلعید و در برابر گیلگمش پوست انداخت و گیلگمش گیاه جاودانگی را از دست داد. شاید گیلگمش و سفر ناموفق او برای جاودانگی، آیینه تمامنمای همان اتفاقی باشد که 5هزار سال بعد در آزمایشگاههای سیلیکونولی رخ میدهد، اکسیرهایی که ساخته میشوند اما هنوز نتیجهای ندادهاند. اوتا-ناپیشتی به گیلگمش پیشنهاد میدهد به مدت یک هفته نخوابد. گیلگمش در این آزمون رد میشود و با ناامیدی درمییابد اگر از شکست دادن «خواب» ناتوان است پس هیچ امیدی به غلبه بر «مرگ» ندارد. او با دستی خالی و به تنهایی، به شهر بازگشت و پذیرفت که نمیتواند فناناپذیر باشد.
در اساطیر یونان همسر ائوس هم به خواست او جاودانه شد. اما ائوس تنها بیمرگی خواسته بود و نه جوانی جاودان و همسرش آن قدر فرسوده شد که ائوس او را به زَنجره بدل کرد.
بر اساس افسانهها آب حیات، چشمهای است که در روایات و متون دینی آمده و گفته میشود هر کس از آن بنوشد جوانی خود را بازمییابد و پیر نمیشود. گویا چشمه آب حیات بین رودهای دجله و فرات در سرزمین ظلمت قرار دارد.
در روایاتهای اسلامی نیز نام سه تن آمده که در پی آب زندگانی رفتهاند. دو تن از ایشان از آن آشامیده و زندگی جاودان یافتهاند و یکی ناکام بازگشته است: الیاس، خضر و ذوالقرنین. هرودوت از فوارهای حاوی نوع خاصی از آب در سرزمین ماکروبیها یاد میکند که به ماکروبیها طول عمر استثنایی آنها میبخشد. در عهد جدید و در کتاب مکاشفه یوحنا درباره آب حیات گفته شده: «نهری از آب حیات به من نشان داد که درخشنده بود همچون بلور؛ و از تخت خدا و بره جاری میشد.»
از این افسانهها در تاریخ بشر بسیار است. بشر از روزی که پا به این دنیا گذاشته است به دنبال زندگی جاودان بوده است. فقدان پیری، جاودانگی زیستی را برای انسان به ارمغان میآورد، اما نه آسیبناپذیری در برابر مرگ ناشی از بیماری یا جراحت. بشر هنوز نتوانسته به این سوال پاسخ دهد که یک زندگی بیپایان انسانی چه شکلی به خود میگیرد، بحث بر سر این موضوع بین دانشمندان و حتی محققان علوم دینی ادامه دارد. در مصر باستان، بینالنهرین و یونان باستان، خدایان جاودانه بودند. اما در ادیان ابراهیمی جاودانگی پس از روز قیامت تحقق خواهد یافت.
پیش از ظهور علوم جدید، جاودانگی و راهیافتن به آن در دست کیمیاگران بود. آنها مواد شیمیایی بسیاری را آزمایش میکردند تا به اکسیر جاودانگی برسند. علوم مدرن این دست کیمیاگران را از این عرصه کوتاه کرد. حالا این سیلیکونولی است که به جای کیمیاگران نشسته و به دنبال اکسیر جوانی است. تمام پیشرفتها در حوزه بهداشت و درمان به نوعی به دنبال افزایش طول عمر بشر بوده است. دانشمدان در این حوزه دانش همیشه خستگیناپذیر نشان دادهاند. اگر گیلگمش و اسکندر با سفر نتوانستهاند آب حیات یا گیاه جادویی را بیابند، نوادگان آنها در قرن حاضر سرمایهگذاریهای بزرگی بر افزایش طول عمر همنوعان خود داشتهاند. این روزها شاید یکی از خبرهایی که در تمام دنیا مشتاقان بسیاری برای شنیدن دارد، خبر کشف مواد شیمیایی یا ژنهایی است که روند پیری را با تاخیر مواجه میکنند. آیا در نهایت کسی خواهد توانست اگر «مورد عجیب بنجامین باتن» هم نشود و روند پیری را معکوس نکند، دستکم این روند را متوقف کند؟ سرمایهگذاریهای بزرگی که این روزها در حوزه تحقیقات افزایش طول عمر انجام میشود تاییدی است بر همین امر.
مکانیسمهایی که به پیری کمک میکنند تحت عنوان «علائم بارز پیری» شامل این موارد است: از دست دادن پروتئینهای پروتئوستاز، اختلال عملکرد میتوکندری، تغییر مواد مغذی، ساییدگی تلومر، بیثباتی ژنومی، پیری سلولی، فرسودگی سلولهای بنیادی و سلولهای اپیژنتیکی تغییر یافته.
رشد و توسعه امور پزشکی و بهداشتی و رفاه نسبی موجود در جوامع باعث شده است که امید به زندگی از 50 سال در اوایل دهه 1900 به بیش از 80 سال در حال حاضر افزایش بیابد. از عواملی که باعث شدهاند تا این امید به زندگی افزایش یابد میتوان پیشرفت در مراقبتهای پزشکی و همچنین ایجاد محیطهای پاکتر، ایمنتر و سالمتر برای زندگی مردم را نام برد. سوال مهم این است: آیا میتوان فرآیندهای پیری را کند کرد؟ شواهد موجود در طبیعت پاسخ مثبتی برای این سوال اساسی دارد.
چقدر سرمایه برای افزایش طول عمر جابجا شده است؟
برای کسانی که به دنبال راههایی برای افزایش عمر انسان هستند، مرگ امری اجتنابناپذیر نیست. بلکه مشکلی است که باید حل شود. بنابراین پولهای بسیاری به سمت این صنعت روانه شده است. بر اساس گزارش P&S Intelligence، پیشبینی میشود که بازار جهانی تحقیقات ضد پیری از حدود 191.5 میلیارد دلار فعلی به 421.4 میلیارد دلار تا سال 2030 افزایش یابد. با جمعآوری صدها میلیون دلار توسط سرمایهگذاران ثروتمند برای تامین مالی حوزه برنامهریزی مجدد، سالهای آینده میتواند برای تحقیقات معکوس کردن روند پیری امیدوارکننده باشد. از سویی در زمینه محصولات ضدپیری آرایشی و بهداشتی نیز هم اندازه بازار جهانی در سال 2022 به 67.2 میلیارد دلار آمریکا رسید. گروه تحلیلداده IMARC با نگاهی به آینده، انتظار دارد که این بازار تا سال 2028 به 98.6 میلیارد دلار آمریکا و نرخ رشد (CAGR) آن در طول سالهای 2023-2028 به 6.5 درصد برسد.
برخی آمارها میگویند تنها در سال 2022 در سراسر جهان بیش از 5 میلیارد دلار سرمایهگذاری بر روی شرکتهای مرتبط با افزایش طول عمر انجام شده است. بسیاری از این شرکتها با تمرکز بر بازسازی اندامها و ویرایش ژن، در صدد افزایش عمر هستند. سال گذشته شرکتی با نام آزمایشگاه آلتوس (Altos Labs) با سرمایهگذاری هنگفت 3 میلیارد دلاری پایهگذاری شد و گویا یوری میلنر، میلیاردر و سرمایهگذار حوزه اینترنت، و جف بزوس، بنیانگذار آمازون هم از حامیان این شرکت هستند. طبق گزارشها این شرکت قصد دارد از این فناوری برای کل بدن حیوانات استفاده کند و در نهایت پیری بیولوژیکی را متوقف کند و طول عمر انسان را افزایش دهد. ریچارد کلاسنر، دانشمند آمریکایی، که یازدهمین مدیر موسسه ملی سرطان ایالات متحده و یکی از بنیانگذاران Juno Therapeutics و GRAIL بود، به عنوان مدیرعامل این شرکت منصوب شد. تحقیقات آزمایشگاه آلتوس بر برنامهریزی مجدد بیولوژیکی متمرکز است، همان تکنیکی که در سال 2006 توسط شینیا یاماناکا کشف شد. کار یاماناکا نشان داد که پس از افزودن تنها چهار پروتئین، که اکنون به عنوان فاکتورهای یاماناکا شناخته میشوند، سلولها را میتوان پرتوان ساخت؛ یعنی میتوانند به هر سلولی در بدن تبدیل شوند.
جف بزوس، سرمایهگذار یک استارتآپ فعال در حوزه ضدپیری هم است به نام Unity Biotechnology. این استارتآپ که به دنبال درمانهایی برای کند کردن یا معکوس کردن علائم پیری است، در ده سال پس از تاسیس، سرمایهگذارانی مانند بزوس، سرمایهگذار ریسکپذیر رابرت نلسون و پیتر تیل، یکی از بنیانگذاران میلیاردر پیپال، را به خود جلب کرده است.
سام آلتمن، بنیانگذار OpenAI، اخیرا 180 میلیون دلار در Retro Biosciences سرمایهگذاری کرد، این شرکت در تلاش است تا یک دهه به طول عمر انسان اضافه کند. برخی از معروفترین نامها در حوزه مبارزه با مرگ ید طولایی دارند: Calico Labs، یکی از شرکتهای تابعه آلفابت در زمینه تحقیقات طول عمر، توسط لری پیج، مدیرعامل وقت گوگل در سال 2013 راهاندازی شد.
شرکت Calico Labs تحت حمایت گوگل، یک بیوتکنولوژی تحقیق و توسعه مستقر در ایالات متحده است که امیدوار است فرآیندهای بیولوژیکی عامل پیری را کشف کند و با بیماریهای مرتبط با افزایش سن مقابله کند. هدف اصلی این شرکت توسعه و عرضه درمانهای جدید برای شرایط مرتبط با سن مانند تخریب عصبی و سرطان است. در سپتامبر 2014، اعلام شد که Calico، با مشارکت AbbVie، یک مرکز تحقیق و توسعه متمرکز بر پیری و بیماریهای مرتبط با افزایش سن، مانند تخریب عصبی و سرطان، افتتاح خواهد کرد. در ابتدا، هر شرکت 350 میلیون دلار در آن سرمایهگذاری کرده و اعلام کردند که بعدها 500 میلیون دلار دیگر نیز به این شرکت تزریق خواهند کرد.
این فقط سیلیکون ولی نیست که در این حوزه فعال است. Tally Health، یک شرکت جدید فعال در عرصه بیوتکنولوژی است که توسط محقق دانشگاه هاروارد، دیوید سینکلر (David Sinclair) تاسیس شده و نامآوران هالیوود در آن سرمایهگذاری کردهاند، کسانی چون جان لجند، پدرو پاسکال و زک افرون.
این سرمایهگذاریها در حالی انجام میشود که استوارت جی اولشانسکی، متخصص سالخوردگی و استاد اپیدمیولوژی و آمار زیستی در دانشگاه ایلینوی شیکاگو، به Vox میگوید: «نمیتوان سن خود را معکوس کرد. برخی از کارهایی که در زمینه اپیژنتیک در حال انجام است اعتبار دارد و ممکن است چیزی در مورد میزان پیری به ما بگوید. اما درباره طول عمر چیزی به ما نمیگوید.»
نقلقولی از ملکه الیزابت اول وجود دارد که گویا به کیمیاگرانی علاقهمند بود که به دنبال یافتن اکسیر جوانی بودند. او گفته بود «تمام دارایی من در ازای یک لحظه بیشتر خرج شود». او برای رسیدن به این آرزو از کیمیاگرانی حمایت کرد که به دنبال تولید اکسیر جوانی بودند، اما نتیجهای نگرفت. الیزابت اول در ماه مارس 1603 میلادی فوت کرد. از زمان مرگ او تاکنون زندگی مردم بسیار تغییر کرده و طول عمر مردم به بیشتر از 70 سال رسیده است. از سال 1950 به بعد هر سال میانگین امید به زندگی در سراسر جهان 18 هفته افزایش یافته است. و حالا هم همانندهای ثروتمند الیزابت در رقابت برای افزایش طول عمر، راه این ملکه را میروند.
اکونومیست در پرونده ویژهای درباره تحقیقات افزایش طول عمر مینویسد که افزایش عمر حدی دارد. تعداد صد سالهها در حال افزایش بوده و بیشتر هم خواهد شد. مرکز تحقیقات پیو پیشبینی میکند که تا سال 2050، 3.7 میلیون نفر در سرتاسر جهان وجود به صد سالگی خواهند رسید، یعنی سه برابر بیشتر از سال 2015. اما تنها یک نفر از هر 1000 نفر از آنها بیش از 110 سال زندگی میکند و در تاریخ به طور قابل اتکا ثابت نشده که سن کسی از 120 سال گذشته باشد. میانگین این سن در حال افزایش است؛ حداکثر سنها بسیار کمتر است. نکته دیگر این است که «دامنه سلامت»، تعداد سالهای سالم و حیاتی بدن، به طور خودکار با طول عمر همگام نشده و افزایش نمییابد.
به هر حال این حوزه علم که فریبکاران بسیاری را هم به خود جذب کرده است، مملو از تاریخ پیشرفتهایی است که به جایی نرسیده است. سازمان غذا و داروی آمریکا «سالمندی» را به عنوان یک وضعیت بیماری و در نتیجه به عنوان یک هدف مناسب برای درمان به رسمیت نمیشناسد. با این وجود، شواهدی جمعآوری شده که چنین تحقیقاتی ممکن است حرفی برای گفتن داشته باشند. به نظر میرسد برخی از داروهای شناخته شده واقعا حداقل عمر موشها را افزایش میدهند. در این تحقیقات دسترسی به مقادیر زیادی از دادههای توالی ژن و توانایی تولید سلولهای بنیادی شخصیسازی شده، که برای همیشه جوان میمانند، گزینههای درمانی جدیدی را به وجود آورده و ابزارهای تشخیصی جدید به دانشمندان امکان داده تا «سن بیولوژیکی» بدنها و اندامها را محاسبه و آنها را با سن تقویمی واقعی مقایسه کنند.
پیری چگونه رخ میدهد؟
بدن انسان چون یک ماشین است و ماشینها بالاخره روزی فرسوده میشوند. اما بر خلاف اکثر ماشینها، بدنها هم خودشان را میسازند هم تعمیر میکنند. پس چرا بدن انسان خود را طوری تعمیر نمیکند که دیگر فرسوده نشود؟
یک پاسخ این است که تکامل، طراح ماشینها، به تولید مثل علاقه دارد نه طول عمر. زندگی یک موضوع ژنی و محیطی است و محیط زیست در قالب حوادث، شکارچیان و بیماریها چیزی است که بیشتر موجودات را میکُشد. ژنهایی که با خود مزایایی طول عمر بیشتر از آنچه که محیط اجازه میدهد دارند، احتمالا به خوبی عمل نمیکنند، مگر اینکه فواید دیگری داشته باشند. ژنهایی که جوانی موفق و بارور را به همراه داشته باشند، برنده هستند. به طور کلیتر، از دیدگاه تکاملی ژنهای درگیر، یک فرد˚ صرفا وسیلهای است برای ساختن نسخههای بیشتر از آن ژنها. حفظ مکانیسمهای ترمیم بدن در شرایطی ارزشمند است که ژنهای بیشتری را به نسل بعدی منتقل کند. اگر این منابع در جای دیگری بهتر استفاده شوند، مکانیسمهای ترمیم بدن بهتر عمل خواهند کرد. در این رویکرد «سومای یکبار مصرف» فرد وسیلهای است برای رسیدن به هدف و وقتی دیگر برای هدف مناسب نیست، رها میشود.
این نوع دیدگاه توضیح میدهد که چرا بسیاری از بیماریها چون آلزایمر و پارکینسون، تحلیل شبکیه، دیابت نوع 2 و سرطانهای مختلف در اوایل زندگی نادر هستند اما در سنین بالا بسیار شایع هستند. این واقعیت که تکامل علاقهای به حفظ سیستمهای تعمیر ندارد به این معنی نیست که نمیتوان سیستمهای بدن را تعمیر کرد، فقط ممکن است کمی مهارت و زیرکی لازم باشد. شکلهای مختلف ژن که به آنها آلل میگویند احتمالا اثرات متفاوتی دارند. دستکاری ژنتیکی موجودات آزمایشگاهی و نیز مطالعات ژنهای صدساله انسان، آللهایی از ژنهای خاصی را شناسایی کرده که در اولی بهطور تجربی ثابت کرده که طول عمر را افزایش میدهد و در دومی با طول عمر بیشتر مرتبط است. چنین کاری به روشن شدن فرآیندهای عامل پیری بدن کمک میکند.
در سال 2014 مطالعهای توسط محققان کالج کینگ لندن منتشر شد که نشان داد که افراد صد ساله نسبت به افراد 80 ساله کمتر در معرض خطر مرگ ناشی از سرطان یا بیماری قلبی هستند. این نشان میدهد که افرادی که واقعا عمر طولانی دارند نوعی محافظت نسبتا نادر در برابر عواملی دارند که افراد نسبتا جوان را میکُشند. شاید این خبر خوبی است. مطالعه کالج کینگ نشان داد که صد سالهها به طور نامتناسبی در برابر ضعف عمومی و ذاتالریه آسیبپذیر هستند. یکی دیگر از دلایل امیدواری در مواجهه با سنگدلی تکامل این است که جزئیات فیزیولوژیکی پیری در حال روشن شدن است. به ویژه کسانی که در مورد این سوال تحقیق میکنند، توانستهاند این مشکل را به تکههای کوچک تقسیم کنند که تا حدی میتوان به صورت جداگانه با آنها مقابله کرد. برخی از این مشکلات کوچکتر به خودی خود اهداف جذابی برای تحقیق هستند؛ به عنوان مثال التهاب مزمن، یا ایجاد پروتئینهای نابجا که در بیماری آلزایمر دیده میشود. جورج چرچ از دانشگاه هاروارد و استاد بیوتکنولوژی، معتقد است که با این رویکرد میتوانید هر یک از مولفهها را به طور جداگانه شناسایی کرده و با آنها برخورد کنید و احتمالا متوجه شوید که مشکل را به طور کامل حل کردهاید.
کارلوس لوپز اوتین از دانشگاه اویدو در اسپانیا و همکارانش 12 نشانه پیری را معرفی کردهاند که معمولا با افزایش سن تشدید میشوند، اگر تحریک شوند پیری را تسریع میکنند و در صورت درمان احتمالا روند پیری را کندتر میکنند. با این حال بسیاری از ویژگیهای بارز پیری باهم همپوشانی دارند.
برای افزایش طول عمر چهکار باید کرد؟
تئوری سومای یکبار مصرف پیری میگوید که موجودات مقدار محدودی انرژی دارند که یا در نگهداری و ترمیم بدن (سوما) یا در تولید مثل استفاده شود. در واقع یک معادله وجود دارد: اگر انرژی را به نگهداری و تعمیر اختصاص دهید، منابع کمتری برای تولید مثل خواهید داشت. باید توجه داشت که تکامل انرژی بیشتری را به سمت تولید مثل هدایت میکند، چراکه به انتشار ژنهای آن به نسل بعدی ارگانیسمها کمک میکند، در نتیجه سوما بعد از تولید مثل تا حد زیادی یکبار مصرف است! چرا منابع گرانبها را به زندگی طولانیتری اختصاص دهیم که به انتقال ژن کمکی نمیکند؟ پس شاید بهترین استراتژی ممکن، داشتن فرزندان بیشتر و بعد مرگ فرد میباشد.
داستانی درباره یک نوازنده موسیقی بلوز میگوید که در صدمین سالگرد تولد این نوازنده، از او در مورد دههها سیگار کشیدن و مشروبنوشی از او سوال شد، پاسخ داد که اگر میدانست قرار است تا این حد زنده بماند، بهتر از خودش مراقبت میکرد. برایان جانسون نقطه مقابل آن نوازنده بلوز غیرمعمول است. او سالهاست از خودش مراقبت میکند و با فدا کردن حال برای آینده، نظریه یکبار مصرف سوما را تغییر میدهد. برایان جانسون، سرمایهدار آمریکایی در حوزه تکنولوژی، برای جوانسازی بدن خود و کاهش سن بیولوژیکیاش 2 میلیون دلار هزینه کرده است.
رژیم روزانهای که او و بسیاری از پزشکانش ابداع کردهاند، زندگی را در بیوسفر2، مرکز تحقیقاتی علمی سیستم زمین آمریکا، تبدیل به خوشگذرانی و عیاشی میکند. یک کیلوگرم سبزیجات، همه قبل از ساعت 11 صبح، تمرینات سخت 45 تا 60 دقیقه و خوردن 100 قرص از جمله متفورمین و راپامایسین جزو برنامههای روتین اوست. عملکردهای حیاتی او مدام بررسی میشود، یعنی همان کاری که معمولا با حیوانات آزمایشگاهی انجام میشود. جانسون میگوید که نرخ پیریاش 69 درصد است که نرخی معمول است!
جانسون، «اندازهگیریشدهترین» مرد دنیاست، همه علائم حیاتی، خورد و خوراک و فعالیتهای او اندازهگیری میشود. او توان پرداخت هزینههای تیمی از پزشکان، مربیان و متخصصان تغذیه را که به او خدمت میکنند دارد؛ زیرا فروش Braintree، شرکت پرداخت الکترونیکی که خودش تاسیس کرده، درآمد خالصی بیش از 100 میلیون دلار برایش به ارمغان میآورد. با این حال برای دیگر فناپذیران گزینههای ارزانتر دیگری هم وجود دارد. جانسون در وبسایت خود برنامهای به نام «Project Blueprint» بارگذاری کرده که دانلود آن رایگان است اما به گفته خودش این برنامه برای اجرا کنندگانش ماهانه هزار تا 1500 دلار هزینه دارد. در این برنامه انواع مواد غذایی، مکملها، داروها و مربیان تغذیه در نظر گرفته شده است.
کسانی که توان پرداخت این میزان هزینه را هم ندارند میتوانند از محصولی با حدود یک دهم قیمت که Tally Health معروف کرده، استفاده کنند. Tally آخرین زاده تفکرات دیوید سینکلر محقق حوزه پروتئینها مخصوصا سیرتوئینهاست. کسانی که این برنامه را تهیه میکنند برای بررسی سطح متیلاسیون اپیژنتیک، هر سه ماه یکبار تست میشوند، در نتیجه سنی مشابه ساعت هوروات [که سن را با استفاده از دادههای متیلاسیون DNA از هر نوع بافتی پیشبینی میکند] برای مقایسه با سن تقویمی مشتری تعیین کرده و مکملهای روزانه حاوی فیستین، کورستین، رسوراترول، اسپرمیدین و آلفا کتوگلوتارات تجویز میکند، این آخری مولکولی است که احتمالا به موشهای آزمایشگاهی زندگی طولانیتر و سالمتری میدهد.
در سندیگو مشتریان شرکت Human Longevity با پرداخت هزینهای قابلتوجه، توالی کامل ژنوم و اسکن MRI از بدن آنها و همچنین مجموعهای از آزمایشات دیگر را در نظر میگیرند، این آزمایشها مشتریان را تبدیل به موشهای آزمایشگاهی کرده است؛ مشتریان این شرکت که به دنبال طول عمر بیشتر هستند یک «برنامه اقدام طول عمر» شخصی دریافت میکنند و شرکت به آنها کمک میکند تا این برنامه را اجرا کنند.
شرکت Human Longevity در سال 2013 توسط کریگ ونتر، که در دهه 1990 رقیب خصوصی پروژه ژنوم انسانی بود و پیتر دیاماندیس، بازاریاب و کارآفرین، تاسیس شد. ونتر بعدا آنجا را ترک کرد، و اگرچه دیاماندیس هنوز در این تجارت سهمی دارد گویا پیشنهاد درخشانتری دریافت کرده است. سرمایهگذاری جدید او Fountain Life، بستهای مشابه با Human Longevity دارد، اما انباشته از استخرهای شنا و حولههای کرکی. درواقع بر اساس ادبیات بازاریابی، «یک باشگاه روستایی برای تشخیص دقیق» است.
عقیده دیاماندیس این است که در حال حاضر، مردم باید روی نمردن تمرکز کنند. نمردن به خودی خود هدف اصلی است، اما وسیلهای برای رسیدن به هدفی بزرگتر نیز هست. نمردن مشتری را به لحظهای میرساند که داروهای سنولیتیک اثبات و تایید میشوند و پیری کاهش مییابد. این به نوبه خود آنها را به هدف نهایی میرساند: تغییر سن از طریق برنامهریزی مجدد اپیژنتیک.
البته تلاشهای دیاماندیس محل تردید است. حتی اگر این علم به سرعت به موفقیت برسد، زمان لازم برای تایید درمانهای پزشکی جدید آنقدر طولانی است که فیزیولوژی مشتریان مسنتر Fountain Life را با چالش روبهرو میکند. حتی هنوز هوش مصنوعی هم، اگر به کار گرفته شده باشد، نتوانسته است در این زمینه موفقیتی داشته باشد.
شک و تردید در این علم زمانی بیشتر میشود که تعداد ایدهها و شرکتهای منقرض شده در آستانه راه جاودانگی افزایش مییابد. هورمون رشد انسانی زمانی به عنوان هورمونی دارای اثرات ضد پیری معرفی شد. کار بر روی حیوانات نشان میدهد که استفاده از آن احتمالا نتیجه معکوس دارد. همین مسئله شاید در مورد برخی از آنتیاکسیدانهایی که بر اساس تئوری برای بهبود آسیب DNA میتوکندری ساخته شدهاند، صادق باشد.
رسوراترولها هم هستند. شرکتهایی با هیاهوی بسیار تاسیس شدند و در گمنامی فرو رفتهاند.Calico Life Sciences، یکی از زیرمجموعههای Alphabet، که در سال 2013 آلتوس زمان خود بود، کاملا از صحنه محو شد. پروژههای علمی بزرگی که حاصل درهمتنیدگی افراد بسیار ثروتمند هستند، همیشه پایان خوبی ندارند.
تکامل هیچ علاقهای ندارد که بشر به جاودانگی برسد. اما این مانع از تلاش افراد نمیشود. اینکه آیا در عمل چنین چیزی امکانپذیر است یا نه، موضوع دیگری است، زیرا بدن انسان حاوی تریلیونها سلول است که به جوانسازی یا تجدید نیاز دارند.
چه سلولهایی در برابر پیری دوام میآورند؟
محتویات یک سلول تقریبا به طور کامل از پروتئینها ساخته شده است، هر یک از این پروتئینها زنجیرهای از آمینو اسیدها هستند که با نحوه تا شدگی خود [تاشدگی پروتئین فرایندی فیزیکی است که در آن بسپپتید (یا پلیپپتید) به شکل ساختار سهبعدی طبیعی خاص خود درمیآید] شکل خاصی به خود میگیرند. شکل برخی از آنها به گونهای طراحی شده است که مولکولهای دیگر را تشخیص دهد و گاهی اوقات دو مولکول مختلف را به گونهای به هم نزدیک میکند و نقش کاتالیزور را بین آنها بازی میکند. برخی دیگر برای برش DNA، RNA یا سایر مولکولهای پروتئین به تکههای مشخص طراحی شدهاند. پروتئینهای میلهای و رشتهای بلند با درکنار هم قرار گرفتن ساختار اسکلتی سلول را به وجود میآورند. برخی دیگر در غشا منافذی ایجاد میکنند. اما پروتئین هر کاری که بخواهد انجام شود، برای شروع باید به شکل صحیح تا شود.
پروتئینها تا حد زیادی اکثرا میتوانند خودشان را جمع کنند. با این حال، برخی از آنها به کمک سایر پروتئینها، معروف به شپرون و فولداز، نیاز دارند. در هر دو مورد ممکن است نتیجه آنی نباشد که انتظارش میرود. جهش در ژنوم یا استفاده نابجا از RNA میتواند منجر به این شود که زنجیره پروتئینی اسیدآمینه در موقعیت اشتباهی قرار گیرد و نحوه تاشدن متفاوت از آن چیزی باشد که باید تشکیل میشد. متناوبا شپرونها و فولدازها ممکن است خودشان اشتباه کنند. این پروتئینهای اشتباه تا شده نه تنها به درستی کار نمیکنند، بلکه در صورت تولید در مقادیر زیاد، مکانیسمهای تعمیر و حذف سلول را تحت تأثیر قرار میدهند.
به فرایندی که باعث میشود پروتئین مناسب به سلول مناسب و در موقعیت مناسب برسد پروتئوستاز میگویند. اختلال در کنترل این فرآیند هر جا که اتفاق بیفتد مضر است، گاه این مضر بودن به طرز وحشتناکی رخ میدهد. انباشتگی پروتئینهای تا شده نادرست زمینهساز بسیاری از بدترین بیماریهای دوران سالمندی از جمله بیماریهای آلزایمر و پارکینسون است. پروتئینهای نادرست باعث ایجاد آب مروارید میشوند که اگرچه قابل درمان است، اما همچنان یکی از علل اصلی نابینایی در سراسر جهان است.
امکان مقابله با چنین شرایطی است که توضیح میدهد چرا توجه به حیصوبیص پروتئوستاز فعالیت اصلی Altos در سیلیکونولی است. Altos را پیتر والتر اداره میکند، که قبل از اینکه به آلتوس بیاید، از جمله کسانی بود که مسئول شناسایی موضوعی بود بهنام پاسخ استرس یکپارچه (ISR) در سلولها. همانطور که از نام آن پیداست، ISR به انواع مختلفی از استرس، از جمله گرسنگی، عفونت و اکسیژن فعال بیش از حد واکنش نشان میدهد. یکی از کارهای اصلی آن این است که مطمئن شود که پروتئوستاز عملکرد سلول را مختل نمیکند. اگر چنین اتفاقی بیفتد ISR سرعت تولید پروتئینها را کاهش میدهد، که باعث سبک شدن بار روی شپرونها و فولدازها میشود. اگر همه چیز به هم بریزد، دکمه خود تخریبی را فشار میدهد و آپوپتوز، روند مرگ سلول، را به حرکت در میآورد.
مسائل امنیتی موجود در آلتوس باعث شده که صحبت از اینکه والتر و همکارانش پیشرفتی داشتهاند یا نه سختتر شود. اما ISR تنها رویکرد به پروتئوستاز نیست. یکی از جایگزینها میکرواتوفاژی است، فرآیندی که پروتئینهای آسیب دیده و اضافی را پاک میکند. شرکت Life Biosciences of Boston در کنار کار خود بر روی برنامهریزی مجدد اپیژنتیک، در زمینه میکرواتوفاژی نیز فعالیت دارد.
شپرونها علاوه بر تا کردن پروتئینها، اگر اشتباهی داشته باشند، این اشتباهات را به قطعات سلولی به نام لیزوزوم میرسانند تا آنها را جدا کند و اسیدهای آمینه آنها بازیافت شوند. اما این سیستم دفع زباله یکی دیگر از قربانیان نظریه سومای یکبار مصرف است. محققان در Life Biosciences مولکولی را یافتهاند که به ادعای آنها میتواند دقیقا این کار را انجام دهد و اکنون در مراحل اولیه آزمایش پتانسیل آن برای مهار زوال عقل، بیماری آلزایمر و انحطاط شبکیه هستند.
در کنار میکرواتوفاژی، ماکرواتوفاژی هم هست، ماکرواتوفاژی پروتئینهایی را که باید به لیزوزومها تجزیه شوند، تحویل میدهد. تفاوت در این است که از اتوفاگوزوم برای رساندن آنها به لیزوزومها استفاده میکند و اتوفاگوزوم به اندازه کافی بزرگ است که نه فقط یک دسته پروتئین بلکه حتی کل میتوکندری را منتقل میکند. مهار ژنتیکی اتوفاژی باعث تسریع پیری در حیوانات آزمایشگاهی میشود. تحریک آن باعث افزایش طول عمر و سلامتی میشود.
با مولکولی به نام اسپرمیدین میتوان اتوفاگوزوم را تحریک کرد. این امر طول عمر موشها را تا 25 درصد افزایش میدهد. متفورمین، داروی دیابت نوع 2، در تحقیقات ضدپیری استفاده شده و اتوفاژی را نیز افزایش میدهد. راپامایسین نیز ممکن است چنین کاربردی داشته باشد. بیوشیمی یک شبکهای بههم پیوسته است. شاید تعجبآور نباشد که مسیرهایی که عملکرد سلولها را مطابق با انرژی موجود تنظیم میکنند احتمالا پروتئینهای اضافی را هم دفع میکنند.
سایر محرکها کمتر شناخته شدهاند. شرکت Retro Biosciences، استارتآپیست که توسط سم آلتمن از OpenAI تامین مالی میشود و به دنبال تقویت کننده اتوفاژی است که برای درمان بیماری ماهیچهها با نام RTR-242 شناخته میشود.
آخرین علامت بارز پیری که دکتر لوپز اوتین طبقهبندی کرده، التهاب مزمن است که امروزه اغلب به عنوان «التهاب» نامیده میشود. التهاب سالم پاسخی است به آسیب بافتی، پاتوژنها یا انگلها. گلبولهای سفید که به فریادهای شیمیایی کمک از سمت سلولهای آسیبدیده توجه میکنند، برای پاکسازی سلولهای آسیبدیده و مقابله با مهاجمان به سمت آنها میروند. یک عارضه جانبی آن این است که باعث تورم میشوند و در نتیجه فشار بر محیط اطراف خود را افزایش میدهند.
سلولهایی که به مرحله ناپایداری ژنتیکی، پیری و ارتباطات ضعیف با میکروبیوم خود رسیدهاند نیز چنین مولکولهایی را آزاد میکنند و واکنشهای التهابی را در مکانهایی که باعث آسیب میشوند تحریک میکنند. در واقع، تهدید ناشی از التهاب مزمن به گونهای است که سطح بالایی از مولکولی به نام IL-6، که شاخصیاست در التهاب؛ پیشبینی کننده مرگ و میر ناشی از همه عوامل در انسان، وجود دارد.
برای التهاب، هیچ دارویی جادویی وجود ندارد. زندگی سالم تنها راهحل آن است. کاهش وزن (زیرا سلولهای چربی منبع مواد شیمیایی تحریک کننده التهاب هستند)، ورزش، خواب و اجتناب از سیگار و الکل همگی ایدههای خوبی هستند. و در نهایت باید گفت فعلا تلاشهای بشری برای فریب مرگ با شکست مواجه شده است.