ابعاد پنهان سه ترور
ترور اول: جان فیتزجرالد کندی، 35امین رئیسجمهور ایالات متحده، روز ۲۲ نوامبر ۱۹۶۳ در دالاس، تگزاس به قتل رسید. «لی هاروی اسوالد» همان روز به جرم قتل یک مأمور پلیس در دالاس مجرم شناخته شد و همان شب به عنوان قاتل رئیسجمهور معرفی شد. اسوالد دو روز بعد در ایستگاه پلیس دالاس توسط «جک روبی» به قتل رسید. اسوالد اعلام کرد که او به کسی تیراندازی نکرده و مدعی شد که از او به عنوان «طعمه» استفاده میکنند. او مدعی شد که عکسی که او را با سلاح قتاله نشان میداد جعلی است و صورت او را به بدن کس دیگری چسباندهاند. اما مرگش اجازه نداد بیگناهی یا مجرم بودنش در دادگاهی اثبات شود. بعضی منتقدان میگویند که اسوالد هیچ نقشی در این ترور نداشته است.
پس از مرگ اسوالد رئیسجمهور جدید، لیندون ب. جانسون، «کمیسیون وارن» را تشکیل داد تا پرونده این ترور بیشتر بررسی شود. این کمیسیون نتیجه گرفت که اسوالد به تنهایی در قتل دست داشتهاست. تحقیقاتی که بعدها در دهه ۱۹۷۰ توسط «کمیته انتخابی مجلس برای ترورها» صورت گرفت نیز قاتل بودن اسوالد را تأیید کرد، اما این کمیته ادعا کرد که او احتمالا تنها بخشی از دسیسه برای قتل رئیسجمهور بودهاست. با این حال این کمیته مدرکی دال بر شرکت کس دیگری در این دسیسه ارائه نکرد.
کندی پس از مرگ و در ۱۹۶۳ مدال رئیسجمهوری آزادی را دریافت کرد و چهره او هنوز بر سکه نیمدلاری در آمریکا ضرب میشود.
ترور دوم: مارتین لوتر کینگ جونیور کشیش باپتیست و فعال مدنی آمریکایی بود که در سال ۱۹۶۸ ترور شد. او شناختهشدهترین سخنگو و رهبر جنبش حقوق مدنی آمریکاییهای آفریقاییتبار بود. کینگ با نافرمانی مدنی و پرهیز از خشونت که الهامگرفته از باورهای مسیحی او و شیوه مبارزه مدنی گاندی بود، توانست حقوق مدنی سیاهپوستان آمریکا را ارتقا بدهد.
روز ۴ آوریل ۱۹۶۸، مارتین لوتر کینگ در ممفیس تنسی به ضرب گلوله کشته شد. جیمز ارل ری، مرد سفیدپوست ۴۱ سالهای که از زندان گریخته بود دستگیر شد و به قتل کینگ اعتراف کرد و به ۹۹ سال حبس محکوم شد. پس از انتشار خبر ترور کینگ، خشونتهای نژادی گستردهای در سراسر آمریکا به راه افتاد و بیش از ۴۰ نفر جان باختند. طی سالهای بعد از ترور کینگ، تردیدهایی درباره کفایت شواهد پرونده علیه ارل ری مطرح شد، خصوصا که مشخص شد افبیآی و دیگر نهادهای دولت، نظارت همهجانبه و سنگینی روی کینگ داشتهاند.
ترور سوم: رابرت فرانسیس بابی کندی، برادر جان اف کندی، سیاستمدار اهل ایالات متحده آمریکا بود. او از سال ۱۹۶۵ تا هنگام ترورش در سال ۱۹۶۸، سناتور نیویورک در مجلس سنای ایالات متحده آمریکا بود و در دولتهای جان اف کندی و لیندون جانسون، دادستان کل ایالات متحده آمریکا بود. او که از نمادهای لیبرالیسم مدرن در آمریکاست و برای کسب نامزدی حزب دموکرات ایالات متحده آمریکا در انتخابات ریاستجمهوری ۱۹۶۸ ایالات متحده آمریکا رقابت میکرد توسط سرحان سرحان، دانشجوی ۲۴ ساله فلسطینیتبار شهروند اردن، ترور شد.
در سال ۱۹۷۶، کمیته منتخب کنگره شواهد مربوط به ترور کینگ و جان اف. کندی را مجددا مورد ارزیابی قرار داد. گزارش نهایی این کمیته حاکی از آن بود که ممکن است ارل ری همدستانی داشته بوده باشد، اما کمیته نهایتا به این نتیجه رسید که هیچ شواهد قانعکنندهای از دستداشتن دولت در ترور کینگ وجود ندارد.
حالا دونالد ترامپ دستور انتشار هزاران سند دولتی طبقه بندی شده درباره ترور جان اف کندی، رابرت کندی و مارتین لوترکینگ را صادر کرده که برای دههها به تئوریهای توطئه دامن زده است. هدف فرمان اجرایی که ترامپ امضا کرد از طبقه بندی خارج کردن باقی مانده سوابق فدرال مربوط به ترور کندیها و مارتین لوتر کینگ است. ترامپ در مراسم امضای این دستور گفت: «همه چیز فاش خواهد شد.»
این دستور یکی از انبوهی از اقدامات اجرایی است که ترامپ در هفته اول دوره دوم ریاست جمهوری خود به سرعت انجام داده است. ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری خود نیز تعهد مشابهی داد، اما در نهایت مجبور به پذیرش درخواستهای سیا و افبیآی برای پنهان کردن برخی اسناد شد.
بر اساس این فرمان اجرایی، انتشار اسناد ممکن است تا 60 روز طول بکشد شاید هم کمتر. اما به هر حال این دستور به مدیر اطلاعات ملی و دادستان کل دستور میدهد تا ظرف 15 روز طرحی را برای انتشار باقی مانده پروندههای جان اف کندی و ظرف 45 روز طرحی برای دو پرونده دیگر تهیه کنند. بنابراین مشخص نیست که این اسناد واقعا چه زمانی منتشر میشوند.
چند هزار مورد از میلیونها سند دولتی مربوط به ترور رئیس جمهور کندی به طور کامل از حالت طبقه بندی خارج نشده است. در حالی که بسیاری از کسانی که آنچه را که تاکنون منتشر شده مطالعه کردهاند، بر این اعتقادند که مردم نباید منتظر افشاگریهای ویرانگری باشند.
لری جی ساباتو، مدیر مرکز سیاست دانشگاه ویرجینیا و نویسنده کتاب «نیم قرن کندی» میگوید: «همیشه این احتمال وجود دارد که چیزی ببینیم که نوک یک کوه یخ بسیار بزرگتر است. این چیزی است که محققان به دنبال آن هستند. شاید شما حالا آن را پیدا نکنید، اما این پیدا نکردن دلیل بر این نیست که وجود ندارد.»
در اوایل دهه 1990، دولت فدرال دستور داد که تمام اسناد مربوط به ترور در یک مجموعه واحد در اداره بایگانی و سوابق ملی نگهداری شود. مجموعه بیش از 5 میلیون ورق باید تا سال 2017 باز شود و هرگونه معافیت تعیین شده توسط رئیس جمهور منع شود.
بر اساس این دستور، اگرچه هیچ اقدام کنگرهای به انتشار اطلاعات مربوط به ترور رابرت اف کندی یا کینگ نظارت ندارد، اما علنی شدن آن سوابق دولتی «همچنین به نفع عمومی است.»
ساباتو در گفتوگویی با نشریه تایم گفته است اکثر محققان بر این باورند که تقریبا 3000 پرونده هنوز منتشر نشده است، چه به طور کامل یا جزئی، و بسیاری از آنها از سیا منشا گرفتهاند.
اسناد منتشر شده در چند سال گذشته جزئیاتی را در مورد نحوه عملکرد سرویسهای اطلاعاتی در آن زمان فراهم میآورد و دربر گیرنده تلگرافها و یادداشتهای سیا در مورد بازدید اسوالد از سفارتهای شوروی و کوبا در سفر به مکزیکوسیتی چند هفته قبل از ترور است. از طرفی اسناد افبیآی منتشر شده در طول سالها نشان میدهد که چگونه این اداره خطوط تلفن کینگ را استراق سمع کرده، اتاقهای هتل او را مورد بازرسی قرار داده و از خبرچینها برای دریافت اطلاعات علیه او استفاده میکند.
هنوز اسنادی در مجموعه جان اف کندی وجود دارد که محققان بر این باورند رئیس جمهور ایالات متحده آنها را منتشر نمیکند. حدود 500 سند، از جمله اظهارنامه مالیاتی، مشمول الزامات افشای 2017 نبودند.
کوتاه درباره تاریخچه افشای اسناد
قانون سال 1992 جمع آوری سوابق ترور رئیس جمهور جان اف کندی یا «قانون سوابق JFK» یک قانون عمومیست که توسط کنگره ایالات متحده تصویب شد و از 26 اکتبر 1992 لازم الاجرا شد. بر اساس این قانون اداره بایگانی و سوابق ملی (NARA) ایالات متحده دستور دارد تا مجموعهای از سوابق را ایجاد کند که به عنوان مجموعه «سوابق ترور رئیس جمهور جان افکندی» شناخته میشود.
این قانون تاکید دارد که هر پرونده ترور به طور کامل و حداکثر 25 سال پس از تاریخ تصویب آن در 26 اکتبر 1992 به صورت عمومی افشا شود یعنی در 26 اکتبر 2017. البته استثناهایی هم وجود دارد بهطوریکه بر اساس همین قانون اگر رئیس جمهور ایالات متحده تأیید کند که: (1) به دلیل آسیب قابل شناسایی به دفاع نظامی، عملیات اطلاعاتی، اجرای قانون، یا مشکلات روابط خارجی، به تعویق افتادن مداوم این افشا ضروری است و (2) آسیب قابل شناسایی به حدی است که بر منافع عمومی در افشای آن برتری دارد؛ میتواند افشای اسناد را به تعویق اندازد؛ یعنی همان کاری که دونالد ترامپ در اکتبر 2017 انجام داد، در این سال زمان افشای اسناد ترور جان اف کندی فرا رسیده بود اما ترامپ از افشای آن جلوگیری کرد. اسناد مربوط به ترور جان افکندی 320 هزار قطعه سند است.
پروندههای کمیسیون وارن 1964، اولین مورد از دو تحقیق بزرگ فدرال در مورد ترور کندی، عمدتا در اواخر دهه 1960 و 1970 از طبقهبندی خارج شد. اما پروندههای «کمیته منتخب مجلس نمایندگان در مورد ترورها (HSCA)» و سایر تحقیقات مجدد انجام شده توسط کمیسیون راکفلر و کمیته کلیسا، به همراه پروندههای تحقیقاتی گسترده افبیآی، سیا و سایر آژانسهای فدرال، کاملا از دسترسی عمومی محفوظ ماندند.
حتی پروندههای کمیسیون وارن هم حاوی اسنادی بود که برای افشای عمومی بهقدر کافی حساس به نظر میرسید. «قانون آزادی اطلاعات» که برای اولین بار در سال 1966 برای دسترسی به سوابق ترور کندی تصویب شد، هم ناکافی بود.
بعد در سال 1992، و اعتراضات عمومی پس از انتشار فیلم «جیافکندی» ساخته الیور استون بالا گرفت، کنگره «قانون سوابق جیافکی» را تصویب کرد. این قانون یک آژانس موقت برای نظارت بر حذف طبقهبندی این پروندهها ایجاد کرد. این آژانس، هیات بازبینی سوابق ترور (ARRB) بود که از سال 1994 تا 1998 فعالیت و میلیونها صفحه را برای انتشار عمومی پردازش کرد.
حاصل فعالیت این هیات این شد که دهها هزار مورد از این اسناد با «ویرایش» کلمات، عبارات، و پاراگرافها و صفحاتی که بهطور کامل سیاه شده بود، برای عموم منتشر شد اما چند هزار سند دیگر به کاملا طبقهبندی شد. قانون سوابق جیافکی جدول زمانی برای افشای کامل اسناد تعیین کرد، 26 اکتبر 2017؛ 25 سال پس از تصویب قانون. بر این اساس در آن تاریخ، «جسارت افشای فوری» قانون باید در نهایت به طور کامل تحقق مییافت و در مورد اسناد و بخشهایی از اسناد که هنوز نگهداری میشوند، اعمال میشد. این افشای کامل قرار بود اتفاق بیفتد مگر اینکه رئیس جمهور شخصا مداخله کند.
و همین اتفاق هم رخ داد.
دونالد ترامپ در دور اول ریاستجمهوری خود قول داده بود تمام پروندههای باقی مانده ترور جان افکندی را افشا خواهد کرد. نامی هم برای این افشاگری انتخاب شده بود: «شفافیت بزرگ». اما 7 سال و چهار ماه از اکتبر 2017 گذشت تا ترامپ اینبار به وعده «شفافیت بزرگ» خود عمل کند. ترامپ آن زمان گفته بود که «مردم باید سه سال دیگر یا بیشتر منتظر بمانند تا مطالبی را ببینند که به دلایل امنیت ملی باید طبقه بندی شوند». احتمالا ترامپ در سال 2017 برنامه ریزی کرده بود برای دور دوم ریاستجمهوریاش تا این پروندهها را از حالت طبقهبندی خارج کند. اما دستکم آن زمان دور دومی برای دونالد ترامپ رخ نداد و این پروندهها رفت زیر دست جو بایدن.
در همان سال 2017 بخشی از این 320 هزار قطعه سند منتشر شده بود. اما ترامپ گفته بود که آسیب احتمالی به امنیت ملی، اجرای قانون یا روابط خارجی ایالات متحده «به حدی است که از منافع عمومی در افشای فوری بیشتر است». او به سازمان سیا و سایر سازمانها دستور داده بود تا در طول سه سال آینده دوباره به هر بخش از فهرست سیاه خارج شده اسناد خود نگاهی بیندازند تا ببینند چه چیز دیگری میتواند منتشر شود. آن زمان نیکول دی های، سخنگوی وقت سیا، مدعی شده بود که این آژانس تاکنون بیش از 99 درصد از اطلاعات سیا را که در مجموعه سوابق ترور کندی بود، منتشر کرده است. آن یک درصد باقیمانده اما مهمتر از آن بود که قابلیت انتشار داشته باشد.
افشای قطره چکانی اسناد سیا درباره ترور کندی یک بار دیگر در زمان جو بایدن، رئیسجمهور اسبق ایالات متحده کلید خورد. در دسامبر 2021 دولت بایدن بخشی از اسناد محرمانه این ترور را منتشر کرد تا باز هم مورخان و نظریه پردازان توطئه امیدوار شود ابعاد تاریک ترور جان اف کندی در سال 1963 روشن شود.
در سال 2021 اداره ملی بایگانی و سوابق ایالات متحده اعلام کرد که از 320 هزار سند بررسی شده از زمان تصویب این قانون، 99 درصد آن افشا شده است. بر همین اساس 2140 سند به طور کامل یا جزئی به دستور بایدن از حالت طبقهبندی خارج نشد، در حالی که 2502 مورد دیگر به دلایلی خارج از صلاحیت رئیس جمهور، مانند مهر و موم به دستور دادگاه، قوانین رازداری هیات منصفه، محدودیتهای حریم خصوصی مالیاتی یا محدودیتهای اعمال شده توسط افرادی که اسنادی اهدا کردهاند، و 42 مورد به هر دو دلیل فوق از حالت طبقهبندی شده خارج نشدند.
بر اساس بیانیه اداره ملی بایگانی و سوابق ایالات متحده در سال 2021، اسنادی که حاوی اسامی افرادی هستند که هنوز زنده هستند یا دربرگیرنده شماره تلفنهایی هستند منتشر نشده است اما مطمئن هستند که هیچ یک از اطلاعات منتشر نشده درک اساس ترور را تغییر نخواهد داد.
تحلیلگران میگویند تنها دلیلی که ترامپ و بایدن برای جلوگیری از افشای این اسناد ارائه کردند، اظهارات کلی درباره «امنیت ملی» بود، و هیچ «آسیب قابل شناسایی» بر اساس قانون مشخص نکردند. «بنیاد مری فرل» که یک گروه غیرانتفاعیست برای جمعآوری اسناد و پایگاه اطلاعاتی گستردهای دارد از جمله برای ترورهای دهه 1960، رسوایی واترگیت و تحقیقات سوء استفاده اطلاعاتی پس از واترگیت؛ مینویسد که علیرغم طرحی که در سال 2021 تدوین شد و پیشبینی میکرد که تا کنون کل مجموعه این اسناد دیجیتالی شود، بخش عظیمی از مجموعه مربوط به کُندی تنها به صورت کاغذی و برای بازدید شخصی در آرشیو ملی موجود است.
اسناد چه میگویند؟
بر اساس نظرسنجی گالوپ، در سال 2013، که پنجاهمین سالگرد ترور جیاف کندی بود، حدود 61 درصد از آمریکاییها معتقد بودند که لی هاروی اسوالد، قاتل رئیس جمهور، به تنهایی عمل نکرده است.
اما اسنادی که تاکنون افشا شده و از طبقهبندی خارج شدهاند چه میگویند؟ بنیاد مری فرل در این باره مینویسد که اطلاعات موجود در فایلهای مربوط به پرونده ترور کندی، پاسخی به سوال هنوز حل نشده «چه کسی جی اف کی را کشت؟» ارائه نخواهد کرد. اما هر اطلاعات کوچکی ارزشمند هستند.
هیات بررسی سوابق ترور (ARRB) پس از آخرین بررسیهای خود در دهه نود، دیگر در این خصوص کار نکرد اما تحقیقات این هیات از سال 1994 تا 1998 اطلاعات زیادی در مورد ترور و همچنین در مورد ریاست جمهوری کندی فراهم آورد. این اطلاعات دربرگیرنده افشاگریهای قابل توجهی در مورد سیاست کندی در قبال کوبا و ویتنام، دو رخداد بزرگ جنگ سرد بود.
یکی از مواردی که پس از 35 سال از حالت محرمانه بودن خارج شد، برنامههای خروج از ویتنام بود که در سال 1963 طراحی شده بود، یعنی دو روز قبل از ورود کندی به دالاس مجدا تایید شده بود.
پرونده طبقهبندی شده پیش از ترور لی هاروی اسوالد توسط سیا (تا آوریل 2023 که بایدن آنها را از طبقهبندی خارج کرد تکمیل نشده بود) نشان داد که برخلاف آنچه به کمیسیون وارن گفته شده بود، افسران ارشد عملیات قبل از کمین دالاس مردی را که متهم به قتل جی افکی بود، به مدت چهار سال تحت نظر داشتند. دیگر اسناد سیا که از حالت طبقهبندی خارج شده بود، مرحله به مرحله داستان نهچندان پیچیده سفر اسوالد به مکزیکوسیتی را شرح میدهد. هیات بررسی سوابق ترور تحقیقات رمزگشایی نشده قبلی را در مورد قتل کندی توسط بخش میامی سیا به دست آورد.
گزارش بنیاد مری فرل در بخش دیگری به این موضوع میپردازد که نقش محوری گروهها و افراد تبعیدی کوبایی در رویدادهای سال 1963، که توسط کمیسیون وارن به صورت سطحی برخورد میشد، از پروندههای سیا بیرون آمده، پروندههایی که مملو از نامهای رمزنگاری، جزئیات عملیاتی، نام مأموران و نام مستعار افسران هستند. این پروندهها روابط نزدیک بین سیا و خبرنگارانی مانند جرمیا اولری و هال هندریکس که داستان کندی را پوشش میدادند نیز مشخص شده است.
هیات بررسی سوابق ترور در سال 1962 طرحهای پنتاگون را برای «عملیات نورث وودز» منتشر کرد که در آن به صحنه سازی حوادث خشونتآمیز در ایالات متحده و دریای کارائیب میپرداخت، حوادثی که میتوانست دولت فیدل کاسترو را مقصر بداند و به عنوان بهانهای برای حمله به کوبا استفاده شود. این طرحها که هرگز توسط کندی تأیید نشدند، فضای بحران کوبا را روشن میکنند و زمینه را برای درک بحران موشکی کوبا در اواخر همان سال (که حل و فصل آن توسط جنگطلبهای دولت کندی موفقیتآمیز تلقی نمیشد) فراهم میکند.
سایر اسناد سیا نشان میدهد که چگونه این آژانس بلافاصله پس از ترور جی افکی و مدتها پس از آن به دنبال ربط دادن اسوالد با کاسترو بودند.
تماسهای تلفنی رئیسجمهور، که در دهه 1990 از طبقهبندی خارج شد، داستان تشکیل کمیسیون وارن را آشکار ساخت و عزم لیندون جانسون را نشان میداد برای ثبت نتیجه «تفنگچی تنها»، نتیجهای که جانسون خواهان آن بود و کنار گذاشتن روایت جایگزین قاتلی کمونیست الهام گرفته یا حتی استخدام شده از سوی فیدل کاسترو یا نیکیتا خروشف.
استشهادهای هیات بررسی سوابق ترور از شاهدان زنده کالبدشکافی کندی مدارک شگفتانگیزی را به وجود آورد که نشان میداد عکسهای گرفته شده در کالبد شکافی در مجموعه پرونده کندی وجود ندارد. علامت سوالهای جدیدی در مورد از بین بردن گزارش کالبد شکافی اصلی به وجود آمد و به طور کلی در مورد شواهد پزشکی که از یک تیرانداز صحبت میکند تردید بیشتری ایجاد کرد.
به طور خلاصه، حذف طبقهبندی پروندههای کندی در سالهای اخیر، تاریخچه ریاست جمهوری کندی و حوادث منجر به ترور وی را تا حد زیادی روشن کرده است. این امر جزئیاتی به ابزارهایی اضافه کرده که دولت عمدا با آنها نتوانسته حقیقت قتل کندی را بیابد. این جزئیات نظارت ناشناخته قبلی اسوالد را در ایالات متحده پس از بازگشت او از اتحاد جماهیر شوروی، درست تا روزهای قبل از حوادث دیلی پلازا، فاش کرده است. جریان پیوسته پروندههای جیاف کندی در طول سالها همچنان داستان رسمی یک «تفنگچی تنها» را زیر سوال میبرد و درک عمیقتر و دقیقتری از 22 نوامبر 1963 فراهم ساخت.
تاکنون میلیونها برگ سند در مورد ترور جان اف کندی منتشر شده است و میتوان آنها را در وبسایت آرشیو ملی یافت. از سوابق منتشر شده تاکنون هیچ افشاگری تغییردهنده تاریخی که چیزی غیر از این نتیجهگیری رسمی که اسوالد به تنهایی عمل میکرده را نشان دهد، به دست نیامده است. انبیسی نیوز نوشته است برخی از تازهترین بخشهای ویرایششده نشان میدهد که یک مأمور سیا نامههای اسوالد را یک سال قبل از ترور جیافکی خوانده است.
چه چیزی هنوز مشخص نیست؟
بخشی از آنچه که در فایلهای پرونده ترور جی اف کندی باقی مانده بیاهمیت هستند و بخشی بسیار مهم و قابل توجه. گزارش بنیاد مری فرل میگوید برخلاف اظهارات رسمی، بسیاری از اسناد جیاف کندی به هویت عوامل زنده یا خبرچین مربوط نمیشود. بلکه به عملیاتهای سیا مربوط میشود که مرتبط با ترور کندی بوده است. این اسناد ممکن است حاوی اطلاعات مرتبط با علل مرگ جیاف کندی باشند.
آخرین انتشار فایلهای ترور کندی در 24 آگوست 2023 انجام شد. از آن زمان تاکنون بیش از 3500 سند باقی مانده است، اسنادی که روی آنها با خطوط سیاه پوشانده شده است. بنیاد مری فرل تاکید دارد که ممکن است برای برخی ناظران، سیاست گذاران، اپراتورهای مخفی و روسای آژانسها در واشنگتن، معیارهای منع انتشار معقول به نظر برسد. اما قانون ثبت اسناد ترور کندی در مورد منافع عمومی در افشای اطلاعات کاملا واضح است. بیشتر این «اسرار» بیش از 40 تا 60 سال قدمت دارند و اغلب معیارهای منع انتشار بیشتر از حد مجاز اعمال میشوند.
دستیار کندی، آرتور شلزینگر جونیور، در ژوئن 1961 پس از افتضاح خلیج خوکها یادداشتی برای کندی نوشته است که بیزاری کاخ سفید و سیا را روشن میکند که در تمام دوران ریاست جمهوری کندی ادامه داشت. این یادداشت با عنوان «سازماندهی مجدد سیا»، ناامیدی کندی از این آژانس را نشان میدهد. از قضا، بیش از یک صفحه از یادداشت به طور کامل تحت «طرح شفافیت» سیا ویرایش شده است. آژانس 63 سال پس از این واقعیت، انتقاد کاخ سفید از عملیات خود را از دید عموم پنهان میکند.
این یادداشتِ سپتامبر 1964 نام رئیس و 9 نفر از یک «تیم نفوذی با ماموریت ترور» کاسترو را ویرایش میکند. با توجه به گزارشهای منتشر شده مبنی بر اینکه ترور کندی انتقامجویی از توطئههایی بوده برای کشتن رهبر کوبا، هویت قاتلان احتمالی به طور واضح با داستان JFK مرتبط است.
ویرایشهای بعدی پنهان میکنند که چگونه سیا به طور مخفیانه بر روندهای روزنامهنگاری در مورد ترور کندی تأثیر گذاشته است. این سند نام دو منبعی را پنهان میکند که برای نفوذ به سازمانهای خبری میامی به این آژانس کمک کردهاند. نام دیگری که مخفی شده نام منبع سیا است که به آژانس گفته است پریسیلا جانسون روزنامهنگار «با ما همکاری خواهد کرد»؛ همان پریسیلا جانسون مکمیلان، که بعدا کتابی پرفروش درباره اسوالد نوشت که او را به عنوان تنها قاتل کندی نشان میداد.
بر اساس گزارش بنیاد مری فرل، گزارشهای تهیهشده توسط کمیته کلیسا درباره ترور ژنرال شیلیایی رنه اشنایدر در سال 1970 که در گزارش نهایی آنها حذف شده بود، به شدت ویرایش شده است.
آیا این داستان ربطی به ترور کندی دارد که هفت سال قبل اتفاق افتاد؟ غیر مستقیم بله. رهبر توطئه کشتن (یا ربودن) اشنایدر، دیوید فیلیپس، رئیس عملیات کوبا بود که در نظارت و مراقبتهای قبل از ترور اسوالد شرکت داشت. نقش فیلیپس در ترور اشنایدر با درک اقدامات او در سال 1963 مرتبط است.
در بخش دیگری از گزارش بنیاد آمده است که برخی از آنچه که پنهان میشود بهتر است به عنوان «رازهای شرمآور» طبقه بندی شوند، از جمله اطلاعاتی که در مورد رابرت ماهئو استخدام شده توسط سیا در جهت ترور کاسترو. اطلاعاتی ویرایش شده از پیشینه ماهئو در دست است که نشان میدهد نقش قبلی ماهئو، فراهم آوردن روسپی بود برای مقامات برجسته خارجی که به ایالات متحده میآمدند.
ازدیگر اسناد پنهان شده، جزئیات مربوط به مشارکت افسر سیا، سام هالپرن، در عملیات ساخت یک فیلم مستهجن جعلی با هدف بیاعتبار کردن سوکارنو، رهبر مستقل اندونزی است.
آیا اینها به داستان جیاف کندی بیربط هستند؟ خیر.
بنیاد مری فرل مینویسد: هالپرن یکی از معدود افرادی بود که میدانست چه کسی ادعا کرده است که رابرت کندی از توطئههای سیا برای ترور کاسترو چشم پوشی کرده است. ارزیابی آگاهانه از اعتبار هالپرن مستلزم افشای مشارکت او در عملیات ترفندهای کثیف است.
آیا ترور کینگ هم بخشهای پنهان دارد؟
بر اساس گزارشی که دانشگاه استنفورد منتشر کرده است، در 19 ژوئیه 1968 ری، قاتل کینگ، برای محاکمه از بریتانیا به ایالات متحده مسترد شد. گفته میشود دادستانهای تنسی در مارس 1969 معاملهای با ری انجام دادند و موافقت کردند که پس از اعتراف او به اتهام قتل، از درخواست مجازات اعدام صرف نظر کنند. شرایطی که منجر به این دادخواهی شد بعدها به منبعی برای جنجال تبدیل شد، چون ری بلافاصله پس از محکوم شدن به حبس 99 ساله اعتراف خود را پس گرفت.
در طول سالهای پس از ترور کینگ، شک و تردیدها در مورد کفایت پرونده علیه ری با افشای نظارت گسترده بر تمام زندگی کینگ توسط افبیآی و سایر سازمانهای دولتی افزایش یافت.
در آغاز در سال 1976، کمیته منتخب مجلس نمایندگان در مورد ترورها، به ریاست نماینده لوئیس استوکس، شواهد مربوط به ترور کینگ و همچنین رئیس جمهور جان اف کندی را مورد بررسی مجدد قرار داد. گزارش نهایی کمیته حاکی از آن بود که ری احتمالا توطئهگرانی داشته است. با این وجود، این گزارش به این نتیجه رسید که هیچ مدرک قانع کنندهای دال بر همدستی دولت در ترور کینگ وجود ندارد.
ری پس از انصراف از اعتراف گناه خود، همچنان بر بیگناهی خود تاکید کرد و مدعی شد که توسط یک قاچاقچی اسلحه که او با نام «رائول» میشناسد، برای این کار اجیر شده بود. در سال 1993 وکیل ری، ویلیام اف. پپر، با اجرای یک محاکمه ساختگی تلویزیونی ری که در آن «هیات منصفه» او را بیگناه تشخیص داد، به دنبال جلب حمایت مردمی برای بازگشایی پروندهاش بود. در سال 1997 اعضای خانواده کینگ به طور علنی از درخواست ری برای محاکمه جدید حمایت کردند و پسر کینگ، دکستر اسکات کینگ، در طی یک ملاقات تلویزیونی در زندان از ادعای بیگناهی ری حمایت کرد.
با وجود این حمایت، مقامات تنسی از بازگشایی پرونده خودداری کردند و ری در 23 آوریل 1998 در زندان درگذشت.
حتی پس از مرگ ری، اتهامات توطئه همچنان وجود داشت. در سال 1999، پپر از طرف بیوه و فرزندان کینگ، حکم مدنی «مرگ غیرقانونی» را علیه لوید جورز، صاحب رستوران جیمز گریل، در آن سوی خیابان متل لورن، محل ترور کینگ، به دست آورد. اگرچه این محاکمه شهادت قابل توجهی را ارائه داد که با پرونده اصلی علیه ری در تناقض بود، وزارت دادگستری در سال 2000 اعلام کرد که تحقیقات داخلیاش که در سال 1998 به درخواست خانواده کینگ آغاز شد، نتوانسته است شواهد کافی برای تحقیقات بیشتر پیدا کند.
با خبر ترور کینگ، خشم و طغیان به سرعت سرتاسر ایالات متحده را در برگرفت. از نظر بسیاری، مرگ او نشان دهنده پایان امید به این باور بود که مبارزه غیرخشونتآمیز میتواند دنیای بهتری را برای آمریکاییهای آفریقاییتبار به ارمغان بیاورد. در طی چند روز بعد، بیش از 100 شهر شاهد شورش، آتشسوزی، غارت و خشونت بودند. در مجموع حدود 27000 نفر دستگیر، حدود 3500 نفر مجروح و بیش از 40 نفر کشته شدند. تنها در پایتخت حدود 6100 نفر دستگیر و بیش از 1000 نفر زخمی شدند. در شیکاگو 125 آتش سوزی و 11 کشته برجای گذاشت. در بالتیمور بیش از 5000 سرباز فدرال در تلاش برای جلوگیری از آتش سوزی در شهر گشت زنی میکردند. خشونتها تنها زمانی فروکش کرد که نیروهای پلیس در سراسر کشور 58000 سرباز گارد ملی و ارتش ایالات متحده را به پشتیبانی گرفتند.
اسناد جدید چه خواهند گفت؟
گزارش بنیاد مری فرل میگوید اسناد جدید مطمئنا برای کسانی که معتقدند اسوالد به تنهایی عمل کرده است، اطلاعات منتشر شده جدید برایشان به درد نخور خواهد بود، شاید به عنوان تاریخ جالب باشد، اما ربطی به ترور ندارد.
اما برای کسانی که به این باور رسیدهاند که سناریوی «عامل تنها» یک داستان تخیلی است، آشکار شدن مداوم روایتها و جزئیات این پروندهها در طول دههها، حداقل با جزئیات بیشتر به تعریف آنچه «زمینه جنایت» خوانده میشود، منجر خواهد شد. کسانی که به این پرونده توجه میکنند، بسیار بیشتر از آنچه که برای عموم مردم فیلتر شده است آموختهاند و تاریخ کامل هنوز نوشته نشده است. افشاگریهای دهه 1990 منجر به تولید آثاری پیشگامانه از جمله «اسوالد و سیا»، «ترورها»، «جی اف کی و ناگفتهها» و بسیاری دیگر شد.
فوربز مینویسد مشخص نیست چه تعداد سند در مورد ترور رابرت اف کندی و مارتین لوترکینگ جونیور منتشر خواهد شد، اگرچه کارشناسان تخمین زدهاند که بین 3000 تا 4000 سند در مورد ترور جان اف کندی منتشر خواهد شد.
انبیسی نیوز هم گزارش داد که تنها حدود 3 درصد از سوابق مربوط به ترور در سال 2022 از دید عموم محافظت میشود.
کارشناسانی که با آسوشیتدپرس صحبت کردند معتقد نیستند که اسناد جدید حاوی اطلاعات افشاگرانه جدیدی باشد. جرالد پوزنر، روزنامهنگار و نویسنده پژوهشگر، که کتابی پرفروش را نوشته و در آن نتیجهگیری میکند که اسوالد به تنهایی عمل کرده است، به آسوشیتدپرس گفته: «هر کسی که منتظر اسلحهای باشد که این پرونده را وارونه کند، به شدت ناامید خواهد شد.»