از گوره تا جاسک
سعید ساویز | کارشناس نفت
موج و مرجان و خارا نام فیلمی است که توسط ابراهیم گلستان در سال 1341 و به سفارش شرکت ملی نفت ایران ساخته شد. این فیلم که عملیات چهارساله ساخت خط لوله گوره به خارک را به تصویر میکشد شامل جزییاتی خیرهکننده از عملیاتی است که در آن روزها برای توسعه مناطق نفت خیز گچساران به انجام رسیده است. پر بیراه نیست که فیلم ابراهیم گلستان را یک سند فنی زنده بدانیم؛ سندی که در آن جزییات تمام کارها، تمام افراد درگیر و تمامی اسامی با حفظ امانت مرور میشود. حالا پس از 58 سال بار دیگر کاری از همان جنس و البته بسیار بزرگتر در حال انجام است…
خط لوله انتقال نفت از گوره به جاسک که میتواند با دور زدن تنگه هرمز، مزیت استراتژیک انتقال روزانه یک میلیون بشکه نفت خام ایران را به دریای عمان و بدون وابستگی به تنگه هرمز فراهم کند. مخازنی که توانایی ذخیره 10 میلیون بشکه نفت خام را دارند در جاسک میتوانند دومین پایگاه انتقال نفت ایران باشند و البته وجود چنین مزیتی میتواند به توسعه صنعتی سواحل مکران کمک شایانی بکند. به جرات میتوان گفت که این پروژه مهمترین پروژه دولت تدبیر و امید است و آنقدر از لحاظ استراتژیک مهم است که شاید شایسته بود تا فیلمساز به نام دیگری تمامی جد و جهد آن را چون دفعه قبل به تصویر کشد. همان گونه که آشکار است شرکت ملی نفت ایران مجموعهای است از شرکتها و مدیریتهای مختلف و البته یک بدنه ستادی که با سیاستگذاری، تقسیم کار و تخصیص بودجه پروژههای مصوب را به انجام میرسانند. تمامی این فعالیتها در ذیل مدیریت شرکت و معاونانش انجام میشود اما انجام فیزیکی کار شامل برنامهریزی، کنترل، انتخاب و اجرای تمامی امور در شرکتهای تابعه شرکت ملی نفت ایران صورت میگیرد؛ برای مثال همین پروژه خط لوله انتقال نفت گوره به جاسک در ابتدا تا به امروز در شرکت مهندسی و توسعه نفت (متن) اصلیترین بازوی توسعهای شرکت ملی نفت ایران در خشکی توسعه داده شده است و البته ذیل مدیرعامل شرکت، طرح دارای مجری و عوامل اجرایی و ستادی بسیاری است. 6 گستره خط لوله، 5 ایستگاه تلمبهخانه، 3 ایستگاه توپکرانی، 400 کیلومتر خطوط انتقال نیرو، 3 گوی شناور، 20 مخزن ذخیرهسازی، 40 کیلومتر خط لوله دریایی در پروژهای به گستره 1000 کیلومتر را تصور کنید تا متوجه شوید که کاری بینظیر و جزو اولینها در ایران در حال انجام است. جزییات زیادی در خصوص تامین ملزومات این پروژه در تحریمهای سخت و طاقتفرسای حال حاضر وجود دارد اما به نمایندگی از همه آن مشقات جا دارد از شاهکار کاملا ایرانی تامین لولههای این پروژه یادی کنیم و باقی خلاقیتها و مجاهدتها را بسپاریم به تاریخ تا روزی برای این همه تلاش گواهی دهد.خط لوله مورد استفاده در این پروژه در کنار پمپهای عظیم جا نمایی شده در تلمبهخانهها آنچنان یکتا و خاص هستند که تامین آن بدون رسد شدن توسط بازوهای فعال تحریمی امکانپذیر نبود. لولههایی با استاندارد سرویس ترش که تهیه آنها اولین مشکل بزرگ انجام پروژه بود. به دلیل بیسابقه بودن تولید این مدل لوله با آلیاژ خاص و ورقهای آن در کشور، مقداری ورق مطابق با استاندارد مورد تایید در پروژه از خارج از کشور تامین شد و در داخل توسط لولهسازان داخلی به لوله تبدیل شد، اما خیلی زود بهانه تحریمها باعث شد تا راه ورود آن نیز به کشور مسدود شود. در اینجا بود که صنایع داخلی و بخش خصوصی به مدد شرکت متن آمده و مجموعهای ایرانی از صدر تا ذیل تولید این محصول را به عهده گرفت، مجموعهای شامل فولاد مبارکه که سازنده تختال بود و فولاد اکسین که تختال را به ورق تبدیل کرد و البته لولهسازیهای اهواز، صفا و ماهشهر که لولههای مورد نیاز را برای استفاده نهایی آماده کردند. هر چند این نمره منفی در کارنامه صنعت صد و اندی ساله نفت ایران ثبت میشود که چرا تا حال نیاز کشور به لوله این ضروریترین کالای صنعت نفت بر طرف نشده بود اما به قول معروف ماهی را هر وقت از آب بگیریم، تازه است. آیین رونمایی از آغاز عملیات لولهگذاری هر چند پس از مدتها لبخند را بر لبان صنعت نفت آورد اما حاوی یک ابهام بزرگ بود. در تمام مراحل رسانهای پروژه نه نامی از شرکت اصلی مجری پروژه به میان آمد و نه حتی در عکسهای منتشر شده آنچنان تاکیدی به بنرهای شرکت مهندسی و توسعه نفت شد؛ سوال به وجود آمده این است چرا؟ آیا به این دلیل بود که فرض شده که مخاطب میداند که این پروژه در کجا در حال انجام است؟ مدیرعامل آنجا کیست؟ مجری و معاونان طرح چه کسانی هستند؟ نیروهای کدام شرکت و کدام واحد چندین ماه است که بیشتر از چهره خانواده با سنگهای بیابان مأنوس شدهاند؟ آفتاب هر روز بر فرق نیروهای کدام بخش شرکت ملی نفت در راه انجام این پروژه میتابد؟ نبردن نامی از آنها باعث نادیده گرفتن سهم آنها در این افتخار ملی که برای آیندگان به یادگار میماند، میشود./روزنامه اعتماد