برای برآورد عرضه و تقاضای جهانی نفت از پزشکان دعوت میکنند
دوران خداحافظی با نفت دور نیست

مدیر گروه مطالعات انرژی وین و مدیرکل پیشین امور اوپک وزارت نفت گفت: در روزهای نخستین ماه آوریل سال جاری، بازار جهانی نفت با پدیدهای مواجه شد که هرگز در طول تاریخ ۱۵۰ ساله حیات خود با آن روبهرو نشده بود. در حالی که فقط چند هفته قبل از آن اعضای اوپک و تولیدکنندگان غیراوپک، درباره کاهش میلیونی نفت خود صحبت میکردند و از آن سوی فضای مجازی، وزیر مکزیکی برای ۳۰۰ هزار بشکه، وزیران را به گروگان گرفته بود، خبر آمد که بازار جهانی نفت در بهترین شرایط ممکن، ۲۵ میلیون بشکه در روز مازاد عرضه دارد و در سناریوهای دیگر تا ۳۵ میلیون بشکه در روز مازاد هم برآورد شد.
فریدون برکشلی به روزنامه شرق می گوید: البته این برآوردها مربوط به نیمه اول ۲۰۲۰ است. از نیمه دوم سال و از ۲۰۲۱ برآوردها مبهم است. بیشتر به جای آنکه از مدلهای اقتصادی استفاده شود، حدس و گمانها مبنای پیشبینیهاست.
وی میگوید: حالا برای تعیین و برآورد عرضه و تقاضای جهانی نفت، از پزشکان و میکروبشناسان دعوت میکنند. برایم خیلی جالب است. یاد ۱۹۸۶ افتادم که اوپک برای تخمین عرضه و برآورد تقاضا برای نفت خام اوپک، از هواشناسان دعوت میکرد تا از میزان برودت هوا خبر بیاورند.
برکشلی میگوید: این برای نفت که تأمینکننده ۶۰ درصد انرژی مصرفی دنیاست، یک واقعه مهم است، اما این بار این واقعه در مواجهه با یک ویروس سخت فراگیر، در بستر دنیایی جهانیشده و درهمتنیده، مفاهیم و تعاریف متداول دورانی که از ساختار بازار جهانی نفت میگفتیم، فراتر رفته و حیرتآور آن است که از میانه موتور اصلی رشد تقاضای جهانی نفت، چین سرچشمه گرفت.
این کارشناس بازار انرژی ادامه می دهد: اوپک برای بیش از سه دهه بازار جهانی نفت را مدیریت کرد. اوپک در ۱۹۸۳ بیش از ۳۲ میلیون بشکه در روز تولید میکرد. بحران ۱۹۸۵-۱۹۸۶ میزان تولید نفت اوپک را به ۱۳.۷ میلیون بشکه در روز رساند. اوپک در آستانه ورود به ۲۰۲۰ هم ۳۲ میلیون بشکه در روز نفت تولید میکرد، البته بدون ونزوئلا و ایران و بخشی از تولید لیبی، زیرا اساساً وقتی شرکتهای بینالمللی از اوپک رفتند، عملاً ظرفیتسازی چندانی انجام نشد. البته ظرفیتسازی در حد حفظ همان سطح از تولید و جبران افت طبیعی چاهها بود.
به گفته وی، اکنون هم بعد از ۴۰ سال سقف تولید اوپک در همان حد باقی است. تاریخ تکرار شد. گویی اوپک نباید از ۳۲ میلیون بشکه در روز سهم بازار داشته باشد. از اواسط دهه دوم قرن ۲۱ برای بازار جهانی نفت ثابت شد که اوپک بهتنهایی نمیتواند و نمیخواهد بازار نفت را مدیریت کند. از این رو اوپک به تولیدکنندگان غیراوپک روی آورد که روسیه در رأس آنها قرار داشت. این همکاری به تأسیس پیمانی منجر شد که اوپکپلاس خوانده شد. طراحی و آغاز جنگ تجاری آمریکا با چین، رشد بالای اقتصاد صادراتمحور چین را تا حدی کُند کرد و بر سطح مصرف تأثیر گذاشت. همین شرایط ادامه همکاری اوپک و روسیه را سرعت بخشید.
مدیر گروه مطالعات انرژی وین تصریح کرد: شیوع ویروس کووید-۱۹ و زمینگیر شدن اقتصاد چین و در ادامه اقتصاد بخش مهمی از جهان که نخستین قربانی آن بخش حملونقل زمینی، هوایی و دریایی بود، مصرف نفت جهان را تحت تأثیر قرار داد. ویروسها و بیماریهای سالهای گذشته، عموماً از کشورهای فقیر مانند آفریقا شروع میشدند. این بار ویروس از دومین اقتصاد بزرگ جهان شروع شد و در مدت کوتاهی بقیه اقتصادهای بزرگ دنیا را درگیر کرد؛ اقتصادهایی که همه مصرفکنندگان بزرگ نفت هستند.
مدیرکل پیشین امور اوپک وزارت نفت می گوید: سه تولیدکننده عمده نفت جهان، عربستان، روسیه و آمریکا، درک درستی از شرایط نداشتند و در بستر بزرگترین ویروس فراگیر جهانی در ۱۰۰ سال اخیر، همچنان برای سهم بازار خود مبارزه میکردند و توان تابآوری خود در مقابل کاهش قیمتها را به رخ یکدیگر میکشیدند. کرونا همه را غافلگیر کرد، اما دامنه آن بسیار فراتر از بازار نفت هم رفت. جهان در دسامبر ۲۰۱۹ برابر با ۱۰۰.۳۵ میلیون بشکه در روز نفت مصرف میکرد. پیشبینی اوپک برای رشد مصرف در ۲۰۲۰-۲۰۲۱ معادل ۱.۳ میلیون بشکه در روز بود و تولیدکنندگان در ژانویه ۲۰۲۰ هنوز در حال محاسبه میزان سهم خود از افزایش تولید بودند.
به اعتقاد برکشلی، جهان در قرنطینه؛ یعنی جهانی که مصرف نفت آن نخستین قربانی است. در دوران پساکرونا جهان نفت کمتری مصرف میکند، اما نه فقط به دلیل آنکه حملونقل و رشد اقتصاد کند شده، بلکه به دلیل آنکه کرونا، ژئوپلیتیک جدیدی را در جهان مطرح کرده که پیش از آن تصوری از آن وجود نداشت. کرونا حالا جهانی شدن را هدف قرار داده است؛ مخاطراتی که بشریت در سایه جهانی شدن میتواند متحمل شود. این حجم از مصرف نفت و گاز و انرژی و انواع سوختها منبعث از اقتصاد جهانیشده است که حجم عظیمی از جابهجایی را در بطن خود دارد. در یک دنیای منطقهای، مصرف انرژی در این حجم و با این سرعت رشد ضرورت خود را از دست میدهد.
به گفته وی، این اتفاقی نیست که بهسرعت و بلافاصله انجام شود، اما بستر آن فراهم است. آمریکا تجارت عظیمی با چین و اتحادیه اروپا دارد، اما میزان دادوستد مابین آمریکا، کانادا و مکزیک، بیش از چین است. اتحادیه اروپا ۷۰ درصد از تجارتش مابین اعضای اتحادیه است. تجارت ژاپن با کره جنوبی و آسیای جنوب شرقی ۴۵ در صد تراز تجاری آن است. به عبارت دیگر، منطقهگرایی در واقع در حال تحقق است. البته تعریف موجود از آن در حد پدیده جهانیشدن، تئوریزه نشده و شکل نگرفته است.
مدیرکل پیشین امور اوپک وزارت نفت تاکید کرد: در دنیای فراجهانیشده، منطقهگرایی محوریت بیشتری خواهد یافت و در آن مصرف انرژی که بخش عمده آن مدیون جابهجاییها و حملونقل است، خارج از موضوع خواهد بود. نفت مصرف خواهد شد، اما رشد مصرف و قدر مطلق آن مانند گذشته نخواهد بود. هنوز درباره برآورد میزان تأثیر منطقهای شدن در دوران پساکرونا و فراجهانیشدن نمیتوان با دقت اظهارنظر کرد، اما من آن را پیش روی اقتصاد جهان و بازار نفت میبینم.
فریدون برکشلی ادامه داد: جمهوری اسلامی ایران از ابتدا به منطقهگرایی، آری گفته بود. در واقع سازمان اکو که از دل سازمانی که در دهه ۱۹۶۰ مابین ایران، ترکیه و پاکستان درآمد، یک پیمان منطقهای مهم است که از تمام ظرفیتهای آن استفاده نشده است. شورای همکاریهای کشورهای منطقه خلیجفارس هم برای اعضای آن دستاوردی نداشت. آسهآن (ASEAN) نمونه یک پیمان اقتصادی منطقهای موفق است.
به اعتقاد وی، ایران کشور فرصتها و امکانات بالقوه است، اما برای تبدیل آنها از قوه به فعل باید تلاش کرد. ایران بدهکار نیست. بخش اعظم جمعیت در بازه سنی ۳۰سالگی هستند. ایران مرکز ثقل میان آسیای میانه و خاورمیانه است. در یک دنیای منطقهایشده، این امتیاز و ویژگی ژئواستراتژیک مهمی است. اینها یعنی بهشت سرمایهگذاری و سرزمین فرصتها.
برکشلی می گوید: منطقهگرایی فاصلهها را میکاهد و زنجیره عرضه را کوتاه میکند. این یعنی کاهش فاصلهها، کاهش حملونقل و مصرف کمتر بنزین و گازوئیل و انواع انرژیها. کوتاه کردن فاصلهها فقط از طریق حملونقل میان کشورها هم نیست. کرونا این باور را ایجاد کرده که رفتوآمدهای درونشهری هم میتواند کمتر و کوتاهتر شود. در واقع تمایل به در یک جا ماندن در حال نهادینه شدن است. تمایل به مهاجرت کم شده و کسانی که به کشوری غیر از محل اقامت خود رفتهاند، سعی دارند به آن بازگردند.
وی در نهایت تاکید کرد: من این پدیده را مغایر با مفهوم جهانیشدن نمیدانم. این ورود به عصری است که در بالا از آن یاد شد. در دنیای فراجهانیشده، بقای کشورها فقط مختص قویترین نیست. بقا نصیب چابکترینهاست؛ سرعت عمل و درک موقعیتها. بحث اقتصاد تکمحصولی یا اقتصاد چندمحصولی یا نظامهای برنامهریزی فعلی کشورها تغییر خواهد کرد. اهداف توسعه، بازتعریف میشوند. دوران خداحافظی با نفت دور نیست.



