برجام احیاء می‌‏شود اما منطق آن چطور؟

احمد زیدآبادی | روزنامه‌نگار

 

با آنکه یک گام بیشتر به تعیین نهایی سرنوشت توافقنامۀ برجام باقی نمانده است، سخن نو و تازه‌‌ای دربارۀ آن نمی‌‌توان گفت!

در واقع نزدیک به تمام بحث‌‌ها در این مورد بارها مطرح شده و به تکرار افتاده است. فراز و نشیب‌‌های مذاکرات برجام و سرد و گرم شدن مردمی که به نتیجۀ آن چشم دوخته‌اند، به اندازه‌‌ای بوده است که تا جوهر قلم طرف‌‌های مذاکره‌کننده در پای متن مکتوب آن ننشیند، نمی‌‌توان به دستیابی به توافق در این مرحله از مذاکرات مطمئن بود.

با این حال، اصلِ به سرانجام رسیدن برجام از نگاه نویسندۀ این سطور هیچ‌گاه محل تردید جدی نبوده است. برجام اگر امروز و فردا هم احیا نشود، تا چند هفتۀ دیگر به سرانجام خواهد رسید. عمده‌‌ترین دلیل این خوش‌بینی همراه با احتیاط، همواره این بوده که برجام جایگزین کم‌هزینه‌‌ای ندارد و شکست نهایی آن چنان بار طاقت‌فرسایی بر دوش کشورهای منطقه و نظام بین‌الملل می‌‌گذارد که در مقایسه با آن، جنگ اوکراین را می‌‌توان یک بازی مقدماتی به حساب آورد!

بنابراین، شکست برجام به معنای بروز بحرانی بی‌سابقه در منطقۀ خلیج فارس است و هرکس که این واقعیت را نادیده بگیرد به نظرم یا شناختی از مؤلفه‌‌های بازی قدرت در خاورمیانه ندارد یا به عمد در جهت گرفتار کردن جوامع این بخش از جهان در بحرانی بسیار پرهزینه و خطرناک تلاش می‌‌کند.

در حالی که پیامدهای شکست برجام کم و بیش روشن است، اما عواقب موفقیت آن چندان آشکار نیست. در واقع امضای برجام فرصتی برای جامعۀ ایرانی است که اگر به درستی فهم و در جهت آن حرکت شود، می‌‌تواند کشور ما را به تدریج از انبوه مشکلات انباشت‌شده در دهه‌‌های اخیر رها کند و زمینۀ یک نظم عادلانه تر را فراهم آورد. درک صحیح و دقیق این فرصت اما امری تضمین‌شده نیست و بنابراین نه فقط ممکن است فرصت به دست آمده برای بهبود شرایط کلان کشور از دست برود، بلکه به دلیل پاره‌‌ای از رفتارهای واکنشی و انتقام‌جویانۀ نیروهای سرخورده از امضای برجام در درون حکومت، موج تازه‌‌ای از ناامیدی در میان اقشار سیاسی و تحصیل کرده پدید آید.

در حقیقت اقتضای منطق پذیرش برجام، نوعی بازسازی فکری در جهت انطباق با شرایط جدید و رو به تحول را می‌‌طلبد. منطق برجام گذر از تداوم و تشدید منازعه تا سر حد نابودی یکی از طرفین و ورود به دوره‌‌ای از به کارگیری ابزار مذاکره و چانه‌زنی برای غلبه بر اختلافات پرهزینه است. این منطق که به عنوان نخستین گام در مذاکره با کشورهای بیگانه، برجامِ لگدمال شدۀ رو به موت را احیاء می‌‌کند، نه فقط لازم است در عرصۀ سیاست خارجی به صورت الگوی حل اختلاف درآید، بلکه به‌خصوص در حوزۀ سیاست داخلی و در نوع تعامل با نیروهای سیاسی خارج از قلمرو قدرت رسمی باید به کار گرفته شود.

این معادله البته دو طرف دارد و آمادگی ذهنی و گفتمانی هر دو طرف را برای غلبه بر اختلافات منجر به تحمیل هزینه علیه کشور و مردم ضروری می‌‌سازد. یک سوی این معادله پیش از این بارها آمادگی خود را برای کمک به ایجاد نظمی متوازن و عادلانه در کشور اعلام کرده است، اما از سوی آن طرف معادله صدای واحدی به گوش نمی‌‌رسد و نوعی تفرُق در آن دیده می‌‌شود. در حقیقت، خصومت بی‌پایه و دلیل بخشی از نیروهای اصولگرا با اصل احیای برجام به همین نوع از پیامدهای احتمالی آن مربوط می‌‌شود. این بخش از اصولگرایان بیش از حساسیت نسبت به مذاکره با کشورهای خارجی، از گشودن دری برای تعامل نیروهای داخلی نگران بوده‌اند و خصومت و اعلام جنگ‌شان با برجام نیز ریشه در همین نگرش دارد.  احیای نهایی برجام خود گواهی از تضعیف این بخش از نیروها در ساختار قدرت و غلبۀ طیفِ مدافع مذاکره بر آنان است. با این حال، احتمال اینکه پس از احیای برجام این نیروها تحت عناوین مختلف و گمراه‌کننده در صدد به دست گرفتن ابتکار سیاسی در داخل کشور برآیند و با این شعار که «امضای برجام هیچ چیز را تغییر نداده است» با بحران‌آفرینی‌‌های ساختگی خواستار تشدید فشارهای سیاسی و اجتماعی شوند، همچنان جدی است. این خطری است که حکومت و منتقدانش باید نسبت به آن هوشیار باشند و زمینه را برای بحران‌آفرینان فراهم نکنند.

علاوه بر این، امضای برجام احتمال بروز یک سلسله خطرات اقتصادی را هم در بر دارد که مهمترین آنها توسل به «پول‌پاشی» به قصد جلب رضایت کوتاه‌مدتِ اقشار مختلف است. هشدار در مورد این خطرات به عهدۀ صاحب‌نظران و کارشناسان اقتصادی کشور است.

 

منبع: روزنامه هم‌میهن

برچسب ها
مشاهده بیشتر

فاطمه لطفی

• فوق لیسانس مهندسی محیط زیست • خبرنگار تخصصی انرژی • مترجم کتابهای عطش بزرگ، تصفیه پسابهای صنعتی، تصفیه آب، استفاده مجدد از آبهای صنعتی، فرایندها و عملیات واحد در تصفیه آب و ساز و کار توسعه پاک

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن