به این هوا دست نزنید
محمد درویش؛ کنشگر محیط زیست، در روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: چندهفتهای است که آسمان و هوای تهران به لطف بارش باران و برف و جریان مستمر هوا آبی و آفتابی است. هوای پاک و تمیز این روزها که عامل آن فقط جریان طبیعی هوا و بارش است، این واقعیت را آشکار میکند که هیچ عامل بازدارندهای از سوی متولیان مدیریت هوای پایتخت و دیگر کلانشهرها در بروز چنین شرایطی موثر نبوده است.
به گزارش «انرژی امروز» از دنیای اقتصاد، عوامل آلاینده در طول زمان وجود داشتهاند و تنها به خاطر وجود جریان هوا خود را نشان نمیدهند. در فصول سرد سال که ایستایی هوا را شاهد هستیم، در صورتی که جریان طبیعی هوا و بارش وجود نداشته باشد، شهرهای بزرگ و صنعتی به اتاقهای گاز شباهت پیدا میکنند. اما این روزها از هر نقطه شهر که نگاه کنیم، تا دوردستها را شاهد هستیم؛ برای نمونه قله دماوند از هر سوی شهر به زیبایی رخ مینمایاند.
پدیده اینورژن یا وارونگی هوا در نیمه دوم سال در هوای تهران باعث کاهش تعداد روزهای سالم این شهر در سایه پراکندگی آلایندههای زیستمحیطی است. در کنار تمام طرحهای بلندمدت و کوتاهمدت کاهش آلودگی هوای تهران، اعم از نوسازی ناوگان حملونقل عمومی، توسعه فضای سبز و ترویج فرهنگ استفاده از حملونقل پاک بین مردم به محض شروع فصل زمستان، مسوولان باید با تامین سوخت پاک برای صنایع مانع تکرار سناریوی سیاه استفاده از سوخت ناپاک توسط آنها در زمستان باشند؛ معضلی که هر سال در فصل سرد سال با افزایش مصرف گاز کشور با آن مواجه میشویم؛ بیآنکه چارهای اساسی برای آن اندیشیده شود. مرور دلایل کیفی هوای تهران ما را با این واقعیت بیشتر آشنا میکند که دستاندازی به طبیعت و توسعه نابخردانه چگونه توانسته است شهری به زیبایی و هوایی به تمیزی تهران را به یکی از بیکیفیتترین زیستگاههای انسانی بدل کند.
پیشتر توضیح دادهام که «از روزی که سرعت توسعه بستر شهر تهران و افزایش جمعیت شهرنشین آن، از ضرورت حفظ فضای سبز پایتخت پیشی گرفت، ظرفیتهای طبیعی شهر قربانی زندگی شهرنشینی شدند. ما زمانی در تهران ۷ روددره بزرگ و مهم داشتیم که نقش کولر طبیعی را برای تهران بازی میکردند. از طریق همین روددرهها باد خنک دامنههای جنوبی البرز به سمت دشت جنوبی آن که همان شهر مخروطیشکل تهران با وسعت ۷۵۰کیلومترمربع بود، روانه و همین تبادل هوا باعث میشد با وزش بادهای شمالی به جنوب هیچ آلایندهای قدرت ماندگاری در هوای تهران را نداشته باشد و تهران شهری تابآور در برابر آلودگیها بود.»
واقعیت غمانگیز این است که به بهانه توسعه شهری، روددرهها طی دهههای گذشته تخریب شدهاند. افزایش ساختوسازها در بستر روددرههای تهران باعث شد تا کاهش کیفیت هوای شهر را در سایه قد کشیدن برجهای سر به فلک کشیده فراموش کنیم و بعضی روزهای پاییز و زمستان باید مرثیهخوان نفسهای به شماره افتاده شهرمان باشیم.
از بین رفتن روددرهها باعث شده است تا سرعت ۵متر در ثانیه بادهای غالب تهران توان جابهجایی آلایندهها را نداشته باشند و با انباشت این آلایندهها هر روز شاهد کاهش کیفیت هوای شهر باشیم. درست است که حملونقل عمومی و شهری در کنار فعالیت صنایع از عوامل مهم و موثر بر افزایش آلایندگی هوای تهران هستند؛ اما آنچه امروز بهعنوان یک ضرورت در بخش مقابله با آلودگی هوای پایتخت باید در دستور کار مدیران شهری قرار گیرد، احیای روددرههاست.
این شهر میتواند دوباره نفس بکشد؛ به شرط اینکه مدیران شهری به تجارب موفق کشورهای دیگر در برگشت از اشتباهات در حوزه شهرسازی و اصلاح رفتارشان با روددرهها نگاه مثبت داشته باشند؛ درک این مهم که احیای روددرهها بهعنوان کانالهای تعویض هوای شهر به نفع سلامت مردم شهر است؛ حتی اگر هزینههای هنگفتی در پی داشته باشد.
مقابله با آلودگی هوای تهران و فراهم کردن بستر زندگی سالم در سایه هوای پاک نیازمند عزمی جزم و طرحهای مطالعهشده و بهرهگیری از نظر کارشناسان فعال در این بخش است. اکثر شهرهای مهم و بزرگ دنیا امروز با چالشهای توسعه زندگی شهرنشینی مواجه هستند؛ بدون اینکه معضل آلودگی هوا زندگیشان را دربربگیرد.
افزایش جمعیت لجامگسیخته تهران امروز نیازمند توسعه حملونقل پاک، بهخصوص ترویج فرهنگ دوچرخهسواری است. نباید با اجرای طرحهای ترافیکی مردم را به توسعه شهر خودرومحور ترغیب کنیم؛ بلکه باید با ایجاد زیرساختهای شهری لازم بستری فراهم کنیم که مردم بتوانند بدون دغدغه از دوچرخه و حملونقل پاک بهرهمند شوند.