تاجگذاری تزار بر نفت؟
سعید ساویز| کارشناس انرژی
قرارداد50-50 شرکت نفت آرامکو و پادشاهی عربستان در آخرین روزهای سال 1950 را باید نقطه عطف عصر طلایی نفت در خاورمیانه دانست. قراردادی که باعث شد مذاکرات ایران و طرف انگلیسی، کاملا بیاثر شود و درست 6 ماه بعد نفت ایران ملی شد. کشف موفق نفت در عربستان توسط آرامکو و ظرفیت زیادی که در این کشور به دلیل توسعهنیافتگی وجود داشت باعث شد تا همکاری صمیمانهای بین پادشاهی سعودی و شرکت آرامکو بر قرار شود. اگر به آمار تولید کشورهای عضو اوپک نگاهی بیندازیم به وضوح مشخص میشود که عربستان از سالهای ابتدایی دهه 1970 افزایش تولید و فاصله گرفتن از سایر کشورهای تولیدکننده خصوصا ایران را آغاز کرد. در واقع عربستان با درک درستی که از فضای نیمه عربی حاکم بر اوپک داشت، به نیکی میدانست که در آینده هر کشوری که بیشترین تولید را داشته باشد، میتواند به بقیه اوپک ریاست کند. تا میانه دهه 70 میلادی سهم تولید خلیجفارس از سبد تولید جهانی حدود 45درصد بود؛ پس از این مقطع سهم این منطقه به 30درصد از سبد مصرف جهانی کاهش یافت یا به بیانی صحیحتر سهم اقلیمهای دیگر در تولید نفت در جهان رشد کرد.
اگر نگاهی به نمودار تولیدکنندگان بزرگ نفت در جهان بیندازیم مشاهده میشود که از همان ابتدای سالهای 1970 میزان تولید ایران حدود 6 میلیون و عربستان حدود 7 میلیون بود، عربستان در آغاز دهه 1980 و درست زمانی که ایران به دلیل وقوع انقلاب و بعدتر جنگ با عراق در بازار حضور کمرنگی داشت و قیمت نفت نیز تحت تاثیر شوک نفتی 1979 به هر بشکه 40 دلار رسید تولید خود را به 10 میلیون بشکه رساند. از همان روزها عربستان تسلط خود را بر اوپک استیلا بخشید و در واقع بیرقیب به قانونگذاری برای کشورهای تولیدکننده پرداخت، در 1985 و در پی رکود به وجود آمده عربستان با تغییر سیستم قیمتگذاری به نت بک باعث ورشکستگی شوروی سابق شد و هرگاه که کشوری در اوپک از تصمیمات عربستان تبعیت نمیکرد، تهدید به تحریم، انزوا و همچنین کاهش قیمت راهکار سعودی برای رام کردن کشور سرکش بوده است.
همکاری با عربستان برای کشورهای تولیدکننده، خصوصا کشورهای عرب زبان مزایای زیادی داشت، در درجه اول قهر سایر کشورهای تولیدکننده عرب دامن این کشورها را نمیگرفت و در درجه دوم عربستان طوری اوپک را هدایت میکرد که باعث میشد درآمد کشورهای تولیدکننده عضو اوپک، تا حد امکان ثابت بماند و در نوسانات بازار تغییرات شگرفی دامنگیر آن نباشد. از سه سال پیش که روسیه در قالب اوپک پلاس و به عنوان یک تولیدکننده مطرح نفت در سطح جهانی در تصمیمگیریها به مجموعه اوپک اضافه شد، نقش تعیینکننده عربستان اندکی با روسیه تقسیم شد. از سویی دیگر بحران اقتصادی اخیر که بیمانندترین سقوط اقتصادی در تاریخ بشر به حساب میآید دلیلی برای رو در رو شدن این دو غول بزرگ تولید نفت شد. تحلیلها در این موردبسیار است، عدهای معتقدند که جنگ قیمتها بین عربستان و روسیه درواقع یک جنگ زرگری برای ویرانی پایههای نفت گران خصوصا شیل است.
عدهای دیگر معتقدند که در آغاز این رقابت هیچ کدام از طرفین انتظار چنین سقوطی را در بازار نفت نداشتند و رقابت برایشان مانند یک مانور سیاسی ساده بوده است. تحلیلهای دیگری حاکی از آن است که عربستان در ابتدا تنها قصد داشت امریکا را برای گرفتن امتیازات بیشتر تحت فشار قرار دهد، اما فکرش را نمیکرد که کار به اینجا برسد. نگارنده اما معتقد است که اتفاقات رخ داده در بازار نفت بیشتر از اینکه یک نقشه هماهنگ از سوی این دو کشور باشد، فرصتطلبی روسها و اجرای نقشهای حساب شده برای یک جراحی در بازار نفت است. روسها نیک میدانند که در بازار آینده نفت رقابت با حریفی مانند شیل بسیار کشنده است و از این رو با شناختی که از رفتار عربستان داشتند، اقتدار عربستان را با رد درخواست آنها در نشست اوپک به چالش کشیدند، عربستان به سرعت واکنش نشان داد و تولید خود را افزایش داد، مخازن را پر کرد و قیمت نفت به شدت سقوط کرد؛ این اتفاق روسها را نترساند، چون آنها منتظر همین عکسالعمل بودند.
سقوط قیمت نفت به زیان همه تولیدکنندگان است؛ اما زیان نفتهای گران و نفتهایی که همین حالا هم به وامدهندهها بدهکارند، بسیار بسیار سنگینتر است. در حال حاضر و باتوجه به اینکه عربستان به شدت ازسوی ایالاتمتحده برای کاهش میزان تولید و حفظ قیمت نفت از سقوط تحت فشار است، این روسیه است که در هر توافقی میتواند با کوک کردن ساز مخالف تعیین تکلیف کند و به بیانی دیگر باید گفت که اقتداری که عربستان پس از کنار زدن ایران در دنیای نفت برای خود دست و پا کرده بود، با یک بیتدبیری و حرکت احساسی از عربستان به روسیه منتقل شد و حالا پوتین کسی است که برای هدایت اوپک و اوپک پلاس تاجگذاری کرده است./روزنامه اعتماد