تحلیلگر انرژی:پتروشیمی و پالایشی کلید رهایی از خام فروشی

یک تحلیلگر مسائل انرژی با بیان اینکه در حوزه پتروشیمی نیز خام‌فروشی می‌کنیم؛ محصولاتی با ارزش افزوده کمتر را صادر کرده و محصولات پایین دستی را که به بازار نزدیکند را وارد می‌کنیم، فناوری‌های جدید را نیاز اساسی این بخش‌ها برای تولید محصولات کلیدی و باارزش برشمرد.

رها شدن از خام‌فروشی نفت، کلیدواژه‌ای است که سال‌ها در کشور مطرح می‌شود. جهش‌های صورت گرفته در حوزه پالایشی و پتروشیمی در سال‌های گذشته تا حدی توانسته این هدف را محقق کند.

با این حال سید شمس‌الدین موسوی، تحلیلگر مسائل انرژی در گفت و گو با ایرنا، ضمن تائید گام‌های برداشته شده در این مسیر، خام‌فروشی در پتروشیمی را چالش کنونی مطرح می‌کند.

وی در توضیح این مساله گفت: در حوزه سیاست‌های کشور همیشه نگاه این بوده که فناوری را وارد کنیم. در حوزه پتروشیمی می‌دانیم که محصولات این بخش ارزش افزوده بالایی دارد.

بر اساس آمار گمرک، در یک سال، محصول پتروشیمی صادراتی ما به ازای هر تن، ۹۴۴ دلار برای کشور ارزآوری داشته است. در همان سال محصول پتروشیمی وارداتی ما ۲ هزار و ۸۲۳ دلار ارزبری داشته؛ یعنی در حوزه پتروشیمی نیز خام‌فروشی می‌کنیم؛ محصولاتی با ارزش افزوده کمتر را صادر کرده و محصولات پایین دستی را که به بازار نزدیک هستند از کشورهای توسعه یافته وارد می‌کنیم. در حالی که باید زنجیره ارزش را تکمیل کنیم.

متانول در صنعت پتروشیمی مانند نفت خام در صنعت نفت است. اکنون ظرفیت تولید متانول ما در کشور به ۲۰ میلیون تن رسیده و قرار است بیشتر هم شود. نباید چنین کاری ‌کنیم؛ بلکه باید ادامه زنجیره متانول را دریابیم؛ یعنی تولید پروپیلن و پلی‌پروپیلن که ارزشی بسیار بیشتر از متانول دارند.

وی همچنین درباره اهمیت تولید صیانتی و افزایش ضریب بازیافت از مخازن نفتی اظهار کرد: میانگین ضریب بازیافت مخازن نفتی در کشور ما ۲۴.۵ درصد است. این میزان در کشورهای پیشرفته حداقل ۳۵ درصد است.

میزان نفت درجای کشور ما حدود ۶۰۰ میلیارد بشکه تخمین زده شده است. از این میزان حدود ۱۵۸.۴ میلیارد بشکه قابل استحصال است. اگر با فناوری‌هایی که توسط جوانان همین کشور حاصل شده، بتوانیم ظرفیت بازیافت نفت را یک درصد بیشتر کنیم. معنایش افزایش ۶ میلیارد بشکه‌ای برداشت است که با نرخ هر بشکه ۵۰ دلار، ۳۰۰ میلیارد دلار می‌شود.

آنچه در ادامه می‌خوانید، مشروح بخش نخست گفت‌وگو با این تحلیلگر مسائل انرژی است.

اساساً کشور ما در حوزه انرژی چه ظرفیت‌هایی دارد و تا کنون چه میزان از این ظرفیت‌ها استفاده شده است؟

ایران دارای هفت درصد ذخایر معدنی، ۹ درصد نفت خام و ۱۸ درصد گاز جهان است. آن هم در حالی که فقط یک درصد جمعیت جهان را داریم. با این نعمت‌های بزرگی که در کشور ما قرار گرفته، به دلایل مختلف نتوانسته‌ایم از این ظرفیت‌ها استفاده مناسبی داشته باشیم.

برای نمونه، در اسناد بالادستی انرژی کشور بیان شده که سهم ذغال‌سنگ از حوزه تولید انرژی کمتر از یک درصد است. این برای کشوری که هفت درصد ذخایر معدنی جهان را دارد، مناسب نیست. حدود ۳۰ درصد انرژی ما توسط نفت و تقریباً ۷۰ درصد از منابع گازی تأمین می‌شود. البته این معادله در سال‌های گذشته برعکس بود و سهم نفت از تأمین انرژی کشور بیشتر از گاز بود.

معمولاً در کشورهای مختلف اسنادی به‌عنوان اسناد بالادستی تدوین می‌شود که سیاست‌های کلی، خط‌مشی‌ها و راهبردها را مشخص می‌کند. سپس در سازمان‌ها و دستگاه‌های اجرایی تبدیل به هدف‌گذاری دقیق می‌شود که به تناسب آن دستورالعمل‌ها و آیین‌نامه‌های مرتبط تدوین می‌شود.

در کشور ما سه مورد از اسناد بالادستی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله، برنامه ششم توسعه و سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی است. در سند چشم‌انداز ۲۰ ساله اشاره شده که در حوزه پالایشی و پتروشیمی باید در منطقه پیشرو باشیم؛ این یک سیاست کلان بوده است. پیشرو بودن در حوزه پالایشی یعنی داشتن ظرفیت ۳.۲ میلیون بشکه و در حوزه پتروشیمی معنای پیشرو بودن، تولید ۱۸۰ میلیون تن محصولات پتروشیمی در سال است.

این اعداد در خود سند تعیین شده یا در برنامه‌های اقدام؟

در برنامه‌های اقدام و دستورالعمل‌های اجرایی تعیین شده است. اکنون با فرض نفت خام و میعانات گازی حدود ۲ میلیون و ۱۶۰ هزار بشکه ظرفیت پالایشگاهی در کشور داریم که با هدف یاد شده، یک میلیون بشکه فاصله‌ است.

در حوزه پتروشیمی نیز با طرح‌های جدیدی که از سوی دولت افتتاح شده، حدود ۸۰ تا ۸۵ میلیون تن ظرفیت تولید در کشور داریم و ۱۰۰ میلیون تن تولید با هدف سال ۱۴۰۴ فاصله داریم. البته در حوزه پتروشیمی برنامه‌های جهش دوم و سوم تعریف شده که امیدوارم به اهداف مقرر شده دست یابد و این فاصله را کاهش دهد.

بنا بر آماری که ارائه دادید، در حوزه پالایشی ۶۰ درصد مسیر، اما در حوزه پتروشیمی کمتر از ۵۰ درصد هدف سال ۱۴۰۴ را محقق کرده‌ایم. به نظر می‌رسد از برنامه خود عقب هستیم، این ‌طور نیست؟

بله، اما باید در نظر گرفت حوزه پتروشیمی ارزش افزوده بیشتری دارد و تمرکز دولت نیز بر این بخش است. رهبر معظم انقلاب نیز در بیانات نوروزی خود نیز اشاره کردند که در این بخش جهش مطلوبی رخ داده است. همچنین اگر جهش‌های دوم و سوم به نتیجه برسد، ظرفیت خوبی در این حوزه خواهیم داشت.

نیاز به ۷۷ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری

درباره اینکه چرا به این اهداف نرسیدیم، می‌توان فرضیه‌های مختلفی را مطرح کرد؛ از جمله اینکه اهداف دست‌نیافتنی بوده، در اجرا دچار مشکل شدیم یا فرآیندهای مربوطه مناسب نبوده‌اند یا مدیران توانمندی در این بخش فعالیت نکرده‌اند که موارد را اجرایی کنند.

اگر قرار باشد ظرفیت پالایشی خود را به ۳.۲ میلیون بشکه برسانیم، به حدود ۲۷ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در این بخش نیاز داریم. در حوزه پتروشیمی نیز برای رسیدن به هدف تعیین شده نیازمند ۵۰ میلیارد دلار به سرمایه‌ هستیم.

بسیاری از کشورها برای استفاده از ظرفیت‌های درونی خود نگاه مستقیم به منابع داخلی ندارند. در کشور ما نیز این اتفاق افتاده و در زمان‌هایی توانسته‌ایم از ظرفیت‌های برون‌مرزی برای توسعه میادین و حوزه پتروشیمی استفاده کنیم. در حوزه نفت تجارب متفاوتی داریم، اما در حوزه پتروشیمی تجربه کمتری داریم.

رهبر معظم انقلاب تأکید ویژه‌ای روی سیاست‌های اقتصاد مقاومتی داشته‌اند. این سیاست‌ها یک زنجیره است، باید شناسایی کنیم کشور در هر دوره زمانی چه نیازمندی‌هایی دارد که آن را برآورده کنیم. اقتصاد مقاومتی نگاه ویژه‌ای به درون‌زایی و برون‌گرایی به‌عنوان اصلی اساسی در کشور دارد.

برای ارزش‌آفرینی در حوزه نفت و گاز چه فعالیت‌هایی کرده‌ایم؟

بند ۱۵ سیاست‌های اقتصاد مقاومتی دقیقاً به این موضوع اشاره دارد. تکمیل ارزش‌آفرینی از طریق تکمیل زنجیره ارزش و استفاده از تولید صیانتی. این در حالی است که اکنون ما هم در حوزه نفت و هم حوزه پتروشیمی در حال خام‌فروشی هستیم. اکنون فروش نفت خام به‌عنوان یکی از شاخص‌های صادرات کشور در نظر گرفته می‌شود. گاهی اوقات هم مطرح می‌شود که ساخت پالایشگاه در کشور صرفه اقتصادی ندارد.

شاخصی به‌عنوان نلسون وجود دارد که نشان می‌دهد محصول خروجی پالایشگاه چه سطحی از ارزش‌آفرینی را دارد. یکی از پالایشگاه‌های بزرگ کشور ما دارای شاخص نلسون سه هست، در حالی که در کشورهای پیشرفته این شاخص حداقل ۱۲ است. طبیعی است ۵۰ درصد محصول خروجی چنین پالایشگاهی ارزشی کمتر از نفت خام دارد. طبیعی است فعالیت چنین پالایشگاه صرفه اقتصادی نداشته باشد اما باید به سمت فناوری‌های جدیدی برویم که شاخص نلسون پالایشگاه‌های ما افزایش یابد. پالایشگاهی که شاخص نلسون ۱۲ تا ۱۴ درصد دارد، کمتر از دو درصد از محصول خروجی‌اش ارزشی کمتر از نفت خام دارد.

چالش ما در این بخش مساله فناوری است؟

بله، در حوزه سیاست‌های کشور همیشه نگاه این بوده که فناوری را وارد کنیم. در حوزه پتروشیمی می‌دانیم که محصولات این بخش ارزش افزوده بالایی دارد. بر اساس آمار گمرک در یک سال محصول پتروشیمی صادراتی ما به ازای هر تن، ۹۴۴ دلار برای کشور ارزآوری داشته؛ اما در همان سال محصول پتروشیمی وارداتی ما ۲هزار و ۸۲۳ دلار ارزبری داشته است. یعنی ما در حوزه پتروشیمی نیز داریم خام‌فروشی می‌کنیم؛ محصولاتی با ارزش افزوده کمتر را صادر کرده و محصولات پایین دستی را که به بازار نزدیک هستند از کشورهای توسعه یافته وارد می‌کنیم. در حالی که باید زنجیره ارزش را تکمیل کنیم.

متانول در صنعت پتروشیمی مانند نفت خام در صنعت نفت است. اکنون ظرفیت تولید متانول ما در کشور به ۲۰ میلیون تن رسیده و قرار است بیشتر هم شود. نباید چنین کاری ‌کنیم؛ بلکه باید ادامه زنجیره متانول را دریابیم؛ یعنی تولید پروپیلن و پلی‌پروپیلن که ارزشی بسیار بیشتر از متانول دارند.

به چالش فناوری اشاره کردید؛ این مساله که شرکت‌های خارجی با ما همکاری نمی‌کنند چقدر متأثر از تحریم‌های آمریکاست و دیگر اینکه چقدر توان داخلی در این حوزه وجود داشته و از آن استفاده نشده است؟

حدود ۱۱۰ سال است که از عمر نفت در کشور ما می‌گذرد. شاید به دلایلی همچنان ساعت کوک شده فرزندان دارسی در کشور ما تیک‌تاک می‌کند. این برای ما باعث تأسف است که کشوری با این ظرفیت‌های بالا در حوزه منابع و همچنین ظرفیت‌های نرم‌افزاری و مغزافزاری چنین رویکردی در این صنعت داشته است.

شاید مدیران به این سمت نرفته‌اند که فضایی ایجاد کنند تا برای تولید یک محصول پتروشیمی، کاتالیست مربوطه را نخواهیم از کشور اروپایی وارد کنیم. آن کشورها با ایجاد یک مافیا کاری کرده‌اند هر گونه محصول پتروشیمی و محصول پایین‌دستی نفت باید از سوی آن‌ها تأییدیه بگیرد. این کار می‌تواند در کشور ما انجام شود؛ ما مرکزهای متعددی داریم که می‌توانند این کار را انجام دهند.

استقلال نسبت به خارجی‌ها در بسیاری از حوزه‌ها اتفاق افتاده مانند نانو، سلول‌های بنیادی، انرژی هسته‌ای، موشکی و … در حوزه نفت نیز این اتفاق می‌تواند رخ دهد. این چالشی است که به یک معنا پاشنه آشیل کشور ما در حوزه نفت است.

اشاره کردید که در حوزه پالایشی و پتروشیمی در مجموع ۷۷ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری داریم. با توجه به بزرگی این عدد و وضعیت کنونی اقتصاد کشور، به نظر می‌رسد محل تأمین این سرمایه نمی‌تواند داخل کشور باشد.

چقدر بستر را برای سرمایه‌گذاری خارجی فراهم می‌بینید؟ چند سال پیش وزارت نفت قراردادهایی را به نام IPC ارائه کرد. سرنوشت این قراردادها چه شد و اکنون با چه شرکت‌هایی در این حوزه همکاری می‌کنیم؟

بحث این نیست که این سرمایه‌گذاری‌ها ابتدا به ساکن انجام شود. هیچ کشوری این سرمایه‌گذاری را یکجا انجام نمی‌دهد. خوشبختانه در پروژه‌های حوزه نفت و گاز با مرحله‌بندی کارها می‌توان به تولیدات زودهنگام دست یافت تا با فروش محصولات بخشی از سرمایه‌گذاری‌ها را برگرداند. نرخ بازگشت سرمایه نیز در این بخش معمولاً بالاست.

تا ۱۴۰۴ تنها چهار سال زمان داریم و تقریباً ۱۵ تا ۲۰ میلیارد دلار در هر سال نیاز به سرمایه‌گذاری در این بخش است. راهکار چیست؟

با توجه به زمان باقی‌مانده، احتمالاً به اهداف مقرر شده در سند چشم‌انداز نخواهیم رسید. اما جهش‌های خوبی انجام شده و این قابل تقدیر است. در یک دوره زمانی چین به‌عنوان یکی از بزرگترین اقتصادهای دنیا با ایران قراردادهای متقابلی را امضا کرده بود که به نتیجه نرسید. اگر همکاری با همه کشورها در نظر باشد، می‌توانیم ظرفیت‌های بالقوه صنعت نفت را فعال کنیم.

تولید صیانتی یکی از کلیدواژه‌هایی است که در اسناد بالادستی به آن اشاره شده و از زبان مسئولان مختلف نیز آن را بارها شنیده‌ایم. درباره تولید صیانتی به ما توضیح دهید و اینکه اکنون از این منظر چه وضعیتی داریم؟

اگر با فناوری‌هایی که توسط جوانان همین کشور حاصل شده، بتوانیم ظرفیت بازیافت نفت را یک درصد بیشتر کنیم. معنایش افزایش ۶ میلیارد بشکه‌ای برداشت است که با نرخ هر بشکه ۵۰ دلار، ۳۰۰ میلیارد دلار می‌شود.

پیش از انقلاب اسلامی چنین واژه‌ای را در ادبیات فنی صنعت نفت نداشتیم. حتی در قانون سال ۱۳۳۶ و ۱۳۵۳ که عملاً قانون نفت بود، نامی از تولید صیانتی مطرح نشد.

نخستین بار در سال ۱۳۶۶ تولید صیانتی در ادبیات عمومی حوزه نفت وارد شد و ابهامات زیادی نیز ایجاد کرد. به‌طور کلی این‌طور گفته شد که باید برداشت‌ها بهینه باشد، ارزش‌آفرینی کنیم و به آینده نیز توجه کنیم.

سال ۱۳۹۰ به ازدیاد برداشت با نگاه به آینده به‌عنوان مفهوم کلی تولید صیانتی اشاره شد. تولید صیانتی ارتباط مستقیمی با ضریب بازیافت مخازن دارد. اکنون به‌طور متوسط عمر مخازن نفتی به نیمه دوم خود رسیده است. هنگامی که مخازن به نیمه دوم عمر خود می‌رسند، برداشت از آن‌ها به فناوری پیشرفته‌تر و هزینه بیشتری نیاز دارد.

همه نفتِ درجای مخازن قابل استحصال نیست. تلاش برای این است که این درصد را بیشتر کنیم. میانگین ضریب بازیافت مخازن نفتی در کشور ۲۴.۵ درصد است. این میزان در کشورهای پیشرفته حداقل ۳۵ درصد است. میزان نفت درجای کشور ما حدود ۶۰۰ میلیارد بشکه تخمین زده شده که از این میزان حدود ۱۵۸.۴ میلیارد بشکه قابل استحصال است. اگر با فناوری‌هایی که توسط جوانان همین کشور حاصل شده، بتوانیم ظرفیت بازیافت نفت را یک درصد بیشتر کنیم. معنایش افزایش ۶ میلیارد بشکه‌ای برداشت است که با نرخ هر بشکه ۵۰ دلار، ۳۰۰ میلیارد دلار می‌شود.

دولت‌های مختلف درباره ضریب بازیافت و افزایش آن اعداد مختلفی مطرح کردند. با این حال جز چند میدان و مخزن کوچک، بخش زیادی از کارهایی که باید در این حوزه انجام می‌شده، تحقق نیافته است.

طبق سند چشم‌انداز و برنامه توسعه ششم، یکی از روش‌های بسیار ارزشمند که از نظر فنی نیز تأیید شده، تزریق گاز است. تزریق گاز باعث افزایش برداشت می‌شود و همین گاز بعداً قابل دریافت است و چیزی از دست نمی‌رود.

طبق برنامه ششم توسعه باید در هر سال ۲۰۰ میلیون مترمکعب گاز را به میادین نفتی تزریق می‌کردیم تا بتوانیم به ظرفیت تولید مورد نظرمان برسیم. این در حالی است که اکنون بین ۵۵ تا ۶۰ میلیون مترمکعب گاز تزریق می‌شود. بر همین اساس برداشت نفت از مخازن، تولید و پالایش آن کاهش می‌یابد.

البته ایراد گرفتن کار ساده‌ای است. زیرا در سال گذشته برای مصرف گاز خانگی نیز دچار مشکل بودیم که حرف کاملاً درستی است. اما باید پرسید چرا میادین گازی خود در پارس جنوبی را زودتر توسعه ندادیم؟

به بحث میادین مشترک اشاره کردید. معمولاً دولت‌های مختلف بر اولویت قرار داشتن میادین مشترک تأکید دارند. در حال حاضر وضعیت برداشت ما از میادین مشترک به چه صورت است؟

حدود ۲۸ میدان مشترک دریایی و خشکی با همسایه‌های جنوبی و غربی داریم. از این تعداد در ۱۰ میدان فعالیت می‌کنیم و در ۱۸ میدان فعالیت خاصی نداریم. میدان مشترکی با عربستان داریم به نام فروزان. عربستان روزانه ۴۰۵ هزار بشکه نفت برداشت می‌کند و ما حدود ۶۵ هزار بشکه.

در میدان گازی پارس‌جنوبی که با قطر مشترکیم، یک لایه نفتی نیز وجود دارد که قطر از این میدان ۴۵۰ هزار بشکه و ما ۵۰ هزار بشکه در روز برداشت می‌کنیم.

حدود ۷۷ میلیارد بشکه نفت در میادین مستقل و ۶۵ میلیارد بشکه نفت در میادین مشترک داریم. طبیعی است که هر کشوری اولویت خود را میادین مشترک قرار می‌دهد. متأسفانه اکنون نسبت برداشت ما پنج به یک است؛ یعنی به ازای هر پنج واحد برداشت از میدان‌های مستقل خود، فقط یک واحد از میدان‌های مشترک برداشت می‌کنیم.

‌ آیا اشتباه سیاست‌گذاری مطرح است یا اینکه سرمایه‌گذاری و فناوری مساله بوده و مثلاً برداشت از این میادین سخت‌تر است؟

مواردی که شما اشاره کردید، جزو بخش‌های اثرگذار بوده است. البته سیاست‌گذاری ما در حوزه میدان‌های مشترک، در برخی موارد به نظر اشتباه بوده است. ما در دریای شمال با انگلستان در یک میدان شریکیم. در زمان پیش از انقلاب، سهامی در آنجا خریداری شد که در هر دوره تحریم، آن میدان از تحریم خارج بوده است. سیاستی داشتیم که گاز را تبدیل به برق کنیم و آن را به همسایگانمان صادر کنیم. این سیاست پیش رفت، اما ناقص ماند. قرار بود گاز را به عمان ببریم و یک پالایشگاه مشترک بسازیم که آن هم انجام نشده است.

در بسیاری از کشورهای دنیا پروتکل‌هایی نوشته می‌شود که از میادین مشترک به‌صورت مشارکتی استفاده کنند. در حالی که ما و همسایگانمان به‌صورت خصمانه از میادین مشترک استفاده می‌کنیم. می‌شد بین دو کشور دوست و برادر مانند ایران و عراق هم‌افزایی ایجاد شود. همچنین با قطر ارتباط خوبی داریم و می‌شد چنین پروتکل‌هایی تعریف کنیم.

در حوزه میادین مشترک بسیار عقبیم. علت اصلی‌ آن، سیاست‌گذاری‌هایی است که تدوین شده؛ تلاش‌هایی انجام شده اما فاصله‌ای که با کشورهای همسایه در حوزه میادین مشترک داریم، زیاد است و در کوتاه‌مدت قابل حذف نیست.

برای متنوع‌سازی فروش نفت اعم از سوآپ و روش‌های دیگر چه کارهایی در طول سال‌های گذشته انجام داده‌ایم؟

در ۲.۵ سال آخر دولت دهم در اوج تحریم‌های سازمان ملل، کشورهای اروپایی و آمریکا بودیم. اکنون روی کاغذ تحریم‌های سازمان ملل و اروپا را نداریم.

در آن زمان تقریباً ۲.۵ ساله بنا بر اعداد و ارقامی که وجود دارد بیشترین توسعه در میادین مشترک خود در پارس جنوبی داشتیم و بیشترین فروش نفت را نیز در همان مقطع زمانی ثبت کردیم.

بند ۱۳ اقتصاد مقاومتی نیز دقیقاً به همین موضوع اشاره می‌کند که باید آسیب‌پذیری خود را در فروش نفت برطرف، مشتریان استراتژیک برای خود تعریف، مجموعه‌های خصوصی را وارد حوزه فروش نفت کنیم و به حوزه پتروشیمی و برق وارد شویم.

در حوزه دانش فنی و مغزافزاری در کشور خود چیزی کم نداریم. البته این دلیل نمی‌شود درِ کشور را به روی فناوری‌های جدید ببندیم. بزرگی در کشور می‌گفت کاری را که بلد نیستیم یک بار در کنار خارجی‌ها انجام می‌دهیم و تا آخر عمر آن کار را خودمان به‌صورت مستقل انجام دهیم؛ باید چنین کنیم. جای تأسف دارد که پس از ۱۰۰ سال همچنان نفت خام صادر می‌کنیم. ما اکنون باید بنزین، گازوئیل و محصولات پتروشیمی پایین‌دستی را که به بازار نزدیک هستند، صادر کنیم.

برچسب ها
مشاهده بیشتر

فاطمه لطفی

• فوق لیسانس مهندسی محیط زیست • خبرنگار تخصصی انرژی • مترجم کتابهای عطش بزرگ، تصفیه پسابهای صنعتی، تصفیه آب، استفاده مجدد از آبهای صنعتی، فرایندها و عملیات واحد در تصفیه آب و ساز و کار توسعه پاک

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن