سنگفرش ریشهها را میکُشد
خاک یک اکوسیستم زنده است که سنگفرش کردنش این زیستبوم را منهدم میکند و حاصلخیزی آن را برای همیشه از بین میبرد

در پی مواجهه کلانشهرهایی مانند تهران با پدیده کمآبی، یکی از اقدامات متداول اما بحثبرانگیز، جایگزینی سطوح خاکی عرصههای سبز (رفیوژها و باغچهها) با سطوح سنگفرششده است. توجیه اصلی این اقدام، کاهش تبخیر از سطح خاک، صرفهجویی در آب، کاهش گردوغبار و ساماندهی بصری فضای شهری عنوان میشود.
به گزارش «انرژی امروز» از روزنامه پیام ما، گرچه ذات این توجیهات ارزشمند است، اما ارزیابی علمی این اقدامات نشان میدهد سنگفرش یکپارچه، تبعات جبرانناپذیری برای سرمایههای سبز شهر بههمراه دارد. این مطلب با رویکردی تحلیلی، به ارزیابی مضرات اکولوژیک این اقدام و معرفی راهکارهای علمی و پایدار مبتنیبر اصول «منظر پایدار» و «منظرسازی کمآب» میپردازد.
بحران آب در ایران و بهویژه در کلانشهر تهران، مدیریت فضای سبز را با چالشهای بیسابقهای مواجه کرده است. در این شرایط، عرصههای خاکی فاقد پوشش گیاهی مناسب و رفیوژها و باغچههای خاکی کنار خیابان بهعنوان کانونهای هدررفت آب (از طریق تبخیر) و منبع تولید گردوغبار شناخته میشوند. راهکار ظاهراً ساده و کمهزینهای که در بسیاری از نقاط در حال اجراست، حذف این سطوح خاکی و جایگزینی آنها با کفپوشهای سخت (سنگفرش) است. این اقدام با هدف «حفظ درختان موجود در شرایط کمآبی» و «زیباسازی» انجام میشود، اما پرسش اصلی این است که آیا این اقدام از منظر بومشناختی و مدیریت پایدار شهری صحیح است؟
بهرغم توجیهات ارائهشده، سنگفرش کردن یکپارچه اطراف درختان و عرصههای خاکی، تبعات منفی جبرانناپذیری دارد. از جمله این موارد میتوان به ایجاد اختلال در فرایندهای حیاتی ریزوسفر(Rhizosphere) و خفگی ریشه اشاره کرد.
درواقع، ریشه درختان برای تنفس و متابولیسم سلولی نیاز مبرم به اکسیژن دارد. سنگفرش یکپارچه، تبادل گازی بین خاک و اتمسفر را به شدت محدود کرده و منجر به شرایط بیاکسیژنی(Anoxia) در محیط ریشه میشود. این امر باعث توقف رشد، پوسیدگی ریشه و درنهایت مرگ تدریجی درخت میشود. علاوهبراین، سطوح غیرقابل نفوذ، مانع از نفوذ مؤثر آب باران به خاک میشوند. همچنین، از تجزیه مواد آلی (مانند برگریزه) و بازگشت آن به چرخه غذایی خاک جلوگیری میکنند. درنتیجه، درختان موجود بهتدریج از منابع آبی و غذایی محروم میشوند.
تشدید اثر جزیره حرارتی شهری (Urban Heat Island Effect) هم از دیگر مضرات این کار است. مصالحی مانند سنگ و آسفالت، ضریب جذب تابش خورشیدی بالایی دارند. این سطوح در طول روز گرمای زیادی را جذب و در شب آزاد میکنند. جایگزینی سطوح خاکی با سطوح سخت، به افزایش دمای شهر دامن میزند.
علاوهبراین، سنگفرش باعث افزایش رواناب و خطر سیلابهای شهری میشود؛ چراکه باعث افزایش سطوح نفوذناپذیر شهر میشود. این امر ضریب رواناب (Runoff Coefficient) را افزایش میدهد و حجم آب ورودی به شبکههای زهکشی را در هنگام بارشها بهشدت بالا میبرد. این پدیده، خطر وقوع سیلابهای شهری را تشدید و امکان تغذیه آبهای زیرزمینی را سلب میکند.
با سنگفرش کردن، تخریب زیستبوم خاک (Soil Ecosystem) را نیز در پی دارد. خاک یک اکوسیستم زنده است که میزبان مجموعهای پیچیده از میکروارگانیسمها، قارچها و دیگر موجودات است که در چرخههای بیوژئوشیمیایی نقش حیاتی دارند. سنگفرش کردن، این زیستبوم را منهدم میکند و حاصلخیزی خاک را برای همیشه از بین میبرد.
ایجاد پوشش زنده یا محافظ برای خاک
چگونه میتوان مشکل را حل کرد؟ راهبرد صحیح، حرکت بهسمت «مدیریت پوشش سطح خاک» بهجای «حذف خاک» است. هدف نهایی، ایجاد یک پوشش زنده یا محافظ با کمترین نیاز آبی و بیشترین منفعت اکولوژیک است که چهار روش برای آن وجود دارد.
مالچپاشی و حفظ تهویه خاک
پوشاندن سطح خاک با لایهای از مواد آلی (پوسته درختان، کمپوست، خاکبرگ) یا معدنی (شن، سنگریزه) باعث میشود تا ۷۰ درصد از رطوبت خاک کاهش پیدا کند. همچنین، باعث تنظیم دمای خاک میشود و خاک را در تابستان خنک و در زمستان گرم نگه میدارد و حفظ تهویه خاک از دیگر فواید آن است و برخلاف سنگفرش، تبادل گازی را مختل نمیکند.
کشت گیاهان پوششی کمآببر و افزایش تنوعزیستی
استفاده از گیاهان بومی (Native Plants) و سازگار با اقلیم خشک که پس از استقرار به آبیاری بسیار کمی نیاز دارند که از جمله مزایای این کار ایجاد پوشش زنده، افزایش تنوعزیستی، کمک به تثبیت خاک و بهبود منظر شهری است.
سنگفرشهای نفوذپذیر و کاشت گیاهان مقاوم
در مواردی که نیاز به سطحی سخت داریم، میتوان از موادی مانند سنگفرشهای مشبک (Grass Pavers) یا سنگدانههای بستر-نگهدار (Gravel Grid Systems) استفاده کرد. این سامانهها ضمن ایجاد سطحی مقاوم، اجازه نفوذ آب و تبادل گاز را داده و حتی میتوان در حفرههای آن گیاهان مقاوم کاشت.
طراحی جزیرههای درختی
بهجای پوشش یکپارچه، اطراف هر درخت یک محدوده مشخص (معمولاً بهاندازه سایهانداز تاج) با مالچ یا گیاهان پوششی احیا و بقیه عرصه با روشهای دیگر مدیریت شود. این کار منابع را در حیاتیترین ناحیه متمرکز میکند.
سنگفرش کردن عرصههای خاکی فضای سبز، نمونهای کلاسیک از یک راهحل کوتاهمدت با پیامدهای مخرب بلندمدت است. این اقدام، اگرچه ممکن است در نگاه اول موجب صرفهجویی آب و نظم بصری شود، اما در عمل با به خطر انداختن سلامت درختان موجود، تشدید جزیره حرارتی و افزایش رواناب، سرمایههای طبیعی شهر را نابود میکند.
راهبرد صحیح، یک پارادایم شیفت از «حذف خاک» به «مدیریت هوشمند پوشش خاک» است. ترکیب راهکارهایی مانند مالچپاشی، کشت گیاهان بومی کمآببر و اجرای سامانه آبیاری قطرهای، نهتنها به اهداف کمآبیاری و زیباسازی پاسخ میدهد، بلکه علاوهبر جلوگیری از هزینههای هنگفت سنگفرش کردن، باعث ارتقای کیفیت محیطزیست شهری، پایداری اکوسیستم و حفظ سرمایههای سبز موجود برای نسلهای آینده میشود. لازم است مدیران و برنامهریزان شهری با دوری از راهکارهای سادهانگارانه، بهسمت اجرای این طرحهای علمی و پایدار حرکت کنند.



