شکایت یک میلیارد دلاری

درباره ابعاد اختلافات بین بی‌بی‌سی و ترامپ و شانس پیروزی طرفین در این نبرد

در سوم نوامبر سال جاری میلادی روزنامه تلگراف گزارشی منتشر کرد با این عنوان « بی‌بی‌سی سخنرانی ترامپ را دستکاری کرده است». عنوان همین گزارش کافی بود تا زلزله‌ای در میان رسانه‌ها و سیاستمداران رخ دهد.

به گزارش «انرژی امروز» از هفته نامه صدا، بر اساس گزارش روزنامه تلگراف، شبکه بی‌بی‌سی در یکی از برنامه‌های خود سخنرانی دونالد ترامپ را «دستکاری» کرده تا او را در حال تشویق به شورش کنگره آمریکا در سال ۲۰۲۱ میلادی نشان دهد. در این گزارش آمده است که در برنامه پانوراما که یک هفته پیش از انتخابات آمریکا پخش شد، بینندگان به‌طور «کامل گمراه» شدند. طبق این گزارش، در نسخه پخش‌شده در بی‌بی‌سی، ترامپ در حالی نشان داده شد که به هوادارانش می‌گوید با آن‌ها به سوی ساختمان کنگره خواهند رفت تا «با تمام وجود بجنگند»، در حالی که او در واقع گفته بود با آنان خواهد رفت تا به‌طور مسالمت‌آمیز و میهن‌پرستانه صدای خود را برسانند.

بر اساس گزارش تلگراف برنامه پانوراما با ترکیب صحنه‌هایی از ابتدای سخنرانی رئیس جمهور آمریکا و چیزی که تقریبا یک ساعت بعد گفته بود، طوری تهیه شده که نشان دهد رییس‌جمهوری آمریکا حرف‌هایی بیان کرده که هرگز نگفته بود.

این سند، سوالات جدی در مورد فرهنگ حاکم بر بی‌بی‌سی، چگونگی تاثیر آن بر بی‌طرفی و چگونگی متهم شدن مدیران آن از جمله تیم دیوی، مدیر کل، به نادیده گرفتن شواهد تعصب مطرح می‌کند. محافظه‌کاران خواستار تحقیقات فوری در مورد چگونگی اجازه پخش مستند پانوراما شده‌اند. و نایجل هادلستون، وزیر فرهنگ در سایه، گفت: «این افشاگری‌ها بسیار نگران‌کننده هستند که می‌توانند به طور جدی برند و اعتبار بی‌بی‌سی را تضعیف کنند».

در همین خصوص پالیتیکو روز 5 شنبه 13 نوامبر نوشت: بی‌بی‌سی تا ساعت ۱۰ شب جمعه به وقت بریتانیا فرصت دارد تا مستند ۲۰۲۴ را که به ادعای ترامپ «آسیب مالی و اعتباری عظیمی» به او وارد کرده است، پس بگیرد  در غیر این صورت احتمالا با یک شکایت ۱ میلیارد دلاری (نزدیک به ۷۶۰ میلیون پوند) روبرو خواهد شد.

این اولین نبرد قابل توجه رئیس جمهور ایالات متحده با یک سازمان رسانه‌ای غیرآمریکایی است. ترامپ به فاکس نیوز گفت که معتقد است «وظیفه» دارد از این شرکت شکایت کند زیرا «آنها مردم را فریب دادند» و سخنرانی او را «تخریب» کردند.

تیم حقوقی رئیس جمهور ایالات متحده ادعا کرده که ویرایش این فیلم «نادرست، افتراآمیز، توهین‌آمیز و تحریک‌آمیز» بوده و باعث شده است که او «آسیب مالی و اعتباری زیادی متحمل شود».

سمیر شاه، رئیس بی‌بی‌سی، روز دوشنبه به خاطر «اشتباه در قضاوت» در ویرایش این مستند عذرخواهی کرد. وکلای ترامپ در نامه خود گفتند که خواهان پس گرفتن حرف خود، عذرخواهی و جبران خسارت مالی مناسب هستند، اگرچه اظهارات بعدی موکلشان نشان می‌دهد که این موارد ممکن است در حال حاضر او را راضی نکند.

آیا ادعاهای ترامپ شانس پیروزی دارد؟

وکلای ترامپ در نامه خود اشاره کردند که او قصد دارد در فلوریدا، ایالت زادگاهش، که به جای محدودیت یک ساله بریتانیا، دارای قانون مرور زمان دو ساله برای افترا است، شکایت کند. در بریتانیا بر اساس قانون محدودیت زمانی برای شکایت وجود دارد، محدودیتی که در این مورد زمان آن قبلا گذشته است.

کارشناسان حوزه قضایی در بریتانیا و ایالات متحده تاکید دارند که برای اینکه حتی جلسه استماع دادرسی برای این شکایت ترامپ برگزار شود، رئیس جمهور ایالات متحده ابتدا باید ثابت کند که این مستند در آنجا پخش شده است. اما موضوع این است که این قسمت پانوراما در فید جهانی کانال خبری بی‌بی‌سی نمایش داده نشده است، و برنامه‌های آی‌پلیر، سرویس پخش بی‌بی‌سی، فقط در بریتانیا در دسترس بودند.

با این حال، نامه تیم ترامپ به بی‌بی‌سی ادعا کرد که این کلیپ «به طور گسترده در رسانه‌های دیجیتال مختلف منتشر شده» و به ده‌ها میلیون نفر در سراسر جهان رسیده است؛ این ادعایی‌ست کلیدی که باید توسط هر قاضی که تصمیم می‌گیرد آیا این پرونده می‌تواند مطرح شود یا خیر، در نظر گرفته شود.

قوانین افترا در ایالات متحده برای مدعیان سخت‌گیرانه‌تر است، زیرا متمم اول قانون اساسی ایالات متحده حق آزادی بیان را تضمین می‌کند. در دادگاه‌های ایالات متحده، چهره‌های عمومی که ادعا می‌کنند مورد افترا قرار گرفته‌اند، باید نشان دهند که شاکی با «سوءنیت واقعی» عمل کرده است.

بر اساس گزارش پالیتیکو معنای حقوقی این عبارت مستلزم خصومت یا نفرت نیست، بلکه به معنای قصد انتشار اطلاعات نادرست یا اقدامی بی‌ملاحظه نسبت به حقیقت است که بار اثباتی بالایی برای وکلای ترامپ دارد.

استانداردهای افترا در آمریکا بیشتر از ناشران بریتانیایی به نفع ناشران است، به طوری که در دهه‌های اخیر، چهره‌های عمومی که از گزارش‌های خبری ایالات متحده عصبانی بوده‌اند، اغلب تصمیم به طرح شکایت در بریتانیا گرفته‌اند. این روند حتی باعث تصویب قانونی در ایالات متحده  شد در سال ۲۰۱۰ که هدف آن مهار به اصطلاح «گردشگری افترا» بود.

با این حال، تیم حقوقی ترامپ اعلام کرده است که استدلال خواهد کرد از آنجایی که ویدیوی کامل سخنرانی ترامپ در سال ۲۰۲۱ به طور گسترده در دسترس بی‌بی‌سی بوده است، خود ویرایش به معنای بی‌ملاحظگی بی‌ملاحظه و بنابراین، کینه‌توزی واقعی بوده است.

وکلای ترامپ می‌گویند: «بی‌توجهی بی‌ملاحظه بی‌بی‌سی به حقیقت، با توجه به کذب محض اظهارات، نشان‌دهنده‌ بدخواهی واقعی پس پشت تصمیم به انتشار محتوای نادرست است.»

با این حال، نبرد دادگاهی برای ترامپ بدون خطر نخواهد بود. پراتیک سوایکا، از شرکت قضایی آمریکایی بویس شیلر فلکسنر می‌گوید که پیگیری دعاوی «می‌تواند بررسی دقیق و افشای اطلاعات در رابطه با» اظهارات ترامپ در ۶ ژانویه را ضروری کند که این خود احتمالا «آسیب بیشتری به اعتبار او نسبت به ویرایش اولیه» مستند وارد می‌کند.

آیا بی‌بی‌سی می‌تواند به توافق برسد؟

ترامپ سابقه‌ی طولانی در تهدید به اقدام قانونی، به‌ویژه علیه مطبوعات، دارد، اما اخیرا در دستیابی به توافق‌های خارج از دادگاه با رسانه‌ها از جمله، به‌ویژه شبکه‌های تلویزیونی آمریکایی ABC و CBS موفق بوده است.

آخرین ادعای ترامپ، روی دیگر سکه‌ شکایت ۲۰ میلیارد دلاری او از برنامه‌ «۶۰ دقیقه» شبکه‌ سی‌بی‌اس بود به دلیل مصاحبه‌ای با کامالا هریس، معاون وقت رئیس جمهور و نامزد دموکرات‌ها برای ریاست جمهوری که به ادعای ترامپ، به طرز فریبنده‌ای ویرایش شده بود تا هریس خوب به نظر برسد و بنابراین باید به منزله‌ دخالت در انتخابات تلقی شود.

سی‌بی‌اس در ماه ژوئیه با پرداخت ۱۶ میلیون دلار به صندوقی برای کتابخانه ریاست جمهوری ترامپ یا امور خیریه به توافق رسید، هرچند این شبکه هیچ تخلفی را نپذیرفت. این توافق زمانی حاصل شد که شرکت مادر سی‌بی‌اس، پارامونت، در حال پیگیری ادغام شرکتی بود که دولت ترامپ قدرت جلوگیری از آن را داشت و ترامپ ادعا کرده بود سی‌بی‌اس باید مجوز پخش خود را که توسط دولت فدرال نیز اعطا می‌شود، از دست بدهد.

به باور پالیتیکو، رئیس جمهور ایالات متحده چنین نفوذی بر بی‌بی‌سی ندارد، اگرچه این سازمان عملیات‌های تجاری مستقر در ایالات متحده دارد. برخی از سازمان‌های خبری نیز ترجیح داده‌اند به جای حل و فصل ادعاهای گذشته‌ی ترامپ، با آن مبارزه کنند، از جمله سی‌ان‌ان، نیویورک تایمز و وال استریت ژورنال.

کارشناسان رسانه می‌گویند دعوی قضایی همیشه یک تصمیم تجاری و یک تصمیم آبرومندانه است. و مذاکرات حل و فصل ممکن است در مقایسه با مبارزه با پرونده‌ای که می‌تواند سال‌های سال مانند ابری تیره بر سر بی‌بی‌سی سایه افکنده باشد جذاب‌تر به نظر برسد.

آیا دولت بریتانیا می‌تواند وارد عمل شود؟

با وجود جایگاه بی‌بی‌سی به عنوان یک رسانه دولتی، دولت کارگر تاکنون رویکرد عدم مداخله را در پیش گرفته است، که شاید با توجه به تلاش‌های کی‌یر استارمر، نخست وزیر بریتانیا، برای جلب نظر ترامپ در مورد تجارت، توجیه پذیر باشد. ساکن ساختمان شماره ۱۰ خیابان داونینگ لندن روز سه‌شنبه گفت که تهدید به طرح دعوی در دادگاه مربوط به بی‌بی‌سی است، اگرچه استارمر متعاقبا حمایت کلی خود را از آن رسانه تکرار کرد.

استارمر روز چهارشنبه در یک مصاحبه مطبوعاتی گفت: «من به یک بی‌بی‌سی قوی و مستقل اعتقاد دارم. برخی ترجیح می‌دهند بی‌بی‌سی وجود نداشته باشد… من جزو آن دسته نیستم.»

وزرای نخست وزیر هم از حمله به رئیس جمهور ایالات متحده خودداری کرده‌اند که دلیل آن شاید اشتیاق برای ماندن در دایره حمایت ترامپ باشد و در عوض با ستایش کلی‌تر بی‌بی‌سی، در مسیری دیپلماتیک قدم برداشته‌اند.  لیزا ناندی، وزیر فرهنگ بریتانیا، روز سه‌شنبه بار دیگر دیدگاه دولت در مورد بی‌بی‌سی را به عنوان ابزاری برای قدرت نرم این کشور تکرار کرد.

ناندی به نمایندگان مجلس این کشور گفته است که «در زمانی که مرز بین واقعیت و نظر، و بین خبر و جدل، به طرز خطرناکی محو شده است، بی‌بی‌سی از همه لحاظ متمایز است. این تمایز برای مردم اینجا و سراسر جهان همچون چراغی بر فراز تپه است.»

چه کسی هزینه پرداخت را تامین می‌کند؟

بی‌بی‌سی از طریق هزینه مجوز کشوری تامین مالی می‌شود، که طبق آن هر خانواری که تلویزیون دارد یا از BBC iPlayer استفاده می‌کند، باید سالانه ۱۷۴.۵۰ پوند بپردازد (برخی افراد از جمله بسیاری از سالمندان از پرداخت این هزینه‌ها معاف هستند). در روزهای منتهی به مارس ۲۰۲۵ این مبلغ ۳.۸ میلیارد پوند از کل ۵.۹ میلیارد پوند درآمد این شرکت را تشکیل می‌داد. ۲ میلیارد پوند باقیمانده از فعالیت‌هایی از جمله سرمایه‌گذاری‌های تجاری حاصل شده است.

با توجه به افزایش مالیات‌های در بریتانیا و نیز عدم محبوبیت قابل توجه رئیس جمهور ایالات متحده در بین رای‌دهندگان بریتانیایی، هرگونه درآمد حاصل از هزینه مجوز که بودجه توافق با ترامپ را تامین کند، احتمالا موضوع سیاسی چندان مهمی به حساب نخواهد آمد.

بی‌بی‌سی پیش از این به یک رئیس دولت خارجی خسارت پرداخت کرده است، از جمله غرامت به پترو پوروشنکو، رئیس جمهور وقت اوکراین در سال ۲۰۱۹ به دلیل یک گزارش نادرست. اما ترامپ از نظر فنی با قوانین ایالات متحده در مورد پذیرش پرداخت‌های خارجی روبرو است.

این احتمال وجود دارد که توافق با ترامپ از طریق دیگری، مانند توافق با سی‌بی‌اس، انجام شود. توافق ای‌بی‌سی هم پرداخت ۱۵ میلیون دلار به یک بنیاد مرتبط با ترامپ و ۱ میلیون دلار برای هزینه‌های حقوقی او بود.

آلن درشویتز، وکیل سابق ترامپ هم همین را پیشنهاد داده و گفته اگر این شرکت کمک «قابل توجهی» به یک موسسه خیریه «مرتبط با رئیس جمهور» انجام دهد، احتمالا این دعوی را پشت سر می‌گذارد.

آیا بی‌بی‌سی مهم است؟

شرکت پخش بریتانیا (بی‌بی‌سی) نقش مهمی در شکل‌دهی فرهنگ بریتانیا ایفا کرده است. بی‌بی‌سی با تاریخ طولانی خود، به بخش جدایی‌ناپذیری از هویت این کشور تبدیل شده است. این شرکت از زمان تاسیس آن در سال ۱۹۲۲ تا به امروز، نه تنها مردم بریتانیا را سرگرم و آگاه کرده، بلکه بر نحوه تفکر، عمل و درک آنها از جهان اطرافشان نیز تاثیر گذاشته است.

علاوه بر پوشش خبری، برنامه‌های سرگرمی بی‌بی‌سی نیز تاثیر قابل توجهی بر فرهنگ بریتانیا داشته است. این شبکه خبری از سریال‌های نمادینی مانند «دکتر هو» گرفته تا کمدی‌های محبوبی مانند «برج‌های فالتی» و «سیرک پرنده مونتی پایتون»، برنامه‌های بی‌شماری تولید کرده است که قلب و ذهن مردم بریتانیا را تسخیر کرده‌اند.

اما مجله نیویورکر در این خصوص می‌نویسد: آشفتگی در بی‌بی‌سی هرگز پایان نخواهد یافت. به باور نیویورکر این رسانه عمومی به شدت نیاز دارد که مردم به آن ایمان داشته باشند و بی‌بی‌سی در میان لغزش‌های خودش و خصومت بی‌پایان راست‌گرایان، در خطر گم کردن راه خود است.

بی‌بی‌سی خود را پیشروترین رسانه عمومی در جهان می‌نامد. در گفتگوهای سیاسی بریتانیا، بخش خبری آن، که حدود ده درصد از بودجه کلی آن را تشکیل می‌دهد، موقعیتی تقریبا مشابه نیویورک تایمز در ایالات متحده دارد. این بخش وسیع، معتبر، تا حدودی مترقی، اغلب آزاردهنده و گاه کاملا اشتباه است.

نیویورکر معتقد است اگر به بی‌بی‌سی علاقه دارید یا اساسا با پروژه پخش خدمات عمومی موافق هستید، می‌توانید زمان زیادی را صرف بحث در این مورد کنید که آیا اشتباهات این شبکه اشتباهات واقعی هستند یا بیان دیدگاه‌های عمیق‌تر جهانی یا رهبری بد.

اما اگر نمی‌توانید بی‌بی‌سی را تحمل کنید، یا می‌خواهید شاهد تضعیف چشمگیر آن باشید، لازم نیست وقت خود را برای فکر کردن دقیق به این سوالات تلف کنید. یک روز پس از انتشار گزارش جدید توسط تلگراف، بوریس جانسون، نخست وزیر سابق بریتانیا، که اکنون ستون نویس دیلی میل است، اعلام کرد که هزینه مجوز خود، 174.50 پوند مالیات سالانه به ازای هر خانوار که بودجه بی‌بی‌سی را تامین می‌کند، را پرداخت نخواهد کرد تا زمانی که این رسانه یا در مورد چگونگی «دستکاری» سخنرانی ترامپ شفاف‌سازی کند، یا مدیر کل آن، تیم دیوی، استعفا دهد. در همان روز، کارولین لیویت، دبیر مطبوعاتی کاخ سفید، این رسانه را «کاملا صد در صد اخبار جعلی» و «یک ماشین تبلیغاتی چپ‌گرا» توصیف کرد.

اما نیویورکر تاکید دارد هرچند بی‌بی‌سی در ساختار خود با مشکلاتی مواجه است اما حداقل در این قرن، بحران‌های این شبکه معمولا یا به دنبال یک اشتباه فاحش ویرایشی یا درگیری با نیروهای خارجی رخ داده‌اند، مانند سال ۲۰۰۴، که بی‌بی‌سی بر سر پرونده جنگ عراق با دولت درگیر شد.

آنچه در مورد بحران فعلی غیرمعمول است این است که حداقل تا حدی از داخل تحریک شده است. طبق گزارش‌های گاردین و آبزرور، نویسنده گزارش تلگراف به توصیه رابی گیب، دبیر مطبوعاتی سابق محافظه‌کاران، که یکی از پنج منصوب سیاسی در هیات مدیره است، به عنوان مشاور بی‌بی‌سی استخدام شد. قبل از اینکه گیب در سال ۲۰۲۱، در زمان دولت جانسون، به بی‌بی‌سی بپیوندد، به راه‌اندازی GB News، کانال خبری کابلی راست‌گرا، کمک کرد.

سال‌هاست که او ماموریت دارد تا تعصب لیبرالی بی‌بی‌سی را از بین ببرد، انتصابات را به چالش بکشد و پوشش خبری آن را زیر سوال ببرد. آبزرور گزارش داده: «حامیان گیب می‌گویند که او در تلاش است بی‌بی‌سی را از خودش نجات دهد. سال گذشته هم شنیده شد که او گفته است اگر به خواسته‌اش نرسد، همه جا را منفجر خواهد کرد».

 

در ضرورت تغییر بی‌بی‌سی

اکونومیست

 

بیشتر حملات دونالد ترامپ به رسانه‌های خبری کاری مسخره است. اما خشم او از مستندی که سال گذشته از بی‌بی‌سی درباره او پخش شد، موجه است.

قسمتی از برنامه «پانوراما»، برنامه‌ای معتبر در حوزه امور جاری، دو اظهار نظر نامرتبط از ترامپ را به هم پیوند داد تا چیزی شبیه به دعوت به خشونت در ۶ ژانویه ۲۰۲۱ خلق کند. این یک مورد فاحش از چیزی بود که رئیس جمهور آمریکا دوست دارد آن را «اخبار جعلی» بنامد.

این تحریف حرف‌های ترامپ در پی یک رشته اشتباهات ویرایشی رخ داده است. در ماه فوریه، یک مستند بی‌بی‌سی درباره غزه، از ذکر این نکته طفره رفت که پدر راوی ۱۳ ساله از مقامات حماس بوده است.

در ماه ژوئن، بی‌بی‌سی یک اجرای موسیقی زنده را پخش کرد که در آن شعارهایی داده شده بود که خواستار مرگ سربازان اسرائیلی بودند. تیم دیوی، رئیس بی‌بی‌سی، حق داشت که این هفته استعفا دهد، اما این استعفا احتمالا پایان ماجرا نخواهد بود.

ترامپ می‌گوید که برای دریافت ۱ میلیارد دلار غرامت شکایت خواهد کرد، هرچند ترامپ نسبت به رسانه‌های آمریکایی که قبلا سرکوبشان کرده بود، نفوذ کمتری بر بی‌بی‌سی دارد. منتقدان بی‌بی‌سی در داخل کشور درخواست‌های خود را برای رفع این مشکل از سر گرفته‌اند. اتهام اصلی که منتقدان بر بی‌بی‌سی وارد می‌دانند اتهام جانبداری است.

روزنامه‌نگاری بی‌بی‌سی، بر خلاف آن چیزی که ترامپ ادعا می‌کند، به هیچ وجه «فاسد» نیست و در مقایسه با بسیاری از رسانه‌های دولتی اروپایی، بی‌بی‌سی در ایجاد تعادل سیاسی عملکرد بهتری دارد.

اما تا حدودی حقیقت نهفته است در پس پشت اتهام گرایش فرهنگی که به این شبکه خبری وارد می‌شود. سن و منطقه به عنوان شکاف‌های اصلی سیاسی در بریتانیا جایگزین طبقه اجتماعی شده‌اند و این امر، انعکاس نگرش‌های کشور را برای یک سازمان جوان مستقر در لندن، دشوارتر از همیشه کرده است.

نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که بریتانیایی‌های راست‌گرا نسبت به میانه‌روها و چپ‌گرایان، رضایت کمتری از بی‌بی‌سی دارند. از آنجایی که همه اقشار باید هزینه اقدامات بی‌بی‌سی را بپردازند، این اختلاف به عنوان یک مشکل در بریتانیا شناخته می‌شود.

با این حال، بسیاری از انتقادات از سوی افرادی هدایت می‌شود که راه‌حل ترجیحی آنها خلاص شدن از شر بی‌بی‌سی‌ست به طور کلی. البته چنین راهکاری یک اشتباه وحشتناک خواهد بود. بی‌بی‌سی یکی از بزرگترین منابع گزارش‌های اصلی در جهان است.

در حالی که روزنامه‌ها پژمرده می‌شوند و تلویزیون توسط سرویس‌های پخش کابلی و اینترنتی مانند نتفلیکس که اخبار پخش نمی‌کنند، بلعیده می‌شود، آینده‌ای با بی‌بی‌سی نیوز کوچک‌تر یا بدون بی‌بی‌سی، آینده‌ای خواهد بود در آن کمتر کسی اطلاعاتی درباره جهان دارد.

بی‌بی‌سی در واقع آن‌چیزی را فراهم می‌کند که آمریکا به شدت فاقد آن است: انبار مرکزی برای واقعیت. این شبکه خبری نقشی فراتر از انتظار در رد اخبار جعلی ایفا می‌کند با سرویس‌هایی مانند Verify؛ کاری که در تاریخ خبر تا به امروز به ندرت تا این حد ضروری بوده است.

اما بی‌بی‌سی در خارج از کشور ارزش بیشتری دارد، همان‌ مناطقی که منبع قدرت نرم برای بریتانیاست و پرچمدار ارزش‌های لیبرال به طور گسترده‌تر .

دولت ترامپ به طرز احمقانه‌ای سعی کرده صدای رسانه‌های آمریکایی را ساکت کند و کمک به رسانه‌های خبری با پخش خارجی را کاهش دهد؛ درست همان کاری که چین، روسیه و دیگران انجام می‌دهند با منابع خود و صرف آنها در گسترش ایده‌های اقتدارگرایانه خود در سراسر جهان.

در فیس‌بوک، پنج صفحه خبری پر دنبال‌کننده توسط رسانه‌های چینی اداره می‌شوند و نسخه اخبار خود را به زبان انگلیسی منتشر می‌کنند. صفحه بی‌بی‌سی در رتبه ششم قرار دارد. کاهش تعداد کاربران این صفحات در حال حاضر، عملی خواهد بود در جهت خودآزاری.

به همین دلیل است که بی‌بی‌سی باید مورد بازنگری قرار گیرد آن هم برای تمرکز بر تولیدات ضروری در بخش خدمات عمومی که شبکه دیگری در بازار چنین خدماتی ارائه نمی‌دهد.

در عصر پخش آنلاین هستیم بنابراین مخاطبان گزینه‌های بسیاری پیش روی خود دارد در مورد سرگرمی، بنابراین اقدامی بسیار پوچ خواهد بود اگر که بریتانیایی‌ها مجبور شوند هزینه برنامه‌هایی چون «Strictly Come Dancing» بی‌بی‌سی را بپردازند.

پس بی‌بی‌سی بهتر است بخش سرگرمی خود را به یک سرویس انتخابی تبدیل کند و عملیات خبری خود را با بودجه عمومی پایدار و مستقل، چه از طریق هزینه مجوز و چه از طریق مالیات عمومی، تقویت کند.

یک بی‌بی‌سی مجهزتر خواهد بود اگر برای پیمایش چشم‌انداز رسانه‌ای که با سرعت سرسام‌آوری در حال تحول است تمرکز بیشتری داشته باشد. این شرکت به دلیل سکون بوروکراتیک و ساختار مدیریتی دست و پا گیر، کند شده است.

تغییر اساسی مفیدی که باید بی‌بی‌سی داشته باشد جایگزینی مدیران ارشد متخاصم آن با افرادی‌ست که به بهبود پوشش بی‌بی‌سی علاقه‌مند هستند، نه صرفا دفاع یا تخریب آن.

یک بی‌بی‌سی قوی برای بریتانیا و جهان خوب است. یک بی‌بی‌سی دست و پا چلفتی به یک دردسر تبدیل خواهد شد.

چرا بی‌بی‌سی همچنان پابرجاست؟

وظیفه بی‌بی‌سی که توسط بنیانگذارش جان ریت تعیین شد «اطلاع‌رسانی، آموزش و سرگرمی» است. این رسانه عمومی از آن زمان اما تمایل دیگری هم پیدا کرده: ایجاد خشم. بریتانیایی‌ها عاشق تماشای بی‌بی‌سی و عاشق نفرت از آن هستند.

بی‌بی‌سی همیشه یک منبع قدرت سیاسی بوده است. وینستون چرچیل و مارگارت تاچر با آن نبردهای تلخی داشتند. و البته که حفظ نقش غیرمعمول بی‌بی‌سی کار دشواری‌ست. فضای سیاسی بریتانیا و تجارت رسانه‌ای جهانی به گونه‌ای در حال تغییر هستند که تحقق هدف این رسانه عمومی را دشوارتر می‌کند.

استعفای تیم دیوی، مدیرکل بی‌بی‌سی، پس از یک سری اشتباهات رخ داد. در ماه سپتامبر از بی‌بی‌سی بابت پخش اجرایی در جشنواره موسیقی گلاستونبری که شعار «مرگ بر ارتش اسرائیل» می‌دادند شکایت شد. در ماه اکتبر، آفکام، نهاد ناظر بر پخش، حکم داد که بی‌بی‌سی با پخش مستندی که راوی پسر یکی از مقامات حماس بود، مرتکب نقض قوانین شده است.

مستند ترامپ آخرین ضربه بود بر این شبکه. سازندگان برنامه، صحبت‌های ترامپ را از دو اظهار نظر نامرتبط به هم وصل کرده بودند. روزنامه تلگراف در ۳ نوامبر در یادداشتی درباره بی‌بی‌سی افشاگری کرد و کارولین لیویت، دبیر مطبوعاتی کاخ سفید، بی‌بی‌سی را «صد در صد اخبار جعلی» خواند. حالا ترامپ تهدید به شکایت کرده است.

بریتانیایی‌ها راه چندان آسانی برای کنار کشیدن از پرداخت هزینه اشتباهات بی‌بی‌سی ندارند. این شبکه بیشتر بودجه خود را از طریق مجوزی دریافت می‌کند که به بیننده‌های تلویزیون زنده اعطا می‌شود که در عمل تقریبا شامل همه می‌شود به غیر از برخی بینندگان مسن. امسال این هزینه ۱۷۴.۵۰ پوند (۲۳۰ دلار) است، برابر با اشتراک طرح‌های نتفلیکس و دیزنی پلاس و ۳۰ پوند هم برای پاپ کورن خریدن باقی می‌ماند.

الزام بی‌بی‌سی برای خدمات‌رسانی به کل کشور همیشه چالش برانگیز بوده است. اکنون دو روند بزرگ این چالش را بیشتر می‌کند. یک روند این است که اخبار بیشتر جانبدارانه می‌شوند چون رسانه‌های اجتماعی به مطالب دوقطبی کننده اهمیت می‌دهند.

در عین حال فروپاشی تبلیغات تلویزیونی و روزنامه‌ای هم به این معنی‌ست که سازمان‌های خبری بیش از هر زمان دیگری به مشترکین خود متکی هستند. در همه جا از فاکس‌نیوز تا نیویورک تایمز، رسانه‌های خبری دریافته‌اند که گفتن آنچه مشتریانشان می‌خواهند بشنوند، مطمئن‌ترین راه برای راضی نگه داشتن آنهاست.

وقتی بی‌بی‌سی در پادکست‌های تحلیلی مانند «Americast» می‌پرسد آیا وزیر بهداشت آمریکا خطری برای سلامت عمومی است یا نه؛ چه بخواهد چه نخواهد مخاطبانش را ناراحت می‌کند.

تغییر دیگر در انی روندها، مربوط به شکاف‌های سیاسی بریتانیاست. در بیشتر قرن بیستم طبقه اجتماعی عامل اصلی تعیین‌کننده رفتار رای‌دهی بود و بنابراین کارمندان طبقه متوسط بی‌بی‌سی در جایگاه مناسبی برای تولید محتوای میانه‌رو قرار داشتند. اما در سال‌های اخیر، طبقه اجتماعی یک خط تقسیم سیاسی جدید دارد: سِن. نظرسنجی‌های YouGov نشان می‌دهد که حزب راست‌گرای شورشی Reform UK، حمایت ۳۵ درصد از افراد بالای ۶۵ سال و حمایت تنها ۸ درصد از افراد ۱۸ تا ۲۴ ساله را دارد.

و شکاف فزاینده‌ای هم بین شهر و روستا وجود دارد. در لندن میزان حمایت از «ریفورم» ۱۵ درصد است یعنی نصف میزان حمایت از آن در بقیه نقاط کشور. برای یک سازمان خبری مستقر در لندن که ۷۰ درصد کارکنان آن زیر ۵۰ سال سن دارند، حفظ ارتباط سیاسی هرگز تا این حد دشوار نبوده است.

بی‌بی‌سی همچنان جزو معتبرترین برندهای خبری بریتانیاست. اما طبق گزارش موسسه رویترز در دانشگاه آکسفورد ۶۷ درصد چپ‌گرایان، ۶۷ درصد از میانه‌روها وتنها ۴۷ درصد راست‌گرایان به اخبار بی‌بی‌سی اعتماد دارند.

صحبت‌های زیادی در مورد تغییر وجود دارد. نایجل فاراژ، رهبر حزب ریفورم، می‌گوید این آخرین شانس بی‌بی‌سی است. محافظه‌کاران می‌گویند که بی‌بی‌سی نباید هزینه مجوز دریافت کند، مگر اینکه واقعا بی‌طرف باشد. و لیبرال دموکرات‌های مدافع بی‌بی‌سی هم از اینکه با آنها ناعادلانه رفتار می‌شود، شکایت دارند.

اما این رسانه عمومی سرسخت‌تر از آنچه دشمنانش انتظار دارند عمل می‌کند. در دوران بوریس جانسون مشاوران داونینگ استریت موفق شدند محافظه‌کاران بیشتری را به هیات مدیره و رهبری آفکام منصوب کنند، اما بی‌بی‌سی باز هم بقا یافت.

دلایل بقای بی‌بی‌سی یکی همه‌گیری کووید-۱۹ بود. در دوران همه‌گیری این رسانه‌ عمومی با ارائه آموزش از راه دور مفید دیده شد. و دیگری ظهور ترامپ بود که بی‌بی‌سی را سدی در برابر اخبار جعلی نشان داد.

اما دلیل اصلی بقای بی‌بی‌سی این است که شاکیان آن همان‌هایی‌اند که بیشتر بی‌بی‌سی تماشا می‌کنند. افراد بالای ۶۵ سال شاید به فاراژ، که ضد بی‌بی‌سی است، رأی دهند، اما طبق گفته‌ آفکام، این گروه سنی روزانه بیش از پنج ساعت بی‌بی‌سی تماشا می‌کنند.

انتقاد از بی‌بی‌سی محبوب‌ترین کار سیاستمداران است؛ اما اکثرشان تمایل دارند بیشتر سر و صدا کنند نه عمل، مگر اینکه نخواهند رای بیاورند.

 

یک میلیارد دلار هزینه برای شکایت از بی‌بی‌سی

جفری رابرتسون| وکیل و قاضی بین‌المللی رسانه‌ها در دیوان دادگستری اروپا؛ دیوان حقوق بشر اروپا؛ و دادگاه‌های جنایات جنگی سازمان ملل

دیلی‌بیست

تهدید خودبزرگ‌بینانه دونالد ترامپ مبنی بر شکایت از بی‌بی‌سی برای دریافت یک میلیارد دلار خسارت به دلیل گزارش برنامه پانوراما در مورد مبارزات انتخاباتی او برای انتخاب مجدد، می‌تواند به نابودی خود ترامپ منجر شود.

اولا این اقدام کاری پوچ است، زیرا وکلای او ظاهرا از این واقعیت بی‌اطلاع هستند که غرامت افترا در بریتانیا حدود ۳۵۰ هزار پوند (تقریباً ۴۵۸ هزار دلار) است و این برای ادعاهای دروغین مبنی بر قتل یا کودک‌آزار بودن شاکی است. از طرفی در این کشور از سال‌ها پیش، به دلیل احتمال تضعیف آزادی بیان، پرداخت بیش از یک میلیون دلار غرامت منتفی شد.

مشکل دیگر ترامپ این است که ارتکاب اشتباه در ویرایش، افترا محسوب نمی‌شود. او باید اعتراف کند و ثابت کند که پخش این خبر به اعتبار او آسیب جدی وارد کرده است. با توجه به اینکه ترامپ در انگلستان به عنوان یک دروغگو و لاف‌زن شناخته می‌شود که تمایل به حمله و آسیب رساندن به دشمنانش دارد، بعید است که بی‌بی‌سی به هر طریق معناداری چنین شهرتی را تغییر داده باشد.

و علاوه بر این، انگلستان در برابر اقدامات افترا، دفاع از منافع عمومی دارد، و از طرفی محدودیت زمانی سختگیرانه‌ای برای طرح آنها وجود دارد و ترامپ از این محدودیت زمانی عبور کرده است. از آنجایی که برنامه پانوراما در ایالات متحده پخش نشده، او باید در بریتانیا شکایت کند یا اصلا از شکایت منصرف شود.

او هیچ دلیلی برای ناراحتی از این برنامه ندارد، برنامه‌ای که تعدادی از هوادارانش را در حال توضیح دادن به مخاطبان بریتانیایی در مورد احتمال پیروزی‌اش نشان می‌داد. به مدت ۱۱ ثانیه، دو کلیپ (بدون فاصله) از سخنرانی او در ۶ ژانویه ۲۰۲۱ برای جمعی از هوادارانش و قبل از اینکه بسیاری از آنها برای تخریب ساختمان کنگره به راه بیفتند، نشان داده شد.

در چند ثانیه اول، او از آنها می‌خواهد که راهپیمایی کنند (اما فقط برای ملاقات با برخی از سناتورها، هدفی که محقق نشد). بعد فیلم به لفاظی‌های تحریک‌آمیز او که پیروانش را به «جنگیدن تا آخرین نفس» تشویق می‌کند، برش می‌خورد.

این کلیپ شواهد کلیدی در دادگاه استیضاح او بود، اما محکومیت او به دلیل تحریک شورش توسط سناتورهای جمهوری‌خواه مسدود شد. پخش همزمان دو کلیپ یک اشتباه احمقانه و غیرحرفه‌ای بود و بی‌بی‌سی عذرخواهی کرده است. اما این باعث نمی‌شود که این برنامه افتراآمیز باشد.

بی‌بی‌سی دفاع خوبی در برابر هرگونه ادعای ترامپ دارد و آن دفاع «حقیقت» است؛ در واقع، در قانون انگلیس، «حقیقت اساسی»ست که اثبات آن نه تنها از کلیپ دوم، بلکه از تمام شواهد دیگر موجود در مورد استیضاح او آسان است.

این پرونده نه توسط سناتورهای حزبی، بلکه توسط یک قاضی دادگاه عالی تصمیم گیری خواهد شد و در نتیجه به ترامپ آزادی عملی را که در دادگاه‌های ایالات متحده دریافت کرده است، نخواهد داد، انگلیس جایی‌ست که بی‌احترامی او به قاضی برای او به دلیل اهانت به دادگاه حکم زندان به همراه داشت.

او تا یک هفته را در جایگاه شهود تحت بازجویی وکلای مدافع ملبس به کلاه گیس و لباس‌های رسمی سپری خواهد کرد تا در مورد اعتبار واقعی خود و اینکه آیا کاهش اعتبارش رخ داده است یا خیر جواب پس دهد.

انگلیس هم دفاع دیگری دارد: منافع عمومی که باید از بی‌بی‌سی محافظت کند. شکی نیست که پخش برنامه پانوراما در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، که نتیجه آن بر انگلستان و همچنین جهان تأثیر خواهد گذاشت، در جهت این هدف بوده است.

تأثیر کلی این برنامه در خدمت منافع عمومی بود، آسیبی به او نرساند و اعتبار او را در انگلستان در آن زمان یا اکنون کاهش نداد.

بهترین امید ترامپ این است که بی‌بی‌سی تسلیم شود، همانطور که برخی از شرکت‌های حقوقی و سازمان‌های رسانه‌ای در ایالات متحده انجام داده‌اند و تسلیم شده‌اند. بله، بی‌بی‌سی گاه برای جلوگیری از هزینه‌های قانونی، اقدامات افتراآمیز غیرضروری را حل و فصل می‌کند.

اما در این مورد بی‌بی‌سی می‌داند که نباید تسلیم شود: اعتبار آن در واقع قوی‌ترین «قدرت نرم» بریتانیا در جهان است و تنها در صورتی می‌تواند افزایش یابد که دفاع تمام‌عیاری داشته باشد از حق خود برای آگاه‌سازی جهان از سیاست‌های ایالات متحده و به خاطر خطایی که در آن فرآیند رخ داده عذرخواهی کند.

اگر تسلیم شود، اعتبار خودش هم از بین خواهد رفت. اگر ترامپ دوباره به انگلستان سفر کند، که در آخرین سفر خود پادشاه با کالسکه از او استقبال کرد، با یک میلیارد دلار در جیب به کاخ سفید باز نخواهد گشت و سخت است تصور کنیم بعد از آن اعتبارش افزایش خواهد یافت.

اگر بی‌بی‌سی نتواند مقاومت کند، به اعتبار خودش به طور جبران‌ناپذیری آسیب خواهد رساند، بنابراین احتمال این وجود دارد که با سلاح‌هایی قانونی برای دفاع از هرگونه ادعایی وارد عمل شود درباره نادرست بودن ادعای تحریک شورشیان توسط ترامپ.

بالاخره، حقیقت ماجرا همین است.

 

برچسب ها
مشاهده بیشتر

فاطمه لطفی

• فوق لیسانس مهندسی محیط زیست • خبرنگار تخصصی انرژی • مترجم کتابهای عطش بزرگ، تصفیه پسابهای صنعتی، تصفیه آب، استفاده مجدد از آبهای صنعتی، فرایندها و عملیات واحد در تصفیه آب و ساز و کار توسعه پاک

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن