عربستان زیر چتر هستهای پاکستان؟
پیام یک قرارداد به منطقه

پاکستان و عربستان تا سالها با یک معامله ناگفته به هم وابسته بودند. عربستان پول زیادی داشت اما قدرت کم. پاکستان پول کمی داشت اما از نظر تسلیحات غنی بود.
به گزارش «انرژی امروز» از اکونومیست، عربستان پول زیادی به خزانه پاکستان سرازیر کرد؛ پاکستان نیز با نیرو، آموزش و سلاح، تلافی کرد. در 17 سپتامبر، این دو کشور اسلامی با امضای یک پیمان جدید جسورانه، این ترتیبات را یک گام فراتر بردند.
آنها اعلام کردند: «هرگونه تجاوز به هر یک از این دو کشور، تجاوز به هر دو کشور تلقی خواهد شد.»
در عمل، این میتواند به معنای استفاده پاکستان از زرادخانه 170 کلاهک هستهای خود برای جلوگیری از حمله به عربستان باشد.
محمد آصف، وزیر دفاع پاکستان گفته: توانایی هستهای پاکستان طبق این توافق در دسترس عربستان است.
آصف بعدها از گفته سلاحهای هستهای در رادار این پیمان قرار ندارند. اما مقامات سعودی اعلام کردهاند که این پیمان را به عنوان یک چتر هستهای میبینند. یک توافق دفاعی جامع که همه ابزارهای نظامی را در بر میگیرد.
اگر چنین باشد، این اولین باری خواهد بود که یک کشور مسلح به سلاح هستهای خارج از پنج قدرتی پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) بازدارندگی خود را به کشور دیگری گسترش میدهد.
این توافق بر اساس دههها همکاری بنا شده است. در دهه 1960، نیروهای پاکستانی در جریان ناآرامیهای یمن در مرز عربستان با یمن مستقر شدند. حدود 2000 سرباز امروز در عربستان باقی ماندهاند.
در سال 1998، که هند سلاحهای هستهای آزمایش کرد، سعودیها بیش از 50000 بشکه در روز نفت رایگان به پاکستان پیشنهاد دادند تا به این کشور کمک کند تا با این آزمایشها برابری کند و تأثیر تحریمها را تحمل کند. یک سال بعد وزیر دفاع وقت عربستان، از سایتهایی که پاکستان در آنها اورانیوم غنیسازی و موشکهایش را مونتاژ میکرد، بازدید کرد.
فیروز حسن خان، مقام سابق هستهای پاکستان، در کتاب خود با عنوان «خوردن علف» نوشته که سعودیها «حمایت مالی سخاوتمندانهای» ارائه دادهاند، اما هرگونه «همکاری مرتبط با هستهای» یا هرگونه صحبتی در مورد گسترش بازدارندگی پاکستان بر عربستان سعودی را تکذیب کرد. اما بسیاری از مقامات اطلاعاتی غربی مدتهاست که خلاف این را گمان میکنند.
آموس یادلین در سال ۲۰۱۳، اندکی پس از بازنشستگی از سمت رئیس اطلاعات نظامی اسرائیل، ادعا کرد که عربستان «از قبل هزینه بمب را پرداخت کرده است». او پیشبینی کرد که اگر ایران به سلاح هستهای دست یابد، «آنها [عربستان سعودی] به پاکستان خواهند رفت و هر آنچه را که باید بیاورند، با خود خواهند آورد.»
مقامات سعودی و پاکستانی میگویند که آخرین توافق بیش از یک سال است که در دست بررسی بود. اما احتمالاً با وقایع اخیر تسریع شده. در ۹ سپتامبر، اسرائیل حملات هوایی علیه نشست رهبران حماس در دوحه، پایتخت قطر، انجام داد.
این اتفاق تنها چند ماه پس از آن رخ داد که ایران در پاسخ به حملات آمریکا به سایتهای هستهای ایران، موشکهایی را به سمت یک پایگاه هوایی آمریکایی در دوحه شلیک کرد. برای عربستان، که مانند سایر کشورهای خلیج فارس از تعداد موشکهای در حال پرواز نگران است، این پیمان ممکن است راهی برای افزایش هزینه هرگونه حمله به عربستان باشد.
جمال الحربی، یکی از مقامات سفارت عربستان در اسلام آباد، نوشت: «این توافق میتواند بر محاسبات استراتژیک ایران و «سایر بازیگران منطقهای» (احتمالاً اشاره به اسرائیل) تأثیر بگذارد».
برای پاکستان، این توافق میتواند پول نقد مورد نیاز را به شکل کمک عربستان به دولت به ارمغان بیاورد، آن هم تنها چند ماه پس از آنکه مجبور شد به کمک مالی صندوق بینالمللی پول متوسل شود.
در ۲۱ سپتامبر، بانک مرکزی این کشور پیشبینی رشد خود را برای سال مالی آینده کاهش داد، که بخشی از آن به دلیل سیل بیسابقه در سراسر کشور بود، سیلی که ۲.۵ میلیون نفر را آواره کرد و برداشت مواد غذایی را از بین برد. این توافق همچنین چهار ماه پس از درگیری نظامی کوتاه هند و پاکستان صورت میگیرد.
در آن درگیری، هند با موفقیت به گروههای شبهنظامی مستقر در پاکستان و بعداً به چندین پایگاه هوایی و سایت نظامی پاکستان حمله کرد. اما پاکستان چندین جت هندی را سرنگون کرد و به این کشور اجازه داد تا نوعی پیروزی را اعلام کند.
در یک درگیری آینده، عربستان سعودی چیز زیادی برای ارائه به پاکستان از طریق سلاح نخواهد داشت. اما میتواند پول نقد ارسال کند و به افزایش حمایت از پاکستان در خاورمیانه کمک کند.
این توافق همچنین یک زنگ خطر دیپلماتیک است. در سالهای اخیر، چندین کشور عربی خلیج فارس به هند نزدیکتر شدهاند. نارندرا مودی، نخستوزیر این کشور، سه بار از عربستان سعودی بازدید کرده است که آخرین بار در ماه آوریل بوده است.
صندوق ثروت ملی این پادشاهی متعهد شده است که ۱۰۰ میلیارد دلار در هند سرمایهگذاری کند. تلمیذ احمد، سفیر سابق هند در ریاض، خاطرنشان میکند: «آنچه پاکستان از تعامل خود… با سعودیها به دست آورده است، این است که نشان میدهد آنها [پاکستانیها] منزوی نیستند و سیستمهای حمایتی قوی در منطقه و جهان دارند.»
در ۱۹ سپتامبر، وزارت امور خارجه هند به آرامی به عربستان سعودی یادآوری کرد که «منافع و حساسیتهای متقابل» را در نظر داشته باشد. اما دیپلماتهای هندی از هشدار عمومی آقای الحربی مبنی بر اینکه این توافق «ممکن است احتیاط هند را در برخورد با پاکستان افزایش دهد» نگران خواهند شد.
احتمالاً این اتحاد توسط عاصم منیر، رئیس ستاد ارتش پاکستان، که پس از درگیریها با هند به درجه فیلد مارشالی ارتقا یافت، رهبری شده است. اگرچه پاکستان یک دولت منتخب دارد، اما نیروهای مسلح آن در مورد مهمترین مسائل تصمیم گیرنده هستند.
این فیلد مارشال قدرتمندترین رهبر پاکستان است از زمان پرویز مشرف، دیکتاتور نظامی که از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۷ بر این کشور حکومت میکرد. در ماه ژوئن، دونالد ترامپ در کاخ سفید از او استقبال کرد. این در حالی بود که روابط آمریکا با هند به دلیل تعرفههای آمریکا و با خوشحالی فراوان پاکستان، ادعاهای تقریباً همیشگی ترامپ مبنی بر اینکه او هند را مجبور به پایان دادن به جنگ در ماه مه کرده، رو به وخامت بود.
بخشی از سخنان فیلد مارشال منیر به ترامپ این بوده که پاکستان میتواند بازیگر قویتری در خاورمیانه باشد و به طور بالقوه از تلاشهای آمریکا در منطقه حمایت کند. در طول دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، برنامه سلاحهای هستهای پاکستان، که خارج از NPT توسعه یافته بود و پاکستان از امضای آن خودداری کرد، منبع تنش بین آمریکا و پاکستان بود.
در دهه ۲۰۰۰، آمریکا از این احتمال نگران شد که عبدالقدیر خان، دانشمند هستهای برجسته پاکستانی که شاهزاده سلطان را در جریان سفر سال ۱۹۹۹ قرار داده بود، ممکن است فناوری تسلیحاتی را به کشورهای متخاصم یا گروههای جهادی بفروشد. اگر پاکستان اکنون بتواند از بمب خود به عنوان ابزاری برای تقویت موقعیت دیپلماتیک خود استفاده کند، این نگرانی آمریکا طعنهآمیز خواهد بود.
اسحاق دار، وزیر امور خارجه پاکستان، گفت: «هنوز برای گفتن هر چیزی زود است، اما برخی کشورهای دیگر میخواهند وارد توافقی از این نوع شوند.»



