پارسجنوبی در بوته آزمون بزرگ/طرح فشارافزایی میدان گازی پارسجنوبی
چرا طرح فشارافزایی میدان گازی پارسجنوبی در دریا اجرا میشود، نظر موافقان و مخالفان چه بود؟
در آغاز مطالعات مهندسی پروژه فشارافزایی، بهمنظور برآورد میزان گاز غنی و میعانات گازی تا پایان دوره بازیافت نهایی مخزن، دو سناریوی اجرای پروژه در دریا و خشکی موردبررسی قرارگرفت. این مطالعات گسترده و یکپارچه با درنظرگرفتن فعالیتهای شریک قطری در توسعه و فشارافزایی بخش شمالی میدان، موسوم به گنبد شمالی، انجام شد. سپس با درنظرگرفتن معیارهایی نظیر محیطزیست، پدافند غیرعامل و معیارهای اقتصادی حاصل از ارزش گاز غنی و میعانات گازی و میزان ازدیاد برداشت در حداقل زمان ممکن، دو سناریوی خشکی و دریا توسط مشاور مهندسی پروژه مقایسه شدند.
همچنین محدودیتها و الزامات اجرای طرح در هر دو بخش خشکی و فراساحل مدنظر قرارگرفت و درنهایت با توجه به میزان برتری قابلتوجه ازدیاد برداشت حاصل از اجرای طرح در بخش فراساحل نسبت به بخش خشکی و بهتبع آن ارزش اقتصادی گاز غنی و میعانات گازی حاصل از این ازدیاد برداشت، درمیان کارگروهی که با حضور خبرگان شرکت ملی نفت ایران شکلگرفته بود، گزینه فراساحل بهعنوان انتخاب برتر تعیین شد.
از سوی دیگر مطالعه گستردهای هم بر روی طرحهای اجراشده فشارافزایی در سراسر دنیا انجام شد و در کنار فعالیتهای شریک قطری در آنسوی میدان، ۹میدان مشابه به میدان پارسجنوبی در دریای شمال، خلیج مکزیک، آسیایشرقی و… شناسایی و مورد مطالعه قرارگرفت که در همه موارد، گزینه فراساحل برای اجرای طرح فشارافزایی مدنظر قرارگرفته بود.
مجموع این شرایط، گزینه فراساحل را بهعنوان گزینه برتر پیشروی تصمیمگیران شرکت ملی نفت ایران قرارداد تا ادامه مطالعات مهندسی و در نهایت نگارش شرح کار قراردادی برای انتخاب پیمانکاران اجرایی بر اساس این گزینه پیشبرود. از دیگر سو، نگرانیهایی پیرامون اجرای طرح فشارافزایی در بخش فراساحل وجود داشت، مبنیبر اینکه یاردهای ساخت سکو در داخل کشور، تجربه ساخت سکوهایی با وزن بالاتر از ۳هزارتن را ندارند و عدمآشنایی و شناخت در این زمینه، نیازمند ارتقا و توسعه زیرساختهای موجود است و موجب طولانیشدن پروژه میشود، بنابراین توصیه میشد تا زمانیکه فشار مخزن در مرحله فشار متوسط(بالاتر از۶۰ بار) قرار دارد، این طرح در بخش خشکی اجرا و در آینده دورتر با ورود فشار مخزن به مرحله فشار پایین(پایینتر از ۶۰ بار) به سراغ تاسیسات فراساحلی برویم.
طبیعتا اجرای این ایده، علاوهبر تحمیل هزینههای مضاعف اجرای پروژه هم در بخش خشکی و هم در بخش دریا، میزان برداشت نهایی از میدان مشترک پارسجنوبی را با کاهش مواجه خواهد کرد که سبب ضرر و زیان اقتصادی برای کشور خواهدشد. همچنین احداث تاسیسات فشارافزایی در مجاورت ۱۳پالایشگاه گازی در نوار ساحلی مناطق عسلویه و کنگان، علاوهبر ایجاد چالش جدی کمبود اراضی موردنیاز، تبعات زیستمحیطی مضاعفی را برای جوامع محلی ساکن در این مناطق بهوجود خواهد آورد. نهایتا با مدنظر قراردادن همه این موارد، بهرغم همه محدودیتها و معذوریتهای پیشرو، گزینه فراساحل بهعنوان گزینه ارجح برگزیده شد.
قطر در حالحاضر چقدر از این میدان برداشت میکند و تا چه اندازه از ایران از نظر فنی و تولیدی پیش افتادهاست. کنسرسیوم قطری شامل چه شرکتهایی میشود و از چه تکنولوژیهایی استفاده میکند؟
کشور قطر در حالحاضر روزانه حدود ۶۲۱میلیون مترمکعب گاز غنی از این میدان مشترک برداشت میکند و نسبت به ایران که امسال رکورد برداشت روزانه گاز غنی از این میدان مشترک را تا ۷۱۵میلیون مترمکعب ثبت کرد، برداشت کمتری دارد، اما با توجه به اینکه مساحت و جمعیت کشور قطر به اندازه استان قم در کشور ایران است و مصارف داخلی زیادی ندارد، پس بهتبع آن عواید اقتصادی بیشتری از این میدان بهدست میآورد.
بهعلاوه قطر با تولید الانجی و هلیوم از این میدان مشترک و صادرات آن ارزشافزوده بیشتری را بهدست میآورد. البته از لحاظ دانش فنی کشور قطر عمدتا از ظرفیتهای مهندسی و ساخت اروپایی-آمریکایی بهره میبرد در حالیکه ایران سالهاست با اتکا به توان سازندگان داخلی و ظرفیت مهندسی و پیمانکاری بومی خود توانسته توسعه ۲۸ فازاستاندارد تعریفشده خود را بهطور کامل محقق کند. قطر برای طرح فشارافزایی این میدان مشترک در ماه اکتبر سال۲۰۲۲ قراردادی با مشارکت شرکت ایتالیایی سایپم و یک شرکت چینی از زیرمجموعههای شرکت سی.ان.پی.سی برای ساخت دو مجموعه سکوی فشارافزایی با ظرفیت هرکدام ۳میلیارد فوتمکعب و وزنی در حدود ۳۰هزارتن به امضا رساند که هماکنون در مرحله ساخت هستند.
همچنین در ماه سپتامبر سال۲۰۲۴ نیز دو مجموعه دیگر سکوهای فشارافزایی قطر به شرکت سایپم ایتالیا واگذار شد. پروژههای دیگری هم برای اجرای خطوط لوله، فیبرنوری و ساخت سکوهای سرچاهی جدید در سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ با دو شرکت آمریکایی مکدرموت و سایپم ایتالیا منعقد شد. قطر برای اجرای مجموعه سوم فشارافزایی میدان گنبد شمالی، اخیرا مناقصهای را نیز برگزارکرده که بر اساس آخرین اطلاعات، طی چند ماه آینده، برنده این مناقصه هم از بین شرکتهای اروپایی، آمریکایی، هندی، ایتالیایی، کرهای و چینی تعیین خواهدشد. تکنولوژی کشور قطر در ساخت سکوهای فشارافزایی تفاوت قابلتوجهی با مطالعات مهندسی انجامشده توسط کشور ما ندارد و صرفا متناسب با بلوکبندی سکوهای سرچاهی میدان گازی پارسجنوبی ناحیهبندی و هابهای فشارافزایی با ظرفیتهای موردنیاز کمپرسورهای افزایش فشار، طراحی و تعیین شده است.
ایران چه برنامهای در دستور کار دارد و نظر کارشناسی شما درباره این پروژه چیست؟ آیا امکان ساخت توربوکمپرسور و سکوهای سنگینوزن وجود دارد؟
برای پوشش فشارافزایی در ۲۸ فازاستاندارد میدان مشترک پارسجنوبی در فراساحل، ۷هاب تعریفشده که سه هاب آن در موقعیت مرزی و چهار هاب دیگر در موقعیت مرکزی و شمالی نسبت به مرز مشترک ایران و قطر قرارگرفتهاند که قطعا اجرای سریعتر هابهای مرزی از اولویت ویژهتری برخوردار هستند که بر این اساس برنامهریزی شده تا فعالیتهای مرتبط با ساخت سکوهای فشارافزایی در هابهای مرزی بهسرعت آغاز شود.
به اعتقاد اینجانب، برای موفقیت این طرح راهبردی، بهرهمندی از توان و تجربه یاردهای خارج از کشور در کنار استفاده کامل از ظرفیت و تجربه یاردهای ساخت سکو در داخل کشور ضروری بوده، چراکه سکوهای فشارافزایی در حدود ۹هزارتن وزن دارند و تجربه ساخت این سکوها در داخل کشور به اندازه تجربه ساخت سکوهای فعلی میدان پارسجنوبی وجود ندارد. پیش از این هم پیمانکاران ایرانی از تجارب شرکتهای بینالمللی در اجرای فازهای ابتدایی پارسجنوبی استفادهکرده و با ارتقا و انتقال دانش فنی ساخت این سکوها در اجرای فازهای بعدی توانمند شدند. امیدواریم که در حین اجرای این طرح و استفاده از ظرفیتهای بینالمللی، بتوانیم در هابهای غیرمرزی از ظرفیت صددرصدی پیمانکاران و شرکتهای داخلی استفاده کنیم.
همچنین برای اجرای این طرح به توربوکمپرسورهایی با ظرفیت درایور ۳۲مگاوات نیاز داریم. در حالحاضر تجربه ساخت توربینهایی با ظرفیت ۲۶مگاوات در کشور وجود دارد و برنامهریزی شده تا ضمن بهرهمندی از توان شرکتهای توانمند داخلی از ظرفیتهای بینالمللی در انتقال دانش فنی و بومیسازی این تجهیزات در داخل کشور نیز بهرهمند شویم. باید اشاره کنم که دو شرکت توانمند داخلی او.تی.سی و توگا مدتهاست که فعالیتهای مرتبط با تحقیق و توسعه و انتقال دانش ساخت توربوکمپرسورهای موردنیاز این طرح را آغازکرده و مقرر است تا برای هابهای هفتگانه از بخشی از ظرفیت این دو شرکت استفاده شود.
گفته میشود از سال۲۰۲۷ سالانه بهخاطر افت فشار و افت تولید، میزان برداشت از میدان گازی پارسجنوبی ۶ تا ۷درصد کاهش مییابد. تا راهاندازی این پروژه بهنظر شما چقدر کاهش تولید خواهیمداشت؟
برای حفظ و نگهداشت تولید گاز از میدان مشترک پارسجنوبی اقدامات و تمهیدات مختلفی دیدهشده که اجرای پروژه فشارافزایی یکی از آنها بهشمار میرود. اجرای پروژههای دیگری مانند حفاری ۳۵حلقه چاه درونمیدانی و اسیدکاری چاهها برای بهبود و ازدیاد برداشت از میدان، سایر مواردی هستند که بهصورت همزمان در دستور کار شرکت نفت و گاز پارس قرار دارند، لذا با انجام همه این تمهیدات، بر اساس مطالعه انجامشده بر روی مخزن پارسجنوبی، پیشبینیشده که از سال۲۰۲۷ سالانه در حدود یک فازاستاندارد (۲۸میلیون مترمکعب) بهطور میانگین از تولید این میدان کاسته شود که اجرای بهنگام و دقیق طرح فشارافزایی، میتواند دوره تولید پایدار از این میدان مشترک را تا سال۲۰۳۵ حفظ کند و فرصت مناسبی را برای توسعه سایر میادین گازی، بهینهسازی مصرف، متنوعسازی سبد انرژی و دیگر اقدامات مدیریت تراز انرژی در اختیار کشور قرار دهد.
کلام آخر هم اینکه باید بدانیم که با وجود همه تحریمها و محدودیتهای بینالمللی که کشور با آن روبهروست، سرعت توسعه میادین جدید گازی بهسرعت قطار مصرف نمیرسد و باید نظارت جامعی برای ایجاد تعادل بین کفه عرضه و تقاضا ایجاد شود که به برنامهریزی منسجم در سطوح کلان کشور نیازمند است تا بتوانیم در آینده از این انرژی پاک به بهترین شکل ممکن استفاده کنیم. همچنین باید برنامهریزی دقیقی در حوزه مصرف گاز مانند افزایش راندمان نیروگاهی، ارتقای عملکرد موتورخانهها، مبحث۱۹ مقررات ملی ساختمان، سرمایهگذاری روی انرژیهای تجدیدپذیر، استفاده از بخاریهای گازی با راندمان بالا و… صورت پذیرد که در مجموع بتوانیم گامهای موثری در مدیریت تراز گازی کشور برداریم.