چرا استرس آبی داریم؟

ایران در رتبه ۱۴ استرس آبی در جهان قرار گرفته است؛ این استرس آبی ناشی از چه مجموعه عواملی است؟ بحران و استرس آب در کشور، تحت‌تاثیر سه‌عامل عمده رشد سریع و الگوی نامناسب استقرار جمعیت، کشاورزی ناکارآمد و سوءمدیریت و عطش توسعه است.

به گزارش «انرژی امروز» از دنیای اقتصاد، می‌‌‌توان گفت که منابع آبی ایران، به طور جدی از ساختار و توزیع نامناسب منابع آبی رنج می‌‌‌برد. بنا بر گزارش کمیسیون مسوولیت اجتماعی و حاکمیت شرکتی اتاق ایران، تمرکز در سه بخش صنعت، کشاورزی صنعتی و همچنین دامداری صنعتی در فلات مرکزی ایران و سه‌استان تهران، اصفهان و خراسان قرار دارد.

همین امر، موجب رشد سریع و الگوی نامناسب استقرار جمعیت و عدم‌تعادل، به‌خصوص در حوزه آبی چند استان مشخص صنعتی شده است. از سوی دیگر، بخش کشاورزی -که بزرگ‌ترین مصرف‌کننده کشور است- بین ۸۰ تا ۹۰‌‌‌درصد کل منابع آبی را به خود اختصاص داده است؛ این در حالی است که با توجه به شرایط آبی کشور، در بسیاری از مناطق توسعه کشاورزی نه‌تنها باعث امنیت غذایی نمی‌شود، بلکه به واسطه صادرات کالاها، موجب از دست رفتن منابع آبی و نقصان بزرگی در طولانی‌مدت خواهد شد. با این حال، در بسیاری از نقاط مرکزی کشور شرایطی به وجود آمده است که دیگر نمی‌‌‌توان پاسخگوی مردم و کشاورزان بود. در واقع در همه مناطق کشور، به‌خصوص فلات مرکزی، بحران آب مستولی شده و مصارف تعریف‌‌‌شده، شکل غیر‌‌‌علمی توزیع پیدا کرده است. البته این تنها سوءمدیریت در توزیع منابع آبی نیست؛ سیاستگذار با تایید مجوز بنگاه‌‌‌های اقتصادی آب‌‌‌بر مانند صنایع فولادی، آن هم در استان‌‌‌های دچار تنش آبی، این مشکل را دوچندان کرده است.

نبود ‌برنامه‌‌‌ریزی جامع، تصمیم‌گیری‌‌‌های بخشی و بین‌بخشی و در نهایت اختلاف بخشی در سیاستگذاری منابع آب، باعث تشدید مساله کمیابی آبی، در دودهه گذشته شده است. اسناد توسعه تدوین‌شده در ایران، نشان می‌دهد که اهداف برنامه‌‌‌ریزی‌شده در بخش آب، به شکل موفق عملیاتی نشده‌‌‌اند و مدیریت پایدار منابع آب همچنان به‌عنوان چالشی بزرگ در سطح سیاستگذاری مطرح است. عدم‌موفقیت پیاده‌سازی راهکارهای مدیریت منابع آب، نشان می‌دهد که علاوه بر راه‌حل‌‌‌های فنی، به پیوند محکم بین نهادهای پیاده‌سازی راهکارها نیاز است؛ به طوری که حکمرانی آب و حاکمیت مشارکتی به‌عنوان بخشی از تحولات گسترده جامعه به سمت پایداری منابع ضروری است و کشور به رویکردهای کاهش درهم‌تنیدگی مدیریت آب نیاز دارد تا سیاستگذار با شناخت تعاملات غیرقابل پیش‌بینی، پویا و بازخوردهای متعدد بین بخش‌های مختلف با منابع آب و درک فرابخشی بودن حکمرانی آب بتواند با به‌کارگیری رویکردی کل‌گرایانه، ارتباط میان مسائل آبی با سایر بخش‌‌‌ها را در نظر بگیرد. در ایران، قوانین حوزه آب، مانند قوانین حوزه کسب‌وکار با تورم مواجه شد و با توجه به تشدید بحران آب در سال‌های آتی، بررسی و ارتقای کیفیت قوانین و مقررات موجود مدیریت منابع آب کشور ضروری به نظر می‌‌‌رسد.

در بررسی محورهای موضوعی قوانین آب کشور در سامانه ملی قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست‌جمهوری به طور کلی ۶۶۶قانون و مقررات مدیریت منابع آب کشور شامل ۷۱قانون و ۵۹۵مقرره در قوانین آب کشور شناسایی شد. از این تعداد، تنها یک‌مورد در زمینه علم و فناوری است و تنها سه‌قانون در پیوند آب و انرژی و شش‌قانون در پیوند آب و غذا (کشاورزی و دامپروری) در میان قوانین مدیریت منابع آب کشور وجود دارد. بنابراین بررسی قوانین مدیریت منابع آب کشور نشان می‌دهد که توجه به همبست آب-غذا-انرژی در ساختار حکمرانی آب مورد غفلت واقع شده و درک واقع‌بینانه تضادهای بین‌بخشی و پیش‌بینی مکانیزم‌‌‌های حل مناقشه نیازمند توجه جدی در برنامه‌‌‌های توسعه آتی است. اما تصویب قانون و مقرره‌‌‌های تکراری در حوزه‌‌‌های مختلف کشور، به‌خصوص بخش آبی، چه تبعاتی دارد؟ گزارش‌‌‌های رسمی پیشین نیز به مقامات کشور توصیه می‌کنند که در تصویب هر قانون و مقرره جدید، به تبعات این کار برای اقتصاد و محیط‌زیست ایران توجه کنند؛ زیرا قوانین و مقررات به شکلی گسترده و در ابعاد مختلف، اثرات سوئی بر بخش تولید، تجارت و امنیت اقتصادی و زیست‌محیطی می‌‌‌گذارند. اولین و محسوس‌‌‌ترین نتیجه تصویب و ابلاغ پی‌‌‌درپی قانون و مقرره تکراری برای کشور، از بین رفتن منابع آبی و بالا رفتن هزینه‌‌‌های تولید است.

مساله آب به‌طور مشخص، در سه حوزه غذا و انرژی تاثیرگذار است و از آن تاثیر می‌‌‌پذیرد. به همین دلیل، رویکرد همبست آب-غذا-انرژی، چارچوبی برای ایجاد یک‌نظام حکمرانی است که هدف آن، تسهیل مشارکت بین‌بخشی و بهبود و تقویت سیاست‌های منسجم برای برنامه‌‌‌ریزی و سیاست‍گذاری است. این نگرش، علاوه بر آنکه پیوند مولفه‌‌‌های همبست آب، غذا و انرژی را در نظر می‌گیرد، درصدد بهبود و تقویت مشارکت بین‌بخشی میان کنشگران است تا سیاستی منسجم برای ایجاد پایداری، دستیابی به راهکارهای بهبود بهره‌‌‌وری و کارآیی ایجاد کند.

مصرف آب در جهان به‌طور متوسط سالانه یک‌درصد افزایش می‌‌‌یابد و با ادامه روند کنونی مصرف آب، در صورت عدم‌اتخاذ سیاست‌‌‌های صحیح، در سال ۲۰۳۰، مردم جهان تنها ۶۰‌درصد آب موردنیاز خود را در دسترس خواهند داشت. این هشداری است که سازمان یونیسف در سال ۲۰۱۸ اعلام کرده است. با تشدید بحران‌های جهانی آب و اثبات ناکارآمدی رویکردهای سازه‌‌‌ای و دولت‌محور حاکم بر سیاستگذاری منابع آب، از زمان برگزاری دومین مجمع جهانی آب در لاهه و سپس کنفرانس بن در سال‌های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱، این عقیده در بین مختصصان پذیرفته شد که بحران آب، به دلیل کمیابی آب در طبیعت نیست، بلکه به خاطر سوءمدیریت و حکمرانی ضعیف منابع آب است. در واقع، بشر امروز با سوء عملکرد خویش و دولت‌‌‌ها، در سطحی فراتر با سیاستگذاری‌‌‌های نامناسب، بخشی‌‌‌نگر و خودمحورانه، با برهم زدن تعادل‌‌‌ و روندهای موجود، زمینه وقوع بحران آب را فراهم آورده است.

در واقع، راه‌حل‌‌‌های برون‌رفت از بحران آب در جهان، شناخته‌شده هستند و چالش اصلی، پیاده‌سازی راه‌حل‌‌‌ها، انطباق آنها با شرایط، غلبه بر موانع اصلاح و گرد هم آوردن کنشگران اصلی از بخش‌‌‌های مختلف برای هم‌‌‌افزایی نیروها و مدیریت روابط درونی حوزه‌‌‌های سیاستی و سطوح مختلف دولت است. بنابراین ضرورت اصلاح رویکرد سازه‌‌‌ای حاکم بر مدیریت منابع آب و جایگزین کردن آن با حکمرانی آب، به‌عنوان چاره نهایی وضعیت بحرانی مدیریت منابع آب در جهان، در دودهه اخیر به‌صورت جدی مطرح است.

 همبست آب – انرژی

تاثیر آب بر انرژی: شدت وابستگی انرژی به آب، به شرایط منطقه‌‌‌ای و ملی بستگی دارد. مثلا برای تولید انرژی، انتخاب نوع حامل انرژی و تکنولوژی‌‌‌های مورد استفاده تاثیر زیادی بر میزان آب موردنیاز این بخش دارد. در مناطقی که دسترسی به منابع آب محدود است، تکنولوژی‌‌‌هایی اهمیت پیدا می‌کنند که کمترین تنش را به منابع آب وارد کنند. انرژی‌‌‌های خورشیدی و بادی، نمونه‌ای از این نوع تکنولوژی‌‌‌ها هستند. با توجه به میزان مصرف زیاد آب برای تولید محصولاتی که از آنها به‌عنوان سوخت زیستی یاد می‌شود و به علت اینکه فرآوری آنها نیاز آبی مشابهی با پالایش نفت دارد، استفاده از این حامل انرژی پاک به بررسی‌های دقیق و جامعی در مقیاس منطقه‌‌‌ای نیاز دارد. آب مورد استفاده در بخش انرژی، به‌ویژه بخش استخراج تاثیر زیادی بر کیفیت منابع آب دارد. همچنین با توجه به نحوه استخراج نفت و گاز، میزانی آب به همراه آنها استخراج می‌شود که پس از تصفیه می‌‌‌تواند در بخش‌‌‌های مختلف مورد استفاده قرار گیرد. ممکن است آلودگی از طریق دیگری مثل لوله‌‌‌های انتقال نیز وارد آب‌‌‌های سطحی و زیرزمینی شود. نیروگاه‌‌‌های حرارتی از طریق سیستم‌های خنک‌‌‌کننده باز و نیروگاه‌‌‌های برق‌آبی با تغییر حرارت آب و تاثیر بر اکوسیستم بر کیفیت آب تاثیرگذارند. حدود ۷‌درصد از تولیدات تجاری انرژی در جهان برای مدیریت تامین آب سالم استفاده می‌شود و به طور متقابل، منابع آب به‌طور فزاینده‌ای برای توسعه بخش انرژی در مراحل مختلف استخراج، پالایش، تبدیل و مصرف نهایی ضروری هستند.

آژانس بین‌المللی انرژی پیش‌بینی می‌کند که با نرخ دوبرابر، نرخ نیاز به انرژی رشد خواهد یافت. امروزه انرژی برق‌آبی حدود ۲۰‌درصد از کل انرژی تولیدی جهان را تامین می‌کند. همچنین برای ساخت سد سطح وسیعی از اراضی اشغال می‌شود که موجب جابه‌جایی جوامع و زیرساخت‌‌‌های موجود در منطقه انتخابی و تغییر کاربری اراضی مذکور خواهد شد و حجم قابل‌توجهی آب در این راستا تبخیر می‌شود. همچنین هر سال نیروگاه‌های حرارتی سهم قابل‌توجهی از برداشت آب را به‌منظور خنک‌سازی به خود اختصاص می‌دهند و در این فرآیند نیز میزانی آب تبخیر می‌شود. با توجه به اینکه بخش قابل‌توجهی از آب برداشت‌شده توسط بخش انرژی مصرف نمی‌شود و به منبع بازمی‌گردد، این برداشت‌‌‌ها روی اکوسیستم و کیفیت منابع آب منطقه اثرگذار است.

تاثیر انرژی بر آب: انرژی در بخش‌‌‌های مختلف تامین آب نظیر برداشت، تصفیه و توزیع و همچنین مصرف در محل (شهری، کشاورزی و صنعت) تاثیرگذار است. استفاده از آب در بخش‌‌‌های صنعت و شرب و استفاده از روش‌های نوین آبیاری در بخش کشاورزی از جمله مواردی هستند که به وابستگی آب به انرژی در مصرف در محل (تقاضای آب) اشاره دارند. همچنین تصفیه فاضلاب و بازچرخانی آن برای استفاده مجدد نیازمند انرژی است. نیاز به انرژی برای مراحل مختلف برداشت و توزیع آب نیز در حال افزایش است؛ اطلاعات جهانی در مورد میزان انرژی مصرفی در مراحل مختلف تولید آب بسیار محدود است. علت این امر می‌‌‌تواند ناشی از تغییرات گسترده شدت انرژی مصرفی با توجه به نوع منبع و نحوه آبرسانی (مثل آب سطحی و زیرزمینی)، کیفیت آب برای تصفیه (مثل استفاده از آب دریا) یا راندمان شبکه‌‌‌های آبرسانی باشد. براساس اطلاعات محدودی که در دست است، آمریکا، ۱۳‌درصد از کل انرژی مصرفی را در بخش آب مصرف می‌کند.

 همبست آب – غذا

تاثیر آب بر غذا: پیوند میان آب و غذا بسیار شناخته شده و جدایی‌ناپذیر است. بخش اعظم مصرف آب در جهان (حدود ۶۰ تا ۸۰ درصد) مربوط به آبیاری محصولات کشاورزی است. علاوه بر آن، بخش دامداری نیز از مصرف‌کنندگان آب برای تولید محصولات لبنی و گوشتی است. سایر مراحل تولید فرآورده‌‌‌های غذایی نیز به آب نیاز دارد. براساس گزارش سازمان فائو در سال ۲۰۵۰ میلادی نیاز به غذا با توجه به رشد جمعیت، به میزان ۶۰‌درصد افزایش خواهد یافت و با توجه به پیوند این دو بخش، همزمان مصرف آب موردنیاز برای تولید نیز به طور قابل‌توجهی افزایش پیدا می‌کند. ارتباط بین سیستم‌های آب و غذا می‌‌‌تواند توسط محرک‌های مختلفی دچار تغییر شود. رشد جمعیت، فرهنگ و باورهای اجتماعی و رفتاری در زمینه مصرف آب و غذا، توسعه فناوری‌‌‌ها، شهری شدن، سیاست‌‌‌های بخشی و قیمت‌ها، توسعه صنعتی و تغییر اقلیم از مهم‌ترین محرک‌‌‌ها هستند.

 همبست انرژی – غذا

مصرف انرژی برای تولید غذا، تنها شامل پمپاژ آب منابع سطحی و زیرزمینی برای آبیاری نیست، بلکه شامل تولید مکانیزه کود، آماده‌سازی زمین، فرآیندهای قبل از برداشت محصول و حمل‌ونقل محصولات نیز هست. علاوه بر این در مواردی که از پساب تصفیه‌شده برای آبیاری استفاده شود، انرژی مصرف‌شده در فرآیند تصفیه نیز باید در بحث پیوند انرژی و غذا مدنظر قرار گیرد.

برچسب ها
مشاهده بیشتر

فاطمه لطفی

• فوق لیسانس مهندسی محیط زیست • خبرنگار تخصصی انرژی • مترجم کتابهای عطش بزرگ، تصفیه پسابهای صنعتی، تصفیه آب، استفاده مجدد از آبهای صنعتی، فرایندها و عملیات واحد در تصفیه آب و ساز و کار توسعه پاک

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن