کاوه مدنی: کرونا فرضیه ایستایی را زیر سوال برد
آیا آینده تکرار تاریخ است؟
کاوه مدنی متخصص محیط زیست و مدیریت سیستمها میگوید: «بسیاری از دانستهها و پیش نماییهای ما در علوم طبیعی و اجتماعی بر مبنای فرضیه ایستایی جهان است. ما آینده را بر اساس گذشته پیش نمایی میکنیم با این فرض که تاریخ تکرار خواهد شد. در این پیش نماییها فرض مخفی این است که سیستمهای طبیعی و انسانی در یک تعادل نسبی به سر میبرند و نوسانات و رخدادهای حدی دارند اما در مجموع در تعادلند.»
به گفته این پژوهشگر «بحران کرونا که نتوانسته بودیم آن را در این وسعت و با این شدت، به خوبی پیشنمایی کنیم حالا فرضیه ایستایی را زیر سوال میبرد. در سیستمهای انسانی و طبیعی به خاطر پویایی، تغییرات میتواند آن قدر زیاد باشد که آینده شبیه گذشته نباشد و تعادل فرضی ما غلط از آب در بیاید. به علاوه، طول مشاهدات ما و داده های در دسترس ما از گذشته احتمالا برای پیش نمایی از آینده کافی نیست.»
یکی دیگر از درسهای کرونا ناایستایی در سیتسمهای انسانی و طبیعی است. در علوم اجتماعی و طبیعی یاد میگیریم برای پیشبینی وضعیت آینده باید از گذشته و تاریخ عبرت گرفته و تخمین بزنیم در آینده چه مسائلی رخ میدهد.
ما فرض میکنیم که گذشته نمونهای از آینده است و در آن دنبال کشف روابط علی و معلولی هستیم و سعی میکنیم معادلات حاکم بر سیستم را کشف کنیم، فیزیک مساله را حدس میزنیم و با یکسری معادلات ریاضی احتمالات را حدس میزنیم. میزان ریسک و دیگر موارد را پیش بینی میکنیم.
اما این فرض چقدر درست است؟ چیزی که ما از سیستمهای طبیعی آموختیم، دستکم سیستمهای طبیعی که انسان در آنها دخیل بوده از جمله در سیستمهای آبی آموختیم که این پیشبینیها میتواند سراسر خطا و اشتباه باشد.
چیزی را حدس میزنیم و نتیجه اشتباه میشود
ما با ارجاع به ۵۰ سال دادههای مرتبط با آب و هیدرولوژی حدس میزنیم یک سیل ۵۰۰ ساله و یا هزار ساله میتواند چه حجمی داشته باشد. بر اساس آن یک مخزن سد طراحی میکنیم و به باور خودمان مردم را در برابر یک سیل هزار ساله ایمن میکنیم.
اما پنج سال، ده سال بعد سیلی به وقوع میپیوندد که حجم آن بسیار بیشتر از آن چیزی است که ما آن را پیشبینی و محاسبه کرده بودیم. چرا که سیستمهای طبیعی هیچوقت آیندهشان شبیه گذشتهشان نیست و تغییرات دارند.
مفهوم اینکه جهان در یک تعادل نسبی درازمدت به سر میبرد، درست نیست
این تغییرات به دو دلیل اتفاق میافتد. نخست اینکه این سیستمها پویا هستند و معادلات حاکم بر آنها میتواند بسیار سریعتر از آنچه ما تصورش را میکنیم، تغییر کند. دلیل دوم اینکه طول مشاهدات ما لزوما نمونه خوبی از جهان هستی در اختیار ما قرار نمیدهد بنابراین این مفهوم که جهانی که با آن سر و کار داریم در یک تعادل نسبی درازمدت به سر میبرد، درست نیست.
طبیعت در این تعادل دچار وقایع حدی میشود؛ سیل میآید، گروه تروریستی جایی کشتاری انجام میدهد، بازار سهام سقوط میکند و جهان دچار رکود اقتصادی میشود، آتش سوزی میشود و نظایر این.
خوشخیالی ما میتواند ضرر رسان باشد
اینها را ما در همان تعادل نسبی هم انتظار داریم. اما در همان تعادل نسبی انتظار داریم که سیستم بتواند خودش را به حالت قبلی بازگرداند و انسان بتواند به حیات خودش ادامه دهد. اما این فرض چقدر درست است؟
رخدادی چون شیوع ویروس کرونا به ما میگوید که اتفاقا باور به مفهوم ایستایی به شدت میتواند ما را دچار خطا کند، اینکه آینده تکرار تاریخ است میتواند بسیار خطا باشد. این خوشخیالی ما میتواند ضرر زیادی را در ابعاد انسانی، طبیعی و اقتصادی برای ما داشته باشد.