کاپ 29: میزبان متهم؛ مقصر غایب
فاطمه لطفی | هفته نامه صدا
بیستونهمین کنفرانس اعضای کنوانسیون چارچوب سازمان ملل متحد در مورد تغییرات اقلیمی (COP29) از 11 تا 22 نوامبر (21 آبان تا 2 آذر) در باکو، پایتخت آذربایجان آغاز شد. کنفرانسهای تغییر اقلیم هر ساله با ریاست دورهای بین پنج منطقه به رسمیت شناخته شده سازمان ملل برگزار میشود. آذربایجان امسال ریاست بیست و نهمین کنفرانس را برعهده دارد.
در مراسم افتتاحیه کنفرانس باکو، سلطان احمد الجابر، نماینده ویژه امارات متحده عربی در امور تغییر اقلیم و وزیر صنعت و فناوری پیشرفته و رئیس کنفرانس، مختار بابایف، وزیر محیط زیست و منابع طبیعی آذربایجان و سایمون استیل، دبیر اجرایی کنفرانس اعضای کنوانسیون چارچوب سازمان ملل متحد در مورد تغییر اقلیم حضور داشتند.
در سخنرانی افتتاحیه سلطان احمد الجابر گفت: امسال 500 گیگاوات ظرفیت به انرژیهای تجدیدپذیر جهانی اضافه شده و پیش بینی میشود رکوردی در تولید شکسته شود. او با بیان اینکه 55 شرکت به منشور کربنزدایی در نفت و گاز ملحق شدهاند، اظهار داشت: این شرکتها متعهد شدهاند تا سال 2050 به آلایندگی خالص صفر برسند. جابر با اشاره به اینکه کنوانسیون کربنزدایی نفت و گاز (OGDC) به همراه هند، روسیه، آمریکا، اتحادیه اروپا و کشورهای حوزه خلیج 44 درصد از تولید جهانی را پوشش میدهد، گفت: این مهمترین و جامعترین مشارکت بخش خصوصی در زمینه کربنزدایی است. او با تاکید بر اینکه موضوع تامین مالی در پیشرفت اقلیم از اهمیت حیاتی برخوردار است، گفت: از همه منابع دولتی و خصوصی میخواهیم که تامین مالی را در دسترس و مقرون به صرفهتر کنند. جابر با تاکید بر اینکه شکی در موفقیتآمیز بودن COP29 ندارد، گفت: «بیایید با هم و با همبستگی برای یک دنیای سبز عمل کنیم. بیایید بر همکاری و مشارکت تمرکز کنیم. بیایید به جهان نشان دهیم که مصمم به اتحاد هستیم.»
تا این جا همه چیز زیباست و امیدواری به آینده درخشان از تمام گوشهوکنار سالن کنفرانس تراوش میکند. اما آیا واقعیتها هم به همین زیبایی و درخشندگی هستند؟ خبر بد اینکه، واقعیتها چندان با دعوت الجابر برای «بیایید با هم و با همبستگی برای یک دنیای سبز عمل کنیم» همخوانی ندارند. هر روز اخبار نگرانکنندهای از گوشهوکنار دنیا به گوش میرسد درباره شدت آسیبهایی که تغییر اقلیم بر محیط زیست طبیعی و انسانی وارد میکند.
اما تنها خبرهای بد نیست که این کنفرانسها را تحتالشاع قرار داده است. نفس برگزاری این کنفرانسها در کشورهای مختلف که زیر تیغ انتقادات در حوزههای حقوقبشر و تولید سوختهای فسیلی هستند، خود باعث شک و تردیدهای بسیاری برای «فعالین واقعی» تغییر اقلیم شده و این سوال را مطرح کرده است که چرا این کنفرانسها در چنین کشورهایی برگزار میشود؟ کشورهایی چون مصر (COP27)، امارات متحده عربی (COP28) و حالا آذربایجان (COP29)؟
در این گزارش این اجلاسها را از چند جنبه بررسی خواهم کرد. اول نفس برگزاری چنین اجلاسهایی در کشورهایی با سابقه حقوقبشری مشخص و تولید سوختهای فسیلی، دوم اثری که حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید بر نتایج حاصل از این اجلاسها خواهد داشت؛ و در نهایت، از جنبه مالی و ژئوپولتیک و اثر آن بر انرژیهای تجدیدپذیر بهعنوان تنها جایگزین سوختهای فسیلی.
مقصران تغییر اقلیم، غایبان بزرگ کاپ 29
رهبران ارشد 13 کشور بزرگ آلوده کننده دنیا، که مسئول تولید بیش از 70 درصد گازهای گلخانهای در سال 2023 هستند، در اجلاس باکو شرکت ندارند.
نشریه تایم مینویسد: این اجلاس چیزی شبیه مسابقات قهرمانی جهانی فدراسیون بینالمللی شطرنج است که فاقد نامهای قابل تشخیص است، اما قدرت و استراتژی بسیار مهمی دارد. انتخابات ایالات متحده، فروپاشی دولت آلمان، بلایای طبیعی و بیماریهای شخصی برخی از رهبران را از حضور در این اجلاس بازداشته است.
اوضاع آنقدر خراب است که الکساندر لوکاشنکو، رئیس جمهور بلاروس، معترض این اجلاس شده و گفته «کسانی که مسئول این آلایندگی هستند غایب هستند. اقدامات ما در این جلسه چقدر موثر است، در حالی که رئیس جمهور فرانسه، کشوری که رئیس اجلاس پاریس بود، حتی در اجلاس حاضر نشده چون احساس میکند که موضوع مهمی نیست؟ چیزی برای افتخار ندارد؟»
فرانسه تنها غایب بزرگ اجلاس باکو نیست. بزرگترین آلودهکنندهها و قویترین اقتصادهای جهان، چین و ایالات متحده، مقامات شماره 1 خود را به باکو نفرستادند. سران کشورهای هند و اندونزی نیز در این مراسم حضور ندارند، به این معنی که چهار کشور پرجمعیت با بیش از 42 درصد از کل جمعیت جهان، رهبرانی در کاپ 29 ندارند.
بیل هار، اقلیم شناس و مدیر Climate Analytics کاپ 29 را چنین توصیف میکند: فاقد اراده سیاسی برای اقدام، احساس اینکه هیچ فوریتی وجود ندارد؛ «بههم ریختگی مطلقی که گرفتارش شدیم».
به جای این رهبران پر آوازه غایب، «کشیش فلچر هاپر» نامی از جنبش GreenFaith سخنرانی داشت و با توسل به بیانات مذهبی، سوختهای فسیلی را «بهمعنای واقعی کلمه بزرگراه جهنم برای میلیاردها انسان کره زمین» خواند!
از حق نگذریم بریتانیا سنگ تمام گذاشته است: یکی از برجستهترین رهبرانی که در این مذاکرات شرکت کرده، نخست وزیر بریتانیا، کییر استارمر است. او هدف کاهش 81 درصدی انتشارات را در سال2035 نسبت به سطوح سال 1990 به عنوان هدف بریتانیا اعلام کرده، هدفی که مطابق با هدف توافق پاریس است.
از آن طرف کشورهای کوچکی که احتمالا در سالهای آتی با ادامه و تشدید تغییر اقلیم دیگر وجود خارجی نخواهند داشت، از زمین و زمان شاکیاند؛ هیلدا هانیه، رئیسجمهور جزایر مارشال خشمگین است و عامل از بین رفتن کشورش را حواله میکند به زمین و زمان: «اجداد ما نقشه جزر و مد را با چوب روی برگ نارگیل و پوست ترسیم میکردند. این در خون ماست که بدانیم که جزر و مد کی و چگونه تغییر میکند، زمان درباره آنهایی قضاوت خواهد کرد که با گذار [انرژی] موافق نیستند.»
یک دانشمند اقلیمی به نام راش کلیتوس، از Union of Concerned Scientists گفته جای تعجب نیست بزرگان کشورهای ثروتمند این اجلاس را کم اهمیت جلوه دهند، بحث بر سر سالانه 100 میلیارد تا 1.3 تریلیون دلار پول است.
هرچند آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل گفته این پول صدقه نیست، سرمایه گذاری است. کشورهای در حال توسعه نباید باکو را دست خالی ترک کنند، اما فعلا ابتدای اجلاس به ضربالمثل سالی که نکوست از بهارش پیداست شبیه است.
اجلاس اقلیمی، چرا و برای چه در آذربایجان؟
به سال 2015 بازگردیم؛ و به اجلاس کاپ ۲۱ که در آن سال در پاریس برگزار شد، حدود ۲۰۰ کشور متعهد شدند تلاش کنند تا دمای جهان بیش از 1.5 درجه سانتیگراد بالاتر از سطح پیشاصنعتیشدن افزایش نیابد. این هدف تعیین شد تا از اثرات جدی تغییرات اقلیمی، مانند نابودی محصولات کشاورزی و جاری شدن سیلهای ناشی از ذوب شدن یخهای قطبی و به زیر آب رفتن شهرهای صنعتی جلوگیری شود. این اهداف جز با کاهش استخراج و مصرف سوختهای فسیلی امکانپذیر نیست.
اما سوال اساسی این است که چرا کشورهایی چون امارات و آذربایجان که از بزرگترین تولیدکنندگان سوختهای ففسیلی هستند داوطلب برگزاری چنین اجلاسهایی میشوند؟ این دو کشور بههمراه مصر که کاپ 27 را برگزار کرد، از نظر مسائل حقوق بشری هم اصلا کارنامه قابل قبولی ندارد و همیشه از سوی گروههای حقوق بشری مورد انتقاد بودهاند.
اول بهصورت مختصر از کنفرانس اقلیمی مصر شروع کنیم؛ کنفرانسی که شاید امنیتیترین کنفرانس اقلیمی تاریخ برگزاری این اجلاسها بود. از جمله مشخصات این کنفرانس امنیتی، محل مخصوصی بود که برای اعتراضات در نظر گرفته شده بود. اعتراضات فعالین محیط زیست بخش جداییناپذیر اجلاسهایی اینچنینی و در واقع نشاندهنده روح پویای این کنفرانسهاست. اما در مصر محل اعتراضات در جایی بسیار دورتر از محل برگزاری اجلاس و دور از چشم سران کشورهای شرکتکننده در آن بود. علاوه بر آن نفس برگزاری یک اجلاس اقلیمی در کشوری دیکتاتوری بسیار جای سوال داشت. شاید این طنز تاریخ بود که در کشوری درباره بحرانی که بشر پیشرو دارد صحبت شود که مردم این کشور حق اعتراض به هیچ نوع بحرانی را ندارند.
طنز ماجرا در اجلاس کاپ 28 جالبتر شد. کاپ 28 هم در کشوری دیکتاتوری برگزار شد، هم این کشور یکی از تولیدکنندگان سوختهای فسیلی است که اقتصادش بدون این سوختها پا بر جا نیست و هم اینکه ریاست این اجلاس برعهده یکی از شرکتهای بزرگ تولید کننده نفت دنیا، یعنی شرکت ملی نفت و گاز ابوظبی بود. این شرکت، یازدهمین تولیدکننده بزرگ نفت و گاز جهان است که قصد دارد تا سال ۲۰۲۷ برای گسترش ظرفیت تولید نفت و گاز امارات متحده عربی ۱۵۰میلیارد دلار سرمایهگذاری داشته باشد. در واقع رئیس یک شرکت نفتی مهمترین اجلاس جهانی برای نجات کره زمین را رهبری کرد و در این اجلاس از کاهش تولید سوختهای فسیلی سخن گفت در حالی که شرکت خودش میلیاردها دلار برای توسعه همین سوخت سرمایهگذاری میکند!
ماهیت اصلی اجلاسهای کاپ رسیدگی به چالشهای مبرم تغییر اقلیم بوده و گفتوگوی باز، فراگیر و با احترام به حقوق اساسی بشر است. درحالی که همان زمان تحلیلگران اکونومیست نوشتند که تلاشهای امارات متحده عربی و به ویژه شرکت مصدر این کشور در حوزه انرژیهای سبز و گذار انرژی نوعی «شستوشوی سبز» است و همانطور که این کشور با خرید باشگاههای فوتبال اروپایی به نوعی شستوشوی ورزشی رو آورده است، در حوزه انرژیهای سبز نیز همین روند در حال اجراست و هدف تمامی این تلاشها «صیقل دادن چهره یک کشور غبار گرفته و تغییر روایت» جاری در این کشور است.
و امسال در ادامه این ماجراهای طنز، به اجلاس آذربایجان رسیدیم. کشوری که همان انتقادهایی که به مصر و امارات مطرح بود در این کشور هم صادق است؛ آذربایجان، با سابقه تیره و تار در زمینه حقوق بشر و نیز با اقتصادی به طور کلی وابسته به نفت و گاز.
همینجا هم بسیاری بر این باورند که میزانی کسی چون الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان، از اجلاسی اقلیمی، کسی که نامش در میان فهرست فاسدترین رهبران جهان میدرخشد، به خاطر نگرانیهای این کشور در حوزه محیط زیست نیست، بلکه این کشور در تلاش است تا چهره خود را در دنیا بازسازی کند. بیش از 90 درصد اقتصاد آذربایجان وابسته به تولید و صادرات نفت و گاز است، اقتصادی که چندان تلاشی برای متنوعسازی آن نشده است و فعالینمحیط زیست بر این باورند که مسائل محیط زیستی هیچگاه در آذربایجان اولویت نیافتهاند.
مختار بابایف، رئیس کاپ 29، در نامهای سرگشاده در 21 سپتامبر، نوشت: «کاپ 29، فرصتی منحصر بهفرد برای پلزدن بین شکافها و یافتن مسیرهایی به سوی صلح پایدار است. ویرانی اکوسیستمها و آلودگی ناشی از درگیریها، تغییر اقلیم را بدتر و تلاشهای ما را برای محافظت از سیاره زمین تضعیف میکند».
اما منتقدین میگویند اینکه آذربایجان خود را به عنوان یک صلحطلب معرفی میکند در تضاد کامل است با سوابق تجاوز نظامی، نقض حقوق بشر و نقض قوانین بینالمللی که این کشور را با اتهامات نسلکشی مواجه کرده است. به اعتقاد این کارشناسان آذربایجان هم همچون برگزار کنندگان دو اجلاس قبلی از کاپ 29 هم برای «شستشوی سبز» و هم برای «شستشوی صلح» و تغییر وجهه جهانی خود استفاده میکند، در حالی که در واقع توسعه طلبیهایش در قبال سرزمینهای دیگر کشورها را ادامه دارد.
از سویی اتحاد بین آذربایجان و روسیه یکی از مهمترین عواملیست که باعث شده تحریمهای غرب علیه روسیه در قبال حمله این کشور به اوکراین چندان موثر نباشد. بر اساس آمارهای منتشر شده صادرات نفت روسیه به آذربایجان پس از حمله به اوکراین، چهار برابر شده و این امکان را به آذربایجان داده تا نیازهای انرژی داخلی خود را تامین و مابقی را صادر کند. و تجارت عمومی آذربایجان با روسیه در سال 2023 با 17.5 درصد افزایش به 4.3 میلیارد دلار رسید.
انتقاد دیگری که به آذربایجان وارد میدانند سرکوب مخالفان و دیکتاتوری تبیض در حق دیگر اقلیتهاست. دیدهبان میراث قفقاز، برنامه تحقیقاتی که میراث فرهنگی در خطر انقراض در قفقاز جنوبی را رصد میکند، از تخریب هزاران مکان میراث مسیحی در سراسر آذربایجان خبر داده است. از طرفی اعتراضات زیست محیطی، از جمله تظاهرات در سال 2023 علیه ساخت سدی برای امکان استخراج معادن در غرب کشور، با خشونت سرکوب شده است. حداقل 25 روزنامهنگار و فعال اجتماعی نیز به اتهامات سیاسی در بازداشت هستند و گفته میشود روزنامهنگاران مستقل و فعالان جامعه مدنی از حضور در کاپ 29 حذف شدهاند.
یک اصطلاحی در مورد آذربایجان در محافل سیاسی دنیا مطرح است با عنوان «دیپلماسی خاویار». دیپلماسی خاویار استراتژی لابیگری آذربایجان است که در آن با دعوتهای پرهزینه از سیاستمداران خارجی و کارمندان سازمانهای بینالمللی به آذربایجان و اهدای هدایای گرانقیمتی به عنوان «ادای احترام به سنت شرقی» حمایت این سیاستمداران خارجی بهویژه اروپایی از آذربایجان جلب و جلوی انتقادها از این کشور گرفته میشود. از جمله اقلامی که در این هدایا گنجانده میشوند به اهدای دو کیلو خاویار، فرشهای ابریشمی گرانقیمت، طلا و نقره، نوشیدنی و حتی پول نقد هم اشاره شده است.
این استراتژی با جلب نظر خبرنگاران و مقامات غربی طوری پیشرفته است که آذربایجان با کمک ضمنی آنها توانسته تا حد زیادی خود را در برابر نظارت غربی حفظ و سرمایه گذاریهای زیرساختی اروپا را جذب کند.
ولی فراتر از تلاشهای آذربایجان برای «شستوشوی صلح»، میزبانی کاپ 29 در آذربایجان مصداق بارز سبزشویی است. آذربایجان به تولید سوخت فسیلی متکی است و متعهد به حذف تدریجی نفتوگاز نیست.
هرچند این کشور در تلاش است برای تنوع بخشیدن به اقتصاد خود سرمایهگذاری خارجی در انرژیهای تجدیدپذیر جذب کند و بریتیش پترولیوم در سال 2021 قراردادی را برای ساخت نیروگاه خورشیدی در جبرائیل در نزدیکی قره باغ کوهستانی با جمهوری آذربایجان امضا کرد و سرمایهگذاران بینالمللی دیگری از جمله شرکتهایی از امارات نیز در پروژههای خورشیدی در منطقه باکو مشارکت دارند؛ اما منبع واقعی تنوع اقتصادی آذربایجان معدن است؛ صنعتی که عمدتا در اختیار خانواده علیاف است. منابع معدنی عظیم قره باغ کوهستانی شامل طلا، نقره و مس از زمانی که آذربایجان کنترل این منطقه را دوباره در سال 2020 به دست گرفت، مورد بهرهبرداری قرار گرفته است.
کار به جایی رسیده که پیش از آغاز این اجلاس در شبکههای اجتماعی هشتگی با عنوان #stopcop20 ترند شد.
این درحالی است که الهام علیاف که در این اجلاس سخنرانی داشت منتقدین از کشورش را متهم به به باجگیری کرد و گفت کشورش قربانی کمپین تهمتسازی و باجگیری سازمانیافته شده است.
این سخنان هرچند از زبان یک دیکتاتور در یک اجلاس اقلیمی مطرح شده است اما واقعیت این است که بسیاری از کشورهای غربی همچنان به سوختهای فسیلی وابسته هستند اما به دنبال تحت فشار قرار دادن تولیدکنندگان این سوختها هستند تا به سمت منابع انرژی سبزتر حرکت کنند.
پالیتیکو نوشته بیش از 90 درصد اقتصاد آذربایجان وابسته به تولید و صادرات نفت و گاز است، اقتصادی که چندان تلاشی برای متنوعسازی آن نشده است. طبق گزارش اداره تجارت بینالملل ایالات متحده، در سال 2022، تقریبا نیمی از تولید ناخالص داخلی و 92.5 درصد از درآمد صادراتی کشور را سوختهای فسیلی تشکیل میداد. دولت میگوید این درآمدها تا سال 2028 به 22 درصد کاهش مییابد. اما علیاف در سخنرانی خود گفت «البته به عنوان رئیس کاپ 29 میگویم که ما مدافع قوی گذار سبز خواهیم بود و در حال انجام آن هستیم. اما در عین حال، باید واقعبین بود». علیاف منابع نفت و گاز کشورش را «هدیهای از جانب خدا» نامیده است: «نباید کشورها را به خاطر داشتن آنها سرزنش کرد و نباید آنها را به خاطر آوردن این منابع به بازار سرزنش کرد، زیرا بازار به این منابع نیاز دارد، مردم هم به آنها نیاز دارند.»
علیاف با اشاره به ایالات متحده بهعنوان بزرگترین تولیدکننده کربن جهان و اتحادیه اروپا به دلیل انتقادات خاص گفت: متأسفانه استانداردهای دوگانه، عادت به سخنرانی در کشورهای دیگر و ریاکاری سیاسی بدل به نوعی طریقه و روش برای برخی از سیاستمداران، سازمانهای غیردولتی تحت کنترل دولت و رسانههای خبری جعلی در برخی کشورهای غربی شده است.
سخنرانیهای افتتاحیه در کنفرانسهای سالانه اقلیمی به ندرت شاهد چنین حملات سیاسی صریح و بیدریغ و یا چنین دفاعهای آشکار از سوختهای فسیلی و بهویژه از سوی کشور میزبان است. حتی امارات که سال گذشته میزبان این کنفرانس بود چنین بیپروا از سوختهای فسیلی دفاع نکرده بود و به این مطلب اکتفا کرده بود که سوختهای فسیلی برای مدتی برای اقتصاد جهانی ضروری خواهند بود. علیاف، که کاپ29 را محلی عالی برای انتقاد از غربی میداند، کشورهای اروپایی را هدف قرار داد که در پی تهاجم روسیه به اوکراین، قراردادهایی را برای گسترش خرید گاز آذربایجان امضا کردهاند.
او گفت: «این ایده ما نبود. این پیشنهاد کمیسیون اروپا بود» و از دیدار خود با اورسولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا در ژوئیه 2022، مثال آورد و تمایل اتحادیه اروپا برای امضای قراردادی با آذربایجان برای دو برابر کردن عرضه گاز از این کشور. «آنها به دلیل تغییر وضعیت ژئوپلیتیکی به گاز ما نیاز داشتند و از ما کمک خواستند.»
علیاف از رسانههای آمریکایی هم به دلیل نامیدن آذربایجان به عنوان «پترواِستات» (کشور نفتی) انتقاد کرد چون کشور خود این رسانهها تولید کننده شماره یک نفت و گاز جهان است.
او به فعالین مدنی هم حمله کرد که خواستار تحریم کاپ29 بودند به دلیل دولت سرکوبگر آذربایجان و تولید سوخت فسیلی. «خبر بدی برای آنها دارم. ما 72000 شرکت کننده ثبت نام شده از 196 کشور داریم. در میان آنها 80 رئیس جمهور، معاونان رئیس جمهور و نخست وزیرانشان هم هستند. پس دنیا در باکو جمع شد و ما به دنیا میگوییم: به آذربایجان خوش آمدید.»
«مته عزیزم مته! حفاری کن عزیزم!»
حالا موضوع جالبتر هم میشود. اسناد جدید نشان میدهد که چگونه دولت آذربایجان از موقعیت خود به عنوان میزبان کاپ29 برای تسهیل بحث در مورد قراردادهای سوخت فسیلی استفاده میکند. تحلیل Global Witness نشان میدهد که دولت آذربایجان قصد دارد تولید گاز خود را طی 10 سال آینده یک سوم افزایش دهد. در ژانویه امسال مقامات آذربایجانی از برنامههای غیرمنتظره برای خصوصیسازی بخشهایی از سوکار، شرکت دولتی نفت آذربایجان، خبر دادند. سوکار حضور ویژهای در کنفراس بیستونهم دارد، همانطور که معمولا دیگر شرکتهای نفتی دنیا در این کنفرانس حاضر میشوند.
اما این همه ماجرا نیست. ظهور دوباره فردی در آن سر دنیا، باز هم کارآمدی اجلاسهای کاپ را زیر سوال برده است؛ همانطور که بسیاری از دستاوردهای اجلاس پاریس درست پس از ظهور دوناد ترامپ به عنوان رئیسجمهور ایالات متحده، از بین رفت؛ حالا هم بعد از این اجلاس همین فرد قرار است وارد کاخ سفید شود و از قبل از ورد به دفتر کار خود هشدار داده است که قرار نیست ایالات متحده نقشی در الزاماتی که کاپ 29 برقرار خواهد کرد، داشته باشد. به گزارش یک اندیشکده اقلیمی مستقر در بریتانیا، در چهار سال دوره ریاست جمهوری ترامپ، ۴ میلیارد تن گاز دیاکسید کربن و دیگر گازهای گلخانهای، بیش از دوره بایدن در وارد جو زمین خواهد شد.
«مته عزیزم، مته!» شعار انتخاباتی جمهوریخواهان در سال 2008 بود که نشاندهند تاکید این حزب بر حفاریهای نفت و گاز بود. همین شعار را ترامپ در سال 2024 وام گرفت. یک روز پس از پیروزی دونالد ترامپ سهام شرکتهای بخش انرژی رشد کرد و «بخش انتخاب انرژی صندوق اسپایدر SPDR » که نماینده سهام انرژی در S&P 500 است، نزدیک به 4 درصد صعود کرد.
این افزایش نشان دهنده خوشبینی بازار درباره سرمایهگذاری در سوختهای فسیلیست. در مقابل، سهام شرکتهای انرژیهای تجدیدپذیر با کاهش بیش از 10 درصدی ارزش سهام غول خورشیدی ایالات متحده First Solar مواجه شدند.
این واکنشهای بازار نشان میدهد که در دوره دوم ترامپ بخشهای انرژی سنتی خود را در اولویت میبینند اما انرژیهای تجدیدپذیر احتمالا با محدودیتهایی مواجه خواهند بود.
ترامپ در طول سخنرانیهای خود بر توسعه برنامههای خود برای افزایش بیشتر تولید نفت و گاز طبیعی ایالات متحده تاکید کرد، تولید این بخش حالا هم روندی صعودی دارد. ترامپ تاکید کرد که آمریکا نسبت به سایر کشورها از جمله عربستان سعودی و روسیه «طلای مایع» بیشتری دارد و باید تغییرات قابل توجهی در سیاستهای خود برای افزایش بیشتر تولید سوختهای فسیلی اعمال کند.
نشریه پالیتیکو گزارش داده که برخی پیشنهاد کردهاند که دفتر برنامههای وام وزارت انرژی و بخشهای آژانس حفاظت از محیطزیست که بر فعالیتهای مرتبط با اقلیم متمرکز شدهاند حذف شود. درحالی که ترامپ قول داده دوباره ایالات متحده را از توافق اقلیمی پاریس خارج کند، انتظار میرود دولتش قانون جدید بایدن را برای اعمال هزینه بر شرکتهای نفت و گاز برای انتشار متان، متوقف کند. از سویی ترامپ بر افزایش تولید انرژی هستهای تاکید دارد.
احتمال دارد دولت ترامپ تلاش کند اعتبار مالیاتی بر انرژی پاک را محدود کند و حمایتها از پروژههایی مانند تولید هیدروژن سبز را کاهش دهد. علاوه بر این، ترامپ میتواند برنامه وام فناوری سبز وزارت انرژی را هدف قرار دهد، که در حال حاضر بودجه قابل توجهی برای فناوریهای جدید فراهم میکند. برخی از ذینفعان از تغییر مسیر این حمایتها به سرمایهگذاریهای سوخت فسیلی خبر میدهند. اما رویترز به نقل از تحلیلگران نوشته که پیروزی جمهوری خواهان بعید است که رونق انرژیهای تجدیدپذیر را در ایالات متحده به طور چشمگیری کاهش دهد.
ترامپ متعهد شده که حفاری نفتوگاز را در اراضی عمومی گسترش داده و اجاره میادین نفت و گاز فراساحلی را دوباره امکانپذیر سازد. این امر میتواند به توسعه میدان نفتی کمک کرده هزینههای انرژی را کاهش دهد.از سویی مجوز صادرات الانجی را از سر گرفته میشود که به نفع بسیاری از شرکتهای گاز طبیعیست. در کنار همه اینها ترامپ از صنعت فراساحلی انرژی باد انتقاد کرده و بعید نیست دستور توقف صدور مجوز این پروژهها را صادر کند.
هرچند نباید تنها ترامپ را مسئول این تغییر و تحولاتی نفتی دانست. درحالی که دولت دموکرات قبلی خود را جزو مدافعان مبارزه با تغییر اقلیم میشناساند و قوانینی برای حذف سوختهای فسیلی هم تصویب کرده است، اما آمارهای میگویند تولید نفت و گاز ایالاتمتحده در دولت بایدن بهشدت افزایش یافت و سیاستهای انرژی ترامپ صرفا بر افزایش بیشتر آن تمرکز خواهد کرد.
با اینکه فرستاده اقلیمی ایالات متحده به اجلاس کاپ29 میگوید علیرغم بازگشت ترامپ، ایالات متحده به سیاستهای اقلیمی خود ادامه خواهد داد، اما بلافاصله اینطور توضیح میدهد که «دونالد ترامپ با بازگشت به قدرت در ژانویه میتواند گذار از سوختهای فسیلی را «کند» کند، اما نمیتواند متوقف کند». مشکل هم در همین کلمه «کند» است. چون در همین اجلاس آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد، گفته «زمانی برای تلف کردن نداریم. در امور مالی اقلیمی، جهان باید هزینه کند وگرنه بشریت بهای آن را خواهد پرداخت. امور مالی اقلیمی کار خیرانهای نیست. یک سرمایهگذاری است. اقدام اقلیمی اختیاری نیست. یک امر ضروری است.»
سخنان نهچندان دلگرمکننده فرستاده ویژه ایالات متحده باعث نشده است که هیاتهای کشورهای حاضر در اجلاس نگران نباشند که پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مانع از پیشرفت برای محدود کردن گرمایش کره زمین خواهد شد. نماینده ایالات متحده تاکید داشته «برای کسانی از ما که به اقدامات اقلیمی متعهد هستیم، نتیجه انتخابات هفته گذشته در ایالات متحده بدیهی است که به شدت ناامیدکننده است. اما چیزی که امروز میخواهم به شما بگویم این است که در حالی که دولت فدرال ایالات متحده، تحت رهبری دونالد ترامپ، ممکن است اقدامات اقلیمی را نادیده بگیرد، کار برای مهار تغییر اقلیمی در ایالات متحده ادامه خواهد داشت.»
او تاکید دارد که «قانون کاهش تورم، فصل جدیدی برای اعطای میلیاردها دلار یارانه برای انرژی پاک است که به سرمایه گذاری در انرژی خورشیدی، بادی و سایر فناوریها رسیده و دولتهای ایالتی نیز این کار را ادامه خواهند داد. من فکر نمیکنم هیچ یک از اینها برگشتپذیر باشند. آیا میتوان سرعت آن را کاهش داد؟ شاید. اما جهت آن مشخص است.»
شاید در ادامه صحبتهای فرستاده ویژه ایالات متحده ایم گزارش بیبیسی جالب باشد که هرگونه محدود کردن منابع انرژی تجدیدپذیر با مخالفت در داخل حزب جمهوریخواه مواجه خواهد شد. قانون کاهش تورم ریاست جمهوری که میتواند تا 1 تریلیون دلار از هزینههای انرژی سبز را تامین کند، برای مناطق جمهوری خواه مفید بوده است. برخی تخمینها میگویند که 85 درصد از پول حاصل به مناطقی سرازیر شده که جمهوریخواهان را انتخاب کردهاند.
باز پای ژئوپلتیک و پول در میان است
وقتی پای میلیاردها دلار پول در میان است چه کسی میتواند دغدغههای هیلدا هانیه، رئیسجمهور جزایر مارشال را درک کند که در خونشان است که اجدادشان نقشه جزر و مد را با چوب روی برگ نارگیل و پوست ترسیم میکردند؟
در سال ۲۰۰۹، در طی اجلاس کاپ ۱۵ در کپنهاک چنین تصمیم گرفته شد که سالانه ۱۰۰ میلیارد دلار کمک مالی از طرف کشورهای توسعه یافته به کشورهای درحال توسعه اختصاص داده شود تا از این کشورها برای اقدامات لازم برای جلوگیری از تغییرات اقلیمی حمایت شود. در نشست سال ۲۰۱۵، این مبلغ برای سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۵ تصویب شد. بر اساس گزارش سازمانهای بینالمللی، رسیدن به سقف ۱۰۰ میلیارد کمک مالی برای اولین در سال ۲۰۲۲ عملی شد. قرار است بعد از سال ۲۰۲۵، طرح دیگری بانام «اهداف کمی و جمعی جدید جهت حمایت مالی برای تغییرات اقلیمی» که به اختصاران سیکیوجی گفته میشود به اجرا دربیاید. یکی از سرفصلهای مهم نشست کاپ ۲۹ در شهر باکو، تعیین هدفهای مالی برای این طرح جدید است. کشورهای درحال توسعه میگویند برای رسیدن به اهداف اقلیمی نیاز به ۱.۱ تا ۱.۳ تریلیون کمک مالی دارند اما کشورهای توسعه یافته میخواهند کمکها در حد ۱۰۰ میلیارد دلار نگه داشته شوند.
چه کسی قرار است این مبلغ را بپردازد؟ مت مک گرات، خبرنگار محیطزیست بیبیسی میگوید: «چالش اصلی پیدا کردن اهداکنندگان مالی جدید است. یعنی باید بتوان کشورهایی چون چین، هند، سنگاپور و بسیاری دیگر را که درحال حاضر جز کشورهای درحال توسعه هستند به فهرست کشورهایی که باید کمک مالی کنند، اضافه کرد. این آزمون مهمی است و نیاز به استفاده از روشهای دیپلماتیک ظریف و هوشمندانه دارد.» به گفته این خبرنگار محیطزیستی، «این چالش بزرگی است. هنوز توافقی در مورد اینکه توافقنامه نهایی کمکهای مالی چطور خواهد بود و شامل چه مقدار کمک خواهد بود، به دست نیامده است. رسیدن به چنین موافقتهایی در مورد مسائل مالی بسیار مهم و حیاتی است زیرا کشورهای در حال توسعه میگویند نمیتوانند بدون کمکهای بیشتر کشورهای ثروتمند برنامههای کاهش کربن خود را بهبود ببخشند.»
مسائل ژئوپلتیک هم مطرح است. اتفاق نظر همه کسانی که به تغییر اقلیم باور دارند این است که استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر تنها راه خلاصی از انتشارات کربن است. آژانس بینالمللی انرژی برآورد کرده که تنها در سال ۲۰۲۴، هزینه جهانی در بخشهایی مانند انرژی بادی، خورشیدی و باتریها حدود ۲ تریلیون دلار خواهد بود. این رقم دو برابر میزان سرمایهگذاری پیشبینیشده در نفت، گاز و زغال سنگ در طول سال است.
اما موضوع به این سادگی نیست. حتی موافقت با یکی از اولین وظایف کاپ 29 نیز به یک چالش تبدیل شده است: تعیین دستور کار برای مذاکرات چندین ساعت به تعویق افتاد. سه منبع آگاه در رویترز از گفتگوهای پشت درهای بسته، خبر دادند مبنی بر اینکه اتحادیه اروپا و کشورهای جزیرهای کوچک از دیگر کشورها میخواهند تا توافق سال گذشته را دنبال کنند، از جمله چگونگی پیشبرد توافق آن برای کنار گذاشتن زغال سنگ، نفت و گاز. اما کشورهای تولیدکننده سوخت فسیلی خلیج فارس میخواهند بحثها را به عناصر قرارداد کاپ 28 مربوط به امور مالی در سال گذشته محدود کنند.
پیشنهاد چین برای گنجاندن تجارت در دستور کار کاپ 29 هم عامل اختلاف است. تجارت به عنوان موضوعی برای چین که پیشتر با تعرفههای اتحادیه اروپا مواجه بوده، اهمیت پیدا کرده، زیرا وعده تبلیغاتی ترامپ این بود: اعمال تعرفههای 20 درصدی بر همه کالاهای خارجی و 60 درصدی بر کالاهای چینی.
از طرفی گذار به انرژیهای سبز از طیق تولید انرژی خورشیدی و بادی و تولید باتریها به موادمعدنی خاصی نیاز دارد. پیشبینی میشود مصرف مواد معدنی حیاتی به ویژه نیکل، مس، لیتیوم و کبالت افزایش یابد که عمدتا ناشی از استفاده از آنها در بخش انرژیهای تجدیدپذیر است و تا سال 2040 بر اساس سناریوی توسعه پایدار آژانس بینالمللی انرژی تقاضا برای این مواد چهار برابر شود. به این ترتیب احتمالا تولید این مواد معدنی با رعایت دقیق معیارهای زیست محیطی، اجتماعی و حاکمیتی بسیار دشوارتر خواهد بود.
و تسلط چین بر این منابع غیرقابل انکار است. نگرانی فزایندهای وجود دارد که سطح بالایی از وابستگی به چین برای این مواد معدنی و محصولات و مشتقات آنها خطراتی برای امنیت انرژی دنیا بهویژه غرب ایجاد کند. از سویی سطح الزامات بخش معدنی چین و صنایع میاندستی و پاییندستی (مانند پالایشگاهها یا تولیدکنندگان تجهیزات اصلی) هم مطرح است تا این زنجیرههای تامین را «پاکتر» و «سبزتر» کند تا دستیابی به اهداف اقلیمی ممکن شود.
چین در حال حاضر تسلط بالایی بر پالایش مواد معدنی حیاتی جهانی دارد و کنترل بالادستی آن بر کالاهای خام نیز در حال افزایش است. مهمتر از همه و بر اساس گزارش نهاد بروکینگز، کنترل بخش بزرگی از تولید باتریهای خودروهای برقی در جهان، و همچنین ساخت توربینهای بادی، پنلهای خورشیدی، ذخیره انرژی، و انتقال برق، در دست چین است. هر چه بیشتر زمان میگذرد جهان برای پیشبرد گذار انرژی و رسیدن به اهداف کربنزدایی به تامین منابع از چین وابستهتر میشود. حضور انحصاری تنها یک قدرت در تامین این مواد احتمالا خطرات و چالشهایی را برای گذار انرژی و همچنین مسیرهای بالقوه برای زنجیره تأمین مواد معدنی حیاتی ایجاد خواهد کرد.