یک اجلاس تکراری برای اهدافی تکراری
درباره اجلاس کاپ 30 و چرایی شکست اهداف اقلیمی

از 10 نوامبر تا 21 نوامبر برابر با 19 تا 30 آبان ماه سیامین اجلاس اقلیمی سازمان ملل متحد با نام کامل «کنفرانس تغییر اقلیم سازمان ملل متحد ۲۰۲۵ یا کنفرانس طرفهای کنوانسیون تغییر اقلیم سازمان ملل متحد (UNFCCC)» مشهور به کاپ 30 در شهر بلم برزیل و با حضور نزدیک به 200 کشور برگزار میشود.
به گزارش «انرژی امروز» از هفته نامه صدا، در سال 2015 در میان تشویقها و امیدواریهای فراوان توافق پاریس که با نام پیمان پاریس نیز شناخته میشود، ذیل چارچوب پیماننامه سازمان ملل در تغییر اقلیم (UNFCCC) در رابطه با کاستن از انتشار گازهای گلخانهای، به امضا رسید. متن توافق از سوی نمایندگان ۱۹۵ کشور در کنفرانس تغییر اقلیم ۲۰۱۵ سازمان ملل متحد در پاریس مذاکره و با اجماع در ۱۲ دسامبر ۲۰۱۵ تصویب شد. در ۲۲ آوریل ۲۰۱۶ (روز زمین) در مراسمی در نیویورک برای امضا معرفی شد. تا سال ۲۰۱۷، ۱۹۵ عضو UNFCCC این پیمان را امضا و ۱۴۷ کشور آن را به تصویب مجلس خود رساندهاند.
حالا و 10 سال بعد از این اجلاس، در نوامبر 2025 که گوشهگوشه جهان زیر سایه تهدادت اقلیمی به سر میبرد، سیام اجلاس کاپ در حالی در برزیل برگزار میشود که کارشناسان هشدار میدهند جهان به اهدافی که در اجلاس اقلیمی پاریس به آن متعهد شده بود دست نیافته است. برنامهی محیطزیست سازمان ملل متحد (UNEP) روز ۴ نوامبر ۲۰۲۵ در گزارشی تکاندهنده اعلام کرد که کره زمین طی دهه آینده از آستانه بحرانی گرمایش ۱٫۵ درجه سانتیگراد بالاتر از سطح دوران پیشاصنعتی عبور خواهد کرد. آستانه ۱٫۵ درجه مرزی است که دانشمندان برای جلوگیری از اثرات زنجیرهای و فاجعهبار گرمایش جهانی تعیین کردهاند.
طبق دادههای جدید سازمان هواشناسی جهانی (WMO)، دمای جهانی میتواند طی پنج سال آینده تا ۱.۹ درجه سانتیگراد بالاتر از میانگین دمای پیشاصنعتی شدن افزایش یابد. این اولین باری است که مدلهای اقلیمی چنین افزایش بزرگی را پیشبینی کردهاند و دمای ۲ درجه سانتیگراد دیگر دور از ذهن نیست.
سیمون استیل، دبیر اجرایی کنوانسیون چارچوب سازمان ملل متحد در مورد تغییرات اقلیمی، روز دوشنبه در آغاز مذاکرات اقلیمی کاپ 30 هشدار داد که دولتهایی که به اقتصاد کم کربن روی نیاورند، به خاطر رخداد قحطی و درگیری در خارج از کشور خود سرزنش خواهند شد و در داخل با رکود و افزایش تورم روبرو خواهند شد.
او گفت: «هیچ ملتی در میان شما نمیتواند از پس این بحران برآید، زیرا بلایای اقلیمی به صورت فاجعه باری تولید ناخالص داخلی را از بین میبرد. هیچ منطقی در تزلزل در برابر اقدامات اقلیمی وجود ندارد وقتی که خشکسالیهای عظیم برداشت محصولات کشاورزی را از بین میبرد و قیمت مواد غذایی را به شدت افزایش میدهد. مشاجره کردن برایتان فراموشی به بار نخواهد آورد وقتی قحطیها ادامه دارند و میلیونها نفر مجبور به فرار از سرزمینهای خود شدهاند».
بر اساس گزارش جدید لنست، عدم موفقیت جهانی در سازگاری با تغییرات اقلیمی، زندگی مردم را تحت تاثیر قرار داده و سالانه میلیونها نفر را به کام مرگ میکشاند.
10 سال پس از پاریس: جهان به اهداف اقلیمی نرسید
رهبران جهان در حالی در بِلِم برزیل گرد هم میآیند که دو گزارش جدید نشان میدهد که اقدامات جهانی حتی به دستیابی به اهداف اقلیمی اجلاس پاریس نزدیک هم نشدهاند.
کلی لوین، رئیس بخش علوم، دادهها و تغییر سیستمها در صندوق زمین بزوس، در یک نشست مطبوعاتی در مورد گزارش «وضعیت اقدام اقلیمی ۲۰۲۵» گفته است: «هیچ یک از ۴۵ شاخص جهانی که ما پیگیری میکنیم، به سرعت پیش نمیروند.»
لوین مدیر مشترک آزمایشگاه تغییر سیستمها است که این گزارش را با همکاری بنیاد ClimateWorks، قهرمانان سطح بالای اقلیمی (Climate High-Level Champions) و موسسه منابع جهانی (World Resources Institute) منتشر کرده است.
این گزارش پیشرفت در طیف وسیعی از ابزارها برای مقابله با تغییر اقلیم، از جمله رشد انرژیهای تجدیدپذیر و وسایل نقلیه الکتریکی، حذف تدریجی زغال سنگ و یارانههای سوختهای فسیلی، کاهش جنگلزدایی و افزایش حذف کربن و تامین مالی اقلیمی را ارزیابی کرده است.
محققان دریافتند که شش مورد از این شاخصها در حال بهبود هستند اما این بهبود برای رسیدن به اهداف پاریس بسیار کند است، ۲۹ مورد عقب مانده دارد و پنج مورد در جهت اشتباه حرکت میکنند. پنج مورد دیگر فاقد دادههای کافی برای ردیابی دقیق هستند. لوین گفته است: پیشرفت در حال وقوع است، اما زمان از ما پیشی میگیرد.
تداوم استفاده از انرژی زغال سنگ، به ویژه در اقتصادهای با رشد سریع در آسیا، همچنان مانعی برای پیشرفت در زمینه اقلیم است. زغال سنگ کربنزاترین سوخت فسیلی است و در هر واحد انرژی، دی اکسید کربن بیشتری نسبت به سوزاندن نفت یا گاز تولید میکند، بنابراین حذف سریع زغال سنگ برای رسیدن به آستانههای انتشار گازهای گلخانهای که برای توافق پاریس تعیین شدهاند، بسیار مهم است.
در حالی که زغال سنگ به آرامی با جایگزینهای ارزانتر انرژی تجدیدپذیر جایگزین میشود، این گزارش نشان میدهد که حذف تدریجی باید ۱۰ برابر سریعتر باشد تا به اهداف بینالمللی اقلیم برسد. برای تحقق این برنامه علاوه بر اینکه باید تمام پروژههای زغال سنگ برنامهریزی شده در خط توسعه متوقف شوند، از ردهخارج سازی سالانه ۳۶۰ نیروگاه زغال سنگ با اندازه متوسط هم باید در دستور کار باشد.
از طرفی محققان دریافتند که گسترش سیستمهای حمل و نقل عمومی باید پنج برابر سریعتر اتفاق بیفتد. و فناوری حذف کربن باید ده برابر سریعتر توسعه یابد و تامین مالی اقلیمی باید سالانه نزدیک به یک تریلیون دلار افزایش یابد.
این رقم آخر شاید هزینه سنگینی به نظر برسد، اما در این گزارش ذکر شده که این رقم تنها حدود دو سوم از هزینهای است که دولتهای جهان سالانه برای تامین مالی و یارانه سوختهای فسیلی صرف میکنند.
جنگلهای جهان نقش حیاتی در مقابله با تغییر اقلیم دارند، زیرا درختان در حال رشد مقادیر زیادی دی اکسید کربن را جذب و ذخیره میکنند. هنگامی که جنگلها به دلیل دامداری، معدن و سایر توسعهها یا به دلیل آتشسوزیهای از بین میروند، بخش زیادی از آن کربن به سرعت در جو آزاد میشود. بنابراین کاهش نرخ جنگلزدایی نه تنها برای حفظ زیستگاه، بلکه برای جلوگیری از احتمال گرمایش جهانی افسارگسیخته نیز مهم است.محققان دریافتند که پس از یک دوره موفقیت، نرخ جنگلزدایی در سالهای اخیر دوباره افزایش یافته است. دستیابی به هدف پاریس مستلزم بهبود 9 برابری در حفاظت از جنگلها است.
گزارش دیگری که توسط ائتلافی از جامعه مدنی و سازمانهای تحقیقاتی منتشر شد، جزئیات بیشتری از دست رفتن جنگلها را بررسی کرد. ارزیابی اعلامیه جنگل نشان داد که رهبران جهان اهداف خودخواسته برای پایان دادن به جنگلزدایی را حدود ۶۰ درصد از دست دادهاند.
این مطالعه نشان داد که در سال ۲۰۲۴، حدود ۲۰ میلیون جریب جنگل (۸.۱ میلیون هکتار) به طور دائم از بین رفته است، یعنی منطقهای تقریبا به اندازه کارولینای جنوبی.
ارین ماتسون، نویسنده اصلی گزارش، در یک نشست مطبوعاتی گفت: «هر ساله شکاف بین تعهدات و واقعیت بیشتر میشود. ما از قبل میدانیم چه چیزی برای جلوگیری از نابودی جنگلها موثر است، اما کشورها، شرکتها و سرمایهگذاران فقط سطح مشکلات را خراش میدهند.»
کاپ 30 اولین مورد از مذاکرات سالانه اقلیمی خواهد بود که در آمازون برگزار میشود و جنگلها و سایر اکوسیستمها را به عنوان راهحلهای مبتنی بر طبیعت برای مقابله با تغییر اقلیم مورد توجه قرار میدهد.
کجای جهان ایستادهایم؟
لنست نهمین گزارش سالانه «شمارش معکوس سلامت و تغییر اقلیم» خود را به رهبری کالج دانشگاهی لندن و با همکاری سازمان بهداشت جهانی منتشر کرد، تحلیلی جامع از ارتباط بین تغییر اقلیم و سلامت ارائه داده است.
مارینا رومانلو، مدیر اجرایی شمارش معکوس لنست در کالج دانشگاهی لندن، هشدار میدهد که بررسی وضعیت سلامت امسال، تصویری تاریک و غیرقابل انکار از آسیبهای ویرانگر تغییر اقلیم بر سلامت ترسیم میکند که به تمام گوشه و کنار جهان رسیده است. رویدادهای شدید اقلیمی و دود آتشسوزیهای جنگلی میلیونها نفر را به کام مرگ میکشاند.
بر اساس گزارش لنست، دوازده مورد از 20 شاخص خطرات و تأثیرات تغییر اقلیم بر سلامت مربوط به رخدادهای جدید است که نشان میدهد تأثیرات بهداشتی ناشی از تغییر اقلیم به سطوح بیسابقهای رسیده است و نمیتوان آنها را نادیده گرفت. گرمای شدید، رویدادهای اقلیمی ، امنیت غذایی و آلودگی شاخصهای مورد مطالعه لنست هستند.
رویدادهای اقلیمی، مانند گرمای شدید و آتشسوزیهای جنگلی، به دلیل تغییر اقلیم شایعتر شدهاند و تأثیر مرگباری بر زندگی هزاران نفر دارند. بر اساس این گزارش، تعداد مرگ و میر ناشی از گرما از دهه 1990 تاکنون 23 درصد افزایش یافته و اکنون به 546000 نفر در سال رسیده است. در سال 2024، گرمترین سال ثبت شده اقلیمی، هر فرد به طور متوسط در معرض 16 روز گرم تهدیدکننده سلامت بوده است. آلودگی هوای ناشی از دود آتشسوزیهای جنگلی نیز با رکورد 154000 مرگ و میر در سال گذشته مرتبط بوده است.
تنها لنست نیست که به چنین نتایجی رسیده است. بر اساس طبق گزارش مهمی که روز ۱۳ اکتبر توسط دانشگاه اکستر منتشر شد اقلیم زمین از خط قرمزی عبور کرده که دیگر نمیتوانیم آن را نادیده بگیریم. بشریت در حال ورود به یک «واقعیت جدید» است، و دانشمندان هشدار میدهند که سیاره زمین اکنون از اولین نقطه بحرانی از چندین نقطه بحرانی سیستم زمین عبور کرده است.
بر اساس این گزارش خطوط قرمز بحرانی جهان، «مرگ مرجانها، ذوب شدن صفحات یخ قطبی، اختلال در جریانهای اصلی اقیانوسی و فروپاشی جنگلهای بارانی آمازون» هستند. و آنطور که دانشگاه اکستر اعلام کرده بشر از اولین خط قرمز عبور کرده است. این دانشگاه هشدار میدهد بدون اقدام فوری جهانی، این تغییرات میتواند خسارات گسترده و ماندگاری ایجاد کند.
دومین گزارش نقاط بحرانی جهانی که پیش از اجلاس اقلیمی برزیل منتشر شد نتیجه میگیرد که صخرههای مرجانی آب گرم که برای یک میلیارد نفر و یک چهارم گونههای دریایی حیاتی هستند، از آستانه ثبات خود عبور کردهاند. ️مرگ گسترده مرجانها در حال رخ دادن است و اگر گرمایش جهانی معکوس نشود، سیستمهای بزرگ صخرهای که ما میشناسیم ناپدید خواهند شد.
محققان هشدار میدهند که این تنها آغاز است. جهان در حال نزدیک شدن به نقاط بحرانی برگشتناپذیر دیگری است که میتواند عواقب ویرانگری برای مردم و اکوسیستمها ایجاد کند، از جمله ذوب شدن صفحات یخ قطبی، اختلال در جریانهای اصلی اقیانوسی و فروپاشی جنگلهای بارانی آمازون همان جایی که COP30 برگزار خواهد شد.
هر کسری از درجه و هر سال اضافی بالاتر از ۱.۵ درجه سانتیگراد، خطرات را افزایش میدهد. این گزارش میگوید که ماهیت نقاط عطف ناگهانی و برگشتناپذیر سیستم زمین به این معنی است که نوع متفاوتی از تهدید را غیر سایر چالشهای زیستمحیطی ایجاد میکنند و سیاستها و فرآیندهای تصمیمگیری فعلی برای واکنش در برابر آنها کافی نیستند.
جهان باید به فکر تسریع کاهش انتشار گازهای گلخانهای و افزایش حذف کربن برای به حداقل رساندن جهش دما باشد. اما دانشمندان میگویند تفکر سیاسی فعلی معمولا نقاط بحرانی را در نظر نمیگیرد. نقاط بحرانی در مقایسه با سایر جنبههای تغییرات اقلیمی یا زوال محیط زیست، چالشهای حاکمیتی متمایزی را به همراه دارند که مستلزم نوآوریهای حاکمیتی و اصلاحات نهادهای موجود است.
در سطح جهانی، در صخرههای مرجانی آب گرم بر اثر رویدادهای مکرر سفیدشدگی انبوه، شاهد مرگ و میر بیسابقهای هستیم. با گرمایش جهانی فعلی در حدود ۱.۴ درجه سانتیگراد، صخرههای مرجانی از نقطه بحرانی حرارتی خود عبور میکنند.
و تاسفبارتر اینکه حتی با تثبیت گرمایش در ۱.۵ درجه سانتیگراد، صخرههای مرجانی آب گرم تقریبا با احتمال بیش از ۹۹ درصد به سمت بحرانی شدن پیش میروند. این بدان معناست که صخرههای مرجانی در هر مقیاس معناداری از بین خواهند رفت، مگر اینکه دمای جهانی به سمت گرمایش ۱ درجه سانتیگراد یا کمتر بازگردد.
بیش از صد میلیون نفر به وجود جنگلهای آمازون وابسته هستند: بنابراین در این جنگلها حکومت محلی فراگیر (از جمله توسط مردم بومی)، به رسمیت شناختن دانش سنتی و سرمایهگذاریهای هدفمند در حفاظت و احیا میتواند تابآوری مردم و طبیعت را افزایش دهد.
گردش واژگونی نصفالنهاری اقیانوس اطلس (AMOC) [که سامانه اصلی جریان اقیانوسی در اقیانوس اطلس و بخشی از سامانه جریان اقیانوسی کره زمین است و نقش مهمی در سامانه اقلیمی زمین ایفا میکند] در معرض خطر فروپاشی است.
این امر منجر به زمستانهای بسیار سختتر در شمال غربی اروپا، اختلال در بادهای موسمی غرب آفریقا و هند و کاهش محصولات کشاورزی در بیشتر نقاط جهان خواهد شد: نتیجه آن اثرات خطرناک بر امنیت غذایی جهانیست.
این دو درجه وحشتناک!
اگر میزان افزایش دمای کره زمین از 1.5 درجه بالا رود و به دو درجه یا بیشتر برسد چه خواهد شد؟ اینجا تنها به چند نمونه معمول رخدادهایی که باید انتظار بکشیم اشاره میشود. با افزایش دو درجه دمای هوای اقلیم میتوان انتظار داشت:
۹۹ درصد از صخرههای مرجانی از بین بروند و عواقب ویرانگری برای حیات دریایی داشته باشد؛
۱۸ درصد از حشرات جهان را از بین ببرد؛
سیلها، خشکسالیها و آتشسوزیهای مکرری را به همراه داشته باشد که سال گذشته ۸۰۰۰۰۰ نفر را آواره کرد.
گزارش سازمان جهانی هواشناسی (WMO) میگوید اکنون ۷۰ درصد احتمال وجود دارد که میانگین گرمایش بین سالهای ۲۰۲۵ تا ۲۰۲۹ بیش از ۱.۵ درجه سانتیگراد افزایش یابد، و احتمال زیادی وجود دارد که حتی یک سال به ۱.۹ درجه سانتیگراد برسد.
در سال 2015 که توافق پاریس با خوشبینی امضا شد اقلیم شناسان فکر میکردند که احتمال اینکه دمای هر یک سال در پنج سال بعدی از ۱.۵ درجه سانتیگراد فراتر رود، صفر تا ۱ درصد است.
اما مدلسازی جدید WMO پیشبینی میکند که افزایش دما همچنان «در سطح رکورد یا نزدیک به آن» خواهد بود. به طور خاص، پیشبینی میکند که گرمایش در قطب شمال با سه و نیم برابر نرخ میانگین در سایر نقاط جهان، به ۲.۴ درجه سانتیگراد بالاتر از میانگین ۳۰ سال گذشته خواهد رسید. بارش بیشتر در سیبری، شمال اروپا و منطقه خشک ساحل آفریقا؛ و شرایط خشکتر در آمازون، که در حال حاضر از آتشسوزیهای بیسابقه ناشی از خشکسالی رنج میبرد، دور از انتظار نیست.
نگرانکنندهتر اینکه، سازمان جهانی هواشناسی معتقد است که تا یک درصد احتمال دارد در مقطعی بین اکنون و ۲۰۲۹ دمای اقلیم از آستانه ۲ درجه سانتیگراد عبور کند؛ چیزی که پروفسور آدام اسکایف از اداره هواشناسی بریتانیا میگوید «کاملا بیسابقه» خواهد بود.
این عدد شاید کوچک به نظر برسد، اما قابل توجه است. دانشمندان زمانی فکر میکردند افزایشی به این بزرگی در چنین مدت کوتاهی تقریبا غیرممکن است. اکنون این عدد بخشی از طیف نتایجی است که توسط ابررایانههای آنها مدلسازی شده است.
از طرفی تغییرات در اقلیم اصلا روندی خطی نیست. قبل از سال ۲۰۲۳، جهان به مدت سه سال اثر لانینا را تجربه کرد. این الگوی آب و هوایی دمای سطح جهانی را سرد میکند.
نقطه مقابل آن رویداد ال نینو است که آبهای شرق اقیانوس آرام در نزدیکی آمریکای جنوبی را گرم میکند. سال گذشته شاهد یکی از قویترین ال نینوهای ثبت شده بودیم. در کنار انتشار گازهای گلخانهای، این پدیده تا حدودی دلیل بالا بودن دما را توجیه میکرد.
و بحران زمانی تشدید میشود که به ذوب شدن یخها میاندیشیم. به ازای هر افزایش حتی کسری از درجه، یخهای بیشتری در مناطق قطبی ذوب میشوند. گرمایش بسیار سریع قطب شمال نتیجه کاهش پوشش یخ، کاهش برف برای بازتاب نور خورشید به فضا و تیرهتر شدن اقیانوس قطب شمال است که گرمای بیشتری را جذب میکند و یک حلقهی بازخورد گرمایشی ایجاد میکند.
و علاوه بر این بر اساس پیشبینیهای سازمان جهانی هواشناسی (WMO) اگر اکنون بهطور ناگهانی همه انتشارات گازهای گلخانهای را متوقف کنیم، دما همچنان افزایش مییابد زیرا اقلیم فورا به این توقف انتشار گازهای گلخانهای واکنش نشان نمیدهد.
نمونههایی از بحرانهای مرتبط با تغییر اقلیم
نوشتن درباره پیامدهای تغییر اقلیم در کشوری که همین حالا در بحران اقلیمی شدیدی گرفتار شده و خشکسالی بیسابقهای را تجربه میکند و هر روز اخبار مربوط به اتمام آب پشت سدها را پیگیری میکند، شاید به نظر آسان برسد اما در واقعیت نوشتن از بحرانی که با تمام وجود درکاش میکنید بسیار سختتر است از بحرانی که شاید آن سوی مرزهای کشور نشسته باشد.
پدرام عطارد عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در نشست «تغییر اقلیم و اثرات و پیامدهای آن بر ایران» که در ۱۵ مهر ۱۴۰۴ برگزار شد، میگوید: مطالعات نشان میدهد میانگین دمای ایران بین سالهای ۱۳۶۷ تا ۱۳۹۶ حدود ۸ درجه بوده است و در این مدت دما سالانه حدود ۰.۰۴ درجه افزایش یافته که یعنی طی ۳۰ سال، تقریبا ۱.۳ درجه افزایش دما داشتهایم. همچنین بارش سالانه حدود ۴۵ میلیمتر کاهش یافته و سرعت باد به طور میانگین ۰.۰۲ متر بر ثانیه افزایش یافته است. افزایش سرعت باد به ویژه در شمال غرب و غرب کشور (مناطق جنگلی زاگرس) مشهود است و باعث افزایش تبخیر و کاهش دسترسی به منابع آب میشود.
از طرفی مدیرکل پیشبینی سازمان هواشناسی کشور با اشاره به کاهش ۴۰ درصدی بارشها در سال گذشته، میگوید که پاییز امسال یکی از خشکترین پاییزهای ۵۰ سال گذشته است. و از طرفی آمارها هم نشان میدهند که با عبور از نیمه نخست پاییز، بارشها همچنان در 20 استان کشور صفر مطلق است و فاصله بارشهای پاییزی با میزان بارشهای مدت مشابه سال قبل و متوسط آمار درازمدت بیشتر شده و این اختلاف بهترتیب به منفی 81 درصد و منفی 83 درصد رسیده است.
تمامی این اعداد و ارقام نشان از بحرانی عمیق در نه فقط ایران بلکه در تمام خاورمیانه دارد. بحرانی که میتواند عواقب جدی اجتماعی و سیاسی در پی داشته باشد.
در نوامبر 2023 رَند کورپوریشن، اندیشکده سیاستگذاری جهانی غیرانتفاعی آمریکایی، تحقیق مفصلی انجام داده بود درباره تغییر اقلیم و گرمایش جهانی و احتمال رویداد تنشها و جنگهای منطقهای. عنوان این تحقیق «مسیرهای تغییر اقلیم تا درگیری در فرماندهی مرکزی ایالات متحده» بود. این گزارش˚ در واقع تحلیلیست از رابطه بین تغییر اقلیم و درگیریها و جنگها و نیز چگونگی گسترش این رابطه در منطقه مسئولیت فرماندهی مرکزی ایالات متحده.
این گزارش میگوید اگرچه مخاطرات اقلیمی ممکن است تاثیر مستقیمی بر خشونت داشته باشند، مسیر تبدیل رویدادهای اقلیمی به جنگ فرآیندی چند مرحلهایست که در آن قبل از شروع یک درگیری با شدت بالا، چندین مرحله اولیه حدفاصل بین ابتدا و انتها طی میشود.
تاکنون موارد واضح و آشکاری از جنگ بین حکومتها به دلایل قانعکننده اقلیمی مشاهده نشده است، اما اندیشکده رند میگوید که خریدهای دفاعی طرفین اختلافات بالقوه میتواند نشانهای باشد از احتمال جنگهایی که در آیند به وجود خواهد آمد.
از طرفی هر چه منطقهای بیشتر تحت تاثیر تغییر اقلیم باشد خشکتر و در معرض گرمای شدیدتر و فرونشستهای خطرناکتری خواهد بود؛ علاوه بر این افزایش سطح آب اقیانوسها منجر به زیر آب رفتن مناطق کمارتفاعی خواهد شد از جمله در همین خاورمیانه و در دتای رود نیل و شبهجزیره فاو، که منطقهایست باتلاقی در منتهیالیه جنوب شرقی عراق میان بصره، آبادان و خلیجفارس.
چنین هشدارهایی از چندین سال پیش هم وجود داشته است. نمونهاش: سوریه. در سال 2011 نرخ بیکاری در سوریه به شدت بالا بود و تعداد فقرا درشهرهای سنینشینی چون درعا و حمص در حال افزایش. همزمان که بشار اسد، اصلاحات اقتصادی نادرستی را در کشور پیاده میکرد، یکی از شدیدترین خشکسالیهای تاریخ سوریه در این کشور رخ داد که به نابودی محصولات کشاورزی وافزایش قیمت غذا، مهاجرتهای دستهجمعی به شهرها و بیکاری منجر شد. وقوع این خشکسالی با گرمایش جهانی مرتبط بود که جرقه یکی از بزرگترین اعتراضات قرن بیستویکم و جنگهای پس از آن را روشن و این کشور را تبدیل به ویرانهای کرد. این تنها یک نمونه از تاثیرگذاری رویدادهای شدید اقلیمی و همراهی آن با عواملی چون نارضایتی اقتصادی و سیاسی از حکومتهاست که به مرگ و آوار شدن میلیونها نفر و نابودی شهرها و اقتصادهای بسیار منجر شده است. تاریخ از این موارد بسیار دیده است.
بین سالهای 2018-2022 اعتراضاتی در بصره عراق شکل گرفت که نمونه واضحی از اثر تغییر اقلیم در درگیریهای منطقهای بوده است. این اعتراضات اغلب همزمان با گرمترین دمای تابستان رخ میداد. گرمای شدید و کمبود آب آتش زیر خاکستر را در بصره روشن میکرد، اما در نهایت به جنبشی بزرگتر تبدیل شد که خواستههایی فراتر از موارد مرتبط با عوامل استرسزای آب و هوایی و اقلیمی داشت. در ابتدا، برق ناکافی برای تهویه مطبوع و کمبود آب سالم مناسب برای آشامیدن و کشاورزی به اعتراضات نسبت به خدمات عمومی ضعیف دامن زد. این نارضایتیها در نهایت با اعتراضات گستردهتر حکومتداری مرتبط و به یک جنبش ملی تبدیل شد که در نهایت دولت نخستوزیر عادل عبدالمهدی را سرنگون کرد. حتی پس از تغییر رهبری ملی، اعتراضات در بصره و استانهای اطراف آن ادامه یافت.
در موردی دیگر، در سال 1970 طوفان بوهولا پاکستان شرقی (بنگلادش کنونی) را ویران و با تشدید نارضایتیهای موجود بین شرق و غرب پاکستان در سال بعد به جنگ داخلی منجر شد. این طوفان به یکی از مرگبارترین بلایای طبیعی قرن بیستم تبدیل شد که بیش از 4 میلیون نفر را تحتتاثیر قرار داد و حداقل 250هزار کشته برجای گذاشته است.
بیتفاوتی و بیکفایتی حکومت نظامی برای امدادرسانی، بیگانگی مردم بنگال را از دستگاه دولتی پاکستان مستحکم و به پیروزی قاطع انتخاباتی اتحادیه عوامی پاکستان شرقی در انتخابات کمک کرد. فقط یک ماه بعد، در دسامبر 1970 بحران سیاسی منجر به سرکوب اتحادیه عوامی و ناسیونالیستهای بنگالی توسط حکومت مرکزی نظامی شد و جرقه جنگ داخلی را آغاز کرد که با کشیده شدن به هند بین 1.7 تا 3 میلیون نفر کشته داد و 10 میلیون آواره را به کشور هند فرستاد.
و مثال بعدی سدسازیهای اتیوپی بر سرشاخههای رود نیل است که به عنوان منبع تامین آب مصر، خطر یک جنگ بین مصر و اتیوپی را بالا برده است. نگرانی کشورهای پایین دست این سد با افزایش رویدادهای تغییر اقلیم بیشتر هم میشود. ارزیابیهای نظامی نشان میدهد روابط دفاعی مصر و سودان به عنوان دو کشور آسیبدیده از این سد بیشتر شده و کارشناسان احتمال میدهند هر سه کشور آماده جنگ بزرگی باشند. این درحالیست که خود سودان امروزه در جنگ داخلی خانمانبراندازی گرفتار است و هر جنگ دیگری با کشورهای منطقه فاجعه فعلی را گستردهتر و بدتر خواهد کرد.
از سال 2011 که رنسانس در حال ساخت بوده اتیوپی، سودان و مصر مذاکراتی با همکاری اتحادیه آفریقا، ایالات متحده و بانک جهانی آغاز کردهاند. اما این مذاکرات مکررا متوقف شده و مصر گاه تهدید به اقدام نظامی کرده است. تنشها در سال 2020 که اتیوپی تصمیم گرفت بهطور یکجانبه سد را پر کند، تشدید شد. اتیوپی مخالف نوعی توافقنامه الزامآور قانونی است که سودان و مصر را راضی میکند. مصر میگوید سد رنسانس یک تهدید وجودی است.
در 2021 و دوباره در 2023 عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهور مصر هشداری به اتیوپی فرستاد که همه گزینهها روی میز است و اتیوپی اعلام کرد که «نیروی هوایی در موقعیتی است که از حریم هوایی ما در برابر هر نوع حمله محافظت و دفاع کند.»
مورد سد رنسانس اتیوپی نشان میدهد کشورهایی که به دلیل تغییر اقلیم با تنش آبی مواجه هستند به شدت در معرض جنگ با هم قرار دارند.
چه کنیم اجلاسهای اقلیمی شکست نخورند؟
فرانچسکو گریلو | از موسسه دانشگاه اروپایی در فیزوله و نویسنده کتاب «دموکراسی و رشد در قرن بیست و یکم»
نزدیک به سه دهه پس از اولین کنفرانس اقلیمی سازمان ملل، انتشار گازهای گلخانهای همچنان در حال افزایش است. سیستم جهانی مقابله با تغییرات اقلیمی از هم پاشیده، کند، دست و پا گیر و غیردموکراتیک است.
حتی دونالد ترامپ هم وقتی سازمان ملل را به خاطر تولید «کلمات توخالی و هرگز دنبال کردن آن کلمات» سرزنش میکند شاید کاملا اشتباه نکرده. اگر پیشرفت را از زمان اولین اجلاس اقلیمی سازمان ملل در سال ۱۹۹۵ ارزیابی کنیم، اعداد مربوط به انتشار گازهای گلخانهای تایید میکنند که در تقریبا تمام این سالها فقط حرف زده شده است.
ما نه تنها به طراحی مجدد سیاستهای اقلیمی، بلکه به روشی جدید برای تدوین این سیاستها نیز نیاز فوری داریم. تغییرات اقلیمی حتی میتواند موضوع مناسبی برای آزمایش رویکردی باشد که ممکن است الهامبخش اصلاحات گستردهتر نهادهای چندملیتی باشد.
اول، ما باید به تدریج فرآیند تصمیمگیری را برای حل کمبود کارایی و دموکراسی، از نو طراحی کنیم. تصمیمات امروزه کند و ضعیف هستند زیرا عملا به اتفاق آرا نیاز دارند.
توافق پاریس فقط ۵۵ کشور را که حداقل ۵۵درصد از انتشار گازهای گلخانهای جهان را تولید میکنند، ملزم به لازمالاجرا کردن این توافق کرد. اما دیپلماتها تلاش کردند تا با کلماتی «توخالی» از نارضایتیها جلوگیری کنند.
در عین حال، این فرآیند حتی همه طرفهای واقعا مهم را در برنگرفت: از نظر فنی، کشور کوچک سن مارینو یکی از امضاکنندگان این توافقنامهها است؛ کلانشهر لسآنجلس نیست. سازوکارهای فعلی فرصت بهکار گیری جوانان، بومیان یا کشاورزان را هم از دست میدهند.
یک ایده میتواند استفاده از تمرکز نسبی اقتصاد جهانی باشد. مثلا چین، ایالات متحده و هند تقریبا نیمی از جمعیت جهان بیش از نیمی از تولید ناخالص داخلی و انتشار گازهای گلخانهای و بیشتر سرمایهگذاری خصوصی در هوش مصنوعی را دارند.
اصلاحاتی که فراتر از اجماع عمومی فعلی باشد، ضروری است. برخی از کارشناسان یک سیستم رأیگیری اکثریت مشروط را پیشنهاد کردهاند که در آن تغییرات ممکن است به اکثریت مطلق کشورها یا شاید اکثریت کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه نیاز داشته باشد.
اما ما باید حتی جاهطلبتر از این باشیم: حق رأی باید منعکسکننده اندازه کشورها باشد.
این امر انگیزههایی را برای کشورها ایجاد میکند تا به سمت تجمیع آرای خود حرکت کنند. توافقنامههای منطقهای مبتنی بر تجارت، مانند مرکوسور آمریکای جنوبی، منطقه تجارت آزاد قاره آفریقا یا انجمن کشورهای جنوب شرقی آسیا میتوانند به اتحادهای مرتبط با اقلیم تبدیل شوند.
این یک فرصت عظیم برای رهبری اتحادیه اروپا خواهد بود، که بیش از هر سازمان چندجانبه دیگری در نحوه تجمیع ارادههای ملی، تجربه سخت به دست آورده است. این کشور میتواند با ادغام ۲۷ کرسی خود در یک کرسی، الگویی از خود به جا بگذارد و نشان دهد که چگونه اصلاحات مربوط به مرزهای کربن و سایر ابزارهای جمعی آن میتواند جاهطلبی را به عمل تبدیل کند.
کاهش چشمگیر تعداد احزاب میتواند امکان معرفی اکثریت واجد شرایط بالا را فراهم کند تا از وضعیتی مانند شورای امنیت سازمان ملل متحد که در آن وتوی تنها پنج کشور برای فلج شدن معاهدات کافی است، جلوگیری شود.
این امر فضایی را هم برای نمایندگی مستقیمتر منافع حیاتی باز میکند. اتحاد موجود کشورهای جزیرهای کوچک آسیبپذیر در برابر تغییر اقلیم میتواند رأیی کسب کند که از جمعیت و تولید ناخالص داخلی متوسط آنها بیشتر باشد. گروه C40 متشکل از شهرهای بزرگ میتواند نقشی نهادینه داشته باشد.
سادهسازی تأمین مالی اقلیمی
دوم سادهسازی مجموعه آشفته ابزارهای مالی مرتبط با اقلیم ضروری است. من و همکارانم اخیراً حدود 30 مرکز را مشخص کردهایم که کشورهای در حال توسعه و توسعهیافته را به هم متصل میکنند و برای تامین مالی پروژههای اقلیمی در نظر گرفته شدهاند.
میوان بسیاری از صندوقهای کوچک را در سه تا پنج صندوق بزرگتر ادغام کنیم. به عنوان مثال، فقط آلمان و بریتانیا، ده صندوق اقلیمی دارند که چهار مورد از آنها بر سر یک موضوع متمرکزند. هر یک از ابزارهای حاصل از ادغام به یک هدف کلی اختصاص داده میشود که هر شهروند، سرمایهگذار و مدیر دارایی میتواند بلافاصله آن را درک کند.
میتوان یک صندوق برای سازگاری (از جمله «ضرر و زیان» مشکلساز)؛ یکی برای کاهش (و گذار انرژی)؛ یکی برای تامین مالی تحقیق و توسعه و اشتراکگذاری فناوری؛ و یکی برای تشویق، ارزیابی و افزایش آزمایشها وجود داشته باشد.
قالب کاپ را دوباره اختراع کنید
سوم، ما کاملا باید قالب خود کاپ را تغییر دهیم. هزینه پرواز و اسکان ۱۰۰۰۰۰ نماینده در Cop28 در دبی احتمالا بیشتر از کل مبلغی بود که در همان کاپ برای جبران خسارات مربوط به اقلیم به کشورهای فقیرتر وعده داده شده بود. این نسبت نتایج به هزینه یکی از دلایلی است که میگوید چرا دستور کار اقلیم حمایت مردمی را از دست داده است.
میتوان کاپ را از یک نمایشگاه عظیم که هر سال تغییر مکان میدهد، به پنج مجمع دائمی، هر یک برای هر قاره اصلی، تبدیل کنیم که بر تولید و مدیریت دانش در مورد پنج مشکلی که باید حل کنیم متمرکز باشند.
این مشکلات عبارتند از: سازگاری با اقلیم؛ کاهش اثرات تغییر اقلیم؛ مدیریت مکانهایی که فراتر از مرزهای ملی هستند (اقیانوسها، قطب شمال، قطب جنوب)؛ هوش مصنوعی و اقلیم؛ مهندسی زمین (فناوری راه حل نهایی که نیاز به کنترل قوی جهانی دارد).
توزیع کاپها در سراسر جهان، بحث را متمرکز میکند، مشارکت را آسانتر میکند، هزینهها و انتشار گازهای گلخانهای را کاهش میدهد و میتواند به جای یک روز بزرگ، گفتگویی در تمام طول سال را امکانپذیر کند.
مدیریت فعلی اقلیم کارساز نیست. اما مشکل اقلیم مشکلیست که میتوان در برابر آن یک روش کاملا جدید از مدیریت جهانی را به کار برد؛ طرحی برای پرسش بسیار گستردهترِ چگونگیِ بازآفرینیِ نهادهایی که برای دورانی متفاوت و بسیار پایدارتر طراحی شدهاند.
و اگر بتوانیم نحوهی تصمیمگیری جهان در مورد آب و هوا را اصلاح کنیم، باید یاد بگیریم که نحوه تصمیمگیری آن در مورد هر چیز دیگری را نیز اصلاح کنیم.




