پایه قیمت را باید فوب می‌گرفتیم بنزین باید 5200تومان باشد

محسن جلال‌پور، فعال اقتصادی و نایب‌رییس سابق اتاق بازرگانی، معتقد است قرار دادن نرخی ثابت برای حامل‌های انرژی، پایه اشتباهی بود که در زمان هدفمندی یارانه‌ها گذاشته شد.

این کارشناس اقتصادی در بخشی از گفتگوی مشروح خود درباره اقتصاد سیاسی دولت‌های پس از انقلاب درباره دوران محمود احمدی‌نژاد گفت: در این مقطع، کشوری که ۸۰۰-۷۰۰ میلیارد دلار منابع نفتی در اوج گرانی نفت، که قبل و بعد آن سابقه نداشت نفت به بشکه‌ای ۱۰۰ دلار برسد و ۶۰۰-۷۰۰ میلیارد دلار منابع نفتی ما پایانش اتفاقی که می‌افتد این بود که گرفتار فضای بسته رشد منفی تورم ۴۰ درصدی و مشکلات متنابهی شدیم که عملاً در سال ۹۰، ۹۱ و ۹۲ کشور را فرا گرفته بود و اصلاً نمی‌شود این را انکار کرد و این‌ها برمی‌گردد به اینکه ما همان ابتدای کار سیاست این را داشتیم که دولت‌ها آمدند مقطعی عمل کردند بعضی‌ دولت‌ها نفوذ، توفق بیشتر بر اقتصاد و گرفتاری‌های بیشتر و بعضی دولت‌ها کمتر و حال این دولت نهم و دهم با نگاهی که به سیاست و اقتصاد و تصمیمات اقتصادی و علاقه به توسعه و بزرگ‌تر کردن دولت داشت و هم به دلیل نبود سیاست‌های علمی و کارشناسی و سیاست‌ درازمدت گرفتار فضایی شدیم که در پایان سال ۹۲-۹۱ تورم ۴۰ درصدی و در سال ۹۰ و ۹۱ افزایش ۳ برابری نرخ ارز و گرفتاری‌های متعددی که در فضای اقتصادی و کسب و کار کشور به وجود آمد و نهایتاً به دولت یازدهم می‌رسیم.

وی افزود: پایه غلطی که گفتم سال ۵۳ گذاشته شد و انقلاب به دلیل شتابی که در پیروزی گرفت و بعد هم در دوران جنگ و دوران سازندگی و اصلاحات همین طور تا بعد از اصلاحات آن پایه بر همان منوال رفت، تنها دوره‌ای که یک حرکتی که  این پایه را اصلاح کند، در دولت نهم بود؛ اما به دلیل اشتباه و غلط اجرا کردن این مسیر و رفتن به سمت و سوی نادرست اجرایی کردن این جریان ما دوباره گرفتاری جدیدی پیدا کردیم.

این فعال اقتصادی ادامه داد: همان زمانی که دولت بحث یارانه‌ها را مطرح می‌کرد من رئیس اتاق کرمان بودم سال ۸۴ و ۸۵ بود و آن زمان مصاحبه کردم و گفتم اگر ما پایه هدفمندی یارانه‌ها را بر اساس یک پایه ثابت به یک رقم ثابت مشخص کنیم به سرعت این را از دست خواهیم داد و این مزیت، تبدیل به یک بحران برای ما می‌شود و دلیل داشتم و می‌گفتم امروز ما داریم روی انرژی یک یارانه مستتر را می‌دهیم، دولت با شجاعت و شهامت آمده می‌گوید من می‌خواهم بنزین ۱۰۰ تومان را که همه‌اش در آن یارانه است تبدیل کنم به قیمت واقعی خودش، حالا یادم نیست آن اوایل چند را به چند می‌خواستند تبدیل کنند.

وی افزود: اگر این‌ را ما در نظر بگیریم که این بنزین و انرژی یک قیمت جهانی دارد که باید این قیمت جهانی در قیمت ارز که آن هم باز یک قیمت در داخل کشور دارد و متغیر است ضرب شود و تکلیفش معلوم شود و بیاییم یک پایه ثابت بگذاریم بگوییم امروز قیمت هر لیتر بنزین این قدر است و فکر می‌کنم ۱۰۰ تومن را به ۴۰۰ تومان تبدیل کنند و این ۳۰۰ تومان به صورت یارانه مستقیم بدهند زمانی طول نخواهد کشید که این ۳۰۰ تومان در فضای تورمی که همین جریان به وجود می‌آورد گم خواهد شد.

نایب‌رییس سابق اتاق بازرگانی گفت: پیشنهاد آن زمان کسانی که علاقه‌ای به هدفمندی و باور به هدفمندی و اصلاً راه‌حل درست قضیه را به هدفمند کردن یارانه‌ها می‌دانستند این بود که پایه قیمت انرژی را باید پایه فوب بندرعباس گرفت. پایه این قیمت را قیمت مبنا بگذارید بعد قیمت ارز را هم محاسبه کنید آن زمان هر دلار ۸۰۰ تومان بود، فکر کنید در آن زمان که آمدند قیمت هدفمندی یارانه‌ها را تعیین کردند بنزین ۱۰۰ تومان را ۴۰۰ تومان رساندند و به هر نفر ایرانی ۴۲ هزار تومان اعلام کردند یارانه می‌دهند یعنی از مابه‌التفاوت پول بنزین و به همین نسبت گازوئیل و گاز و بقیه اقلام  انرژی را که گران کردند ۴۲ هزار تومان هم دادند.

وی افزود: یکسال نگذشته بود که در قیمت‌های جهانی انرژی تغییر جدی به وجود آمد یعنی بشکه 50 دلار نفت شد بشکه‌ای ۱۰۰ دلار حتی تا ۱۱۰ دلار، ما اگر سال گذشته با بشکه‌ای ۵۰ دلار محاسبه می‌کردیم و قرار بود ۱۰۰ تومان به ۴۰۰ تومان افزایش یابد آیا با بشکه‌ای ۱۰۰ دلار هم باید همان ۴۰۰ تومان باشد؟ یعنی عملاً افزایش قیمت انرژی در عرصه بین‌الملل در هدفمندی یارانه‌ها دیده نشد و یک قیمت ثابت در نظر گرفتیم.

جلال‌پور ادامه داد: کمی جلوتر که بیاییم می‌بینیم آن ۴۲ هزار تومان تورمی در جامعه ایجاد کرد و درواقع  پول مستقیمی دست مردم آمد و عملاً مردم با قدرت خریدی که یافتند قیمت‌ها بالا رفت و باعث شد ما تورم ۲۵-۲۰ درصدی داشته باشیم حالا باز با این تورم همان قیمت بنزین و گازوییل همان قیمت ثابت باشد؟ خیلی نپایید که هم دلار بالا رفت و هم قیمت انرژی بالا رفت و عملاً مابه‌التفاوت ۳۰۰ تومان در بین این افزایش قیمت انرژی و قیمت ارز گم شد؛ ولی ما ۴۲ هزار تومان را به مردم مجبور بودیم بدهیم. یعنی علاوه بر اینکه یارانه را برگرداندیم روی انرژی و همان مبلغی که قبل از بنزین ۱۰۰ به ۴۰۰ روی انرژی می‌دادیم با افزایش قیمت ارز و انرژی باز این برگشت‌ روی انرژی ایندفعه  ۴۲ هزار تومان هم به مردم باید می‌دادیم؛ درحالیکه ما باید آن روز وقتی می‌خواستیم هدفمندی یارانه‌ها را اجرا کنیم می‌گفتیم قیمت جهانی انرژی و ارز را می‌گیریم محاسبه می‌کنیم هرچه این محاسبه شد به خاطر اینکه مردم روی ثروت خود نشستند و منابع نفتی دارند ما ۴۰ درصد این را از مردم می‌گیریم کما اینکه  آن روز هم قیمت محاسبه شده برای یک لیتر بنزین ۱۰۰۰ تومان بود و دولت گفت ما فعلاً ۴۰۰ تومان می‌گیریم تا قبل از این ۱۰۰ تومان می‌گرفتیم ولی الان ۴۰۰ تومان می‌گیریم یعنی ۴۰ درصد قیمت جهانی را از مردم به خاطر یک لیتر بنزین می‌گیریم و ۶۰ درصد به مردم هدیه می‌کنیم چون منابع خودشان است. درواقع قیمت باشد به گونه ای باشد که از منابعشان استفاده کنند.

وی ادامه داد: من در کل با این سیاست موافق نیستم اما فرض کنید سیاست هم درست بود حالا هر لیتر بنزینی که آن زمان یک دلار بود و عملاً با دلار ۹۰۰-۸۰۰ تومان یک ممیز دو دهم دلار بود میشد ۱۰۰۰ تومان به فاصله یک سال بعد هر لیتر بنزین با همان دلار ۲۵۰۰ تومان می‌شد  از این رو، از ۲۵۰۰ تومان تا ۴۰۰ تومان خیلی بیشتر ما یارانه داشتیم می‌دادیم. درحالیکه ۴۲ هزار تومان را هم ایندفعه به مردم می‌دادیم.

نایب‌رییس سابق اتاق بازرگانی تصریح کرد: حرف این بود که ما می‌گفتیم ۴۰ درصد قیمت باید وقتی قیمت هر لیتر بنزین در دنیا ۲۵۰۰ تومان می‌شد به نام محاسبه قیمت انرژی و ارز در کشور، باز ما ۴۰ درصد را از مردم می‌گرفتیم درحالیکه در خارج صبح به صبح ساعت به ساعت حتی نیم ساعت به نیم ساعت قیمت گازوئیل و بنزین و همه محصولات انرژی روی تابلو عوض می‌شود و لحظه‌ای تغییر می‌کند، ثابت نیست و قیمت بر اساس قیمت جهانی است. ما آمدیم قیمت را ثابت کردیم و تورم ایجاد کردیم هم قیمت ارز بالا رفت و هم قیمت انرژی در دنیا بالا رفت و به جای ۴۰ درصد اگر روز اول ما ۱۰ درصد می‌گرفتیم از ۱۰۰۰ تومان به یک سال نرسید به جای ۱۰ درصد به ۴۰ درصد شدیم ۱۰ درصد به ۲۰ درصد و بنزین ۲۵۰۰ تومان شد و ما ۴۰۰ تومان می‌دهیم که حدود ۱۵ درصد می‌شود و به دو سال نرسید که دلار گران‌تر شد و وقتی دولت احمدی‌نژاد داشت کشور را تحویل می‌داد دلار ۳۵۰۰ تومان بود و هر لیتر بنزین در دنیا تقریبا بر اساس آن دلار ۵ هزار تومان می‌شد و ۵ هزار تومان را از مردم آخر دولت احمدی‌نژاد حدود ۱۰۰۰ تومان می‌گرفتیم یعنی باز ۲۰ درصد و آن ۴۰ درصد را هیچ وقت رعایت نکردیم.

وی افزود: درحالیکه روز اول می‌گفتیم در هدفمندی یارانه‌ها از روز اول می‌گفتیم قیمت انرژی‌مان مثل دنیا باشد و بر اساس قیمت فوب بندرعباس که هر بشکه نفت را آنجا قیمت‌گذاری می‌کنند بعلاوه قیمت ارز محاسبه می‌کنیم ولی مردم ایران چون صاحب ثروت هستید و زیر پایتان نفت است از شما ۴۰ درصد می‌گیریم و ۶۰ درصد را نمی‌گیریم  اگر می‌خواستیم ۴۰ درصد بگیریم امروز حداقل هر لیتر بنزین در دنیا حدوداً ۱.۲ یورو است که حدود ۱۳ هزار تومان است و ما اگر می‌خواستیم ۴۰ درصد بگیریم امروز لیتری ۵۲۰۰ باید می‌گرفتیم. اما ما هنوز لیتر ۱۰۰۰ تومان می‌گیریم.

نایب‌رییس سابق اتاق بازرگانی تصریح کرد: پس هدفمندی عملاً به صورت درست اجرا نشده و ما نسبت به قیمت امروز بنزین در دنیا همان ۱۰ درصدی می‌گیریم که زمانی که بنزین هزار تومان در دنیا بود و ما ۱۰۰ تومان می‌دادیم و تنها تفاوت هم این بوده که ۴۲ هزار تومان یارانه می‌دهیم. درحالیکه ما باید هر سال بر اساس قیمت انرژی و قیمت ارز بالا می‌بردیم و یارانه مردم را هم بیشتر می‌کردیم و مابه‌التفاوت را بالا می‌بردیم.

وی افزود: کسی که امروز در بالای تهران زندگی می‌کند و کسی که در مرکز و جنوب تهران زندگی می‌کند کسی که در کرمان زندگی می‌کند و کسی که در بشاگرد کرمان زندگی می‌کند اینها آیا از انرژی یک استفاده می‌کنند؟ آن‌که در بالاترین نقطه تهران است حتماً ۲ یا ۳ اتومبیل دارد، خانه ۶۰۰ متری دارد، شوفاژ و آبسرد و استخر و جکوزی دارد و از انرژی چند برابر آن‌که در مرکز تهران که حداکثر یک اتومبیل دارد و یا دراو که  در جنوب تهران که حداکثر یک موتورسیکلت در یک خانه کوچک دارد آن‌ کسی که در بشاگرد زندگی می‌کند که نه نفت و  نه بنزین و نه موتورسیکلت دارد فقط یک زندگی عشایری دارد آیا اینها از یارانه به یک نسبت استفاده می‌کنند؟

جلال‌پور ادامه داد: امروز وقتی ما بنزین لیتر ۵۲۰۰ تومانی را که با ۴۰ درصد قیمت می‌خواهیم به مردم بدهیم نمی‌گوییم قیمت واقعی که با قیمت واقعی باید ۱۳ یا ۱۴ تومان بگیریم این قیمت را به آن شمال شهری می‌دهیم و روزانه ۲۰، ۳۰، ۵۰ لیتر برای اتومبیل، قایق تفریحی و استخر و گرمایش و سرمایشس استفاده می‌کند آیا از حق آن بشاگردی نیست که در جنوب کرمان نشسته و حتی یک لیتر هم مصرف نمی‌کند؟ بعد به او ۴۲ هزار تومان می‌دهیم به این هم ۴۲ هزار تومان، پس این یک ناعدالتی در توزیع یارانه‌هاست درحالیکه ما می‌خواستیم هدفمند کنیم.

وی تصریح کرد: راهش این بود که ما بنزین و انرژی را به قیمت واقعی می‌کردیم بعد بر اساس دهک‌های جامعه می‌گفتیم آنها که دهک پایین هستند کمتر ثروت اندوخته‌اند و از منابع کشور استفاده کردند این مبلغ را به آنها می‌دهیم و آنها که منابع بیشتر استفاده می‌کنند کمتر به آنها می‌دهیم.

جلال‌پور گفت: الان هم اگر از من بپرسید بعد از ۴۰ سال تجربه من به این حرف برمی‌گردم که راه ما این است که مردم را آگاه کنیم، مردم در جریان واقعیات نیستند و فکر می‌کنند این ۴۲ هزار تومان پول زور است و به قول یکی وزرا با جنگ اعصاب و ناراحتی می‌دهد درحالیکه اگر درست برای مردم توجیه شود همه آمادگی دارند به همه به یک اندازه بدهند همه قیمت واقعی انرژی را بگیرند و پول انرژی را که من برآورد کردم یارانه‌ای که روی انرژی داده میشود ده‌ها برابر ۴۲ هزار تومانی است که در سال می‌دهند و این را بر اساس دهک‌های مختلف و نیاز مردم و فقر مردم و نیاز توسعه‌ای کشور ارائه دهند آن موقع تفاوتی که ایجاد می‌شود این است که ما دیگر به مصرف یارانه نمی‌دهیم.

وی افزود: الان ما داریم به مصرف یارانه می‌دهیم و می‌گوییم هرکس بنزین بیشتر استفاده کرد بیشتر یارانه می‌گیرد و وقتی قیمت واقعی کنیم هرکس کمترمصرف کرد بیشتر یارانه می‌گیرد نه هرکس بیشتر استفاده کرد آن زمان بحث مصرف‌گرایی کم می‌شود و مثلاً چراغ‌های اضافه خاموش می‌شود، چون قیمت‌ها واقعی می‌شود ما در کشور امروز یارانه اضافه به مصرف می‌دهیم کی می‌توانیم برعکس کنیم وقتی قیمت‌ها واقعی شود و هر کسی کمتر مصرف کرد پول بیشتری دارد این عادلانه و منصفانه است. ما الان هر کس بیشتر مصرف می‌کند بیشتر یارانه می‌دهیم.

نایب‌رییس سابق اتاق بازرگانی تصریح کرد: مسیر درست این است که به سمت ریل تولید برویم، ریل تولید، ریل مولد و ریلی که در کشور ایجاد فضای مناسب اشتغال کند، رانت در آن نباشد و با دلار ۴۲۰۰ تومان عده‌ای ماشین لاکچری بیاورند و میلیارد‌ها پول این مردم در جیب عده‌ای برود.مردم با بازوی خود، فکر خود و ایده و توان خود کار می‌کنند و ریلی که قبل از نفت ایرانی‌ها داشتند که کار می‌کردند و زندگی و کشور را اداره می‌کردند اما بعد از نفت بسیاری نشسته‌اند که یارانه بگیرند یا کجا می‌توانند منفعت بیشتری داشته باشند ما مسیر زندگی مردم را از تولید به توزیع و مصرف آورده‌ایم و این باید این را عوض کرد. حال در این مسیر طولانی به امروز رسیدیم و بعد از ۴۰ سالگی باید متوجه باشیم که اقتصاد ما یک ظرفیت است.

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن