بازی روس ها در زمین تحریم های ایران

سعید ساویز | کارشناس حوزه انرژی

نفت و سودای آن همواره خاطرات تلخ و شیرینی را برای روس‌ها به دنبال داشته است‌. شوروی سابق با نفت، مردم خود را از گرسنگی و قحطی رهانید و کاهش قیمت همین نفت در سال 1985 در کنار هزینه‌های کمرشکن جنگ فرسایشی افغانستان چنان عرصه را بر اقتصاد کمونیستی شوروی تنگ کرد که پایه‌های اقتصاد موریانه خورده آن دوام نیاورد و در 1991 از هم پاشید و از آن پس دوران روسیه جدید آغاز شد‌.

روسیه متولد شده از خاکستر کمونیسم اما راه تکیه به نفت و گاز را ادامه داد و با خصوصی‌سازی ناموفق و واگذاری ابر وزارتخانه‌ها به خصولتی‌ها چند صباحی زیر هدایت یلتسین روزگار گذرانید تا اینکه بحران مالی آسیا و کاهش درآمدهای نفتی این بار در کنار هزینه پنج میلیارد و 500 میلیون دلاری جنگ در چچن در سال 1998 روس‌ها را وادار به پوست‌اندازی کرد‌ و سرانجام بحران روبل کاخ آرزوهای پیرمرد کهنه‌کار را فرو ریخت‌.

ولادیمیر پوتین، عنوان‌دار المپیک، افسر عالی رتبه امنیتی و مرد آهنین روس‌ها زمام امور را از یلتسین تحویل گرفت و توانست با گسترش اقتصاد و صنعت روسیه به بیرون از مرزها و استفاده از شرایط سیاسی خاص به وجود آمده برای عراق و سود جستن از طرح نفت در برابر غذا، بین سال‌های 1999 تا 2008 رشد اقتصادی روسیه را به بالای 7 درصد برساند‌. شرایط رو به رشد اقتصاد روسیه اما دیری نپایید که با کاهش قیمت نفت به سراشیبی نزول فرو غلتید‌.

اگرچه پوتین هنوز به همه آرزوهای بلندپروازانه خود نرسیده است، اما به نظر می‌رسد پاشنه آشیل اقتصاد وابسته به نفت و غرق در فساد به زودی پوتین را نیز گرفتار کند‌. پیش‌بینی‌های بانک جهانی حاکی از آن است که اگر قیمت نفت به زیر 40 دلار سقوط کند، با توجه به هزینه‌های سنگین الحاق کریمه به روسیه و همچنین کاهش شدید درآمد روسیه از درآمدهای نفتی، اقتصاد روسیه بیش از سه بار کوچک خواهد شد و رشد اقتصادی تا یک درصد کاهش خواهد یافت و این می‌تواند به معنی پایان رویاهای پوتین باشد‌.

در چنین شرایطی انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رییس‌جمهور ایالات متحده و تمرکز سیاست‌های آمریکا در راستای افزایش قیمت نفت و البته افزایش سهم غیر اوپک با حذف ایران از بازار، فرصتی را برای پوتین به وجود آورده که روزنه‌ای برای بقا بیابد‌.

روسیه که از متحدان سیاسی ایران به شمار می‌رود به سادگی با سیاست تحریم نفتی ایران کنار آمده و برنامه‌های افزایش تولید از 10 میلیون بشکه به 11 میلیون بشکه را در دستور کار قرار داد؛ این اقدام روسیه در واقع به نوعی خیانت به اقتصاد ایران و استفاده از فرصت به دست آمده به حساب می‌آید.

به نظر می‌رسد روس‌ها روی موفقیت تحریم‌های آمریکا و کاهش فروش نفت و درآمد‌های ایران حساب ویژه‌ای باز کرده‌اند و به انتظار روزی نشسته‌اند که ناتوانی در تامین کالا ایران را مجبور به مبادله نفت در برابر کالا و سپردن اختیار فروش نفت و گاز به روسیه کند‌. پیشنهاد انتقال گاز ایران به پاکستان و هند از طریق خط لوله روسی و زمزمه‌های انتقال نفت ایران به پالایشگاه‌های روسیه از جمله زمزمه‌هایی است که روی این فرضیه صحه می‌گذارد‌.

اما روس‌ها در داخل نیز دارای متحدانی هستند که با وجود زاویه آشکار وزارت نفت ایران با روس‌ها، از طریق رسانه‌های در اختیار خود به شدت بر طبل نزدیکی به روس‌ها می‌کوبند‌. اتفاقا این گروه همان منتقدان ارتباط با اروپا هستند و رسانه‌هایشان رسانه‌هایی هستند که مدت‌ها لاف تکیه بر توان داخلی و بی‌نیازی از بیگانه را می‌زدند‌. اگر شرایط ایران به گونه‌ای پیش رود که به صورت نفت در برابر کالا، نفت و گاز خود را به روسیه بسپارد بیراه نیست تا ایران را مستعمره مدرن اقتصادی روسیه بدانیم، شرایط بیان شده بهترین راه فرار برای پوتین از شکست اقتصادی خواهد بود‌. به خاطر آوریم که در زمان امضای قراردادهای جدید مخالفان تا چه حد با این استدلال که منافع کشور در خطر است، با امضای قراردادها مخالفت کردند اما هیچ بعید نیست که امروز با استدلال ضرورت و نبود گزینه‌ای جایگزین قراردادهایی در شکل و شمایل ترکمانچای به سادگی به وزارت نفت و دولت تحمیل شود‌.

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن