تعیین الکتروفاسیس 6‌های مخزنA در یکی از میادین نفتی ایران با استفاده از روش MRGC

برای دست‌یابی به حداکثر برداشت از یک مخزن، تلفیق داده‌های زمین‌شناسی و پتروفیزیکی امری ضروری است. به دلیل در دسترس نبودن مغزه برای تمام چاه‌های یک میدان، امروزه مطالعه داده‌های زیر سطحی مانند نمودارهای الکتریکی و شناسایی رخساره‌های الکتریکی و تلفیق این داده‌ها با داده‌های زمین‌شناسی به یکی از کاربردی‌ترین مطالعات یک مخزن تبدیل شده است. روش‌های مختلفی برای تعیین الکتروفاسیس‌های یک سازند وجود دارد که عبارت است از: خوشه‌سازی چند متغیره MRGC ، خوشه‌سازی پویا SOM ، خوشه‌سازی سلسله مراتبی AHC و خوشه‌سازی دینامیک DC. دراین مطالعه ازلاگ‌های DT GR ،NPHI ،RHOB  برای تعیین رخساره‌های الکتریکی و روش خوشه‌بندی چند متغیره MRGC به عنوان یکی از موثرترین روش‌ها استفاده شده است. در این مطالعه با استفاده از روش MRGC  از ماژول  Facimage نرم‌افزار Geolog  و اطلاعات نمودارهای پتروفیزیکی، تعداد 5 رخساره الکتریکی برای سازند A در میدان نفتی مورد مطالعه تعیین شده است. مقایسه نتایج لیتولوژی، حجم شیل، تخلخل و اشباع آب با رخساره‌های تعیین شده توسط روش MRGC، تطابق قابل قبولی را بین رخساره‌های الکتریکی و مرزهای لیتولوژیکی تعریفی نشان داده و تقسیم‌بندی جدیدی از سازند را ارائه می‌دهد. این تقسیم‌بندی جنبه مخزنی داشته و تغییر خواص پتروفیزیکی در هر رخساره منحصر به فرد بوده و تغییر این شاخص‌ها در رخساره‌های جدا از هم مشخص است[1].  این مدل‌سازی پس از ساخت و بررسی در چاه کلیدی، در کلیه چاه‌ها به صورت همزمان و یکسان اعمال شد و با توجه به کم عمق شدن حوضه رسوبی، از شمال به جنوب مخزن تغییرهای رخساره‌ای به وضوح قابل مشاهده است. از نقاط قوت در مطالعه ElectroFacies میدان مورد مطالعه، تطابق قابل قبول بین رخساره‌های الکتریکی به دست آمده و مرزهای لیتولوژیکی است.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن