مدولاسیون کدبندی برای شبکه های فیبر نوری

برای بهکارگیری منبعهای موجود در یک شبکه نوری به طور کارا، معاوضه بین کارایی طیفی، پیچیدگی سخت افزار DSP و مسافت شفاف نیاز به بهینه کردن برای لینک های متفاوت در شبکه دارد. کدگذاری مشترک و طرحهای مدولاسیون، آزادی بیشتری را برای بهکارگیری چهار بعد موجود در این کانالها نسبت به تکنیک های مدولاسیون و FEC مستقل مرسوم پیشنهاد میدهند. چنانچه بحث شد؛ یک طرح CM میتواند روی لینکی با مسافت شفافیت بزرگتر نسبت به طرحهای متداول اما با پیچیدگی مشابه (یا حتی پایین تر) برای محدوده وسیعی از کاراییهای طیفی عمل کند. در میان طرحهای CM بحث شده برای کانالهای AWGN، یعنی طرحهای MLCM، BICM، TCM، غیردوتایی و غیردوتایی قطبی، MLCM برای ارتباطات فیبر نوری بدلیل تعداد زیاد کدهای مولفه آن جذاب میباشد. گلوگاه اصلی طرحهای غیردوتایی، پیچیدگی کدگشایی میباشد و آن را یک راه حل غیرواقع گرایانه برای پیکرهای بزرگ میسازد. یک معاوضه بهتر بین پیچیدگی DSP و مسافت شفاف طرحهای CM چهاربعدی آنها را نسبت به طرحهای دوبعدی برتر میسازد. سرانجام یک طرح CM چهاربعدی انعطاف پذیری بیشتری را نسبت به طرحهای CM یک بعدی و دوبعدی ارائه میدهد که ترکیب آن را با تکنیک های شکل دهی سیگنال و همچنین روشهای تطبیق نرخ بدون هیچ نیازی به کدهای مولفه چندگانه آسان میسازد.



