از اقتصاد نفتی تا اقتصاد بنزینی

علیرضا سلطانی | کارشناس اقتصاد انرژی

اقتصاد بنزینی، جدیدترین اصطلاحی است که می‌توان برای بیان واقعیت‌ها و به ‌عبارت دقیق‌تر مخاطرات و چالش‌های اقتصاد ایران به کار برد. این اصطلاح به معنای چسبندگی تحولات و روندهای اقتصادی کشور به متغیری به نام بنزین است.

در واقع این متغیر است که تعیین‌کننده اصلی خط‌و‌نشان و مسیر اصلی اقتصاد بوده و به‌ عبارتی معیار و شاخص اصلی برای سیاست‌گذاری‌ها و اقدامات در سطوح کلان اقتصادی است. مقوله‌ای که بیش از آنکه بر منطق و علم اقتصاد، الزامات و چارچوب‌های توسعه‌ای و مدیریت کارآمد و بهینه اقتصادی متکی باشد، بر مجموعه‌ای از متغیرها و انتظارات پوپولیستی و به بیان بهتر سیاسی مبتنی است.

نگارنده از زمانی که به یاد دارد (اواسط دهه 60) مسئله بنزین (قیمت و نحوه عرضه) دغدغه‌ای بزرگ برای دولت و مردم بود که هر سال و در 30 سال گذشته به شیوه‌های مختلف در انتظارات عمومی و سیاست‌گذاری‌های کلان و البته متنوع و متضاد دولتی خودنمایی کرده است؛ زمانی عرضه کوپنی بنزین، زمانی دیگر عرضه آزاد توام با افزایش تدریجی قیمت، زمانی تثبیت قیمت با هدف پوپولیستی طرح تنفس، زمانی هم سهمیه‌بندی همراه با عرضه چندنرخی و نهایت زمانی عرضه بنزین به قیمت نیمه یارانه‌ای در قالب طرح هدفمندی یارانه‌ها. هدف غایب در همه این طرح‌ها و آزمون و خطاها، ساماندهی نظام اقتصادی و تجاری بنزین در ایران بوده است.

طرح‌هایی که با هزینه کلان و بالا اجرا شده و دستاوردی جز نارضایتی پایدار در حوزه مصرف و افزایش هزینه‌های تولید و عرضه بنزین در کشور با توجه به روند تصاعدی افزایش مصرف، قاچاق گسترده به خارج از کشور و در کل تداوم و تشدید آسیب‌پذیری اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور نداشته است. نباید فراموش کرد در سال‌های نه‌چندان دور، بنزین به متغیری فعال در برنامه تحریمی آمریکا علیه کشور قرار داشت و اگر نبود تلاش دست‌اندارکاران صنعت نفت در سال‌های اخیر برای راه‌اندازی طرح‌های پالایشگاهی، بنزین همچنان نقش فعالی در تحریم‌های جدید آمریکا داشت.

البته این شرایط نمی‌تواند پایدار باشد و چه‌بسا در آینده‌ای نزدیک و در نتیجه تداوم شرایط کنونی نظام عرضه و قیمت‌گذاری و همچنین اصلاح‌نشدن نظام مصرف در حوزه تولید و عرضه خودروهای استاندارد، بنزین بار دیگر به پاشنه‌آشیل اقتصاد ایران تبدیل شود. باز نباید فراموش کرد در نتیجه تحریم‌های دور قبل، دست‌اندرکاران تامین بنزین در کشور علاوه‌ بر سهمیه‌بندی و عرضه چندنرخی، مجبور به فعال‌کردن مجتمع‌های پتروشیمی برای تولید بنزین آن هم بنزین غیراستاندارد که تبعات سنگینی به‌ لحاظ زیست‌محیطی و سلامت شهروندان داشت، شدند.

علت‌یابی بروز چنین شرایطی برای اقتصاد ایران کار چندان سختی نیست. شاید برای مردم این سوال مطرح باشد که برای ایران که دارنده بزرگ‌ترین ذخایر مجموع نفت و گاز دنیاست و قدمت صنعت نفت آن به بیش از 110 سال می‌رسد، چرا تامین و عرضه بنزین و قیمت آن، معضلی دیرینه در اقتصاد است؟ چرا این مسئله هر‌ساله مسئله‌ای جدی در روابط دولت و مردم است و از اهمیت و حساسیت اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی آن در طول دهه‌های اخیر کاسته نشده است.

اصولا چرا نمی‌توان مانند بیشتر کشورهای دنیا، نظامی منطقی، پایدار، اقتصادی و سودآور برای همه جامعه در حوزه سوخت و به ‌طور خاص بنزین ایجاد و اجرا کرد؟ در پاسخ به این سوالات باید این نکته را یادآور شد که به دلیل اهمیت مسئله حمل‌ونقل در عصر کنونی و وابستگی بسیاری از فرایندهای اقتصادی و اجتماعی، مسئله سوخت و قیمت آن در همه کشورها و حتی کشورهای توسعه‌یافته امری حساس و مهم است.

حساسیت شدید دولت ترامپ به قیمت بنزین در آمریکا و تاثیر آن بر نتیجه انتخابات اخیر و همچنین جنبش معروف به جلیقه‌زردها در فرانسه، نمادی از این اهمیت است؛ اما سازوکارهای اقتصادی نهادینه‌شده در کشورهای مزبور، بروز مشکل را موقت و حل آن را آسان و کم‌هزینه کرده است. در مقابل در کشورهایی مانند ایران، موضوع بنزین به مسئله و چالشی دائمی و مزمن تبدیل شده و با انباشته‌شدن مشکلات، حل مسئله سخت‌تر، پیچیده‌تر و پرهزینه‌تر شده است. همه این شرایط ریشه در اقتصاد نفتی دارد؛ اقتصادی که به‌شدت سیاسی، آسیب‌پذیر، ضدتوسعه، ناکارآمد و مغایر عدالت اجتماعی است.

اقتصاد بنزینی، فرزند اقتصاد نفتی است و بین آنها جدایی نیست. در شرایط تحریمی امروز که بار دیگر مسئله بنزین و قیمت و نحوه عرضه آن بار دیگر برجسته شده است، نمی‌توان از ضرورت کاربست سازوکارهای بنیادی برای حل همیشگی مسئله بنزین در ایران سخن گفت. این‌بار نیز باید در فکر و تدارک راهکارهای موقت و تسکینی برای بنزین جهت عبور کم‌هزینه بود که آن هم احتمالا عرضه دونرخی همراه با سهمیه‌بندی در آینده خواهد بود.

منطق و تجربه حکم می‌کند حل معضلاتی از این دست باید در شرایط عادی و مطلوب اقتصادی و با ترکیبی از راه‌حل‌های قیمتی، اجرای سازوکارهای کاهش مصرف در بخش‌های صنعتی، حمل‌ونقل و گسترش حمل‌ونقل عمومی سازگار با محیط زیست و جایگزینی بنزین با حامل‌های دیگر امکان‌پذیر است. قبل از همه اینها باید دید می‌توان در یک اقتصاد نفتی این طرح‌ها را به اجرا گذاشت یا خیر؟ منبع:روزنامه شرق

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن