دریاچه ارومیه چرا خشک شد
محمد فاضلی | عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی
پاسخ به این سوال که دریاچه ارومیه چگونه خشک شد، بر راهکارهای ممانعت از خشک شدن کامل دریاچه و تطبیق دادن آن با شرایط جدید و تا حد ممکن احیای آن اثر تعیینکننده دارد.
تچهار محقق در مقالهای با عنوان «سهم عوامل اقلیمی و انسانی در خشک شدن دومین دریاچه شور جهان در قرن بیستم» که در «مجله هیدرولوژی» (Journal of Hydrology. 560. 2018. 342-353) منتشر شده، با مرور گسترده مطالعات درباره خشک شدن دریاچه ارومیه، و انجام مطالعات جدید، به این سوال پاسخ گفتهاند. اهم مندرجات این مقاله به شرح زیر است.
اول، اهداف مقاله چهار چیز است: بررسی تغییرات شرایط اقلیمی و تاثیر آنها بر دریاچه؛ نقشهبرداری تغییرات در الگوهای کاربری زمین به علت توسعه کشاورزی در حوضه آبریز دریاچه؛ ارزیابی تغییرات در ذخیره آبی زمین در حوضه و تاثیر آن بر کاهش آب دریاچه؛ ارزیابی میزان افزایش در نیازهای آبیاری در حوضه و تاثیر آن بر ورود آب به دریاچه.
دوم، میانگین بلندمت بارش در منطقه از سال 1973 (1351) تا 2011 (1390) برابر 352 میلیمتر در سال بوده است. حداکثر بارندگی در سالهای 1993 و 1994 معادل 612 میلیمتر بوده است.
سوم، بیش از 36 سد بر روی رودخانههای حوضه آبریز ساخته شده تا آب را برای مصارف کشاورزی و سایر مصارف ذخیره و از مسیر ورود به دریاچه منحرف کنند.
چهارم، دادههای کاربری اراضی که بر اساس اطلاعات ماهوارهای مختلف در فاصله سالهای 1987 (1366) تا 2016 (1395) به دست آمده نشان میدهد نواحی شهری در مدت حدود 30 سال معادل 180 درصد و اراضی کشاورزی 98 درصد افزایش یافته است. نیاز خالص آبیاری در فاصله سالهای 1980 تا 2010 (سالهای 1359 تا 1389) 3 برابر شده است.
پنجم، میزان بارندگی و سطح آب دریاچه تا سال 1995 (1374) با هم همبستگی دارند (به اندازه 0.15) اما از سال 1374 به بعد، این همبستگی کاهش مییابد. «این نشان میدهد عوامل تعیینکننده دیگری بر سطح آب دریاچه اثر دارند که میتواند ناشی از تاثیر نفوذ انسان بر هیدرولوژی حوضه آبریز دریاچه باشد.» (ص. 349)
ششم، شبیهسازی میزان آب ورودی به دریاچه بعد از سال 1995 در دو حالت با کمک مدلهای هیدرولوژیک (حالت اول، طبیعی و بدون وجود فعالیت انسانی؛ و حالت دوم، ورودی با وجود فعالیت انسانی) نشان میدهد که 86 درصد از تغییرات میزان آب دریاچه، ناشی از فعالیت انسانی است؛ و این تفاوت معادل 28 میلیارد متر مکعب آب است. (ص. 350)
هفتم، کاهش شدید حجم آب دریاچه ارومیه در فاصله 1995 تا 2010 ناشی از شتاب گرفتن فعالیتهای مدیریت آب در حوضه است. سه برابر شدن نیاز آبیاری به دلیل 98 درصد افزایش در سطح زیر کشت، اصلیترین عامل است. فعالیتهای مدیریت منابع آبی باعث کاهش سالیانه 1.74 میلیارد متر مکعب جریان ورودی به دریاچه شده است (بر اساس مدلسازی هیدرولوژیک)
هشتم، نیازهای آبی فعالیتهای انسانی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه در حال افزایش است و تغییرات اقلیمی نیز تشدید میشوند. اقدامات بسیار جدیتری در زمینه کاهش برداشت آب و افزایش بهرهوری آبیاری لازم است تا تعادل درازمدت در دریاچه برقرار شود.
مقاله در مجله معتبری منتشر شده، نویسندگان از دانشگاه معتبری هستند، و دادههای مختلف و فهرست طولانی مطالعات پیشین را بهکار گرفتهاند.
حاصل آن است که اگرچه تغییرات اقلیمی سهمی اندک داشتهاند، اما اصلیترین سهم (معادل 86 درصد تغییرات حجم آب دریاچه) محصول فعالیت انسانی (توسعه شهری و گسترش کشاورزی) است.
این مقاله در کنار مقاله دیگری که به تازگی توسط 9 محقق منتشر شده (بعدا معرفی خواهم کرد) نشان میدهد بدون کاهش مصرف آب در حوضه آبریز دریاچه ارومیه، به مدد اصلاحات عمیق در بخش کشاورزی، کاهش سطح زیر کشت و کاهش قابل توجه آب مصرفی در کشاورزی، و همزمان مدیریت مصرف شدید در آب شرب و بهداشت شهری، و صنعت، نمیتوان به تعادل بلندمدت دریاچه ارومیه اندیشید.
ادامه وضع موجود (که سطح زیر کشت در حوضه افزایش یافته و مییابد) باید به انتظار فاجعه نشست. کشور نیازمند سازگاری با کمآبی است.