ترازوی میهندوستی زنگنه و مخالفان
محمد صادق جنان صفت| روزنامهنگار و تحلیلگر اقتصادی
شرکت توتال یک غول صاحب سرمایه و تکنولوژی در نفت و گاز است و هرفعالیتی که برایش سودآوری بیشتر داشته باشد آن را در اولویت قرار میدهد. این غول نفتی در20سال سپری شده ودراوج تحریمهای سرمایهگذاری در ایران دوبار تابوشکنی کرده و با ایران قرارداد بسته است.
تردیدی نیست که مدیران وسهامداران این شرکت بزرگ نفت و گاز در قراردادهایش گونهای رفتار میکند که بیشترین منفعت نصیبش شود. از سوی دیگر، ایران نیز برای بهرهبرداری از منابع نفت و گاز خود نیازمند استفاده از سرمایه و تکنولوژی ومهارتهای مدیریتی همه شرکتهای معتبر جهان است.
درحالیکه در سالهای فعالیت دولتهای نهم و دهم شرکتهای کوتوله و دست چندم هندی ،چینی و روسی و حتی مالزیایی در نفت و گاز با ایران رفتاری دور از ادب تجاری داشته و بارها وعدههای دروغ دادند و کاری نکردند انتظار این بود که پس از برجام به عنوان نقطه درخشان سیاست خارجی در سالهای اخیر پای شرکتهای بزرگ نفت و گاز به ایران باز شود.
درحال حاضر این شرکت توتال است که سدشکنی کرده و قراردادتوسعه یک فاز از فازهای میدان گازی پارس جنوبی را با ایران منعقد کرده است. مخالفان سیاسی حسن روحانی رییسجمهور ایران که تصور نمیکردند این اتفاق رخ دهد حالا با همه نیروی رسانهای و سیاسی خود به میدان آمده و این قرارداد را زیر تیغ بردهاند.
درمیان همه بحثهای مخالفان درباره این قرارداد یکی هم این است که بیژن زنگنه و همکارانش برخلاف منافع ملی عمل کردهاند و برخی حتی تاجایی پیش میروند که وزیر را مخالف سرافرازی ایران دانسته و اتهامهای دیگر نیز لابد درراه است.
نوشته حاضر در راه اثبات چیزی نیست جز اینکه از مخالفان سیاسی دولت یازدهم و از مخالفان بیژن زنگنه بهعنوان نماد مدافعان قرارداد با توتال میپرسد معیار سنجش شما در باره میهن دوستی وعلاقه به ایران چیست که فردی مثل بیژن زنگنه مخالف منافع ایران میشود و مخالفان او مدافع منافع ایران معرفی شده و میهن دوست نشان داده میشود. درمیان مخالفان این قرارداد کدام شخص را میتوان نماد مخالفان دانست و میهن دوستی و عشق به پیشرفت ایران او را با زنگنه مقایسه کرد؟
خوب است به یکی از آخرین افراد مخالف این قرارداد اشاره کنیم: مسعود درخشان . این فرد شاخص ترین چهره کارشناسی مخالفان قرار داد توتا ل است که به تلویزیون آمد و درباره اینکه نباید قراردادبسته شود حرف زد. این مرد که در تلویزیون ایران و دربرابر بینندگان این رسانه نشسته و معتقد است قراردادتوتال «حراج منابع نفت و گاز ایران است» آیا از بیژن زنگنه ایران را بیشتر دوست داردو از کجا باید این رافهمید؟ شاخص و معیار برای اینکه بدانیم مسعود درخشان به عنوان نماد ایران دوستی و کسی که نمی خواهد نفت وگاز ایران حراج شود درست میگوید یا بیژن زنگنه که معتقد است این قرارداد به نفع منافع بلند مدت ایران است چیست؟
یک راه این است که به کارنامه این دونفر به عنوان نماد موافقان و مخالفان نگاه کنیم. بیژن زنگنه در دهه 1360 وزیر جهادسازندگی بود ودر یک نهاد انقلابی تاسیس شده ازسوی بنیانگذار انقلاب اسلامی فعالیت میکرد . او ازمجلس وقت که بیشترین نیروها و کادرهای انقلابی در آن حاضربودند رای اعتمادگرفت.
بیژن زنگنه در سالهای 1368 تا1384 به مدت 16 سال وزیر نیرو و وزیر نفت ایران بوده است و در این مدت طولانی هیچ دادگاهی اورا به اتهام هیچ جرمی محاکمه و محکوم نکرده است. بیژن زنگنه درپایان دوره فعالیت دولت دوم اصلاحات از قوه قضاییه حکم پاک دستی گرفت. وی از مجلسهای چهارم تا هفتم که اکثریت آنها را اصولگرایان تشکیل میدادند بارها رای اعتماد گرفت. از همه اینها مهمتر وی مورداعتماد سه رییسجمهور بوده است که هرکدام از آنها دوبار از شهروندان رای مقبولیت گرفته بودند.
حالا به کارنامه مخالفان سیاسی و مخالفان کارشناسی او نگاه کنید و با معیارهای پاک دستی و مورداعتماد مردم بودن و کارآمدی به مثابه برخی از معیارهای موردقبول در نظام جمهوری اسلامی مقایسه کنید. با اینکه هرگز نمیخواهم این سابقه مسعود درخشان را که مدتها در انگلستان و در معتبرترین دانشگاههای این کشور درس خوانده و در این زمینه طرحهای نفت و گاز ارایه داده است را تخطیه کنم؛ اما این سابقه اگر درکارنامه زنگنه بود، مخالفان حالا چه میگفتند.
نیتخوانی فردی که به دلیل اعلام نشده از مجموعه مدیریتی پتروشیمی کنارگذاشته شده است یا فردی که شورای نگهبان اورا برای انتخابات ریاستجمهوری تایید صلاحیت کرده است و افرادی که در مقایسه با بافردی که بیش از دو دهه وزیر بوده است؛ در زمینه میهن دوستی یک مقایسه عجیب است. کاش بیژن زنگنه به لحاظ کارآمدی با چند وزیر دولت موردعلاقه همین مخالفان مقایسه میشد و میهندوستی او مخدوش نمیکنند.