شیوه‎نامه واگذاری تعمیرات اساسی ماشین‎های دوار به بخش خصوصی

علیرضا اصل‎عربی | مدیرکل نظام مدیریت دارایی‎های فیزیکی معاونت مهندسی، پژوهش و فناوری وزارت نفت

ماشین‎های دوار قلب تپنده تولید نفت، گاز و پتروشیمی است. این ماشین‎آلات گرچه از منظر تعدادی حدود ۱۵ درصد ناوگان تجهیزات صنعت نفت را شامل می‎شوند، اما از لحاظ ارزش به دلیل بالا بودن فناوری‌های ساخت، بیشترین ارزش‎های مالی را داراست.

تعداد بالای یک میلیون ماشین‎های دوار بزرگ و متوسط در صنعت نفت، ظرفیت بسیار بالایی برای نگهداری و تعمیرات و همچنین پشتیبانی قطعات یدکی را طلب می‎کند و این خدمات در صورت بهره‌مندی از سیاست، اصول و قاعده‌ای مشخص می‎توانند منشا تحول در صنایع ذیربط و وابسته تجهیزات دوار در کشور شوند. با رویکردهای تازه بهره‎مندی از خدمات مدیریتی مانند بهره‎برداری و نگهداشت (O&amp.M) و نگهداری و تعمیرات (M)  این ظرفیت‎ها باز هم افزایش می‌یابد.

شایان توجه است که دولت‎ها برای عبور از تصدی‌گری و واگذاری خدمات به بخش خصوصی چالش‎های زیادی را پیش رو دارند و چالش اصلی در این واگذاری‎ها تغییر فرهنگ و ترسیم آینده‎ای مناسب برای این واگذاری‌هاست که به نظر می‎رسد که هنوز هم جای کار دارد. واگذاری انواع گوناگونی داشته و متناسب با نیاز سازمان در ظرفیت‎های مختلفی به کمک سازمان خواهد آمد.

ساده‎ترین و ابتدایی‎ترین نوع واگذاری تعمیرات روزمره و جاری تاسیسات عمدتا با رویکرد تامین تخصص و نیروی انسانی است که امروزه در اکثر تاسیسات صنعت نفت بکار گرفته می‎شود و پیشرفته ترین نوع آن قراردادهای مبتنی بر عملکرد یا محصول است که به‌تازگی در بعضی از تاسیسات نفت و گاز مشاهده می‎شود.

در برون‎سپاری واقعی سه رکن تشکیلات و سازمان، مالی و نیروی انسانی ماهر نقش تعیین کننده‎ای دارد و ضروری است که پیمانکاران توانمند از نظر تشکیلاتی و مالی نیروهای ماهر در اختیار خود را نیز مرتب بروز کرده و آنها را ارتقا دهند و در پروژه‎های تعمیراتی متعدد جابه‌جا کنند. این نیروها ارزش بالایی داشته و بدلیل جابجایی در پیمانکاری‎ها درآمد بیشتری هم خواهند داشت.

اما ‌هم‌اکنون به‌ دلیل ماندن این نیروها در تاسیسات و جابجا نشدن همراه پیمانکاران، آنها نیز دچار روزمره‌گی شده و روز به روز تحلیل می‎روند، بنابراین بهتر است همانند پروژه‎های ساخت، پیمانکاران بزرگی که سازمان و تشکیلات منسجمی دارند در برون سپاری‎های بهره‌برداری و نگهداری وارد شوند تا بتوانند ضمن ضمانت حق و حقوق کارکنان، برای ارتقای آنان گام بردارند، کاری که دیگر از عهده دولت‎ها بر نمی‎آید و اقدام‌های حمایتی انجام شده نیز کفاف لازم را نمی‎دهد. از طرف دیگر نگاه تولید محوری در کارفرمایان می‎بایست به هزینه محوری تغییر یابد که با وضع نگاه سنتی کنونی تغییر رویکرد امانی کاری به جای مدیریت برون سپاری کار آسانی نخواهد بود.

شیوه‎نامه اخیر وزیر محترم نفت زمانی دوباره صادر و ابلاغ می‎شود که پیش‌تر در سال ۸۲ با همین رویکرد و چارچوب صادرشده بود، اما به دلیل تامین نشدن زیرساخت‎های لازم به درستی از ظرفیت آن استفاده نشده و موضوعی که در ۱۵ سال گذشته می‎توانست به تحولی عظیم در نظام بهره‌مندی از توانمندی‎های تعمیراتی و خدمات ساخت و پشتیبانی کالا در کشور شود و به دلایل استنتاج‌های صرفه و صلاح کوتاه‌مدت ابتر ماند. اکنون که با درایت وزیر نفت دوباره این موضوع به جریان افتاده است بعضی از شرکت‎های کارفرمایی در این موضوع اقدام‌های شایسته‌ای انجام داده‎اند و برخی نیز کماکان در وضع سنتی گرفتار و با رویکرد تامین قطعه و کار با نیروهای داخل شرکت هستند که از چند سال گذشته نیز به تعداد آنها افزوده نشده بلکه با خروج بازنشستگان خبره این نوع رویکرد نیز تضعیف شده است.

اما با یک نگاه ۳۶۰ درجه به ابلاغیه یادشده، می‌توان نقاط قوت بسیاری در آن یافت که به بعضی از آنها می‌توان اشاره کرد.

این شیوه‌نامه تاکید بسیاری بر اقتصادی بودن فعالیت‎ها دارد و جایگزینی را در صورت برآورد تائید بررسی هزینه و فایده مقدم بر تعمیرات می‌داند. در نگاه نخست باید این موضوع را واقعی دید آیا صنعت نفت منابع مالی لازم برای تعویض حجم عظیمی از ناوگان ماشین‌های دوار فرسوده خود را دارد، لزوما در وهله نخست جواب خیر است، اما با تعریف بسته‌های بزرگ تعمیراتی و بهره‌مندی از روش‌های نو جذب سرمایه امکان ورود سرمایه‌گذاران به این صنعت پرمنفعت را می‎توان فراهم آورد.

نکته بعدی که شیوه‌نامه تاکید بر آن دارد پرهیز از هرگونه امانی‌کاری کارفرمائی است. شاید یکی از دلایل نبود توفیق ظرفیت برون‎سپاری در تاسیسات صنعت نفت، گاز و پتروشیمی حاکم بودن نگاه امانی‌کاری است. این موضوع حتی در شرکت‎هایی که به ظاهر از خدمات پیمانکاری برای این موضوع استفاده می‌کند صادق است زیرا متن قرارداد پیمانکاری کامل است، اما در باطن این قراردادها ماهیت تامین نیروی انسانی داشته و مبالغ قرارداد بر اساس حق‎الزحمه کارکنان و مواد و ابزار برآورد شده و پیمانکار اختیاری نداشته و تنها سود مدیریت اندکی دارد و خدمات مبنی بر کیفیت در کانون توجه نیست گرچه در متون قراردادی به آنها اشاره شده است.

استفاده از خدمات پیمانکاری با تعهد و تضمین کارکرد کار آسانی نیست و پیمانکارانی که بتوانند این امور را محقق کنند و افزون بر تخصص، منابع لازم مالی هم داشته باشند به عدد انگشتان دو دست هم نمی‌رسد. آیا این همه ناوگان ماشین‎های دوار چگونه واگذار شوند در حالی که پذیرنده‎ای صاحب صلاحیت وجود ندارد. در پاسخ باید اعلام کرد که انرژی کارفرماها بجای استفاده در امانی کاری باید صرف ارتقا و توانمندسازی پیمانکاران شود و با حمایت، انتقال تجربه و اشتراک گذاری امکانات سخت افزاری و نرم افزاری در اختیار خود در یک زمان منطقی آنها را توسعه دهد. بدیهی است پیمانکارانی که در چتر کارفرماهای بلندنظر ساخته می‌شوند، می‌توانند در آینده‎ای نزدیک عصای دست آنها باشند.

نکته حائز اهمیت دیگری در این شیوه‌نامه وجود دارد که می‌تواند توسعه ساخت داخل قطعات یدکی را نیز سرعت بخشد و از خروج حجم عظیمی از منابع ارزی در این روزهای دشوار جلوگیری کند. در این مصوبه آقای وزیر دستور داده‌اند که تعمیرات به‌طور حتم با تامین قطعه از طرف پیمانکار و آنهم با ساخت داخل انجام شود که افزون بر تکلیف‎دارکردن پیمانکاران به استفاده از قطعاتی که خود کارکرد آن را در تعمیرات انجام شده، تضمین خواهند کرد. کمک شایان دیگری نیز به کاهش اقلام انباری و هزینه‎های مرتبط با آنها را برای کارفرمایان به همراه خواهند داشت.

همچنین باید توجه داشت که توسعه اشتغال‎های غیر مستقیم مناطق ویژه نفت و گاز و پتروشیمی در گرو واگذاری اینگونه خدمات در آن مناطق است و با ایجاد شهرک‎های پشتیبانی و تعمیراتی خاص این موارد، امکان اشتغال‎زایی و استفاده حداکثری از ظرفیت‎های بومی به وجود خواهد آمد. بدون شک با واگذاری بسته‎های بزرگ تعمیراتی بلند مدت، شرکت‎های صاحب نام این عرصه، سرمایه‎گذاری دائمی را برای حضور در آن مناطق انجام داده و مشاغل دائمی را برای کارکنان نگهداری و تعمیرات ایجاد خواهند کرد. در این راستا استفاده از توان فکری، حمایتی و زیرساختی کارفرمایان منجمله ظرفیت‎های موجود در کارگاه‎ها و ابزارات مخصوص و قطعات انبار یدکی موجود، امکان یک جهش را فراهم خواهد کرد مطالبی که جناب آقای زنگنه هم به صراحت در شیوه‎نامه یادشده آنها را به کارفرمایان تکلیف کرده‎اند.

پرواضح است که عبور از مشکلات ناشی از پیاده سازی این شیوه‎نامه در تاسیسات با تدوین یک برنامه متکی بر اولویت‎سنجی و مدیریت ریسک امکان‎پذیر است و اقدامات کوتاه‎مدت و میان‎مدت ما را به اهداف شیوه‎نامه مذکور نزدیک خواهد ساخت. موفقیت در این مسیر در سالی که مزین به شعار حمایت از کالای ایرانی است مستلزم اعتقاد مدیران ارشد و فعالیت‎‌های فراگیر همگان است. سازماندهی و چابک‎سازی ساختار سازمانی، الگوهای جدید واگذاری و قراردادی، نظام تشخیص صلاحیت جامع برای پیمانکاران و قطعات یدکی، فهرست قیمت‌های متناسب با کیفیت و برگزاری نشست‌های توجیهی با کارفرمایان و پیمانکاران، اقدام‌هایی هستند که رسیدن به اهداف شیوه‎نامه را تسهیل خواهد کرد.

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن