پسر همچون پدر؛ قطر هزینه تقابل با عربستان را پرداخت میکند
زمانی که شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی در سال 2013 قدرت را به پسرش واگذار کرد، گفت که اکنون زمان آن رسیده است که صفحه جدیدی در قطر گشوده شود.
به گزارش «انرژی امروز» از بلومبرگ، انتظار میرفت کناره گیری امیر سابق قطر از قدرت، که یک اقدام غیرمعمول در پادشاهیهای کشورهای حاشیه خلیج فارس است، تغییرات عمدهای را در این کشور به همراه داشته باشد چرا که جانشین جوان او سیاست خارجی را در پیش داشت که همسایگان و متحدان این کشور را عصبانی میکرد. ازجمله این سیاستها حمایت از دولت سابق اخوان المسلمین در مصر بود.
اما استراتژی پدر در تعامل با همه به طور قابل توجهی در زمان پادشاهی پسر بر ثروتمندترین کشور جهان تغییر کرد.
اکنون تحریم قطر از سوی عربستان و متحدانش وارد پنجمین هفته خود شده است و هیچ نشانهای از پایان آن نیز دیده نمیشود. عربستان اعلام کرده است عدم پایان این تحریم به این خاطر است که هیچ چیز در واقع تغییر نکرده است.
سامی نادر، رئیس انیستیتوی روابط استراتژیک در بیروت با بیان اینکه شیخ تمیم بن حمد آل ثانی امیر قطر هزینه ادامه سیاستهای پدرش را میپردازد، گفت: بحران قطر نشان میدهد که سیاستهای پدر به شدت در قطر رخنه کرده است.
رسانههای سعودی نیز در یک ماه اخیر با انتشار مقالات و گزارشهایی سیاستهای کنونی قطر را در امتداد سیاستها پادشاه پیشین این کشور خوانده و حتی نوشتند که حکومت داری شیخ تمیم یک کپی از حکومت داری پدرش است.
ائتلاف سعودی ادعا کردند که قطر، بزرگترین صادر کننده گاز مایع جهان خاورمیانه را با حمایت از ایران شیعه و القاعده و گروه تروریستی داعش بیثبات کرده است، ادعاهایی که البته قطر آنها را رد کرده است.
از سوی دیگر به نظر میاید با توجه به اتفاقات رخ داده، پیش بینی زمان پایان مناقشه قطر سخت باشد. قطر توافق محرمانهای با برخی از همسایگانش برای ممنوعیت حمایت از گروهها مخالف امضا کرده است.
درواقع میتوان گفت که تنش میان قطر و کشورهای همسایه به سال 1995 برمیگردد که شیخ حمد، پدر پادشاه امروز قطرکه در ان زمان ولیعهد بود با یک کودتای خونین جانشین پدرش شد. امیر جدید قطر با درک منابع گسترده نفت خام این کشور اصلاحات را آغاز کرد و سرمایه گذاری برای قدرتمند شدن شبه جزیرهای که تنها با عربستان سعودی مرز زمینی دارد را آغاز کرد.
یک تحلیلگر مسائل خاورمیانه نیز در این باره میگوید: قطرزمینهای گسترده ندارد، ارتش ندارد و از لحاظ جغرافیایی در میان همسایگانی قرار گرفته است که سیاستهای کاملا متضاد با دوحه دارند.