انرژی‌های تجدیدپذیر در دوره ترامپ، آغاز دوران بهره‌وری

جویل استرانبرگ، تحلیل‌گر سیاست‌های انرژی‌های پاک، در مقاله‌ای قانون CPP اوباما را به بوته نقد گذاشته است. قانونی که ترامپ با آن مخالف است. تاکید او در این مقاله تمرکز بر انرژی‌های خورشیدی و بی‌توجهی این قانون به بهره‌وری انرژی است. خلاصه مقاله این تحلیل‌گر چنین است:

«ضرب‌المثلی می‌گوید دو چیز وجود دارد که هرگز نمی‌توان ساخته شدنشان را دید: اول قانون و دوم سوسیس. به عنوان یک فعال سیاسی این حرف را تائید می‌کنم.

امروز من یک مورد سوم هم به این ضرب‌المثل اضافه می‌کنم: رییس جمهور منتخب، ترامپ.

بهره‌وری هرگز نتوانسته است جایگاه خود را در سیاست‌های مربوط به انرژی‌های پاک و تغییرات اقلیم بیابد. دلیل این امر، بی‌توجهی سیاست‌مداران به اهمیت این نوع نگاه نیست؛ دلیل آن طبیعت چند بعدی مشکلی است که آن‌ها در زمان تعیین این سیاست‌ها با آن مواجه هستند.

تکنولوژی‌های انرژی‌های تجدیدپذیر، مثل خورشید، باد، بیومس و … مفهومی سرراست و واضح دارند؛ تولید حرارت و برق به مقداری قابل رقابت. البته مزایای محیط زیستی تکنولوژی تولید انرژی‌های تجدیدپذیر هم مهم خواهد بود.

بهره‌وری حلقه مفقود انرژی‌های تجدیدپذیر

اگر از جنبه اقتصادی این موضوع را بررسی کنیم، این تکنولوژی‌ها پایه‌ای نیستند بلکه افزودنی هستند. در حالت برابری هزینه‌ها، اجبار به روی‌آوری به انرژی‌های بادی و خورشیدی ممکن است، این همان رقابت‌پذیری قیمتی حال حاضر و بالقوه این انرژی‌هاست.

فعالان این عرصه، به‌هنگام بازاریابی سیاست‌ها و تکنولوژی‌های انرژی‌های تجدیدپذیر، همیشه در مورد فرصت‌هایی که این صنعت به‌وجود می‌آورد صحبت می‌کنند، فرصت‌هایی چون مدولار بودن، امنیت، ایجاد شغل و عاملی برای رسیدن به اهداف محیط زیستی.

خوب این تا حدی اغراق‌آمیز است. شاید این تکنولوژی‌ها به اهدافی هم برسند اما این رسیدن به اهداف سرعت بسیار کمی دارد. شاهد بر این مدعا هم تجاری‌سازی بیومس جنگلی، انرژی‌های جز و مد و دیگر انرژی‌های تجدیدپذیر رده دومی است.

علی‌رغم این‌که ارزش مطلق بهره‌وری کاملا قابل تشخیص است، ارزش بازاری آن بسته به وضعیت بازار متغییر است. بسته به شرایطی چون موجودیت و مکان، بهره‌وری می‌تواند مزیتی برای یک موقعیت و معایبی برای موقعیت دیگر داشته باشد.

به عنوان مثال بهره‌وری برای تجارت متمرکز برق اثری منفی دارد چون تقاضا را کاهش می‌دهد. به دیگر عبارت، سیستم‌های فروش غیرمتمرکز، به ویژه در بازار مناطق مسکونی، اغلب بهره‌وری را با آغوش باز می‌پذیرند. سیستم‌های کوچک در مقایسه با سیستم‌های بزرگ کم‌هزینه‌تر بوده، و دوره بازگشت سرمایه در آن‌ها کوتاه است.

رقابت‌ در شرایط نامساعد

در مناطق با درآمد کم و پر جمعیت، مزایایی که بهره‌وری ایجاد می‌کند کاملا انرژی محور نیست. بها دادن به بهره‌وری در این گروه بسیار پیچیده است و جنبه‌هایی چون بهداشت، شغل، تفاوت بین تغذیه و گرمایش و نیاز به بهبود وضعیت منازل را در خود دارد.

انرژی‌های تجدیدپذیر بسیاری از این گزاره‌های ارزش را در خود دارند. البته رسیدن به این گزاره‌ها چندان برایشان ساده و سهل و سریع، مخصوصا برای تمامی گروه‌های درآمدی جامعه، نخواهد بود. من قصد بدنام کردن ارزش تکنولوژی‌های انرژی‌های تجدیدپذیر را ندارم؛ بلکه منظور این است که ارزش پولی این انرژی‌ها برای همه به یک اندازه نیست.

آنچه که مهم است داشتن خط‌مشی واضح برای بهره‌وری انرژی محدود و محصور در انرژی‌های تجدیدپذیر است. اگر قرار بر محصور شدن در تکنولوژی‌های انرژی بادی، خورشیدی و دیگر انرژی‌های تجدیدپذیر با چهارچوبی انرژی-محیط زیستی شویم، بهره‌وری همواره و بدون ‌واسطه با شرایط نامساعد رقابت مواجه خواهد شد».

دو روی یک سکه

نویسنده با مراجعه به برنامه برق پاک (CPP) موجود در برنامه مشوق انرژی‌های پاک (CEIP) به این نکته اشاره دارد که «هر چند CPP بر اهمیت بهره‌‌وری انرژی تاکید دارد، اما EPA با انتخاب سیستم‌های انرژی خورشیدی، بهره‌وری را به‌عنوان عضوی زائد کنار گذاشته است».

به اعتقاد نویسنده «ایالت‌ها برای دستیابی به اهداف محیط زیستی خود با موانع و موضوعات مختلفی دست و پنجه نرم می‌کنند. CEIP و برنامه آن نسبت به چگونگی دستیابی به اهداف انتشارات بی‌تفاوت است، چون بیشتر به تولید برق از منابع پاک و کاهش تقاضا اهمیت می‌دهد.

یک تن کاهش کربن، همان یک تن کاهش کربن است. همه چیز یکسان است، ایالت‌ها و تاسیسات مسیری را دنبال می‌کنند که کمترین استحکام را دارد».

نویسنده با تشریح هزینه‌های بهره‌وری انرژی می‌نویسد «اجرای برنامه‌های بهره‌وری به نسبت هزینه‌برتر هستند. یک پروژه بزرگ خورشیدی هزینه‌های معاملاتی زیادی به‌همراه دارد اما صرفه‌جویی‌هایی هم از محل تولید انبوه به‌دنبال دارد.

برخلاف پروژه‌های خورشیدی و بادی، برنامه‌های بهره‌وری نیاز به سیستم ارزیابی، سنجش و ممیزی دارند. اگر X را مقدار کربن خروجی به ازای kWh انرژی خورشیدی و Y را ارزش کربن زغال‌سنگ در نظر بگیریم، در این صورت باید X را از Y کم کنیم تا مقدار کربن کاسته شده به دست آید.

اما سنجش بهره‌وری به محاسبات پیچیده‌تری نیاز دارد و بهره‌برداری از آن باید ممیزی شود. هر چند مشکل نیست، اما این مرحله هزینه‌های برنامه را افزایش می‌دهد».

نویسنده یکی از ایرادهای وارد بر CPP، در جایی می‌بیند که بهره‌وری به‌صورت یک استراتژی کاهش مشروع آورده شده است و سپس می‌نویسد «CCP با هر تفسیری حامل ناقصی از عدالت محیط زیستی یا به‌روزآوری بهره‌وری است. البته این برنامه یکی از معدود برنامه‌هایی است که هرچند سطحی، حامی بهره‌وری انرژی در اجتماعات در معرض خطر است».

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن