ملت ایران آنقدر پولدار نیست که زنگنه را کنار بگذارد

«میگفتند زنگنه را به خاطر کرسنت به زندان میاندازیم، علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی را در قلب راکتور اراک، زیر سیمان دفن میکنیم و محمدجواد ظریف را محاکمه خواهیم کرد». این توصیف سعید لیلاز، اقتصاددان و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی، از برخورد با موفقترین دولتمردان تدبیر و امید است.
سعید لیلاز با بیان اینکه معتقد است دولتها درمجموع یا دولتهای موفق یا ناموفقی هستند، گفت:«آقای روحانی را هم درمجموع عملکرد دولتش موفق میدانم. اگر میبینیم که برخی از وزارتخانهها نسبت به برخی دیگر موفقتر هستند، به دلیل اولویتی بوده که خود دولت تعیین کرده است. یعنی رویکرد یک دولت در این حوزه بوده است. رویکرد دولت آقای روحانی بهدرستی در حوزه صنعت نفت ایران یا در حوزه دیپلماسی بوده است. چون شبکه و نظام بهداشت و درمان در سال 92 در حال فروپاشی و انهدام بود، رویکرد و تمرکز دولت روحانی هم در حوزه بهداشت بود. اما این موفقیتها به این معنی نیست که این وزارتخانهها به ماهوی موفق بودهاند، بلکه دولت روحانی موفق بوده است.»
وی ادامه داد:«برای مثال اگر دولت روحانی و وزارت دارایی رشد درآمدهای مالیاتی را دو رقمی نکرده بود، چطور ممکن بود وزارت بهداشت بتواند به اهداف خود درزمینه بهبود عملکرد بیمارستانها و بهداشت کشور دست پیدا کند؟ اگر آقای روحانی در حوزه دیپلماسی کارنکرده و بر دیپلماسی ایران تمرکز نکرده بود، وزارت نفت چطور ممکن بود بهتنهایی درزمینه احیای صنعت نفت که فوقالعاده به مسائل دیپلماتیک وابسته است، موفق عمل کند؟ بنابراین من با فرض مستتر در سؤال شما که تنها چهار وزارتخانه موفق بودهاند، مخالف هستم. من مجموع عملکرد دولت روحانی را موفق میدانم. مجموعه عملکرد، عملکردی یکپارچه است اما شما حقدارید چون موفقیت دولت روحانی در این چهار وزارتخانه نمود بیشتری پیداکرده است و آنهم به خاطر تمرکز دولت در این حوزهها بوده است.»
کار کردن در نظام اجرایی ایران روزبهروز سختتر و «مأموریت ناممکن» میشود
لیلاز تمامی اعضای کابینه روحانی را تحت فشارهای سیاسی دانست و گفت:« اگر میبینید این چهار وزیر نمیخواهند یا علاقهای برای شرکت در دولت بعدی ندارند به این معنا نیست که بقیه وزرا دارند یا مشتاق این کار هستند، بلکه به دلیل فشارهای سیاسی، فشارهای شبهه قانونی و فشارهای جناحی است. فشارهایی که با استفاده از ابزارهای قانونی بر دولت آقای روحانی وارد شد در چهل سال پس از انقلاب بیسابقه بوده است. این دولت آمده بود تا اقتصاد، ساختار اجتماعی و سیاسی و وضعیت دیپلماتیک ایران را نه از لبه پرتگاه، بلکه درحالیکه سقوط کرده بود، نجات دهد اما در همان زمان فعالیت اصلی بسیاری از گروهها و جریانات سیاسی سنگاندازی و کارشکنی در کار این دولت بوده است.»
وی ادامه داد:«درباره به زندان انداختن آقای زنگنه به خاطر قرارداد کرسنت صحبت میکردند درحالیکه ما میدانیم که مسئله کرسنت اساساً یک مسئله ساختهشده از سوی جناح راست بوده و اگر خسارتی به کشور واردشده به دلیل مدیریت آنها بوده است. صحبت از در سیمان دفن کردند رئیس سازمان انرژی اتمی بود درحالیکه بهترین عملکردها را داشته است. صحبت از محاکمه آقای ظریف بود درحالیکه به نظر من بعد از نصرالله انتظام بهترین وزیر خارجه تاریخ ایران و نه تنها جمهوری اسلامی بوده است. این وضعیت به دلیل این است که کار کردن در دولت و در نظام اجرایی ایران روزبهروز سختتر و «مأموریت ناممکن» میشود. مدیران لایق ما و مدیرانی که میتوانند کشور را با مدیریت و لیاقتی که دارند از ورطه سقوط نجات دهند روزبهروز تحتفشارهای بیشتری قرار میگیرند تا ناکارآمد شوند و هم آبروی خود را از دست میدهند و این مسئله است که برای مدیران لایق ما دلسردکننده است و تنها به همین چهار وزیر هم محدود نمیشود.»
زنگنه نقطه تمرکز و تلاقی سه وجه فنی، اقتصادی و دیپلماتیک است
این اقتصاددان بیژن زنگنه را در نقطه اوج همه توان مدیریتی، اقتصادی، دیپلماتیک و فنی متمرکز در یک نفر در تاریخ صنعت نفت ایران دانست و گفت:«حداقل بعد از انقلاب این گونه بوده است و ما باید تاآخریننفس آقای زنگنه از وی استفاده کنیم. ملت ایران هزینههای گزافی را متحمل شده تا توانسته است یک نفر مانند بیژن نامدارزنگنه را پرورش دهد و به این نقطه برساند که نقطه تمرکز و تلاقی سه وجه فنی، اقتصادی و دیپلماتیک است. در ایران خبرهتر از آقای زنگنه نداریم و ملت ایران هم آنقدر سخاوتمند و پولدار نیست که بتواند اجازه بدهد آقای زنگنه بازنشسته شده و به خانه بازگردد.»



