ترامپ میتواند برنامههای انرژی ایران را بههم بریزد؟

علیرغم عدم هماهنگیهایی که کاخ سفید در خصوص توافق هستهای سال 2015 در پیش گرفته است، مقامات ایرانی به دنبال جذب شرکتهای بینالمللی سوختهای فسیلی برای پیگیری قراردادهای با این کشور هستند. توافق هستهای به ایران اجازه میداد تا شرکتهای بینالمللی نفت را بعد از شش سال دوری از ایران وارد این کشور نمایند.
به گزارش «انرژی امروز» حسین زمانینیا، قائممقام وزیر نفت ایران، در کنگره جهانی نفت در استانبول گفت «دست ما پر است. ما فکر میکنیم که موقعیت ما به اندازه کافی برای تجار بزرگ بینالمللی نفت برای ورود به ایران مناسب است».
توتال فرانسه اخیرا قراردادی با ایران امضا کرده است که براساس آن یک میلیارد دلار در پروژههای گازی ایران سرمایهگذاری میکند اما اویلپرایس با طرح این سوال که «آیا ترامپ میتواند برنامههای انرژی ایران را بههم بریزد؟»، این نوع سرمایهگذاری را در ایران یک استثنا میداند نه یک قاعده.
تحلیلگر اویل پرایس در مقالهای که نوشته است با شک و تردید به سخنان زمانینیا نگاه میکند و مینویسد: اگر ایالات متحده بخواهد توافق هستهای را دوباره بازنویسی کند، شرکت توتال احتمالا با تحریمهایی از سوی کاخ سفید در آب و خاک آمریکا مواجه خواهد شد. این حرکت باعث خواهد شد که اشتیاق برای توسعه منابع نفتی ایران، به عنوان سومین تولید کننده بزرگ اوپک، کم شود هرچند فعلا مانعی قانونی برای سرمایهگذاری در ایران وجود ندارد.
ایران اصرار دارد که قرارداد جدید 92 میلیارد دلار ارزش دارد و تولید نفت را یک سوم افزایش داده و صادرات نفت را در عرض چهار سال به 15 برابر خواهد رساند. تاریخی که ایران از آن صحبت میکند به سال 2021 میرسد و به اعتقاد اویلپرایس آن هم در زمانهای که بازار رو به افول چندان روی خوشی به صادرکندگان نفت و گاز نشان نمیدهد.
زمانینیا با توجه به اختلافات ژئوپلیتیکی بین ایران و ایالات متحده، میافزاید «تصمیم بریتیش پترولیوم مبنی بر احتیاط در برابر ایران، تاثیر موجگونه» دستورات آمریکایی برای کار تجار در خاورمیانه بود.
اویل پرایس معتقد است برخلاف باراک اوباما رییس جمهور پیشین ایالات متحده و جان کری وزیر امور خارجه وی، که به خارج کردن اقتصاد ایران از انزوا معتقد بودند، دونالد ترامپ، همیشه اعلام کرده است که توافق هستهای با ایران بیارزش است و درحال بازنگری این توافق است.
در سال 2016، جان کری از جایگاه خود استفاده کرد تا به شرکتهای غیر آمریکایی اعلام کند که میتوانند بدون واهمه از عمل متقابل ایالات متحده در ایران سرمایهگذاری نمایند. اما این مربوط به زمانی بود که تصور بر این بود که هیلاری کیلینتون برنده انتخابات سال 2016 خواهد شد و دکترین تمام و کمال اوباما را ادامه خواهد داد.
کاخ سفید با اینکه پایبندی ایران به توافق هستهای را تایید کرده است اما باز هم اعلام کرده است که این توافق را مورد بازنگری قرار خواهد داد.
در بخش دیگری از مقاله، اویل پرایس با تاکید بر نقش عربستان در همسویی با کاخسفید مینویسد: این نظر کاخ سفید درست همسو با نظریات عربستان سعودی در مقابله با بزرگترین رقیب خود در منطقه خاورمیانه است. از نظر عربستان سعودی هم، جدایی قطر از همپیمانان منطقهای خود بیشر مربوط به روابطی است که این کشور با ایران برقرا کرده است. این دو کشور در میدان بزرگ گازی پارس جنوبی مشترک هستند.
حالا ایالات متحده با افزایش صادرات و با این احتمال که این کشور تبدیل به بزرگترین صادر کنندگان LNG دنیا خواهد بود، و قطر را که فعلا بزرگترین صادر کننده LNG است پشت سر خواهد گذاشت و با تحریمهایی که علیه ایران به عنوان یک صادر کننده مهم گاز طبیعی در دنیا تصویب کرده است، تبدیل به یک کشور تعیین کننده در بخش انرژی دنیا خواهد شد.
در نهایت تحلیلگر اویلپرایس با جواب مثبتی که سوال ابتدای مقاله میدهد به این نتیجه میرسد که ایران بدون چین، هندوستان، و روسیه که به این کشور امکان میدهند امنیت میلیاردها دلار سرمایهگذاری در ایران را تضمین کند، ذینفع نیست اما کاخ سفید هر زمانی میتواند توافق هستهای را پاره کند، و ایران را به انزوای اقتصادی بکشاند و عربستان بتواند میخ تابوت نفت ایران را بکوبد.



