کرهایها قفل سیراف را باز میکنند؟
پانیسا حسنزاده، خبرنگار پالایش و پتروشیمی «انرژی امروز»
روز هجدهم خردادماه سال 1394 کلنگ مگاپروژه پالایشگاهی سیراف بر زمین زده شد، کلنگی که آغازگری آن حداقل دو سال زمان برد، به اندازه نیمی از مهلت داده شده برای اجرای پروژه.
به گزارش خبرنگار پالایش «انرژی امروز»، در سال «اقتصاد و فرهنگ با مدیریت جهادی و عزم ملی» (1393)، بر اساس سیاستهای اقتصاد مقاومتی و اصل ۴۴ قانون اساسی و برای جلوگیری از خام فروشی و ایجاد ارزش افزوده، مقرر شد طرح احداث پروژه «فراگیر پالایشی سیراف» از سوی وزارت نفت و با مشارکت بخش خصوصی به اجرا درآید.
این طرح در قالب هشت پالایشگاه میعانات گازی مستقل هر یک به ظرفیت ۶۰ هزار بشکه در روز به همراه تاسیسات یوتیلیتی، پشتیبان و واحدهای فرآیندی مشترک در منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس جنوبی (سایت پارس 2) تعریف شد. سپس وزارت نفت از کلیه سرمایهگذاران بخش خصوصی که دارای توانایی فنی و مالی لازم بودند طی فراخوانی برای مشارکت در این طرح دعوت کرد.
زمین محل احداث این طرح نیز به مساحت حدود ۲۵۰ هکتار (حدود ۳۰ هکتار برای هر پالایشگاه میعانات گازی) از طرف سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس در سایت ۲ عسلویه به صورت اجاره ۲۰ ساله به متقاضیان بخش خصوصی واگذار شده و پس از انقضای زمان اجاره، با موافقت سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس قرارداد اجاره زمین قابل تمدید است.
در شهریورماه همان سال، بررسی صلاحیت فنی، مالی و مدیریتی حدود ۵٠ شرکت متقاضی طرح احداث فراگیر پالایشی سیراف آغاز شد و منصور معظمی، معاون برنامه ریزی و نظارت بر منابع هیدروکربوری وقت وزارت نفت ، با اشاره به اینکه استقبال خوبی از ساخت هشت پالایشگاه میعانات گازی سیراف شده، اظهار کرد: قرار است تا پایان شهریورماه از میان ۵٠ شرکت متقاضی، هشت شرکت برای توسعه هشت پالایشگاه سیراف انتخاب شود.
شهریور 93
در شهریورماه سال 1393، عباس کاظمی، مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی، با اشاره به مشخص شدن وضعیت سرمایهگذاران تا مهرماه همان سال، از آغاز عملیات اجرایی ۸ پروژه پالایش تولید میعانات گازی سیراف تا پایان سال خبر داد و سه گزینه برای استفاده از نفتای تولیدی این طرح مطرح کرد.
به گفته وی، هشت طرح سیراف، نفت سفید، نفت گاز و LPG تولید میکنند که محصول نهایی محسوب میشود و در عین حال نفتای تولیدی این پالایشگاهها میتواند برای صادرات مورد استفاده قرار بگیرد چون نفتا بازار صادراتی خوبی دارد. در عین حال در آینده با سرمایهگذاری همین سرمایهگذاران میتوان نفتا را به بنزین تبدیل یا در غیر این صورت می توان از آن به عنوان خوراک پتروشیمی استفاده کرد.
بر اساس برآوردهای صورت گرفته، اجرای هشت پالایشگاه سیراف نیاز به سه میلیارد دلار سرمایه دارد و وزارت نفت دلیل شکستن این پروژه پالایشی بزرگ به هشت پالایشگاه کوچک را فراهم شدن امکان سرمایهگذاری برای سرمایهگذاران بخش خصوصی اعلام کرد.
در همان هنگام، سیدعلی حسینی، مدیر عامل بورس انرژی، از طراحی صندوقهای پروژه با کمک مسوولان وزارت نفت خبر داد و گفت که در هشت طرح پالایش میعانات گازی در سیراف کاملا ظرفیت تأمین مالی از طریق صندوقهای پروژه وجود دارد و در این باره مذاکراتی نیز انجام شده است.
از سوی دیگر، وزارت نفت برای تشویق سرمایهگذاران مشوقهایی از جمله مجوز صادرات فرآوردههای نفتی حاصل از اجرای طرح، تخصیص و تضمین 90 درصد خوراک در سالهای اول طرح، بهرهمندی از تخفیف قیمت خوراک همانند دیگر پالایشگاهها مطابق قوانین کنونی یا قوانین آینده، معافیتهای مالیاتی به دلیل احداث طرح در منطقه ویژه اقتصادی و تخصیص زمین به صورت اجاره را در نظر گرفت؛ با این وجود کارشناسان به افزایش قیمت خوراک این واحدها و کاهش قیمت محصولات آنها با توجه به نوع تولیدات درنظرگرفته شده اشاره از از نرخ بازگشت سرمایه ابراز نگرانی کردند.
ادامه بلاتکلیفی طرح سیراف در سال 1394
سال 1393 به پایان رسید اما همچنان هشت پالایشگاه میعانات گازی سیراف عملیاتی نشده بود؛ در اواخر فروردینماه سال 1394، منصور معظمی، معاون امور برنامه ریزی و نظارت بر منابع هیدروکربوری وقت وزارت نفت، از آغاز عملیات اجرایی این طرح، ظرف دو ماه پیشرو خبر داد.
به گفته وی، این پالایشگاهها صرفا به بخش خصوصی واگذار و خوراک آنها از پارس جنوبی تامین میشود. برای احداث هر کدام از این پالایشگاه بین 250 تا 300 میلیون دلار سرمایهگذاری نیاز است که باید توسط سرمایهگذاران بخش خصوصی تامین شود؛ بخش خصوصی باید آورده اولیه قابل قبولی را داشته باشد تا بتواند از منابع صندوق توسعه ملی استفاده کند.
معظمی همچنین خبر از ایجاد یک شرکت زیرساخت مشترک داد که سهم هر کدام از سرمایه گذاران در آن 10 درصد و سهم شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی نیز 20 درصد است. این پروژهها کاملا اقتصادی و زودبازده هستند و ظرف سه تا چهار سال سرمایهگذاری اولیه را باز میگردانند.
بر اساس برنامهریزیهای صورت گرفته نیز حداکثر زمان ساخت این هشت پالایشگاه، چهار سال تعیین شده و بخش خصوصی باید در زمان مشخص پالایشگاهها را تکمیل کند.
از طرفی نیز مهدی یوسفی، مدیرعامل وقت سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس با بیان اینکه این منطقه و ظرفیتهای قابلتوجه سرمایهگذاری در آن میتواند فرصتی مناسب برای سرمایهگذاران بخش خصوصی باشد، گفت که طرح پالایشگاه سیراف چالشهایی به همراه دارد؛ وزارت نفت برای نخستینبار در یک اعلام عمومی و در شرایطی رقابتی به جذب سرمایهگذار از بخش خصوصی پرداخت که یک امتیاز مثبت برای این طرح محسوب میشود. این درحالی است که وزارت نفت خوراک گازی ترش (گوگرددار) تحویل این پالایشگاهها میدهد که چنین امری موجب میشود تا هر پالایشگاه بهطور جداگانه به شیرینسازی گاز مورد نیاز خود بپردازد و همین امر باعث افزایش قیمت فرآورده نهایی و طولانی شدن فرآیند تولید میشود.
به گفته حسینی، درست است که بخش زیادی از سرمایهگذاران این طرح از بخش خصوصی بوده و بخش باقیمانده آن جزو بخش خصولتی هستند، اما بسیاری از این سرمایهگذاران بخش خصوصی به امید استفاده از سرمایه صندوق توسعه ملی یا فاینانس چین به سرمایهگذاری پرداختهاند درحالی که با ادامه این شرایط و لغو نشدن تحریمها احتمال تامین سرمایه از منابع یاد شده دور از ذهن به نظر میرسد.
وی همچنین خاطرنشان کرد که درحالحاضر واحدهای پتروشیمی زیادی در عربستان، عراق، امارات و آستراخان در روسیه شروع به فعالیت کردهاند و با ورود تولیدات این واحدها به بازار بیشک نیاز بازار به محصولات پالایشی یا همان بخش پاییندستی پتروشیمی کاهش مییابد. به این ترتیب در بازاریابی برای فروش محصولات مجموعه پالایشگاههای سیراف به مشکل برمیخوریم. این در حالی است که پالایشگاه ستاره خلیجفارس کشور نیز به زودی وارد مدار استفاده میشود. به دلیل وجود فضای رقابتی برای فروش محصولات تولیدی این واحدها برای حضور در بازار باید حتما از استانداردهای یورو۴ و ۵ برخوردار باشند. بنابراین بهتر است وزارت نفت به جای تخصیص خوراک به چنین واحدهای مشابهی، به تامین خوراک پالایشگاههای کوچکتر که به وسیله بخش خصوصی شکل گرفتهاند، بپردازد.
همچنین در اوایل خردادماه سال 94، علیرضا صادق آبادی، مدیرعامل وقت پالایشگاه سیراف گفته بود که پس از تکمیل طراحی تا حدود ٢.۵ سال آینده به تولید زودهنگام و تا یک سال پس از آن به تولید نهایی خواهیم رسید.
وی همچنین درمورد عدم تولید بنزین در طرح مورد بحث، گفت که بازار خوبی را برای بنزین در آینده پیش بینی نکردهایم و بر این اساس، در واحدهای سیراف بنزین تولید نمیشود؛ اما بازار نفتا بسیار گسترده و در حال رشد است، بنابراین بخش عمدهای از تولیدات این واحدها را به تولید نفتا اختصاص دادیم. بازاری شش میلیون تنی برای نفتا در جهان وجود دارد که در آینده دو میلیون تن دیگر نیز به آن اضافه می شود. کل تولید نفتای ایران 240 هزار بشکه میشود بنابراین به راحتی قادر به نفوذ به بازار این محصول خواهیم بود. نفتا 70 درصد خوراک پتروشیمیها را تامین خواهد کرد و این بازار از شرایط خوبی برخوردار است.
صادق آبادی از سوی دیگر، یادآور شد که از 20 خردادماه (سال 94) کار آماده سازی زمین واحدهای پالایشی سیراف صورت میگیرد که هشت ماه زمان خواهد برد.
در آن هنگام، شهاب الدین متاجی مشاور وزیر نفت نیز، علت تصفیه نشدن کامل گازوئیل تولیدی در مجتمع پالایشی سیراف را هزینه زیاد این امر دانست و گفت که به همین دلیل تصمیم گرفته شد این طرح با سرمایه اندک راهاندازی شود و به تدریج سرمایهگذاران با سودی که عایدشان میشود، طرح را توسعه دهند. تعهد وزارت نفت برای تأمین خوراک هشت پالایشگاه سیراف 60 هزار بشکه به مدت 10 سال است و بعد از آن با توجه به افت تولید مخزن پارس جنوبی، تولید میعانات گازی کاهش خواهد یافت اما به سرمایهگذاران این اطمینان داده میشود که بیشترین تولید میعانات گازی به آنها اختصاص مییابد.
در چنین شرایطی، تاخیر در اجرای پروژه هم بر افزایش هزینهها و امکان تولید بیشتر تاثیر میگذارد و هم به معنای ازدست رفتن بازار در بازهای از زمان است.
عملیات پروژه سیراف دو سال زمان نیاز دارد
همچنین بیژن زنگنه، وزیر نفت در روز دوشنبه، ١٨ خردادماه سال 94، در مراسم کلنگ زنی طرح زیرساخت پالایشی فراگیر سیراف با بیان اینکه اواخر امسال کار عملیاتی ساخت هشت پالایشگاه سیراف اجرا میشود، تصریح کرد که انجام کار عملیاتی، بیشتر از دوسال زمان نمیبرد و اگر وضع کشور بهتر شود در انجام عملیات تسریع میشود. با احداث این پالایشگاهها، دیگر میعانات گازی را که با تکمیل فازهای پارس جنوبی تولید آن به یک میلیون بشکه در روز میرسد، صادر نخواهیم کرد.
وزیر نفت با تاکید بر اینکه شرکتهای منتخب برای ساخت هشت پالایشگاه سیراف باید ٣٠ درصد از سهام خود را به صورت عمومی عرضه کنند، گفت که از این تعداد شرکت، پنج شرکت خصوصی و سه شرکت هم خصولتی هستند. انتخاب مکان احداث این پالایشگاهها و استفاده از زیرساختهای موجود تاثیر زیادی در کاهش هزینههای سرمایهگذاری داشته است و بر اساس بررسیهای بازار، ما مشکلی برای فروش فرآوردههای نفتی این پالایشگاهها بعد از بهرهبرداری کامل در سال ٩٧-٩۶ نداریم؛ تولید روزانه این پالایشگاهها طبق الگوی پیشنهادی ما ( وزارت نفت) ٢۵ هزار بشکه گاز مایع، ١٢٨ هزار بشکه نفتای سبک، ١۴٧ هزار و ۶٠٠ بشکه نفتای سنگین، ٢٩ هزار و ۶٠٠ بشکه سوخت جت و ١۴٩ هزار و ۶٠٠ بشکه نفت گاز خواهد بود.
در مراسم کلنگزنی طرح هشت پالایشگاه سیراف، اسحاق جهانگیری، معاون اول رییس جمهور، نیز با بیان اینکه «طرح سیراف نماد اقتصاد مقاومتی است»، گفت که جلوگیری از خامفروشی، مشارکت بخش خصوصی و مشارکت مردم مصداقهای اقتصاد مقاومتی است که در این طرح وجود دارد. پس از راه اندازی مجتمع پالایشی سیراف یک سوم از سهام آن باید در فرابورس عرضه شود؛ حتی به همین منظور تضامینی برای آن اندیشیده شده و قطعا بخش خصوصی هم مایل به انجام آن است.
وی با اشاره به اینکه «در طرح سیراف بخش خصوصی کل عملیات تامین مالی، اجرا و … را بر عهده دارد»، تصریح کرد که این نخستین بار است که شاهدیم اصل ۴۴ قانون اساسی به طور کامل اجرا میشود.
تحویل زمین در سال 95
سالی گذشت و بالاخره زمینهای پالایشگاه سیراف تحویل مالکان شد؛ تحویل تمام زمینهای پالایشگاه هشت گانه سیراف که از ابتدای تیرماه سال 1395 آغاز شده بود، در روز ٢٨ تیرماه با تحویل آخرین زمین که متعلق به پالایشگاه شیرینو بود، به پایان رسید.
در آن هنگام، علیرضا صادق آبادی، مدیرعامل شرکت زیرساخت فراگیر پالایشی سیراف، اعلام کرد که تصمیمگیری درباره تحویل زمین در پنجم تیرماه 1395 در کمیتهای متشکل از کارفرما، دستگاههای نظارتی، آزمایشگاه و مالکان صورت گرفته بود. از آن پس، زمین پالایشگاههای ششم، هفتم و هشتم و تا ٢٨ تیرماه زمین پالایشگاههای باقیمانده تحویل مالکان داده شد.
بر این اساس، در اجرای طرح سیراف، ٩ شرکت (هشت شرکت بهعنوان مالک پالایشگاهها و یک شرکت بهعنوان هماهنگکننده) حضور دارند.این هشت پالایشگاه دارای یک یوتیلیتی واحد (آب، برق، بخار) خواهد بود که به هر یک از سرمایهگذاران، درصدی از سهام آن تعلق میگیرد و چهار درصد سرمایهگذاری در احداث این یوتیلیتی نیز بر عهده شرکت ملی نفت ایران است.
به گزارش انرژی امروز، طرح پالایشی سیراف در آغاز هیچ تصفیهای برای نفت گاز تولیدی در نظر نگرفته و به همین دلیل گازوئیل تولیدی این پالایشگاه با درصد گوگرد بالا و خارج از استانداردهای زیست محیطی طراحی شده بود، اما در سال 95، سرمایهگذاران این طرح، فناوری تصفیه نفت گاز را برای ارتقای این طرح پالایشی در نظر گرفتند.
با وجود اینکه طرح هشت پالایشگاه سیراف، در سال 93 پیشنهاد شده و هشت سرمایهگذار بخش خصوصی آن مشخص است، درصد پیشرفت طرح پالایشی سیراف کمتر از پنج درصد عنوان میشود. جدای از پیشرفت اندک طرح، برخی بر این باورند پالایشگاههای سیراف ارزش افزوده چندانی به همراه ندارد، چراکه درصد بالایی از محصول نهایی این پالایشگاه نفتا و دیگر محصولات میان تقطیر است. لذا، یکی از پیشنهادات این است که طرح سیراف از پالایشگاه به پتروپالایشگاه ارتقا یابد تا علاوه بر گام برداشتن در راستای تکمیل زنجیره تولید، اقتصاد آینده طرح نیز تضمین شود.
با این اقدام حتی در صورتی که فقط بعضی از هشت سرمایهگذار طرح پالایشی سیراف به احداث پتروپالایشگاه مشترک اقدام کنند، نفتای تولیدی توسط سایر پالایشگاهها نیز میتواند بهعنوان خوراک این پتروپالایشگاه مصرف و مشکلات فروش و بازاریابی نفتا رفع شود. از سوی دیگر بخشی از حجم LPG مازاد موجود در کشور به جای خامفروشی، در این پتروپالایشگاه فرآورش و تبدیل میشود.
96، سال شانس سیراف
علیرضا صادق آبادی، مدیرعامل شرکت زیرساخت مجموعه پالایشی سیراف، در اوایل سال جاری درمورد مگاپروژه سیراف، گفت که اقدام خوبی که وزارت نفت انجام داد این بود که به جای اینکه برای این پروژه یک مالک در نظر بگیرد، ٨ مالک و سرمایه گذار برای آن تعریف کرد چراکه در زمان فاینانس پروژه که باید ١۵ درصد کل سرمایهگذاری پرداخت شود، برای یک یا ٢ مالک از بخش خصوصی و یا عمومی تامین ۴۵٠ میلیون دلار پیش پرداخت خیلی سخت و تقریبا غیر ممکن است، اما هماکنون این ١۵ درصد میان هشت سرمایه گذار تقسیم خواهد شد که تامین آن امکانپذیر است. وقتی قرار است دولت در سرمایه گذاری این قبیل طرحها ورود نکند و آن طرح باید کاملا از سوی بخش خصوصی اجرا شود، این کار حتما مزیت دارد. شاید برای دولت تامین مبلغ سه میلیارد دلار یا پیش پرداخت ۴۵٠ میلیون دلاری رقم بالایی نباشد اما برای بخش خصوصی و عمومی خیلی سخت است که این مبلغ را یکجا پرداخت کند، بنابراین ٩ مالک در پروژه سیراف می توانند راحت تر از یک یا دو مالک این هزینه را بپردازند. البته مشکلاتی نظیر هماهنگی میان ٩ مالک هم وجود دارد، اما زمانی که پروژه در مسیر صحیح گام بردارد، مالکان که به دنبال سودآوری نیز هستند، طبیعتا خود را هماهنگ و از طرح حمایت می کنند.
وی همچنین درمورد میزان سرمایهگذاری طرح، گفت که برآورد اولیه هزینه اجرای طرح سه میلیارد دلار بوده است که البته ما هم اکنون به دنبال این هستیم که تا جایی که می توانیم رقم نهایی را کاهش دهیم. اما برای هر شرکت حدود مبلغ ٣٠٠ میلیون دلار در نظر گرفتیم و هزینه کلی را حدود سه میلیارد دلار برآورد کردهایم. در حال حاضر هم مالکان هشت پالایشگاه در حال آماده شدن برای تامین ١۵ درصد از کل هزینه (جمعاً به میزان ۴۵٠ میلیون دلار) به عنوان پیش پرداخت در تامین مالی طرح هستند.
صادقآبادی افزود که در سال ٩۴ که کار را شروع کردیم، نه تنها هنوز تحریم وجود داشت بلکه سختگیری زیادی از سوی آمریکا بر شرکتهای اروپایی نیز اعمال می شد. اعتبار ایران در بیمه ها به صفر رسیده بود و هیچ شرکت بیمه ای حاضر نبود پروژه های ایران را پوشش دهد؛ بنابراین امکان تامین مالی طولانی مدت بدون پوشش بیمه ها وجود نداشت. بعد از اجرایی شدن برجام با پی گیریهای وزارت خارجه و وزارت اقتصاد شرایط برای تامین مالی طرح ها مهیا شد و با توجه به اینکه پروژههای صنعت نفت آسانتر از هر صنعت دیگری امکان جذب فاینانس دارد، ما به موفقیت به تامین مالی طولانی مدت از منابع خارجی شدیم.
وی ادامه داد: «عملیات اجرایی سیراف در خرداد ٩۴ شروع شد و همزمان مطالعات طراحی پایه با مشارکت شرکت ژاپنی TOYOبه همراه یک شرکت ایرانی آغاز شد.
در آن زمان بهرغم وجود تحریم های بین المللی علیه ایران و سختگیری های آمریکا بر شرکت های اروپایی، شرکت زیرساخت فراگیر پالایشی سیراف موفق به عقد قرارداد با شرکت های تراز اول اروپایی شامل Axens فرانسه، KT ایتالیا و HaldorTopsoe دانمارک جهت خرید دانش فنی مورد نیاز برای واحدهای تحت لیسانس پالایشگاه ها شد.
به موازات موارد فوق، عملیات شبانهروزی تسطیح و آماده سازی زمین پالایشگاه ها آغاز و حدود ٢٠ میلیون مترمکعب عملیات خاکی با بیش از ۶٠٠ دستگاه ماشین آلات و در مساحت حدود ٣٠٠ هکتار زمین انجام شد و نهایتا بسته کامل مهندسی طراحی پایه به همراه زمین پالایشگاه های سیراف در خرداد ماه ١٣٩۵ به مالکان آن تحویل شد. از طرفی اخذ مجوزهای قانونی مورد نیاز شامل قرارداد تامین خوراک با امور بین الملل شرکت ملی نفت، قرارداد خرید گاز طبیعی با شرکت ملی گاز، قرارداد اجاره زمین، مطالعات پدافند غیرعامل و اخذ موافقت اصولی آن سازمان، مجوز برداشت آب از دریا، مجوز ساخت، مطالعات زیست محیطی و اخذ مجوز، رفع معارضین موجود در زمین، تامین برق دوران ساخت و همچنین تامین برق دوران بهره برداری از طریق شبکه برق موجود در منطقه و تغییر و نوسازی در شبکه آب و برق منطقه پارس ٢ نیز در همان سال انجام شد.
برخلاف عقیده منتقدان این طرح به اصطلاح نخوابیده است؛ ما باید به فکر تامین مالی طرح بودیم، زیرا اگر وارد مرحله بیشتری از اجرا می شدیم و منابع مالی مناسبی نداشتیم، پروژه با مشکل های جدی تری روبرو می شد. باید توضیح بدهم که نرخ بازگشت سرمایه طرح در صنعت انرژی حدوداً در بازه ١۵تا ٢٠ درصد قرار دارد که این بازه برای سرمایه گذاران ایرانی با توجه به نرخ تورم و نرخ بهره بانکی و همچنین ریسک های اجرای پروژه از جذابیت بالایی برخوردار نیست. بنابراین سرمایهگذار نیاز دارد که نرخ بازگشت سرمایه برای آورده سرمایه گذار را افزایش دهد و به محدوده ٣٠تا ٣۵ درصد برساند. طبیعتا برای تحقق چنین امری نیازمند تامین بخش قابل توجهی از منابع مالی مورد نیاز از طریق فاینانس طولانی مدت با نرخ بهره تک رقمی (شامل تمام هزینه های فاینانس از جمله سود، هزینه بیمه، هزینه مدیریت و هزینه تعهد) هستیم.
اگر پروژه ای سه شرط زیر را داشته باشد، امکان تامین منابع مالی خارجی برای آن وجود دارد. اول اینکه ذات پروژه باید بتواند تولید درآمد متناسب با بازپرداخت اصل و فرع وام را داشته باشد. نرخ بازگشت سرمایه پروژه سیراف در بدبینانه ترین سناریو ٢٢ درصد و در خوش بینانه ترین سناریو تا ۴٠ درصد افزایش خواهد داشت. در سناریو کسب و کار طبق ادامه روند کنونی (Business as Usual) نرخ بازگشت سرمایه داخلی طرح برابر ٢٩ درصد برآورده شده است. بنابراین می توان گفت که در بدترین حالت ظرف ۵ سال می توان اصل و فرع سرمایه گذاری در این پروژه را به دست آورد، یعنی اگر امکان برگشت ١٠٠ درصد هزینه سرمایه گذاری ظرف ۵ سال وجود داشته باشد، مطمئناً بازپرداخت ٨٠ درصد از هزینه سرمایه گذاری ظرف ١٠ سال امکان پذیر خواهد بود.
دوم تحقق درآمدهای پروژه است که نتیجه اتمام مرحله ساخت و راه اندازی و نفوذ در بازار محصول خواهد بود. اولین ریسک در دوران ساخت، نبود منابع مالی تضمین شده و همچنین حضور پیمانکاران کارآمد برای اجرای پروژه است. به طور مثال سهامداران پروژه تعهد می کنند که منابع مورد نیاز را طبق بودجه و از طریق افزایش سرمایه تامین نمایند که چنین تجربه ای در کشور موفق نبوده اما در قراردادهای فاینانس ارزی اعتبار دهندگان (Creditors) متعهد به پرداخت هزینه کالا و خدمات به پیمانکاران و سازندگان می شوند و بابت این تعهد، هزینه تعهد (Commitment Fee) دریافت می کنند.
در صورتی که به هر دلیلی هم این هزینه پرداخت نشود، توسط شرکت بیمه پوشش داده خواهد شد، بنابراین تزریق به موقع و کافی منابع مالی در کنار تشکیل کنسرسیوم قوی از پیمانکاران معتبر بین المللی و داخلی،تکمیل مراحل ساخت و تحقق درآمدهای پروژه را میسر خواهد کرد.
سوم اراده بازپرداخت و یا به عبارتی سلب عدم اراده بازپرداخت است که یکی از روش های متداول آن برداشت محصول و واریز درآمد به حساب امانی و بازپرداخت اصل و فرع وام از طریق این حساب است.
از آنجایی که در قراردادهای تامین مالی طولانی مدت پوشش بیمه شرط لازم است، بنابراین اولین مذاکرات را با شرکت های معتبر بیمه انجام دادیم و موفق شدیم از سرو (Serv) سوییس تا سقف ٣٠٠ میلیون یورو، فاینانس صادراتی انگلیس تا سقف ١ میلیارد دلار، بیمه هرمس تا سقف ١ میلیارد یورو و اعتبار دهندگان صادراتی (ECA) در کشور کره جنوبی تا سقف ٢ میلیارد دلار پوشش بگیریم. با پوشش بیمه مذکور شروع به مذاکره با بانک های تراز اول اروپایی کردیم که به دلیل ترس این بانک ها از جرایم آمریکا (در صورت بازگشت مجدد تحریم ها) موفق به تامین منابع مالی از بانک های بزرگ اروپایی نشدیم. به همین دلیل در گام بعدی با پوشش بیمه هرمس شروع به مذاکره با سندیکای بانکهای متوسط و کوچک اروپایی کردیم که حاضر شدند تا سقف یک میلیارد یورو کنسرسیومی از شرکتهای سازه، نارگان و اوده را که دو طرف تامین منابع مالی کنند. همچنین بعد از مذاکره با ECAهای کره و ژاپن، کنسرسیومی از شرکت های هیوندای و دایلیم حاضر به تامین مالی تا سقف دو میلیارد دلار برای باقیمانده پروژه شده اند. البته در زمان مذاکرات مشکلات بسیاری پیش روی مان قرار داشت که حل کردن آنها در اراده و توان ما نبود که مهمترین آن بحث بازگشت مجدد تحریم ها و نحوه بازپرداخت اصل و فرع وام در صورت بازگشت مجدد تحریم ها بود که با پیگیری های مستمر وزارت امور خارجه و وزارت اقتصاد به بهترین شکل ممکن حل شد. امیدواریم با نهایی شدن رئوس قراردادی بین اگزیم بانک کره جنوبی و بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران استفاده از این خط اعتباری برای پروژه سیراف و سایر طرح های کشور عزیزمان تسریع شود.»
مدیرعامل شرکت زیرساخت مجموعه پالایشی سیراف همچنین درمورد بحث کمبود خوراک میعانات برای این پالایشگاه، گفت که « با در نظر گرفتن اینکه فرض محال، محال نیست، فرض می کنیم این حرف درست است. با این وصف می خواهم بگویم سیراف کمترین تاثیر را می پذیرد. در بدترین شرایط نرخ بازگشت سرمایه در پروژه سیراف حدود ٢٢ درصد است. اگر ٨٠ درصد آن را فاینانس ارزی با نرخ بهره تک رقمی کنیم نرخ بازگشت سرمایه برای آورده سرمایه گذار به حدود پنجاه درصد خواهد رسید. با در نظر گرفتن هزینه فرصت بیست درصدی برای آورده سرمایه گذار بازگشت سرمایه دینامیک یرای طرح حدود ۵ سال و برای آورده سرمایه گذار کمتر از سه سال خواهد شد. یعنی شما ظرف حداکثر ۵ سال اصل و فرع سرمایه گذاریتان را در می آورید. با احتساب سه سال دوره ساخت و تعهد دوازده ساله تامین نود درصدی خوراک توسط شرکت ملی نفت شما حداقل دو سال دیگر هم می توانید تولید کنید که به اصل و فرع بازیافت شده شما اضافه می شود.
با همین فرض (و پذیرش اصل محال نبودن فرض محال) که نشان دادم ما در حاشیه امن هستیم سوالی می پرسم. فرض کنیم حرف منتقدان درست باشد و تولید میعانات گازی ۴٠ درصد کاهش داشت. این یعنی کاهش تولید گاز غنی و طبیعتا کاهش تولید گاز متان و اتان. اگر همین حدود گاز متان و اتان در پارس جنوبی کم شود تکلیف کمبود بیست درصدی در سبد سوخت کشور و کمبود چهل درصدی خوراک اتان واحدهای پتروشیمی چه می شود؟ طبیعتا در تامین گاز به عنوان سوخت مهمتر از بحث اقتصادی بحث امنیتی مطرح است. سرمایه گذاری های صنعت پتروشیمی برای تبدیل اتان به اتیلن و انتقال اتیلن به غرب کشور بسیار سنگین تر از طرح سیراف است. پس تکلیف انها چه می شود؟ آیا می توانید با هزینه زیاد سوخت مایع را جایگزین گاز کنید اما برای جبران کمبود اتان چه برنامه ای دارید؟ طبیعتا معاونت برنامه ریزی وزارت نفت از همه به این موارد مسلط تر است و وقتی موافقت نامه خوراک را صادر می کند و این موافقت نامه در امور بین الملل به قرارداد تبدیل می شود همه این محاسبات انجام شده است.
سیراف ١٧ هزار شغل ایجاد خواهد کرد، اما صرف نظر از موضوع، سیراف ضامن تولید حداکثری گاز در کشور خواهد بود. این پروژه در حالی که به افزایش تولید گاز از میدان مشترک پارس جنوبی کمک شایانی می کند، می تواند از خام فروشی جلوگیری کرده و استفاده از سوخت مایع در کشور و کاهش آلایندگی هوا و محیط زیست به همراه داشته باشد. سیراف و پروژه هایی مشابه سیراف که با فاینانس خارجی انجام شود باعث خواهد شد که تحریم ها به کشور بازنگردد؛ زیرا هرچه بیشتر ایران برای پروژه های داخلی خود از بانکهای خارجی وام بگیرد، کشورها در همکاری با ایران کمتر زیر بار تحریم و سیاستهای غلط و محدود کننده خواهند رفت و حتی خودشان در مقابله با تحریم علیه ایران همکاری می کنند.»
وی درمورد توجیه اقتصادی پروژه پالایشگاهی سیراف نیز تصریح کرد که « مکان یابی پروژه سیراف و انتخاب محلی بین فازهای گازی پارس جنوبی باعث شده که حدود ٨٠٠ میلیون دلار صرفه جویی اقتصادی در این پروژه ایجاد شود. معافیت مالیات بر ارزش افزوده و معافیت مالیاتی برای مدت ١٠ سال به دلیل حضور در منطقه ویژه اقتصادی، دیگر مواردی است که باعث اقتصادی تر شدن پروژه سیراف شده است. اینها بخشی از موارد به صرفه بودن طرح است که عنوان کردم، با احتساب مجموع عوامل فوق در پروژه سیراف حدود ۴٠ درصد در هزینه ها کاهش خواهیم داشت، بنابراین این طرح کاملا از صرفه اقتصادی برخوردار است و البته اینها اتفاقی نیست. حاصل صدها ساعت مطالعه و بررسی است که مورد قبول بزرگترین موسسات بیمه و بانک های بین المللی و بانک های عامل داخلی قرار گرفته است.»
مدیرعامل شرکت زیرساخت مجموعه پالایشی سیراف همچنین در ابتدای سال 96، درمورد آخرین وضع پروژه سیراف و روند پیشرفت آن، گفت که «پیشرفت فیزیکی این پروژه بدون احتساب وزن جهت فعالیت های مهم و وقت گیر ساختارسازی تامین مالی، در بخش عملیات اجرایی حدود ١٢ درصد است. تاکنون ٢٠٠ میلیارد تومان تعهد برای مالکان پالایشگاه ها ایجاد شده که ١۵٠ میلیارد تومان آن پرداخت و ۵٠ میلیارد تومان هم در زمان افزایش سرمایه پرداخت خواهد شد.هم اکنون مالکان هشت پالایشگاه در حال آماده شدن برای تامین ١۵ درصد از کل هزینه (جمعا به میزان ۴۵٠ میلیون دلار) به عنوان پیش پرداخت در تامین مالی طرح هستند و پوشش های بیمه و فاینانسورهای خارجی نهایی شده و مذاکرات با پیمانکاران جهت نهایی شدن قرارداد تجاری نیز در حال انجام است.»
استقبال کره از پالایشگاه سیراف
مذاکرات برای نهایی کردن رئوس قراردادی برای ساخت پالایشگاههای سیراف ادامه یافت و درنهایت ماه جاری، مقرر شد که شرکت هیوندای، رهبر کنسرسیوم برای ساخت هشت پالایشگاه سیراف باشد.
با احداث این مجموعه پالایشی سالانه ۱۹.۶ میلیون تن به ظرفیت پالایشی کشور افزوده خواهد شد و همچین ظرفیت خوراک مایع که میتواند در صنعت پتروشیمی کشور مورد استفاده قرار گیرد ١٣٠ درصد افزایش خواهد یافت.
درآمد ناخالص سالانه حاصل از فروش محصولات پالایشگاه های هشت گانه سیراف حدود ۱۳ میلیارد دلار و معادل ۳ درصد تولید ناخالص داخلی کشور است و از این جهت اجرای این طرح کمک شایانی به رشد اقتصادی پایدار کشور خواهد بود.
در نهایت در سال 1396، گویا ستاره شب سیراف درخشید و کلنگ زمین زده شده این پروژه در سال 94، با دریافت فاینانس از کره جنوبی، بالاخره پس از دو سال به نتیجه میرسد و اجرای هشت پالایشگاه سیراف به صورت جدید عملیاتی میشود.