منابع انسانی، اصلی ترین چالش صنعت گاز
گفت و گو: ملیکا شیخان | هفدهمین مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران در 53سالگی تاسیس این شرکت که اوج فعالیت های توسعه ای و آخرین گام های گازرسانی را پشت سر می گذارد، 54ساله است و 10ماه زودتر از تاسیس شرکتی که هم اکنون سکان هدایتش را در دست دارد، به دنیا آمده است. «حسن منتظر تربتی» متولد 24 آذر 1343و از اهالی تربت حیدریه است که از شانزدهم خرداد 1367و پس از فارغ التحصیلی از دانشکده نفت آبادان در رشته مهندسی شیمی، فعالیت های ابتدایی خود را در پالایشگاه گاز شهید هاشمی نژاد آغاز کرد.
او نیز همچون حمیدرضا عراقی که کلید برج گاز را از او تحویل گرفت، سابقه ای طولانی در صنعت گاز دارد و به همین دلیل، خود را «فرزند گاز» و «پرورش یافته در مکتب بزرگ صنعت عظیم نفت و گاز» برمی شمرد. مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران در گفت وگو با «انرژی امروز»، اظهار امیدواری می کند که در سال 1398، بتواند مشکلات موجود در حوزه منابع انسانی و معیشت کارکنان را برطرف کند: «تمام تلاش خود را خواهم کرد تا در به موضوع نیروی انسانی، زمان و اهمیت بیشتری تخصیص دهیم و مشکلاتی که به دلیل نوع قراردادها و استخدامهای متفاوت با آن دست و پنجه نرم می کنیم را رفع کرده و بهبودی در این روند حاصل شود.»
*******
بعد از کشمکش های طولانی و حواشی مربوط به بازنشستگی معاونان وزیر نفت ازجمله مهندس عراقی، ابتدا به عنوان قائم مقام و بعد از چند روز به طور رسمی سکان دار برج گاز شدید. اصل و حواشی ماجرا از چه قرار بود و آیا در جریان تصمیم وزیر نفت برای این انتخاب بودید؟
اگرچه موضوع کناره گیری مهندس عراقی از شرکت ملی گاز ایران چندینبار مطرح شده بود، اما این اواخر به دلیل ضرورت اجرای قانون منع به کارگیری بازنشستگان، حتما باید جایگزین برایشان معرفی میشد که یکی از گزینهها نیز من بودم. درحالی که خودم واقعا دنبال این جایگاه نبودم، اما از اینکه در میان افراد مطرح برای هدایت صنعت گاز مطرح شده بودم، حس بسیار خوبی داشتم. همکاران و مدیرانی که با آنها در ارتباط بودم نیز همه تشویقم می کردند که این سمت را قبول کنم و نه نگویم.
آقای زنگنه بدون اینکه حتی یک کلمه با من صحبتی داشته باشند، حکم مدیرعاملی شرکت ملی گاز را به نام من صادر و امضا کردند. جالب این است که یک هفته بعد از صدور این حکم، برای اولین بار با ایشان به طور مستقیم ملاقات داشتم!
آن روزها و قبل از تصمیم نهایی مهندس زنگنه، نگاه خود شما به این موضوع چه بود؟
نه تنها آن زمان، بلکه همچنان معتقدم روند رشد و تعالی انسان در ابعاد مختلف معنوی و مادی و به خصوص سمتهای اینچنینی، باید روند طبیعی داشته باشد و روزی آدم ها باشد. دستاوردها و روزی هر انسان از سوی خداوند برای او مقدر می شود و اگر به زور بخواهیم به برخی موارد برسیم، همواره با دغدغه های متعدد و خون دل همراه است و هیچ شادی و برکتی نخواهد داشت. در تمام دوران خدمتم که هم اکنون حدود 33سال از آن می گذرد، به لطف خداوند همیشه در جاهایی قرار گرفته ام که با رضایت بوده و واقعا هم در تمام این سالها، روزهای همراه با رضایت مندی و شادی را سپری کرده ام.
چند روزی نیز در کسوت قائم مقام مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران ظاهرشدید. دلیل این انتصاب و انتخاب چه بود؟
زمانی که موضوع کناررفتن قطعی 3نفر از مدیران عامل شرکت های اصلی وزارت نفت و همچنین آقای عراقی به طور جدی پس از مصوبه مجلس مطرح شد، وزیر نفت هنوز برای جایگزینی معاونان خود تصمیمی نگرفته بود. بنابراین قرار شد شرکتها با پیشنهاد مدیرعامل وقت، یک نفر را بهعنوان قائممقام انتخاب کنند تا در بازه زمانی میان رفتن مدیران عامل وقت بازنشسته شده که به لحاظ قانونی حق امضا نداشتند تا انتصاب مدیران عامل جدید، قائممقام قادر به اداره قانونی امور اجرایی شرکت باشد. این کار نیز در جلسه هیئتمدیره و با حضور تمامی اعضا برگزار و این وظیفه به من سپرده شد که من هم پذیرفتم.
آیا این موضوع نیز مشخص شده بود که قبول مسئولیت قائم مقامی، الزاما باید منتهی به مدیرعاملی هم بشود؟
واقعا برایم مهم نبود که درنهایت امر، جانشین قطعی آقای عراقی بشوم یا نه؛ زیرا مطابق روال 3 دهه گذشته، انجام وظایف اداری و قانونی در هر جایگاهی که باعث پیشبرد اهداف صنعت گاز بشود، برایم بیشترین اهمیت را داشت و بدین ترتیب آمادگی داشتم که حتی فرد دیگری به عنوان مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران انتخاب و معرفی شود.
اولین حضور رسمی شما نیز مصادف با حضور رئیس جمهور عراق در ایران شد و شاهد حضور شما به همراه اعضای منتخب هیئت دولت و رئیس جمهور در این نشست بودیم.
بله؛ همان در همان نخستین روزی که به عنوان قائم مقام مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران معرفی شده بودم، دولت ایران میزبان رئیسجمهور عراق بود و برای نشست روسای جمهور دو کشور به کاخ سعدآباد رفته بودم.
درحالی که انتخاب و انتصاب معاونان وزیر نفت دارای تشریفات خاص و روند اداری معینی است، اما شاهد گمانه زنی هایی نیز در این خصوص بودیم و اسامی باربط و بی ربطی نیز چه از داخل و چه خارج از بدنه صنعت گاز، مطرح می شد. برخورد شما با این فضا چگونه بود؟
درکنار وظایف سنگینی که برعهده گرفته بودم، فضاسازی های رسمی و غیررسمی بسیاری نیز در عرصه عمومی و رسانه ها ایجاد شده بود و بازار اعلام اسامی جانشینان احتمالی مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران و سایر معاونان وزیر نفت در رسانهها بسیار داغ شده بود! با توجه به تسلط کامل بر ابعاد مختلف صنعت گاز و امور جاری آن و بدون توجه به تحرکات و جهت دهی هایی که در فضای رسانه ای انجام می شد، سرگرم انجام کارهای جاری و عقب مانده شرکت بودم تا اینکه بعد از چند روز از دفتر وزیر نفت با من تماس گرفتند و گفتند جلسه هیئتمدیره را برای انتخاب مدیرعامل، تشکیل دهید و خودتان مدیرعامل را انتخاب کنید.
تفاوت دیدگاه های من با مهندس عراقی، 5 درصد خواهد بود و باید بگویم 95درصد از اهداف و برنامه های صنعت گاز با دقت و کیفیت بالایی که تدوین شده اند، ادامه خواهد یافت.
براساس این دستور اداری، جلسهای با حضور اعضای هیئتمدیره برگزار کردیم که براساس آن، من را بهعنوان مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران انتخاب کردند. این انتخاب، وظیفه بسیار سنگینی را بر دوش من گذاشته است که امیدوارم بتوانمبه معنای واقعی از عهده انجام آن به بهترین شکل ممکن برآیم.
ازجمله ویژگی های معاونان مهندس زنگنه می توان به مواردی همچون سابقه همکاری با ایشان و ضرورت شناخت از توانمندی های اجرایی آنها در کنار صبوری بالا اشاره کرد. هم اکنون که چندماهی از همکاری مستقیم شما به عنوان مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران و ایشان و حضور در جلسات شورای معاونان می گذرد، چه دیدگاهی در این خصوص دارید؟
اگرچه سابقه همکاری با مهندس زنگنه را در گذشته نیز داشتم، اما این ارتباط پیش از انتخاب به عنوان معاون ایشان بهصورت مستقیم نبوده است. یکی از مزیتهای ایشان این است با بدنه شرکت هم غریبه نیست و خیلی خوب آنها را میشناسد. مطمئنا نسبت به من هم شناخت کافی داشتند و شاید همین هم امر باعث شد بدون اینکه حتی یک کلمه با من صحبتی داشته باشند، حکم مدیرعاملی شرکت ملی گاز را به نام من صادر و امضا کنند. جالب این است که یک هفته بعد از صدور این حکم، برای اولین بار با ایشان به طور مستقیم ملاقات داشتم!
«من، تربتی، فرزند گاز…»؛ این عبارت احساسی، آغازگر نخستین نوشتار و پیام رسمی شما به کارکنان صنعت گاز در مقام معاون وزیر نفت و سکان دار برج گاز بود. هدف اصلی شما از نگارش این متن چه بود؟
واقعیت این است که هنگام قطعی شدن انتخابم به عنوان معاون وزیر نفت و مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران، یاد نخستین روزهایی افتادم که وارد صنعت گاز شده بودم. اواسط 1366 که از دانشکده نفت اهواز در رشته مهندسی شیمی فارغالتحصیل شده بودم، تصمیم گرفتم برای شروع کار به زادگاهم بازگردم و در پالایشگاه شهید هاشمی نژاد مشغول شوم. آن زمان رسم بر این بود که فارغالتحصیلان دانشکده نفت باید کارشان را از جنوب شروع کنند، اما من بهدلیل آشنایی اتفاقیام با آقای شمشیری و نامه ایشان از خرداد تا اسفند همان سال در پالایشگاه شهید هاشمی نژاد مشغول به کار شدم تا اینکه به دلیل فشار اداره استخدام برای کار در جنوب، مجبور شدم بعد از تعطیلات عید به تهران بیایم.
نامهای به آقای آقازاده، وزیر نفت وقت، نوشتم و توضیح دادم که بهدلیل نزدیکی به خانوادهام در آنجا مشغول به کار شده ام و مصمم هستم که این وضعیت را ادامه بدهم. به دلیل مصادف شدن این موضوع با ایام ارتحال امام خمینی ره و تعطیلی ادارات دولتی، نامه من تا شهریور همان سال بیجواب ماند و معطل شدم. حدود 6 ماه بیکار بودم، اما در نهایت و با پیگیریهایی که انجام شد، به لطف خداوند دوباره به پالایشگاه شهید هاشمی نژاد برگشتم.
مرور سریع این خاطرات و باور اینکه به عنوان یکی از کارکنان صنعت گاز که در 3 دهه گذشته، فعالیت های کاری خود را از پایین ترین رده های کارشناسی، آن هم در پالایشگاهی واقع در نقطه صفر مرزی آغاز کرده و بدون هیچ گونه تعلقات سیاسی و جناحی، به بالاترین درجه مدیریتی در صنعت گاز و معاونت وزیر نفت رسیده است، بسیار لذت بخش و برایم درس آموز بود. همین موضوع باعث شد خود را «فرزند گاز» بنامم. اتفاقا در آن نامه، ابتدا از حسن نظر و توجه وزیر نفت که مجددا به یکی دیگر از مدیران و فرزندان شرکت ملی گاز ایران اعتماد کردند، تقدیر و تشکر کردم و سپس خطاب به کارکنان صنعت گاز، اظهار امیدواری کردم که با حمایت تک تک همکاران عزیز و شایسته، بتوانیم دست در دست یکدیگر، ضمن توسعه و پیشرفت روزافزون این صنعت عظیم، پاسخ مناسب و شایسته ای نیز به اعتماد مهندس زنگنه بدهیم.
درواقع معتقد بودم این انتخاب، بیانگر اعتماد و اعتقاد به شایستگی ها ، تخصص و توانمندی بدنه شرکت ملی گاز ایران بود همان طور که اشاره کرده، این نوید را به نسل جوان شاغل در شرکت ملی گاز ایران داد هر یک از آنها نیز با تلاش و کوشش، می توانند به بالاترین جایگاه مدیریتی در شرکت برسند.
اگرچه تلاش بسیاری برای بازگشت به زادگاه خود و فعالیت در پالایشگاه شهید هاشمی نژاد داشتید، اما چرا بسیاری از سوابق و فعالیت های شما در تهران رقم خورده است؟
همان طور که اشاره کردم، بعد از حدود 6 ماه پیگیری و اتمام مراسم ارتحال حضرت امام(ره)، دوباره به پالایشگاه برگشتم و حدود 5 سال آنجا بودم. در دیماه 1368 ازدواج کردم و مصمم به ادامه تحصیل بودم که موفق به پذیرش در رشته مهندسی صنایع دانشگاه امیرکبیر شدم که البته سختیهای زیادی برای رفتوآمد با خانواده داشتم. بعد از مدتی مدیر وقت پالایشگاه تصمیم گرفت برای آسایش بیشتر خانوادهام در قالب ماموریت، من را به تهران بفرستد. 2 سال در تهران مشغول شدم و قصد داشتم بعد از تمامشدن درسم به خراسان برگردم، اما آنچنان علاقه مند و مشغول کار جدید شده بودم که بعد از اتمام درس، در تهران ماندم.
یادم است آن زمان اختلاف نظری اساسی میان مدیران بخش های عملیات و مهندسی درباره احداث ایستگاههای فراشبند و نورآباد به وجود آمده بود. برای رفع این اختلاف، مسئولیتی به من سپرده شد و به همین دلیل، مجبور بودم در تمامی جلسات مربوط به این ایستگاهها شرکت کنم، تا جایی که در تعیین مکان آنها هم نقش داشتم.
اما ظاهرا حضور شما در تهران به این مسئله ختم نشد و همچنان، ساکن تهران ماندید و دیسپچینگ را برای ادامه فعالیت های خود انتخاب کردید!
بعد از اتمام فعالیتم در خدمات فنی، در اواسط 1379 به طور غیرسمی و از 1381 بهصورت رسمی به سازمان دیسپچینگ منتقل شد که البته آن زمان به اداره ارسال گاز معروف بود. در ابتدای حضورم در این واحد که در شهرری مستقر بود، به موضوع جالبی برخورد کردم؛ آن زمان هیچ گونه دیتای آنلاینی وجود نداشت و از طریق برقراری ارتباط تلفنی، داده ها را از ایستگاهها میگرفتند و در برگه های کاغذی یادداشت میکردند. بدین ترتیب آخر هر شب با انجام عملیات ریاضی به صورت دستی، متوجه می شدیم که شبکه ها در چه وضعیتی قرار دارند. البته آن زمان، وسعت شبکه هم خیلی کوچک بود. فقط یک خط لوله سراسری اول و بخشی از خط لوله دوم را داشتیم.
بعد از یک دهه که دیسپچینگ را در 1392 تحویل دادم، تغییرات بسیار زیادی در آن از هر نظر بهوجود آمده بود.این واحد هم اکنون نیز یکی از مدرنترین بخشهاست و افتخارم این بود که این بخش را به رئیس خودم تحویل دادم. به دلیل حساسیت بالای دیسپچینگ، آقای عراقی نگران بود که من اگر به برنامهریزی منتقل شوم، وضعیت آن چه خواهد شد که در نهایت، مهندس طاهری برای مدیریت آن انتخاب شدند.
مهمترین اتفاقی که در مدت حضورم در شرکت مهندسی و توسعه گاز رخ داد، عهده دار شدن مسئولیت نیروهای انسانی بود.
در ابتدای دولت یازدهم که هدایت صنعت گاز به مهندس عراقی سپرده شد، وضعیت برنامه ریزی چگونه بود؟
اواسط 1392 بود مسئولیت برنامهریزی شرکت ملی گاز را برعهده گرفتم و برای ایجاد تحولات اساسی در آن، ایدههای بسیاری را درنظر داشتم. حدود 2 سال از حضورم در این بخش نگذشته بود و کارهای نیمه تمام بسیاری داشتم که در سال 1394 ازسوی مدیرعامل وقت، تصمیم گرفته شده به شرکت مهندسی و توسعه گاز بروم. البته همیشه از افرادی که این تصمیم را برای من گرفتند تشکر میکنم.
آیا می توان حضور شما در شرکت مهندسی و توسعه را سکوی پرتاب به برج گاز درنظر گرفت!
به این موضوع اصلا فکر نکرده ام. البته تا آن زمان تجربه کار اجرایی نداشتم و تمام دوران خدمت خود را در بهرهبرداری و عملیات بودم و بههمیندلیل نگرانی و هیجان بسیاری داشتم. در مدت 3 سالی که مسئولیت شرکت مهندسی و توسعه را برعهده داشتم، با همراهی سایر همکاران، موفق به اتمام و بهره برداری از پروژههای بسیار مهمی شدیم که آثار زیادی در روند توسعه فعالیت های شرکت ملی گاز ایران داشت؛ پروژه هایی مثل خط لوله زاهدان که توسط رئیسجمهور افتتاح شد و همچنین خط لوله دامغان-کیاسر که وابستگی ما به ترکمنستان را برطرف کرد و شمال کشور را در حاشیه امن قرار دارد.
ویژگی اصلی و تفاوت این مسئولیت با تجارب قبلی شما در چه بود؟
مهمترین اتفاقی که در مدت حضورم در شرکت مهندسی و توسعه گاز رخ داد، عهده دار شدن مسئولیت نیروهای انسانی بود. تا آن زمان با نیروهای انسانی فقط از نظر انجام وظایف تخصصی ارتباط داشتم و هیچوقت مسئولیت استخدام، حقوق، آینده و آموزش آنها را نداشتم. درواقع در مدت 3 سال حضورم در این شرکت به عنوان مدیرعامل، علاوه بر مسائل اجرایی و تخصصی، عهده دار تمام مسئولیت های مرتبط با نیروهای انسانی نیز بودم.
وضعیت شرکت از لحاظ شاخص های منابع انسانی چگونه بود؟
خاطرم می آید روزهای اول که به آنجا رفته بودم، نیروهای انسانی و بهویژه بخش افراد دارای قرارداد پیمانکاری، نگاه منفی بسیار زیادی به شرکت داشتند. آنها میگفتند در شرکت، 2 نوع نیروی سیاه و سفید داریم و ما جزو نیروهای سیاه هستیم! به خوبی یادم است که جو بسیار سنگینی در اولین جلسه من با همکاران حاکم بود. آنها به مسائلی اشاره می کردند که هرچند بسیار ابتدایی به نظر می رسید، اما تا آن زمان به آنها توجه نشده بود. به همین دلیل و با توجه به پیشینه کاری خودم که کار را از نخستین رده های کارشناسی آغاز کرده بودم، سعی کردم بیشتر توجه و تمرکز را روی این مسائل بگذارم.
جالب است بگویم که در جلسه مشابهی که درست یک سال بعد از حضورم در آنجا با همکاران برگزار کردیم، شاهد نتایج بسیار خوبی و ایجاد فضایی شاد و صمیمی بین کارکنان بودم که تداوم این روند، موجب بیشترشدن انگیزه آنها برای کار شده بود.
با توجه به این تجربه و پروژه های متعدد گازرسانی به سراسر کشور از یکسو و ازسوی دیگر، ثبات نسبی حاکم در شرکت ملی گاز ایران در سالیان گذشته، آیا با تداوم حضور شما شاهد ایجاد تغییرات عمده در روندها و رویکردهای مدیریتی خواهیم بود؟
معمولا وقتی مدیری خارج از بدنه یک سازمان انتخاب می شود، عموم کارکنان سازمان منتظر ارائه دیدگاه ها و اجرایی شدن برنامه های مدیر جدید می مانند و مدت زمانی برای ایجاد تعامل و شناخت دوجانبه، زمان صرف می شود؛ اما این موضوع درباره من بسیار متفاوت بود. با تمام همکاران صنعت گاز براساس شناختی که از یکدیگر داشتیم، به راحتی ارتباط صمیمانه برقرار کردیم؛ زیرا سابقه 30 سال کار کارشناسی و مدیریتی و خصوصیات اخلاقی من را می شناختند.
با توجه به حضور نسبتا طولانی مهندس عراقی در راس شرکت ملی گاز ایران و همراهی من با ایشان در هیئتمدیره شرکت و مسئولیت های مختلف، میتوانم بگویم بخش زیادی از برنامه ها و اهداف ترسیم شده برای صنعت گاز، نتیجه تصمیم گروهی هیئت مدیره بوده که خود من هم عضوی از آن بودم و برهمین اساس، می توان گفت که اهداف اصلی و برنامه های کلی، به دلیل برخورداری از سبقه کارشناسی و تصمیم های گروهی خبرگان صنعت گاز، همچنان ادامه خواهند یافت. البته باید قبول داشت که هیچ دو مدیری به طور کامل شبیه به یکدیگر نیستند و رفتار و عملکرد یکسانی نخواهند داشت. وجود اختلاف نظر بین مدیران در بعضی موارد، به دلیل نوع نگرش و آموزه های علمی و عملی آنها، بسیار طبیعی است.
دامنه این تغییرات تا چه حد و تاکید بیشتر شما بر چه مواردی خواهد بود؟
این تفاوت در دیدگاه ها و سلایق فردی، حداکثر 5 درصد خواهد بود و باید بگویم 95درصد از اهداف و برنامه های صنعت گاز با دقت و کیفیت بالایی که تدوین شده اند، ادامه خواهد یافت. آنچه باید به آن اشاره کنم، رویکرد نتیجهگرایی است که معمولا بر آن تاکید دارم. در برنامههای کاری و حتی شخصی، بسیار به نتیجه فکر میکنم. در امور اجرایی و مدیریتی، بهنتیجهرسیدن کارها برایم خیلی مهم است و چون وقت و بودجه محدودی داریم، تلاشم بر این است که عموم برنامهها متمرکز بر نتیجه باشد و برهمین اساس، انجام پروژههایی که بهرهوری مشهود و بالایی دارند، برایم در اولویت هستند.
در این چند سال به دلیل قواعد متعدد و قوانین مختلف استخدامی، وضعیت کارکنان صنعت نفت و به تبع آن، شرکت ملی گاز ایران نیز بسیار پیچیده شده است.
ازسوی دیگر، همواره بر اقتصاد مهندسی و مهندسی ارزش در اجرای پروژه ها، تاکید دارم؛ یعنی هزینه ها و منافع یک پروژه را همواره درنظر می گیرم. البته ناگفته نماند مهندس عراقی هم رویکرد فرایندگرا داشتند که با هم در این خصوص، اتفاق نظر داشتیم.
با توجه به اینکه تصویب بودجه سال آینده، مراحل نهایی خود را می گذراند و در چند سال اخیر نگرانی های بسیاری درخصوص پروژه های عمرانی و توسعه ای مطرح شده است، براساس همان تاکید شما بر اقتصاد مهندسی پروژه ها، آیا نگرانی خاصی برای تامین منابع مالی پروژه های جاری و روند توسعه گازرسانی وجود دارد؟
معتقدم شرکت ملی گاز ایران از نظر مالی در مقایسه با شرکت های دولتی، وضعیت مناسب تری دارد و تلاش می کنیم این روند را در آینده، بهبهود بخشیم. تلاش خواهیم کرد درآمدهای شرکت را گسترش دهیم تا بتوانیم با بهره برداری از پروژه های در دست اجرا و توسعه ای، نقش موثرتری در روند توسعه صنعتی کشور و تحقق برنامه های دولت و وزارت نفت داشته باشیم.
چالش های فراروی منابع انسانی در سراسر صنعت نفت و به خصوص شرکت ملی گاز ایران، ازجمله دغدغه هایی است که اتفاقا در ابتدای دولت یازدهم نیز ازسوی وزیر نفت بر آن تاکید و قول های بسیاری نیز داده شده بود. نگاه شما در این خصوص چیست و آیا سامان دهی منابع انسانی را نیز می توان جزو همان 5درصد تغییرات مدیریتی شما درنظر گرفت؟
بعد از برگزاری مراسم پنجاهمین سالگرد تاسیس شرکت ملی گاز ایران که با حضور رئیس جمهور و وزیر نفت برگزار شد، همواره بر این موضوع تاکید کرده ایم که ارتقای کیفیت خدمات رسانی به عنوان یکی از راهبردهای نوین صنعت گاز، درنظر گرفته خواهد شد که بار اصلی آن، بدون تردید بر دوش کارکنان و منابع انسانی متخصص خواهد بود. به طور حتم برای شرکت ملی گاز ایران به عنوان یکی از بازیگران اصلی تامین انرژی در سطح ملی و منطقه ای، وضعیت کنونی و آینده سرمایه های انسانی آن ، مسئله بسیار مهمی محسوب می شود.
بعد از 3 دهه فعالیت مستمر در بخش های مختلف صنعت گاز، معتقدم هر یک از نیروهای جوان و متخصص که مشغول فعالیت می شود، باید آینده کاری خود را در جایگاه مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران ترسیم کند و برای دستیابی به این هدف بزرگ، به طور جدی کار کند که تحقق این مهم، مستلزم ایجاد آرامش و توجه ویژه به منابع انسانی است. درخصوص تغییر رویکرد و برنامه ها نیز باید به یک موضوع مهم توجه داشت.
در این چند سال به دلیل قواعد متعدد و قوانین مختلف استخدامی، وضعیت کارکنان صنعت نفت و به تبع آن، شرکت ملی گاز ایران نیز بسیار پیچیده شده است. معتقدم بسیاری از این موارد قابل انجام است و مرتفع خواهند شد. نیروی انسانی فقط «توجه» لازم دارد و این توجه آنچنان بار مثبتی دارد که آثار شگرفی بر وضعیت هر سازمان خواهد داشت. برهمین اساس تمام تلاش خود را به کار خواهم بست و امیدوارم بتوانم مشکلاتی که به دلیل نوع قراردادها و استخدامهای متفاوت دامنگیر نیروی انسانی شده را مرتفع و این رویکرد را اصلاح کنم.
دغدغه های کنونی منابع انسانی در صنعت گاز در حالی ابعاد بسیاری یافته است که اخیرا، صحبت هایی نیز مبنی بر تصمیم وزارت نفت برای واگذاری شرکت های گاز استانی نیز به گوش می رسد. با توجه به تجربه ناموفق چنین رویکردی در روند خصوصی سازی شرکت های پتروشیمی، آیا می توان به آینده کارکنان صنعت گاز در صورت اجرای واگذاری ها، خوش بین بود؟
متاسفانه در کشور ما به بخش خصوصی اهمیت چندانی داده نمی شود، به همین دلیل و با توجه به تداوم رویکرد خانواده ها به استخدام فرزندان خود در بخش های دولتی، فشار بسیاری نیز بر مدیران برای استخدام های بیشتر وجود دارد. اگر این فرهنگ برای ما جا بیفتد که بخش خصوصی هم میتواند بزرگ و قابل اعتماد شود، مشکلات نیروی انسانی که الان با آن مواجه هستیم، کمتر خواهد شد. بنابراین باید راهکارهایی را اندیشید که اگر قرار است بخش هایی از صنعت را واگذار کنیم، نوعی از بخش خصوصی مطمئن ایجاد و بر آن نظارت کنیم که نیروهای انسانی در آن، ضربه نخورند.
تمام تلاش خود را به کار خواهم بست و امیدوارم بتوانم مشکلاتی که به دلیل نوع قراردادها و استخدامهای متفاوت دامنگیر نیروی انسانی شده را مرتفع و این رویکرد را اصلاح کنم.
معتقدم نیروهای انسانی چه در بخش خصوصی فعال باشند و چه در بخش دولتی، باید سرنوشت یکسانی داشته باشند و با یک دید به آنها نگریسته شود؛ زیرا آنها باید در آینده هدایت صنعت را به دست بگیرند. نباید شرایطی را فراهم کرد که آنها آسیبپذیر باشند، بلکه نتیجه باید برایش آنها زمینه هایی را فراهم کرد که امنیت شغلی، درآمد مناسب، امکانات و رفاه مناسبی برای آنها ایجاد شود.
در ادامه فعالیت های صنعت گاز با مدیریت جناب عالی، آیا شاهد هدف گذاری های جدیدی خواهیم بود؟
خوشبختانه دغدغههایی مانند قطعی گاز در زمستان و برخی نقاط ضعف شبکه های گازرسانی که از سالهای گذشته داشتیم، تقریبا برطرف شده؛ اما چند پروژه انتقال گاز در عسلویه باقی مانده است که امیدواریم در آینده بتوانیم به انجام برسانیم. پیگیری مجدانه پروژههای گازرسانی به شهرها و روستاها را نیز به طور جدی تری دنبال خواهیم کرد تا نقاطی که هنوز گاز ندارند یا با قطعی و کاهش فشار مواجه هستند، بهطور کامل و بدون مشکل از این نعمت بهرهمند شوند.
ازجمله اهداف جدیدی که در برنامه سال جدید قرار دارد، بحث فروش «ال.پی.جی» است. درحالحاضر رقم فروش ما در این بخش قابل توجه است و در سطح بینالملل، صادرکننده این محصول هستیم و قصد داریم با هدف گذاری های جدید، جایگاه مناسب تری در بازارهای بین المللی در این بخش کسب کنیم.
هدف بعدی، مانیتورینگ و کنتورهای هوشمند به عنوان یکی از مباحث قابل توجه در سالهای آینده است. قصد داریم در سال جدید این موضوع را بهعنوان یک مگاپروژه بررسی و اجرای آن را به 3 یا 4 سال آینده موکول کنیم، اما قطعا در سال آینده، طراحی و بررسی آن انجام خواهد شد. برنامه بعدی، بازنگری در هزینههای جاری است که باید این موضوع بررسی شود که چطور میتوان شرکت را با هزینه های متعادلتری مدیریت کرد.
روند گازرسانی به روستاها و شهرهای باقی مانده نیز دچار تغییراتی خواهند شد؟
درحالی که تلاش کرده ایم عملیات گازرسانی به همه شهرها تقریبا کامل شود، گازرسانی به روستاها را نیز با اولویت ویژهای دنبال میکنیم. بعضی استانها برخورداری بیشتری داشتند و بعضیها در این چندسال در بخش روستایی کمتر برخوردار بودند که تلاش خواهیم کرد آنها را نیز به میانگین کشوری نزدیک کنیم. خوشبختانه تاکنون به ۹۸درصد جمعیت شهری در کشور گازرسانی شده است.
در روند توسعه گازرسانی به سراسر کشور، فقط استان سیستان و بلوچستان از پوشش کمتری برخوردار بود که با تدوین برنامه های گسترده و پیگیری پروژه های در حال اجرا، در آینده نزدیک فرایند گازرسانی در این استان نیز کامل خواهد شد. همچنین ۷۷درصد از جمعیت روستایی کشور نیز بهره مند از گاز هستند و طبق برنامه ریزی های صورت گرفته تا پایان امسال به ۳هزار روستا و در سال 1398 نیز به ۳ هزار روستای دیگر گازرسانی خواهد شد.
افزایش تولید و توسعه پالایشگاه های گاز طبیعی به کجا خواهد رسید؟
در شرایط کنونی روزانه بیش از۸۰۰ میلیون مترمکعب گاز تولید می شود و مطابق برنامه ریزی ها، قرار است این میزان تا سال ۱۴۰۰ به یک میلیارد مترمکعب می رسد. البته یکی از دغدغه های اصلی شرکت ملی گازایران، ضرورت اصلاح الگوی مصرف در بخش خانگی و تلاش برای افزایش بهره وری به ویژه در نیروگاه هاست؛ زیرا طبق بررسی های صورت گرفته مصرف گاز در این مراکز تا ۳۰ درصد قابلیت صرفه جویی دارند.