بی توجهی به «زمین» عامل انقراض تمدن هاست

امروز دوم اردیبشت برابر با روز زمین است. زمینی که که خستگی آن بر همگان آشکار شده اما همه خود را به کوچه علی چپ زدند. زمین خسته و نالان از زخم هایی که بر آن می رسد روزگار چندان خوشی را نمی گذراند. هر چند هستند عده ای که امروزه در بریتانیا جنبش نسل رو به انقراض را بنا نهاده اند، اما این دردی از درهای زمین کم نکرده است.

به گزارش خبرنگار «انرژی امروز» روز زمین، دو بار در سال، یک بار در طول فصل بهار در نیمکره شمالی ( ۲۲ آوریل) و در طول فصل پاییز در نیمکره جنوبی (که فصل بهار آن نیمکره محسوب می‌شود) برگزار می‌شود.

سازمان ملل متحد نیز هر سال در اعتدال بهاری، این روز را جشن می‌گیرد. این رسمی بود که توسط فعال صلح یعنی جان مک‌کانل در سال ۱۹۶۹ در اجلاس یونسکو معرفی شد و توسط سناتور آمریکایی گیلورد نلسون به عنوان یک جلسه آموزشی در مورد محیط زیست بنیان گذاشته شد. در خیلی از کشورها روز ۲۲ آوریل هم زمان با 2اردیبهشت روز زمین است و جوامع بسیاری نیز هفته زمین را با آغاز روز زمین جشن می‌گیرند و تمام هفته را به فعالیت‌های زیست محیطی اختصاص می‌دهند.

این روزها تنها کره خاکی که بشر می تواند بر روی آن به زندگی کند و امید به بقای نسل خود داشته باشد زخم خورده همین بشر است. استفاده بی حد و حریصانه از منابع این کره خاکی، استخراج انرژی، استفاده از آب، جنگل، مراتع و… همگی به حدی رسیده است که این منابع رو به اتمام بوده و زندگی آیندگان را نیز تهدید می کند.

علاوه بر استفاده از منابع انرژی کره زمین، پسماندهای استخراج این منابع به صورت زباله و فاضلاب یکی از بزرگ ترین چالش های زیست محیطی پیش روی جوامع بشری است.

نفت و گاز استخراج می شود تا چرخ صنایع بچرخد و محصول تولید شود اما در مقابل هوا و خاک و آب آلوده شود.

جرد دایموند، در کتابی با عنوان «فروپاشی: چگونه جوامع راه فنا یا بقا را بر می گزینند» تاریخی روایت گونه دارد بر آنچه که بشر بر سر زیست گاه خود آورده است. شرکت های بزرگ نفتی، شرکت های تولید خوراک و پوشاک و حتی فرهنگ های باستانی حاکم بر جوامع چنان دست به دست هم داده اند تا بتوانند زمین زیر پای خود را به پرتگاه سقوط بکشانند.

 دایمنوند در این کتاب عوامل انقراض تمدن ها و فرهنگ ها را به چند دسته تقسیم بندی کرده است. یک دسته از این عوامل عوامل محیط زیستی است. اما دایموند در کنار عواملی مثل هجوم دشمنان به سرزمین ها و تمدن ها، مهمترین عامل از بین رفتن تمدن ها را نحوه مواجه این تمدن ها با تهدیدات زیست محیطی می داند.

وی در ادامه تهدیدات زیست محیطی تمدن ها را به هشت دسته تقیم بندی می کند. این دسته بندی ها شامل «جنگل‌زدایی و تخریب زیست ‌بوم، معضلات خاکی (فرسایش، شورش شدن خاک و کاهش حاصلخیزی)، مسائل مدیریت آب، شکار بیش از حد، ماهیگیری فراتر از نیاز، تاثیر گونه‌های واردشده بر گونه‌های بومی، رشد جمعیت انسانی، و افزایش تاثیر سرانه مردم» عنوان می کند.

دایموند هر چند در کتاب خود نامی از ایران و تهدیدات زیست محیطی آن به میان نمی آورد، اما هر ایرانی باسوادی به راحتی می تواند در اطراف خود تمامی این تهدیدها را با چشم خود ببیند. هیچ نقطه ای از ایران از فرسایش خاک، استفاده بی مهابا از آب، شکار بی حد، رشد گونه های غیر بومی جنگل زدایی، شور شدن خاک، از بین رفتن زیست بوم های طبیعی مثل تالاب ها، آلودگی آب رودخانه ها  و دریاها و افزایش غیر اصولی جمعیت در امان نیست.

ایران هنوز در خواب ناز بی توجهی به همه این تهدیدها به سر می برد. هیچ طرح و برنامه مدونی برای جلوگیری از این معضلات وجود ندارد. نه مجلس و نه دولت گویی برایشان اهمیتی ندارد که چه بر سر آیندگان خواهد آمد.

اما سوال اینجاست که چند درصداز 80 میلیون نفر جمعیت ایران که هیچ عضویتی در کابینه دولت ها و مجلس های ایران ندارند، به فکر زمین و «روز زمین» هستند؟

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن