از چرنوبیل، با ترس و تردید
ناصر کرمی | اقلیم شناس
مجموعه تلویزیونی «چرنوبیل» که به تازگی از شبکه HBO پخش شده، بحث و جدل در باره انرژی هسته ای را دوباره داغ کرده است. البته به ظاهر این سریالی است در نقد سیستم مدیریتی شوروی سابق، و نه لزوما در باره سود و زیان انرژی هسته ای. اما به هر حال هول و ولای حاکم بر تک تک لحظات هر پنج قسمت این مجموعه مخاطب را نسبت به این نوع انرژی هراسان می کند. تاکید مدام بر خطر انفجار یک نیروگاه هسته ای عملا سریال چرنوبیل را می تواند در ژانر ترسناک قرار دهد. موفقیت این مجموعه غافلگیر کننده بوده است.
دو هفته بعد از پخش آخرین قسمت این مجموعه نقدها و همچنین شایعات بسیاری نیز در باره آن منتشر شده است. گفته شده ممکن است کمپانی های نفتی پشت ساخت این مجموعه باشند. با هدف بر حذر ساختن دولتها از سرمایه گذاری بر انرژی هسته ای و واداشتن جهان به تداوم مصرف فزاینده سوخت های فسیلی. مجموعه چرنوبیل همچنین متهم شده است به جعل و اغراق و بازی با احساسات مخاطب با هدف بسط نگرش منفی در باره انرژی هسته ای.
بر خلاف آنچه که این سریال می گوید ابتلا به تشعشع هسته ای واگیردار نیست. به واقع اگر این نکته را مخاطب بداند نیمی از هراسناکی حاکم بر این سریال بیهوده می شود. اما چرا بیماران مبتلا را از بقیه جدا نگه می دارند؟ بر خلاف تصور نه برای محافظت از نامبتلایان، بلکه به این دلیل که ایمنی دفاعی بدن مبتلایان به تشعشع رادیواکتیو خیلی ضعیف است و باید از آنها در برابر ویروس های احتمالی محیط اطراف مراقبت کرد.
یکی از خرده داستان های سریال نجات زنی حامله است از خطر مرگ به واسطه آنکه همه تشعشع اتمی که زن را در برگرفته توسط جنین جذب شده و به این شکل نوزاد مرده اما مادر جان سالم به در برده است. نه چنین داستانی در چرنوبیل رخ داده و نه از نظر علمی چنین امکانی تاکنون ادعا شده است.
اینکه تشعشع رادیواکتیو می تواند هلی کوپتری را که در حال پرواز در آسمان است ذوب کند نه در ماجرای چرنوبیل رخ داده و نه از نظر علمی قابل اثبات است.
در سریال ادعا می شود هر ذره رادیواکتیو مثل گلوله ای است که از یک تفنگ شلیک شده باشد و انفجار چرنوبیل از این نظر باعث شلیک سه بیلیارد گلوله به محیط اطراف شده است. گلوله هایی که تا 50 هزار سال بعد هم امکان اصابت به موجودات زنده را دارند. این نیز ادعایی شبه علمی ارزیابی شده است.
با هر مقدار مراقبت و رعایت استانداردهای ایمنی بالاخره ممکن است حادثه ای همچون چرنوبیل گستره وسیعی از کره زمین را به کام مرگ بکشد
در سریال چرنوبیل ادعا می شود شماری از شهروندان که در لحظات ابتدایی انفجار روی یک پل به تماشای آن ایستاده بودند در کوتاه زمانی مرده اند و اکنون آن پل نام «پل مرگ» بر خود گرفته و همواره توسط توریست ها بازدید می شود. اما مرگ آن شهروندان هرگز گزارش نشده و اساسا پلی با چنان نامی در منطقه وجود ندارد.
انرژی هسته ای، آری یا نه؟
پرسش بزرگ اما به هر حال این است که انرژی هسته ای بالاخره آری یا نه؟ برای پاسخ به این پرسش می توانیم برگردیم به جانمایه اصلی سریال چرنوبیل: اینکه ریسک بالای استفاده از این نوع انرژی به منافع آن نمی ارزد. با هر مقدار مراقبت و رعایت استانداردهای ایمنی بالاخره ممکن است حادثه ای همچون چرنوبیل گستره وسیعی از کره زمین را به کام مرگ بکشد. موافقان انرژی هسته ای در رد این انگاره می گویند نسل جدید نیروگاه های هسته ای استاندارد و سیستم ایمنی کاملا متفاوتی با نیروگاه چرنوبیل دارند. آن نیروگاه حتی نسبت به استاندارد عقب مانده آن زمان هم ناایمن و نامناسب بوده است.
موافقان انرژی هسته ای همچنین می گویند در باره خطر نیروگاه های هسته ای بزرگنمایی شده است. با وجود استفاده گسترده از این انرژی در سراسر جهان فقط دو مورد حادثه تاکنون رخ داده است: چرنوبیل و فوکوشیما. حادثه چرنوبیل را می توان از نظر منطقی امری «راجع به منسوخ» ارزیابی کرد. آن گونه نیروگاه های هسته ای دیگر مورد استفاده نیستند پس می توان امیدوار بود که مشابه آن حادثه دوباره رخ ندهد.
درباره فوکوشیما نیز واقعیت این است که اگر چه حادثه ای بسیار مهیب بود اما در نهایت هیچ کشته و هیچ اثر منفی پایداری نداشت. به غلط گفته می شود حادثه فوکوشیما پانزده هزار کشته داشته، در حالی که آنها کشتگان سونامی بودند و نه فوکوشیما. از سوی دیگر حادثه فوکوشیما ناشی از دست کم انگاری (Underestimate) زمین لرزه و سونامی توسط طراحان این نیروگاه بوده است. نیروگاه اتمی فوکوشیما به گونه ای ساخته شده بود که در برابر زمین لرزه ۸ ریشتری و سونامی با امواج ۵.۷ متری ایستادگی کند. و مشکل این بود که زمین لرزه ای رخ داد به بزرگی ۹ ریشتر و موج هایی آمدند به ارتفاع ۱۴ متر. با محاسبات سختگیرانه تر و با استانداردهای نوین ایمنی می توان امیدوار بود دست کم حوادثی مشابه چرنوبیل و فوکوشیما رخ ندهد.
حتی به فرض اجرای کامل همه توافقات اقلیمی، تقریبا عبور از سه درجه حتمی است و اگر فرض کنیم وضعیت موجود ادامه یابد، که عجالتا فرض پر بیراهی نیست حتی می توان نگران وقوع سناریوی بسیار بدبینانه افزایش متوسط دمای جهانی حتی بیش از ۵ درجه بود
در عین حال این تردید و نگرانی همیشه باقی است: امکان ایمن سازی مطلق و صددرصد هرگز وجود ندارد. و به هر حال وجود یک نیروگاه هسته ای در هر منطقه ای به معنای مهیب ترین خطر محتمل برای آن منطقه است. با درصد وقوع خیلی کم، اما ریسک بسیار بزرگ در صورت وقوع. و البته اینکه همه انرژی هسته ای را می خواهند اما همه قادر به تامین بالاترین استاندارد ایمنی نیستند.
محیط زیستی ها و انرژی هسته ای
دیرزمانی دلمشغولان محیط زیست مهمترین و پرشورترین دشمنان انرژی هسته ای بودند. اما به نظر می رسد روزگار دیگر شده است. در هراس از گرمایش جهانی، ناشی از مصرف سوخت های فسیلی، و سرخورده و نومید از روند گسترش انرژی های تجدیدپذیر و پاک محیط زیستی ها رو کرده اند به انرژی هسته ای. اگر معاهده کیوتو را نقطه آغاز اجماع جهانی برای مهار تغییر اقلیم بدانیم واقعیت این است الان شرایط نسبت به ۲۷ سال قبل ناامیدکننده تر است. نه تنها مصرف سوخت های فسیلی افزایش یافته، بلکه سرمایه گذاری برای توسعه مصرف این نوع انرژی هم بیشتر شده است. و البته اینکه گسترش انرژی های پاک همچون انرژی خورشیدی و بادی بسیار کمتر از حد انتظار بوده است.
با روند موجود، هرگز نمی توان خوشبین به هدف اعلام شده در توافقنامه پاریس یعنی نگه داشتن میزان افزایش دما زیر دو درجه به نسبت پیش از انقلاب صنعتی بود. حتی به فرض اجرای کامل همه توافقات اقلیمی، تقریبا عبور از سه درجه حتمی است و اگر فرض کنیم وضعیت موجود ادامه یابد، که عجالتا فرض پر بیراهی نیست حتی می توان نگران وقوع سناریوی بسیار بدبینانه افزایش متوسط دمای جهانی حتی بیش از ۵ درجه بود. و این یعنی فاجعه حتمی برای مناطق وسیعی از جهان. به همین خاطر است که طرفداران محیط زیست به این نتیجه رسیده اند عجالتا ریسک تداوم مصرف سوخت های فسیلی بیشتر از خطرات انرژی اتمی است و بهتر است مشوق توسعه انرژی هسته ای، البته به شرط ارتقای استانداردهای ایمنی مرتبط بود. برای مثال حتی ژاپن، که به واسطه دو انفجار هیروشیما و ناگازاکی و همچنین حادثه فوکوشیما زخم خورده ترین کشور جهان از انرژی اتمی است به تازگی تصمیم به افزایش شمار نیروگاههای هسته ای گرفته است.
جالب توجه است که بیل گیتس به تازگی بیرق توسعه انرژی هسته ای را بر دوش گرفته است. او در یادداشتی که به مناسبت آغاز سال ۲۰۱۹ منتشر کرده بود با اشاره به خطرات گرمایش جهانی از دولت آمریکا خواست برای توسعه انرژی هسته ای بکوشد و رهبری جهان را در این مسیر به عهده بگیرد. پیشتر اعلام شده بود که بیل گیتس قصد دارد با همکاری وزارت انرژی آمریکا راکتور هسته ای کوچک و ارزانتری از نمونههای موجود تولید کرده و آن را به بازار عرضه کند. بر اساس این پروژه نسل جدیدی از راکتورهای «نمک گداخته» در آیندهای نزدیک توسعه خواهد یافت که کارآیی بیشتری دارند و تولید آنها نیز کم هزینه تر خواهد بود. تا این حد که کارشناسان آنها را سیستمهای تامین انرژی آینده نامیدهاند.
نتیجه گیری
این یادداشت ترجیح می دهد نتیجه گیری خاصی نداشته باشد. بهتر آن است که گرمایش جهانی را با رویکرد به انرژی های تجدیدپذیر همچون انرژی خورشیدی مهار کنیم و نه انرژی اتمی. اما موقتا، دست کم تا وقتی که انرژی های پاک به فناوری قابل قبول و قدرت تجاری رقابت با سوخت های موجود برسند شاید بهتر باشد ریسک استفاده از انرژی اتمی را بپذیریم. و این البته نمی تواند فرمولی یکسان برای همه کشورهای جهان باشد.
هر کشوری باید بسته به اقتضائات سرزمینی خود راه خویش را برای یک برنامه جامع «مهار گرمایش جهانی» و «انطباق با تغییرات اقلیمی» پیدا کند. چاره کار در این باره سپردن بازی به دانشمندان و اعتماد به آنهاست. بر عکس باید دامنه تصمیم سازی سیاستمداران را محدودتر کرد. شاید هم در نهایت سریال چرنوبیل می خواهد به همین نتیجه برسد. سریالی که به واقع عمدتا در باره دروغگویی مدام سیاستمداران است. حتی در حوزه حساسی مثل انرژی هسته ای. می گوید به آنها اعتماد نکنید. هرگز.
«چرنوبیل» سریالی که به واقع عمدتا در باره دروغگویی مدام سیاستمداران است، حتی در حوزه حساسی مثل انرژی هسته ای، می گوید به آنها اعتماد نکنید، هرگز