چرا زنگنه نباید خسته باشد؟
تردید زنگنه برای ماندن در دولت روحانی این روزها یکی از مهمترین بحثهای چینش کابینه است. بهراستی او چرا نباید تردید داشته باشد؟
کانال تلگرامی «از نفت چه خبر؟» در یادداشتی با طرح این پرسش نوشت: مگر چقدر یک مدیر ارشد که نگاه استراتژیک دارد میتواند بهره بردن از دسترنج خود را توسط دیگران ببینید و قدر نبیند؟ بسیاری از مخالفین و تیمهایی که امروز علیه زنگنه فعالیت میکنند در دوران او بالنده شدند. چه افراد و چه شرکتها و مجموعهها.زنگنه متهم به حمایت از شرکتهای خارجی میشود اما مهمترین پیمانکاران و سازندگان داخلی نفت در دوران او رشد کردند.
خبرنگاران قدیمی نفت به یاد میاورند که در پروژه فاز یک پارس جنوبی شرکت تأسیسات دریایی روزی 80 متر لولهگذاری میکرد. اما همین شرکت در خلال پروژههای پارس جنوبی به رکورد روزی دو کیلومتر لولهگذاری رسید که در اندازههای جهانی رکوردی قابلملاحظه است اما مخالفین، طوطیوار زنگنه را متهم به حمایت از شرکتهای خارجی میکنند. درصورتیکه در دوران مدیریت خودشان ،کارگاهها در بیغولهها و دهاتهای چین هم رونق گرفتند اما به خاطر تسلط رسانهای مخالفین(در اختیار داشتن صداوسیما) این برساختهی انحرافی را جا انداختن که زنگنه اعتقادی به شرکتهای داخلی ندارد و پی خارجیهاست.
چرا نباید زنگنه تردید داشته باشد؟ بزرگترین فساد نفتی کشور(پرونده بابک زنجانی) با مهربانی رسانههای دلواپس و خبرسازیهای جعلی و انحرافی آنها مواجه است اما از آنسو در ماجرای کرسنت داستانی ساختهاند که کشور باید میلیاردها دلار غرامت بدهد. رقمهایی فوق نجومی از سوی سوپر دلواپسها بیان میشود که حتی وکیل کرسنت هم وجهی ندیده است که آن را به دادگاه اعلام کند. این در حالی است که بیان ناگفتههای این پرونده به ضرر ایران در دادگاه تمام میشود اما دلواپسها ناجوانمردانه میتازند و زنگنه برای خسارت کمتر ایران در این پرونده سکوت میکند با این حساب چرا نباید از این عدم توازن و بیانصافی خسته شود و تردید در ادامه همکاری با دولت داشته باشد؟
روزی که اعلام کرد تولید نفت ایران را به سطح قبل از تحریم میرساند همین دلواپسها مسخره کردند، کاری که وزیر نفت عربستان انصافش اجازه نداد آن کار را بکند. تولید ایران که به قبل از تحریم نزدیک شد میرکاظمی و شرکا از زنگنه میخواستند که به طرح عربستان یعنی فریز نفتی رأی بدهد تا باعث شود قیمت نفت بالا برود. این پیشنهاد با توجه به درگیری ایران و عربستان در منطقه اگر از سوی هرکسی بیان میشد بلندگوهای دلواپس صد در صد به خیانت متهمش میکردند. خادمی حتماً یکی دو تا پیراهن برای این موضوع پاره میکرد اما پیشنهاد همکاری با عربستان برای محدود کردن خودمان از سوی همین طیف بیان شد و آب از آب تکان نخورد. البته از این دلواپسها که با دست خود در اوپک ایران را محدود کرده بودند این بعید نبود و نیست.
درواقع دلواپسها برای زمین زدن دولت ازیکطرف به سفارت عربستان حمله میکنند و روابط دو کشور را بهشدت تیرهوتار میکنند از طرفی شاخه نفتیشان باز برای زمین زدن دولت،پیشنهاد میکند وزارت نفت با عربستان همکاری کند. این تناقض خستهکننده نیست؟
اینکه این شخصیتهای رنگینکمانی متولی ارزشمداری و تشخیص خدمت_خیانت در کشور شوند خستهکننده نیست؟ کجا قرار است این تناقضها، این فرصت سوزیها، این هدم منافع ملی،این بازیهای مسخره و خستهکننده سیاسی و تهی،این دوگانگیهای مفرط، این خرج کردنهای بیهوده از ارزشهای مذهبی و ملی، این متهم کردنهای هرروزه و هر ساعت، قراراست پایان بگیرد و کشور برای توسعه و پیشرفت خود بسیج شود؟
مسئله امروز و دیروز نیست. مگر در دولت اصلاحات همین آقای رییسی (سازمان بازرسی کل کشور) هشت سال علیه زنگنه در خصوص پتروپارس پروندهسازی نکرد؟ نتیجه چه شد؟ آیا با دخالت رییس قوه قضاییه مسئله تمام نشد؟ آن آبروها و آن رفتوآمدها و آن ماجراهای سیاسی بازی به کجا و چه نتیجهای ختم شد؟ کسی از نفتیها و زنگنه عذرخواهی کرد؟ این خستهکننده نیست؟ یاس آور نیست؟ اگر ختم به آن روز میشد باز امیدآفرین بود اما امروز این مسائل ادامه ندارد؟
امروزه برخی از نمایندهها رسما در انتصابهای وزارتخانه دخالت میکنند، اگر یک گزینهشان رد شود و چه شود، به مخالفت دست میزنند. تحرکات علیه نفت را رهبری میکنند. این خستهکننده نیست؟ برای کسی که اهل باج دادن نیست؛ قطعا فرسایشی است. بله در همین وزارتخانه میشود خیلی هم شیک و خوش وزارت کرد. در باج دادن و هر نوع تعامل را کافی است باز بگذاریم، هیچکس تیتری بد نمیزند. هیچکس نطقی نمیکند و ……. این داستان بسیار مطول است؛ ولی واقعا چرا نباید زنگنه خسته باشد؟