ورشکستگی آبی

علی ابراهیمی، خبرنگار، در شماره امروز روزنامه همشهری گفتگویی با عیسی کلانتری دبیر کل خانه کشاورز و وزیر پیشین جهادکشاورزی درباره وضعیت آب کشور داشت که در ادامه می‌آید:

استفاده بی‌رویه از منابع آبی تجدیدپذیر و تجدید ناپذیر کشور، بهره‌وری پایین و هدرروی بالای آب در بخش‌های کشاورزی، صنعت و شرب موجب شده تا شرایط آبی کشورمان از وضعیت بحرانی فراتر رفته و به فاجعه نزدیک شود با وجود این هنوز هیچ اقدام مؤثری برای کاهش برداشت منابع آبی و بهبود بهره‌وری آب در بخش‌های مختلف صورت نگرفته است، با دکتر عیسی کلانتری، دبیر کل خانه کشاورز و وزیر پیشین جهادکشاورزی گفت‌وگو کرده‌ایم.

میزان بهره‌وری آب کشاورزی نسبت به سایر کشورهای دنیا چگونه است؟

بهره‌وری میزان تولید ماده خشک کشاورزی از منابع آبی کشور از حدود 850گرم در هر مترمکعب طی 5 سال گذشته اکنون به یک کیلو تا یک کیلوو 100گرم رسیده است. اما این میزان رشد بهره‌وری پاسخگوی منابع آبی کشور نبوده و حتی این میزان بهره‌وری نیز در اصطلاح ماده خشک نامیده می‌شود و به‌معنای واقعی ماده خشک نیست.

چرا که ماده خشک به تولیدات کشاورزی اطلاق می‌شود که یا به مصرف مستقیم انسان رسیده و یا تحویل صنایع و کارخانه‌ها داده شود. که با این تعریف محصولاتی مانند علوفه از فهرست ماده خشک تولیدی بخش کشاورزی حذف می‌شود که با حذف اینگونه اقلام، اکنون میزان تولید واقعی ماده خشک در بخش کشاورزی به 950گرم در هر مترمکعب آب کاهش می‌یابد. این در حالی است که متوسط بهره‌وری آب در بخش کشاورزی در بین کشورهای پیشرفته و کم آب دنیا بیش از 2.5کیلوگرم در هر مترمکعب و در سایر کشورها 1.6 تا 1.7درصد است و هنوز فاصله زیادی با میزان بهره‌وری آب در بخش کشاورزی با سایر کشورهای دنیا داریم.

آیا رشد نسبی بهره‌وری آب کشاورزی با کاهش میزان استحصال آب صورت گرفته ‌است؟

مشکل اصلی آن است که میزان استحصال آب کاهش نیافته است یعنی اگر ما 10سال پیش حدود 90میلیارد متر معکب آب مصرف می‌کردیم اکنون طبق آمار وزارت نیرو این میزان مصرف به 96میلیارد متر مکعب رسیده است. هدف اصلی کاهش میزان استحصال آب است چرا که از نظر بین‌المللی به‌دلیل حذف محیط‌زیست اجازه استحصال بیش از 40درصد منابع آبی تجدید‌پذیر داده نمی‌شود. این در حالی است که بازهم بنابر آخرین آمار اعلام شده وزارت نیرو، میزان آب تجدید پذیرکشور حدود 88میلیارد متر مکعب است که 40درصد مجاز استحصال این منابع آبی مطابق با استانداردهای بین المللی در ایران رقمی حدود 36میلیارد مترمکعب برداشت منابع آبی تجدید‌پذیر خواهد بود.

اما اکنون میزان واقعی مصرف آب از منابع تجدید‌پذیر در کشورمان حدود 96تا 97میلیارد متر مکعب و حدود 2.5برابر استانداردهای جهانی است. این امر به‌معنای آن است که اکنون ما 110درصد منابع آب تجدید‌پذیر را در حالی مصرف می‌کنیم که حداکثر سقف مجاز مصرف ما آن هم با پذیرش برخی مخاطرات زیست‌محیطی حدود 40درصد است. مشکل اصلی کشور آن است که باید میزان مصرف آب کاهش یابد اما متأسفانه ارتباط بین مصرف و بهره‌وری آب از هم گسیخته و نمی‌توانیم بگوییم که با افزایش بهره‌وری میزان استحصال آب را کاهش می‌دهیم. باید ابتدا میزان استحصال آب را کم کنیم و به موازات آن هر چه می‌توانیم بهره‌وری آب در بخش‌های مختلف من جمله کشاورزی را افزایش دهیم.

سهم واقعی بخش‌های مختلف از برداشت منابع آبی کشور تا چه حد است، آیا تغییری را در این سهم نسبت به سال‌های گذشته شاهد بوده‌ایم؟

سهم بخش کشاورزی از منابع آبی کشور حدود 90درصد، سهم بخش‌های شرب و بهداشت حدود 8درصد و 2درصد نیز سهم بخش صنعت است که متأسفانه تغییر چندانی در این درصد‌ها صورت نگرفته و اگر هم بهره‌وری در بخش کشاورزی تا حدودی بالا رفته منجر به کاهش سهم این بخش از استحصال آب نشده است.

اگر در بخش کشاورزی برای سیستم‌های آبیاری نوین سرمایه‌گذاری شده میزان استحصال آب از چاه یا رودخانه‌ها کاهش نیافته بلکه این میزان مصرف حذف شده و تنها با سرمایه‌گذاری، روش‌های نوین آبیاری به‌کار گرفته شده و سطح زیرکشت افزایش یافته است.

این در حالی است که در ابتدا باید میزان استحصال آب را کاهش داده و سپس با باقیمانده آب برای روش‌های نوین آبیاری سرمایه‌گذاری کنیم. واقعیت آن است که چاره‌ای جز این نداریم که طی 4 تا 5 سال آینده میزان مصرف منابع آبی تجدید‌پذیر کشور را حداقل حدود 30 تا 35میلیارد متر مکعب کاهش دهیم اما هیچ برنامه‌ای در این زمینه وجود ندارد.

حتی در رشد بهره‌وری بخش کشاورزی نیز حداقل همان مقدار مصرف سابق تداوم یافته مگر اینکه طبیعت خود را تحمیل کرده و برخی چاه‌های کشاورزی خشک شده باشد. اکنون در جنوب کشور و استان‌های فارس و خراسان چا‌ه‌های آب کشاورزی که قبلا 20 تا 40 لیتر آب در ثانیه می‌داد، خشک شده است. مصداق این روند را می‌توان در کاهش خرید تضمینی گندم استان فارس از 2میلیون تن قبلی به 800 هزار تن کنونی مشاهده کرد. 

چرا در برخی کشورها میزان بهره‌وری آب در بخش کشاورزی به مراتب از کشورمان بهتر است؟

متأسفانه ما چند مشکل را با هم داریم. یکی اینکه هنوز علم تولید و هیدولوژی را جدی نمی‌گیریم. دیگر آنکه هنوز سیاستمداران و مدیران ارشد کشور قبول ندارند که بحران آب در ایران تا چه حد جدی و خطرناک است و ورشکستگی منابع آبی کشور را تنها نظریه‌ای می‌دانند که واقعیت ندارد.

نمونه این امر را می‌توان در برنامه ششم توسعه کشور مشاهده کرد به‌نحوی که اگر قرار باشد تا این برنامه مصوب در بخش کشاورزی اجرایی شود، در شرایط موجود منابع آبی باید 36میلیارد متر مکعب دیگر نیز به استحصال از منابع آبی تجدید‌پذیر کشور افزوده شود. یعنی میزان استحصال از این منابع آبی از رقم 96میلیارد متر مکعب کنونی به 132میلیارد متر مکعب افزایش یابد که اصلا چنین منابع آبی وجود ندارد.

این در حالی است که اگر بخواهیم منابع آبی کشور را احیا یا حداقل حفظ کنیم باید میزان استحصال آب به 36میلیارد متر مکعب کاهش یابد. متأسفانه هنوز مسئولان فکر می‌کنند که بی‌آبی یک شعار است درحالی‌که فاجعه بی‌آبی اتفاق افتاده و کشورمان با عبور از مرحله بحران به ورشکسته به تقصیرمنابع آبی تبدیل شده است.

مسئله دیگر آن است که اینگونه کشورها برای افزایش بهره‌وری آب در بخش‌های مختلف و در زمینه‌های آموزشی، تحقیقاتی، اجرایی و تجهیزاتی از سال‌های قبل سرمایه‌گذاری کرده‌اند و میزان سرمایه‌گذاری ما در مقایسه با این کشورها بسیار ناچیز است. موضوع دیگر آن است که این کشورها بر منابع آبی خود فشار نمی‌آورند اما در ایران فشار بر منابع آبی از حد گذشته است. مثلا مصر کشور کم آبی است که آب مورد نیاز خود را از رودخانه دائمی نیل تأمین می‌کند و مانند ما آب مورد نیاز خود را از منابع زیر زمینی یا رودخانه‌های فصلی تأمین نمی‌کند. اما این کشورحداکثر 50 تا 55 میلیارد متر مکعب آب از نیل برداشت می‌کند و با استفاده درست شرایطی را فراهم کرده‌اند که همیشه این منابع آبی تجدید‌پذیر وجود داشته باشد.

تأثیر افزایش برداشت آب بر منابع زیر زمینی و ‌محیط زیست چگونه است؟

این افزایش برداشت موجب شده تا منابع آب زیر زمینی به‌شدت شور و خشک شود. همچنین منابع آبی جاری به‌شدت در حال از بین رفتن است. با بستن سدها، محیط‌زیست را از بین برده و تالاب‌ها و دریاچه‌ها و باتلاق‌ها را خشک کرده‌ایم چرا که تالاب‌ها و دریاچه‌ها با آب سیلاب پر می‌شود و هیچگاه نمی‌توان آن را با آب‌های جاری متداول پرآب کرد. همچنین آب‌های مهار شده در پشت سدها را به توسعه و افزایش سطح زیرکشت محصولات کشاورزی اختصاص داده‌ایم.

در نتیجه کشورمان به‌شدت به سمت خشک و بیابانی شدن پیش می‌رود و زیست‌بوم نیز به‌شدت به هم خورده است. این موضوع حتی در زندگی حیوانات و حشرات نیز تأثیر منفی داشته است به‌نحوی که اکنون حتی زنبورهای عسل نیز به‌دلیل وجود غبار، نمک و… در هوا مقاصد خود را پیدا نمی‌کنند و همه‌‌چیز دست به دست هم داده تا وضعیت منابع آبی و زیست‌محیطی کشور به سوی قهقرا پیش رود.

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن