تولیدکنندگان نفت فقط یک دهه فرصت دارند، نه 50 سال!
آمبروس ایوانس پریچارد، فاینشنال تایمز، اول آگوست 2017
ترجمه: فاطمه لطفی، خبرنگار بینالملل انرژی امروز
اوپک، روسیه و شرکتهای بزرگ نفتی فکر میکنند نیم قرن فرصت دارند تا بتوانند برای برچیدن موتورهای احتراق داخلی آماده شوند. اما در واقع در بهترین حالت، فقط یک دهه زمان باقی است تا به طور جدی تهدیدی مرگآور آغاز شود.
دو کشور فرانسه و بریتانیا به فاصله دو هفته از هم، اعلام کردند که تا سال 2040 ممنوعیت فروش خودروهای دیزلی و بنزینی در کشورهایشان را به اجرا خواهند گذاشت، این اعلام زلزلهای در جهان انرژی بود.
دیگر کشورها هم با این موضوع همسویی نشان دادهاند. بوندسرات آلمان هم تصمیمی مشابه اما غیرالزامآور برای سال 2030 گرفته است. نروژ هم پیش از این چنین هدفی را برای سال 2025 درنظر گرفته بود و اثر ترغیب کنندهای هم وجود دارد: فروش خودروهای برقی در ماه جولای به 42 درصد کل فروش خودروها رسید.
چین برنامهریزی کرده است که تا سال آینده خودروهای با انتشارات صفر را به 8 درصد کل فروش خودروها برساند، در سال 2019 این رقم به 10 درصد و در سال 2020 به 12 رصد ارتقاء یابد. این خود زلزلهای بزرگتر است.
کارخانجات آلمانی و ژاپنی تولید کننده خودرو که هنوز خودروی برقی تولید نکردهاند با خطر از دست دادن بازارهای بزرگ دنیا مواجه هستند.
حالا ما با برخورد غیرقابل توقف نیروهای بازار مواجه هستیم، تکنولوژی جدید و سیاستهای سبز.
زمانی که دولتها سیاستهایشان را با این مدل جدید میچینند، بازار از آن سود میبرد. آنها برنامه کاری را تسریع میکنند. فاکتورهای غیرقابل اجتناب وضعیت کنونی را تغییر میدهند و آن را در وضعیت جدیدی قرار میدهند.
موسسه مورگان استنلی پیشبینی کرده است که خودروهای برقی تا نیمه این قرن بیش از 70 درصد بازار اروپا را قبضه خواهند کرد.
از یک سو توسعه خودروهای سوخت فسیلی که تواند براساس قوانین انتشارات دیاکسید کربن و ذرات اکسیدهای نیتروژن باشد، بسیار هزینهبر است.
در طرف دیگر، قیمت باتریهای خودروهای برقی رو به کاهش است.
در بریتانیا و فرانسه، شاهد ایجاد سریع ایستگاههای شارژ خودرو هستیم مثل همانی که در نروژ انجام میشود.
تاسیسات در نبرد سلطهگرانه انقلاب الکتریکی گیر افتادهاند و در تلاشند تا کنترل ایستگاههای شارژی را به دست بیاورند که در سه دهه آتی تعداد آنها از 100 هزار به 30 میلیون خواهد رسید.
حدث من این است که پمپ بنزینها از دور خارج خواهند شد و به زودی وجود آنها در زیست بوم سبز به ندرت مشاهده خواهد شد. یافتن قطعات یدکی خودروهای با سوخت فسیلی به سختی مکانپذیر خواهد بود.
وقتی آگاهی مردم از این مخاطرات بالا برود خرید خودروهای برقی هم افزایش خواهد یافت. شبکه انتقال و توزیع برق تخمین میزند که بر اساس سناریوی «Gone Green» تا سال 2030 حدود 6 میلیون خودروی برقی در بریتانیا وجود خواهد داشت.
تولید انبوه تسلا Model3 با قیمت 35 هزار دلار آغاز شد که برد باتری آن 215 مایل است و هدف تولید سالانه یک میلیون دستگاه را در نظر دارد.
در چین، Chery eQ به قیمت کمتر از 9 هزار دلار فروخته شد. حتی اگر یارانهای هم به آن تعلق نگیرد قیمت آن کمتر از 15 هزار دلار خواهد بود.
تا سال 2020 حدود 20 مدل مختلف خودروی برقی با برد 200 مایل در ایالات متحده وجود خواهد داشت.
ولووی سوئد، تا سال 2020 تولید خودروی بنزینی را کنار خواهد گذاشت، و مشتریان را علیه خودروهای بنزینی خواهد شوراند.
حالا استدلالها در بانکهای بزرگ دنیا از این موضوع که چطور تقاضای پیک نفت رخ خواهد داد به این تغییر یافته است که چطور این تقاضا به زودی رخ خواهد داد.
گلدمن ساچ میگوید که تا سال 2024 نفت به بالاترین حد خود خواهد رسید. اما برای تونی سِبا از دانشگاه استفورد این بالاترین حد نیست. او میگوید که تکنولوژی به سرعت در حال حرکت است و تا قبل از سال 2040 فشار بازار باعث خواهد شد تا از محدودیتهای انگلیسی عبور کند.
میشائیل گاوو، وزیر محیط زیست بریتانیا، احتمالا به همان اندازه کالسکههای اسبی را قدغن کند. دیگر هیچ خودروی بنزینی یا دیزلی در جادهها نخواهد بود.
پروفسور سِبا بر این عقیده است که خودروهای برقی از نظر هزینه تا سال 2022 همتراز دیگر خودروها خواهند شد و قیمتها به زیر 20 هزار دلار خواهد رسید (درمقابل 24 هزار دلاری که امروزه یک خودروی متوسط با سوخت بر پایه نفت قیمت دارد).
پس از آن قیمتها باز هم افت خواهد داشت. و با کاهش بخشهای متحرک و طول عمر بالقوه نیم میلیون مایل، خودروهای احتراق داخلی را منسوخ خواهند کرد.
این همان اتفاقی است که بعد از ظهور دوربینهای دیجیتال برای کوداک رخ داد. پایانی سریع و بیرحم.
اما اوپک هیچ کدام از اینها را نخواهد شنید. اوپک بر این تصور است که انرژیهای تجدیدپذیر تنها تهدیدی علیه زغال سنگ است و بر این پافشاری میکند که این انرژیها نمیتوانند تهدیدی علیه سوخت حمل و نقل باشند.
اوپک میگوید سوختهای فسیلی تا سال 2040 حدود 77 درصد عرضه انرژی را بر عهده خواهند داشت، یعنی دقیقا همان سهمی که در حال حاضر بر عهده دارند و توافق پاریس به دوزخ خواهد رفت.
[گزارش] چشمانداز نفت جهان World Oil Outlook میگوید که تقاضا برای نفت خام با افزایش 16.4 میلیون بشکه در روز به 109 میلیون بشکه خواهد رسید و فرض آن رشد اقتصادی در چین و هندوستان است.ناوگان حمل و نقل دنیا از یک میلیارد دستگاه به 2.1 میلیارد دستگاه خواهد رسید اما اوپک بر این پافشاری میکند که تنها 6.7 درصد از این خودروها، خودروی برقی خواهند بود.
در واقع یک عقیده باطنی وجود دارد که حمل و نقل ریلی و کامیونی را نمیتوان با هزینهای مناسب برقی کرد اما این عقیده خود نیز نامعقول است. و البته که این کار انجام شدنی است.
شرکت نیکولا موتور ایالات متحده از یک 18 چرخی رونمایی کرده است که از باتری تسلا استفاده میکند و میتواند با کمک یک ژنراتور سلول سوخت هیدروژن 1200 مایل براند.
سوخت گازوئیلی کثیف 700 هزار کشتی هم در صف هستند. کشورهای اسکاندیناوی پیش از این قایقهای موتوری برقی برای مسافتهای کوتاه استفاده کردهاند.
پیشبینی میشود که موتورهای برقی-دیزلی که با گاز طبیعی کار میکنند نیز بخش بزرگی از بازار را به دست آورند. بویینگ هم در حال کار بر روی هواپیماهای برقی برای مسیرهای کوتاه هوایی است. یکی یکی استدلالهای [اوپک] در حال فروریختن است.
نظر خود من این است که ما با تلاقی غیرقابل کنترل نیروهای بازار مواجه هستیم، تکنولوژیهای جدید و سیاستهای سبز که همدیگر را به پیش میرانند و حتی دونالد ترامپ، رییس جمهور ایالات متحده هم قادر نیست آن را متوقف کند.
آخرین تحقیقات محققان تغییرات اقلیم میگوید که اسیدی شدن اقیانوسها بدتر از ان چیزی است که پیش از این از آن هراس داشتیم و بودجه امن کربن دنیا کمتر از آنی است که در پیمان پاریس تصور شده است.
این یک امر قریب به یقین است که نوعی مالیات یا قیمتگذاری کربن واقعیت جهانی زندگی ما خواهد بود.
اوپک و قدرتهای نفتی سه سالی هست که در فاجعه غوطهور شدهاند.
نه فقط این قدرتها با مرگ تدریجی حاصل از برقیشدن مواجه هستند، بلکه با صنایع نفت شیل چالاک ایالات متحده هم روبهرو شدهاند که به نظر میرسد قادر است در کوتاه مدت حتی با خاموشی این صنعت [به دلیل قیمت کم نفت خام] هم به حیات خود ادامه دهد تا زمانی که قیمت نفت به بالای 50 دلار برگردد.
بازیابی سیستم رفاه از گهواره تا گور عربستان سعودی و دیگر کشورهای عضو اوپک و مکانیسمهای پشتیبان آنها با نصف قیمتهای قبلی [نفت] و سربه سر شدنهای مالی به سرعت امکانپذیر نیست.
جای شگفتی نیست که ولیعهد عربستان سعودی، شاهزاده محمد بن سلمان، تصمیم گرفته است که جواهر سلطنتی، آرامکوی سعودی، را بفروشد و پول حاصل را در صنعت یا اقتصادی نوآور سرمایهگذاری کند برای زندگی و دوران بعد از نفت. این روزنه به سرعت و ناگهان بسته خواهد شود.
خبری که فرانسه و بریتانیا اعلام کردند که نیاز به یک قطره نفت خام نخواهند داشت لرزههایی است بر ستون فقرات خاورمیانه.
اما یک سوال: چرا باید کسی حاضر شود سهام شرکتی مثل آرامکو را بخرد که ارزشی دو تریلیون دلاری در دنیای قدیمی انرژی دارد و بعد از این وجود نخواهد داشت؟