مصدق چقدر توانست نفت بفروشد؟

امیر مهدی عراقی، کارشناسی ارشد مهندسی نفت شرکت نفت فلات قاره ایران

در روز ۲۴ اسفند ۱۳۲۹ ماده واحده‌ای راجع به ملی شدن صنعت نفت ایران از تصویب نمایندگان مجلس شورای ملی گذشت و در آخرین روز سال ۱۳۲۹ هم مجلس سنا مصوبه مجلس شورای ملی را تأیید کرد. بدین ترتیب روز ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ به عنوان روز تاریخی ملی شدن صنعت نفت ایران در حافظه مردم ایران باقی ماند. ملی شدن صنعت نفت ایران و الغای امتیاز شرکت نفت انگلیس و ایران و در واقع بر هم زدن نظم ایجاد شده در دنیای نفت، مخالفت شدید شرکت مزبور و دولت انگلستان و به طور کلی کارتل بین المللی نفت را به همراه آورد. انگلستان که موقعیت سیاسی و اقتصادی خود را در منطقه در مقایسه با رقبای دیگر وخیم‌ احساس می‌کرد و شیوع تفکر ملی شدن و به حرکت درآمدن جنبش های آزادیخواهانه و ضد استعماری در سراسر آسیا و افریقا را بغرنج و مصیبت بار می دانست، دست به اقداماتی چند جانبه و همزمان جهت شکست پروژه ملی کردن صنعت نفت ایران زد، که در 4 مورد می توان به اختصار این اقدامات را بر شمرد:1-  تهدید و اقدام نظامی:

به دنبال اعلام پایان کار هیات خلع ید از شرکت نفت انگلیس و ایران در29 خرداد 1330، انگلسی به بهانه حفظ جان اتباع انگلیس در ایران به رزمناو موریتشس مأموریت داد که در آبادان پهلو بگیرد. در این زمان به 4000 چترباز انگلیسی در پایگاه‌های مجاور خلیج فارس دستور آماده‌باش داده شد.  چند روز پس از آن ناوهای جنگی فلامینگو و ورن وارد آب‌های ایران شدند. تعداد ناوهای جنگی انگلیس در خلیج فارس در مردادماه سال 1330 به 9 فروند رسید. به استناد اسنادی که بعدها منتشر شد در آن دوران دولت انگلیس طرح حمله به خاک ایران و اشغال آبادان و تاسیسات نفتی با نام رمز «دزد دریایی» را آماده اجرا کرده بود. اما این طرح به دلیل عدم تائید آن از سوی دولت آمریکا از ترس غلیدن ایران به دامان کمونیسم به مرحله اجرا در نیامد. این ناوها بعد ها در تعقیب و توقیف کشتی های حامل فروش نفت ایران به کمک شرکت نفت انگلیس شتافتند.2-    اقدامات حقوقی:

دولت انگلستان در ابتدای برخورد با پدیده نهضت ملی با توجه به نفوذی که در آن دوران در صحنه بین‌المللی وجامعه جهانی داشت بر این تصور بود که می‌تواند با شکایت از ایران در مجامع بین‌المللی آب رفته را به جوی باز گرداند. لذا با شکایت از ایران به سازمان ملل متحد و شورای امنیت تلاش کرد تا اجماع بین‌المللی را برای محکومیت اقدام ایران به دست آورد. در همان حال علیه دولت ایران در دادگاه بین‌المللی لاهه اقامه دعوا کرد. شورای امنیت سازمان ملل صدور رأی در خصوص شکایت دولت بریتانیا را موکول به اعلام رأی دادگاه لاهه کرد. دادگاه لاهه پس از روزها و ساعت‌ها بحث و بررسی و استماع دلایل دولت انگبستان علیه ملی شدن صنعت نفت و دفاعیات هیات ایرانی و نیز سخنرانی شخص دکتر مصدق که به همین منظور به لاهه سفر کرده بود سرانجام رأی به حقانیت مردم ایران داد و شکایت انگلستان را در این باره نپذیرفت. نکته جالب در این میان رأی قاضی انگلیسی دادگاه لاهه بود که به نفع ایران رأی داد. روز 31 تیر 1331 با اعلام نتیجه و رأی دادگاه دولت انگلستان شکست بزرگی را در این ماجرا پذیرا شد. طرفه آنکه خبر پیروزی در دادگاه همزمان با نا آرامی های 30 تیر 1331 و استعفای قوام پخش شد و در هیاهوی آن روزها گم شد.3-    جنگ روانی:

این اقدامات شامل برهم زدن امنیت وثبات داخلی کشور و برپایی اعتصابات و ترورها بود. علاوه بر فعالیت‌های مطبوعاتی، اختلاف‌افکنی میان مصدق و همراهانش، تشویق و تطمیع سخنرانان مذهبی و غیرمذهبی برای سخنرانی علیه مصدق، اجیر کردن افراد جهت حمله به مساجد برای تحریک رهبران مذهبی از اقدامات و توطئه های علیه مصدق و جبهه ملی بود. از دیگر اقدامات روانی، ایجاد تشنج در شهرها به صورت روزمره با برگزاری میتینگ، تظاهرات و تجمع‌های گوناگون و بسیج اراذل و اوباش برای حمله به تجمع‌های گروه‌های مخالف برای ایجاد ناامنی و اترس و وحشت در میان مردم بود. در نهایت آخرین شیوه برای فشار بر مصدق و کاهش نفوذ او، دست زدن به ترور همکاران مؤثر و صدیق وی بود بود. ترور نافرجام دکتر فاطمی و قتل فجیع تیمسار افشار طوس رئیس شهربانی کل کشور، افسری جدی و وفادار به مصدق در این زمره به شمار می آیند.4-    تحریم اقتصادی:

انگلستان در برنامه ریزی های خود برای ضربه زدن به دولتی که ضربه مهلک و گرانی بر صورتش زده بود به فکر فشار اقتصادی، ایجاد نارضایتی داخلی و در نهایت سرنگونی دولت ملی افتاد .به این منظور دارایی‌های ارزی ایران را در لندن مسدود و صدور تجهیزات به ایران را ممنوع کرد. همچنین نظر واشنگتن را در خصوص کمک به ایران به‌ویژه در رابطه با اعطای وام 25 میلیون دلاری از بانک صادرات و واردات امریکا تغییر داد. حتی پرسنل انگلیسی شرکت نفت را متقاعد کرد برای ایران کار نکنند.       اولین قطعنامه شورای امنیت علیه ایران نیز در زمان نخست وزیری دکتر مصدق و در واکنش علیه ملی شدن صنعت نفت ایران صادر شد. بر خلاف گزینه نظامی پبشنهادی از جانب انگلستان که با مخالفت آمریکا و حتی شوروی مواجه شده بود،  تحریم نفتی کامل از جانب انگلستان با پشتیبانی دیگر قدرت‌های غربی همراه شد. انگلستان در راستای تحریم نفت ایران به کمک متحدان خود در دو جبهه کوشید. اول اینکه استخراج نفت از منابع نفتی عربستان‌سعودی را به میزان ۶۰ درصد افزایش داد، به صادرات نفت کویت به میزان ۹۴ درصد افزود و استخراج نفت در ونزوئلا‌ را بیش از ۱۵ درصد افزایش داد که بخش عمده‌ای از این افزایش استخراج‌ها توسط شرکت نفت انگلیس خریداری می‌شد. از سوی دیگر افزایش ظرفیت پالا‌یشگاه‌های دیگر نیز برای جبران کاهش صادرات فرآورده‌های نفتی پالا‌یشگاه آبادان در دستور کار قرار گرفت. دوم اینکه شرکت نفت انگلیس اعلام نمود خرید نفت از ایران به منزله مال دزدی است و به صاحبان نفتکشها اخطار داد که نفت خریداری شده از حکومت ایران مورد قبول بازار جهانی نخواهد بود و هر کجا آنرا بیابد توقیف می کند. اولین قضاوت لاهه در مرداد سال 1330، حق ایران را در انجام ملی کردن صنعت نفت از نظر خساراتی که به انگلستان وارد شده بود غیرقانونی شناخت و این حکم باعث شد موسسات کشتیرانی خارجی از حمل نفت ایران خودداری کنند. در واقع از این به بعد اگر کشتی‌های نفتکش یک کمپانی از ایران نفت خریداری می‌کردند مورد تهدید ناوهای جنگی انگلیس قرار می‌گرفتند. از تاریخ ملی شدن صنعت نفت تا خرداد 1331 ایران در امر بازاریابی و فروش توفیقی حاصل نکرد.

ماجرای صادرات نفت ایران و مشکلاتشدر خرداد سال 1331 انگلستان توانست یک نفت کش موسوم به روزمری از شرکت اپیم ایتالیا را که محموله ای 700 بشکه ای از ایران به ایتالیا را حمل می کرد توسط ناوگان نظامی خود به بندر عدن بکشاند و در آنجا توقیف کند. عدن در آن زمان تحت الحمایه انگلستان بود و قاضی انگلیسی که تصدی دادگاه عدن را بر عهده داشت و محموله کشتی را به تصرف شرکت نفت انگلیس درآورد. پس از هفت ماه از توقیف کشتی رزماری، در 30 دی سال 1331 کشتی نفتکش میریالا از کمپانی سوپر ایتالیا 4700 بشکه نفت خام تصفیه شده را در آبادان بارگیری کرد. این بار این  کشتی  با نهایت ملاحظه و پس از 24 روز توانست خود را به ونیز ایتالیا برساند اما شرکت نفت انگلیس زودتر به ایتالیا آمد تا پس از ورود کشتی میریالا به ایتالیا علیه صاحبان آن به دادگاه شکایت کند. با این شکایت محموله کشتی میریالا موقتا تا صدور رای دادگاه در ونیز توقیف شد اما نهایتا در 20 اسفند 1331 رای دادگاه ونیز به نفع ایران صادر شد. پس از رای دادگاه ایتالیا، کشتی دیگر ایتالیایی به نام آلبا متعلق به شرکت سوپر 10000 بشکه نفت خام به مقصد ایتالیا بارگیری کرد. کشتی میریالا برای بار دوم در اواخر اسفند با 5000 بشکه نفت خام تصفیه شده از آبادان بارگیری کرد. پس از آن کشتی دیگری به نام سالسو پس از بارگیری  10000 بشکه نفت در آبادان به مقصد ایتالیا حرکت کرد.  در 17 فروردین سال 1332 کشتی نفتکش دیگری به نام پک متعلق به شرکت اپیم در بندر (بندر امام)  پهلو گرفت و 4500 بشکه نفت خام بارگیری کرد. این دومین کشتی شرکت اپیم بود و اولین کشتی آن همان کشتی رزماری بود که سال گذشته توقیف شده بود. در 10 اردیبهشت سال 1332 دو کشتی دیگر به نام های آلبا و پرت سیا به ایران آمدند که مجموعا 20700 بشکه نفت خام را بارگیری کردند. در تمامی موارد فوق محموله‌های شرکت توقیف گردید ولی شرکت نفت انگلیس نه در دادگاه اولیه و نه درباره استیناف از رأی دادگاه موفقیتی بدست نیاورد. البته پس از مدتی مشکلی برای شرکت سوپر پیش آمد. دولت ایتالیا بدلیل تهدیدهای دولت انگلیس از ورود نفت ایران به ایتالیا جلوگیری می کرد و به همین دلیل شرکت سوپر نتوانست نفت خود را به فروش برساند و در مقابل بهای کالاهای تهاتری را به فروشندگان ایتالیایی پرداخت کند و به این ترتیب معامله با این شرکت ایتالیایی پس از چند مرحله به پایان رسید. دولت مصدق از فروش نفت به شرکت سوپر تا 31 اردیبهشت، حدود 300 هزار دلار دریافت کرد.دیگر مشتری نفت ایران در آن زمان کشور ژاپن بود. نمایندگان شرکتی ژاپنی به نام ایده میتسو که 5 1 میلیون دلار اعتبار از دولت ژاپن برای ورود نفت دریافت کرده بودند به مذاکره با دولت ایران پرداخته و در تاریخ 21 فروردین 1332 کشتی میستومارو 16000 بشکه نفت خام تصفیه شده را از آبادان بارگیری نمود. در تاریخ 17 اردیبهشت ماه شرکت نفت انگلیس دادخواستی به دادگاه توکیو داده و طی آن خواسته بود که به دلیل عدم پرداخت غرامت اموال ملی شده از سوی ایران و از آنجایی که نفت فروخته شده در حکم اموال مسروقه می‌باشد محموله کشتی ژاپنی را توقیف کند. دادگاه توکیو نیز پس از جلسات رسیدگی بالاخره در تاریخ 6 خرداد 1332 دادخواست شرکت نفت انگلیس را رد کرد و رأی به نفع شرکت ایده میتسو داد. پس از آن مجددا نفت کش دیگری از ژاپن 17000 بشکه نفت را از آبادان بارگیری نموده و عازم ژاپن گردید.  البته شرکت ایده میتسو نیز پس از دو نوبت بارگیری به مشکلی شبیه به مشکل شرکت سوپرایتالیا دچار گردید. چرا که شرکت ایده میتسو دولت ژاپن تحت فشار و تهدیدهای دولت انگلیس اعتبار شرکت را افزایش نداد و بدین ترتیب این شرکت ژاپنی دیگر نتوانست با دولت ایران معامله کند.دلایل ایتالیا برای خرید نفت از ایران و گاهی پرداخت هزینه هایی برای این کار از جمله از دست دادن مقادیری نفت و یا کشیده شدن پای ایتالیا به دادگاه، به آزردگی این کشور و مردمانش از استعمار انگلیس و همچنین ضربه هایی که در طی جنگ دوم بین الملل از انگلستان دریافت کرده بود باز می گشت. نزد افکار عمومی ایتالیا و دولتمردان این کشور علیرغم تبلیغات سو و مضری که شرکت نفت انگلیس انجام می داد، هیچ گونه احساس منفی نسبت به ملی شدن نفت در ایران وجود نداشت. ژاپن نیز که پس از جنگ دوم جهانی تازه در حال بازگشت به جامعه بین الملل بود، در میان طوفان و بلوای سال های ملی شدن نفت فرصت را غنیمت شمرد تا در عرصه این سیاست بازی جهانی، نفت مورد نیاز خود را تامین کند. در مجموع طی 28 ماه زمامداری مصدق ایران توانست 10 محموله کوچک نفت را به فروش برساند که مقصد هشت کشتی ایتالیا و دو کشتی ژاپن بود.  مقدار کل صادرات نفت خام و تصفیه شده در این مدت 88600  بشکه بود. تولید نفت ایران در سال 1296 به میزان پنج هزار بشکه در روز بود که در سال 1329 به 664 هزار بشکه رسید که در آن زمان تولید جهانی 12 میلیون بشکه در روز بود. در دوره ملی شدن صنعت نفت، تولید ایران در سالهای 1330 تا 1333 به ترتیب به 35 هزار، 27 هزار، 26 هزار و 61 هزار بشکه در روز بود. در مقام مقایسه میزان صادرات و فروش نفت قبل و بعد از ملی شدن باید اذعان نمود که مصدق و دولت ملی تقریبا بدون هیچ گونه درآمدی طی 28 ماه در حال اداره مملکت بودند و در عین حال با موازنه منفی در مقابل قدرتهای قدر آن زمان بر سر علت العلل مصائب ملت ایران ایستادگی کردند. مصدق خود دانش آموخته حقوق بود و در آن زمان رشته حقوق با اقتصاد رابطه نزدیکی داشت و خود مصدق هم به اقتصاد مولد معتقد بود.

در شرایطی که صادرات نفت ایران بسیار اندک بود مصدق توانست با   برنامه ریزی، انتشار اوراق قرضه ملی، افزایش درآمد از مالیاتهای غیرمستقیم و بویژه تعرفه گمرکی، تشویق صادرات و محدود کردن واردات غیر ضروری، کوشش برای مهار کردن تورم، گسترش و بهبود کشاورزی، به چرخه تولید در آوردن کارخانه های نیمه تعطیل و تعطیل و متوازن کردن درآمدهای دولت بر تحریم ها فائق شود و اولین نفری باشد که هم اقتصاد مقاومتی را اجرا کرده و هم از پس اقتصاد بدون نفت برآمده، طوری که بعد ها دولت و شیوه او به اقتصاد بدون نفت مشهور شد.

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن