فرار نخبگان، فرسایش متخصصان

 مهندس سیدکاظم وزیری هامانه وزیر اسبق نفت رییس شورای سیاستگذاری مجله «تازه های انرژی»

پایان ناگهانی حیات پروفسور مریم میرزاخانی، بانوی د انشمند و نابغۀ ایرانی ریاضی جهان، ازجمله اخبار ناگوار و تأسف باری بود که د ر ماه گذشته منتشر شد؛ حادثۀ غم انگیزی که وقوع آن با انبوهی از واکنش های احساسی مردم و مسئولان همراه بود و البته، گویای از دست دادن یک هم وطن ایرانی پرآوازه که با مهاجرت از مرزهای جغرافیایی کشورمان، مرزهای علمی و موفقیت آمیز بسیاری را درنوردید. اگرچه مسئولان کشورمان واکنش های بسیاری به این واقعۀ تأسف آور داشتند و آحاد ایرانیان نیز تا حدود زیادی متوجه فقدان یکی از برترین نخبگان دنیای ریاضی جهان شدند، اما واقعیت این است که محرومیت ایران و ایرانیان از مواهب علمی و بهره مندی از وجود این اندیشمند برتر ریاضی دنیا، نه در ماه گذشته و با فوت ایشان، بلکه 15 سال پیش و با مهاجرت او از کشورمان به امریکا صورت گرفت.

اگرچه همچون بسیاری از رخدادها و حوادث ناگوار اینچنینی، ناگزیر از ابراز تأسف، آن هم بعد از وقوع حادثه هستیم، اما ناخودآگاه این موضوع در ذهنم تداعی شد که انبوهی از نخبگان علمی کشور همچون مریم میرزاخانی که آرزوی استخدام و فعالیت در صنعت نفت را به هنگام تحصیل در سر می پرورانند به همراه شمار بسیاری از متخصصان توانمند صنعت نفت، بنا به دلایل متعدد، شرایط نامناسب اجتماعی و شغلی را در چند سال گذشته تجربه کرده اند که همراه با تشدید موج نارضایتی و کاهش انگیزۀ تداوم فعالیت آنها و البته اقدام برای مهاجرت از کشورمان همراه بوده است.

برنامه ریزی1.8میلون نفر برای مهاجرت

براساس آخرین گزارش مرکز تحلیل د اد ه های سازمان بین المللی مهاجرتکه در جولای 2017 منتشر شد، جمهوری اسلامی ایران با د اشتن 1.8 میلیون نفر جمعیت که برای ترک وطن برنامه ریزی می کنند ، د ر رتبۀ هفتم کشورهای مبد أ برای مهاجرت قرار د ارد . براساس این گزارش، 400هزار نفر از ایرانیان مقیم کشور، افزون بر د اشتن برنامۀ مهاجرت، د ر حال آماد ه سازی شرایط مهاجرت نیز هستند . مرور دوبارۀ این ارقام، حاکی از آن است که حدود 5 برابر افرادی که د ر حال آماد ه شد ن برای انجام تشریفات قانونی مهاجرت هستند ، افراد  دیگری نیز وجود  د ارند  که برای مهاجرت از ایران، برنامه ریزی ذهنی انجام داده اند. بنابر آمار این گزارش، اگرچه ایالات متحدۀ امریکا با فاصله ای معنادار در مقایسه با سایر کشورها، دوست داشتنی ترین مقصد  برای مهاجرت مهاجران است، اما این موضوع نیز بسیار قابل تأمل است که عربستان سعود ی برای حدود 6  د رصد  کسانی که برنامۀ مهاجرت د ارند ، مقصد  مطلوبی به شمار می رود، امارات متحدۀ عربی د ر رد ۀ نهم جذاب ترین مقاصد  مهاجرتی دنیا قرار گرفته  و به فاصلۀ اندکی نام قطر نیز در این فهرست مشاهده می شود.

 امیدوارم در روند انتخاب مدیران ارشد و میانی صنعت نفت در دولت دوازدهم، شاهد انتخاب مدیرانی از بدنۀ صنعت نفت و نه میهمانان ناخوانده باشیم؛ هرچند با بازنشسته کردن قبل از موعد چندهزار نفر در اواخر 1395 و اوایل امسال، این زمینه کاملاً فراهم شده است که بتوان به صورت اتوبوسی، نیروهای غیر نفتی را به صنعت نفت دعوت کرد و جایگاه  های مدیریتی از سرپرستی تا مدیریت عالی را به آنها سپرد.

 از تراژدی «مهاجرت مغزها» تا «سونامی فرار دست ها»

اگر در دهۀ گذشته از واقعیت تلخی به نام «موج مهاجرت مغزها» سخن به میان می آمد، متأسفانه در چند سال اخیر با «سونامی فرار دست ها» و گسترش مهاجرت متخصصان کشورمان مواجه هستیم. اوج نگرانی از این روند، زمانی حاصل می شود که بنابر اعلام وزیر پیشین علوم و تحقیقات هنگام ارائۀ لایحۀ بود جۀ 1394، در شرایطی که کلّ بودجۀ ایران حدود ۱۹۲هزار میلیارد تومان و معادل ۷۰ میلیارد دلار بود،  از طریق تسهیل شرایط برای مهاجرت مغزها، سالانه حدود ۱۵۰میلیارد دلار به سایر کشورهای دنیا  کمک بلاعوض می کنیم.

پرسش معنادا ر در این میان، آن است که یک میلیون و 800 هزار نفر هم وطنان د ارای برنامه برای مهاجرت و 400 هزار نفر ایرانی آماد ه برای مهاجرت، چه کسانی هستند ، چه ترکیب جمعیتی د ارند ، تخصص آنها چیست و این روند فزایندۀ مهاجرت متخصصان، چه تأثیری بر آیندۀ کشور خواهد  د اشت؟ موضوع مهم  دیگر در این میان، آن است که قرار گرفتن نام کشورهای عربستان، امارات و با فاصلۀ اندکی، قطر بین مقاصد برتر مهاجران ایرانی، آیا می تواند معنایی غیر از وجود جذابیت های متعدد برای حضور متخصصان کشورمان در کسب و کار صنعت نفت این کشورها باشد؟

درحالی که صنعت نفت ایران در چند سال گذشته بر مداری غیر از توسعه و تعالی قرار گرفته بود، این یک واقعیت گریزناپذیر است که نفت و صنایع پیرامونی آن در منطقۀ خاورمیانه و آسیای مرکزی، در دهۀ اخیر توسعۀ روزافزونی را تجربه کرده است که لازمۀ پایداری چنین روند روبه رشدی، قطعاً وجود نیروهای انسانی توانمند و متخصص است. هم زمان با موج تقاضای این کشورها برای تأمین منابع انسانی متخصص، شاهد اوج گرفتن نارضایتی و کاهش انگیزۀ متخصصان در صنعت نفت نیز هستیم. در چنین شرایطی، بدیهی است مدیران و کارشناسان خبره و آموزش دیده ای که با منابع مالی ایران که عموم آن نیز ریشه در عواید نفتی دارد، سال های ابتدایی و میانی تجربه آموزی و ارتقای سطوح مهارتی خود را در صنعت نفت به عنوان یکی از بهترین بخش های صنعتی و فنی کشور گذرانده اند، از یک سو با رفتارهای نامناسب سیستم مدیریتی صنعت نفت و کشور مواجه می شوند و توأمان، شرایط بسیار مناسب تری از محل فعلی خدمت خود را نیز در صنعت نفت کشورهای همجوار، آن هم با شرایط بسیار جذاب تر از کشورهای برتر اروپایی و امریکا مشاهده می کنند. در چنین شرایطی، بسیار محتمل است افراد متخصصی که انگیزه های آنها برای تداوم فعالیت در کشور سرکوب شده، به راحتی مهاجرت کنند و همچون مریم میرزاخانی  یا هزاران نخبۀ ایرانی دیگری که حتی نامی نیز از آنها برده نمی شود،  کشورمان را از توانمندی های خود محروم سازند.

صنعت نفت و چالش منابع انسانی

شرایط نابسامان کنونی در حالی زمینه های مهاجرت متخصصان را به ویژه در صنعت نفت فراهم آورده که براساس مقررات و ویژگی های موجود د ر مصوبات وزارت نفت که ازسوی تمام وزرای مختلف نیز به تصویب رسیده و ابلاغ شده است، از لحظۀ ورود هر نیروی انسانی، روش جذب نیروها، چگونگی نحوۀ آموزش، نظام ارزیابی و ارتقا و جانشینی، رفاه شخص و اعضای خانواده، چگونگی زندگی فرد، بازنشستگی و حتی فوت کارمندان و انجام مراحل کفن و دفن کارمندان نیز نظام مند و پیش بینی شده است. درواقع تمام رسیدگی به ابعاد زندگی کارکنان صنعت نفت، از لحظۀ تصمیم برای انتخاب و استخدام تا رسیدگی به امور بازماندگان بعد از فوت، در مقررات نفت وجود داشته و دارد.

این واقعیت، ناگفته پیداست که رضایت مندی شغلی، فقط به دریافت حقوق و مزایا و پول بیشتر وابسته نیست. این عامل مهم برای وفاداری و ماندگاری افراد، هنگامی ایجاد می شود که جوابگوی تمام نیازهای مادی و معنوی باشد و فرد احساس کند نه تنها برای سازمان عنصر مفیدی خواهد بود، بلکه کرامت و حرمت او نیز حفظ می شود. این موضوع بسیار مهم است که احترام متقابل در روند همکاری حفظ شود و حتی اگر بنا به دلایلی از مزایای کارکنان در برخی مواقع کاسته شود، ارزش گذاری مناسب خدمات و جایگاه آنها باعث می شود کارها با سرعت و کیفیت مناسبی انجام شوند. شرایطی را در نظر بگیرید که فردی با چندین سال سابقۀ فعالیت در وزارت نفت، مشاهده می کند پست های میانی و ارشد مدیریتی به افرادی خارج از بدنۀ صنعت نفت یا بدون داشتن صلاحیت مناسب واگذار می شود. طبیعی است که آن فرد رغبتی برای کار کردن نخواهد داشت و خواسته یا ناخواسته، دیگر تلاشی برای اعتلای صنعت نفت نمی کند، زیرا انگیزه و رضایت شغلی او، حتی با فرض کسب درآمد بالا و مطلوب، از بین رفته است. درحالی که این فرد تصور می کرد باتوجه به افق ترسیم شده در کارراهۀ شغلی و کسب تجربه در سمت های کارشناسی و میانی، امکان دستیابی به موقعیت هایی نظیر مدیر ارشد، مدیرکل و حتی معاونت وزیر نیز برای او وجود دارد، اما با مشاهدۀ  رویه های ناسالم مرسوم و رویکردهایی که امیدوارم در دولت دوازدهم شاهد آن نباشیم، راه برای ورود او به عرصه های مدیریتی کاملاً مسدود می شود.

 واقعیت این است که نیروهای مهاجر از سایر ارگان ها به نفت، نه تنها نقشی در این حرکت عظیم و خیز بزرگ تولید و توسعۀ صنعت نفت نداشتند، بلکه با حرکت های ناموزون، انبوهی از نیروهای متخصص را به سمت فرار و بازنشستگی سوق دادند تا خلأ نیروهای کارکشته و آمادۀ مدیریت در نفت، ایجاد شود.

  جلوگیری از ورود غریبه ها به صنعت نفت

به دلیل خلأ مدیریتی ناشی از قطع همکاری یا جداشدن بسیاری از مدیران صنعت نفت در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی، متخصصان بسیاری در رده های مختلف کارشناسی و مدیریتی از صنعت نفت خارج شدند و این شرایط، وزرای منتخب که اتفاقاً عموم آنها نیز از حوزه  هایی خارج از صنعت نفت به این وزارتخانه آمده بودند را مجبور به استفاده از نیروهای بدون تجربه و سابقۀ مرتبط در این زمینه‏ها می کرد. در شرایط کنونی که بنابر اعلام مسئولان ارشد کنونی  وزارت نفت، با انبوهی از نیروهای انسانی متخصص مازاد نیز مواجه هستند، امیدوارم در روند انتخاب مدیران ارشد و میانی صنعت نفت در دولت دوازدهم، شاهد انتخاب مدیرانی از بدنۀ صنعت نفت و نه میهمانان ناخوانده باشیم؛ هرچند با بازنشسته کردن قبل از موعد چندهزار نفر (که تا 7 هزار نفر نیز ذکر می شود) در اواخر 1395 و اوایل امسال، این زمینه کاملاً فراهم شده است که بتوان به صورت اتوبوسی، نیروهای غیر نفتی را به صنعت نفت دعوت کرد و جایگاه های مدیریتی از سرپرستی تا مدیریت عالی را به آنها سپرد. اگرچه این اتفاق در دوره های گذشته نیز رخ می داد، اما این بار به دلیل بازنشسته شدن حجم عظیمی از نیروهای کارآزموده و آماده برای مدیریت، زمینه برای چنین تغییرهایی مساعدتر شده است.

تداوم دعوت از مدیران غیرآشنا به صنعت نفت در سالیان گذشته که به صورت یک عرف ناصحیح درآمده است و متأسفانه حتی در دولت یازدهم نیز تا حدودی شاهد آن بودیم، یکی از مصادیق و مجراهایی است که روند خروج متخصصان از بدنۀ صنعت نفت و مهاجرت آنها را تشدید می کند. این در حالی است که اگر مسئولان ردۀ اول وزارتخانه از بدنۀ این صنعت انتخاب شوند، مطابق با ضوابط و مقررات جاری در نفت که در تمام زمینه ها به ویژه باز آموزی و آموزش های حین خدمت، به نیروی انسانی باید توجه شود، حتی الامکان باید از همکاران شاغل در صنعت نفت برای سمت های میانی و ارشد مدیریتی استفاده شود. برای مثال، اگر قرار بر انتصاب فردی در یکی از مدیریت های ارشد ستادی بخش پالایش باشد، این فرد حتماً باید همۀ مراحل پالایش را طی کرده و حتی در مقطعی نیز رئیس پالایشگاه بوده باشد. چنین فردی باید ادبیات فنی مدیریت پالایش را به خوبی و درستی درک کند تا هنگامی که دربارۀ مسئله یا مشکلی در پالایشگاه صحبت می شود، توان تجسّم و فهم آن را داشته باشد که دلیل بروز این حادثه، چه بوده و طرحی که داده اند چطور است و درچه زمانی باید اجرایی شود. در غیر این صورت و ناتوانی از شناخت و درک این عوامل، تمام حرف هایی که می زند و تصمیم هایی که می گیرد، انتزاعی خواهد بود که عواقب آن، همان بی انگیزگی و خروج تدریجی کارشناسان و کارکنانی است که سال ها در صنعت نفت تلاش صادقانه انجام داده اند.

سرنوشت نفت را نفتی ها باید رقم زنند

این روزها و درحالی که ترکیب کابینۀ دوازدهم با معرفی وزرای پیشنهادی ازسوی ریاست جمهوری مشخص شده است و از شرایط کنونی نیز چنین برمی آید که حضور مهندس زنگنه در وزارت نفت برای 4 سال آینده نیز تداوم خواهد یافت، این انتظار مطرح است که رسیدگی شایسته و بایسته ای به شرایط منابع انسانی وزارت نفت و اجرای کامل آیین نامۀ مادۀ 10 قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت، در اولویت فعالیت های اجرایی وزارت نفت در دولت دوازدهم قرار گیرد.

امیدوارم شرایط کنونی منابع انسانی شاغل در وزارت نفت که البته بسیاری از آنها ناشی از تصمیم های ناصحیح مسئولان وزارت نفت به ویژه در دولت دهم است،  با اتخاذ راهبردها و رویکردهای مناسب و متناسب با شأن و منزلت متخصصان صنعت نفت، بیش از گذشته ساماندهی شود. در چنین صورتی است که می توان امیدوار بود با ایجاد انگیزه و شرایط مناسب فعالیت برای متخصصانی که قرار است برنامه ها و وعده های وزیر نفت و رئیس جمهور را عملیاتی سازند، ضمن کاهش روند تقاضای مهاجرت از کشور نسبت به ارقامی که در ابتدای این نوشتار به آنها اشاره شد، سهم متخصصان صنعت نفت نیز از میان جمعیت 400هزار نفرۀ آمادۀ خروج از کشور، کاهش یافته و در بهترین حالت، به سمت صفر متمایل شود.

با اندکی توجه و دقت می توان دریافت آنچه وزیر نفت دولت یازدهم را شاخص و ژنرال معرفی کرد، کارهای انجام شده در صنعت نفت است که تولید را به نزدیک 4میلیون بشکه در روز و صادرات را به 2،5 میلیون بشکه در روز افزایش داد، گاز رسانی در سطح کشور را به حدّ  ایده آل رساند و از آن مهم تر، پروژه های برزمین مانده از گذشته را آمادۀ بهره برداری کرد. درواقع این نیروهای متخصص و متعهد صنعت نفت هستند که نه تنها بهایی به آنها داده نشد، بلکه به راحتی آنها را بازنشسته کردند و حتی در برخی موارد، از آنها به عنوان افرادی بی خاصیت و اضافی نام برده شد. واقعیت این است که نیروهای مهاجر از سایر ارگان ها به نفت، نه تنها نقشی در این حرکت عظیم و خیز بزرگ تولید و توسعۀ صنعت نفت نداشتند، بلکه با حرکت های ناموزون، انبوهی از نیروهای متخصص را به سمت فرار و بازنشستگی سوق دادند تا خلأ نیروهای کارکشته و آمادۀ مدیریت در نفت، ایجاد شود.

باید باور داشت که صنعت نفت، موتور محرکی است برای تبدیل سرمایه های زیرزمینی به ثروت های ماندکار روزمینی برای رفاه و آسایش جامعه. از این رو ارتقای نگرش به سرمایه های انسانی و اعتماد به انبوه متخصصان شاغل در صنعت نفت با هدف جلوگیری از فرار نخبگان و فرسایش متخصصان، ضرورتی گریزناپذیر است که کمترین پیامد مثبت آن، تحقق وعده هایی است که این روزها در برنامه های ارائه شده برای ارتقای صنعت نفت در دولت دوازدهم از آنها نام برده و قرار است عملیاتی شوند.

امیدوارم نه تنها دیگر اخبار فقدان نخبگان مهاجر ایرانی همچون مرحوم پروفسور مریم میرزاخانی منتشر نشود، بلکه با تدابیر مسئولان امر، بسترهای مناسبی ایجاد شود که انبوه نخبگان و متخصصان شاغل در بخش های مختلف وزارت نفت که فراتر از تجهیزات و ذخایر نفت و گاز، اصلی تـرین سرمایه های کشور و صنعت نفت محسوب می شوند، زمینه های اعتلای ایران اسلامی و سرافرازی صنعت نفت را فراهم آورند و ماندن در ایران را در هر شرایطی بر مهاجرت و فعالیت در صنعت نفت کشورهای رقیب، ترجیح دهند.

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن