فراز و فرود بی‌آبی در ایران

کابینه حسن روحانی، رییس جمهور ایران معرفی شد و به غیر از وزیر نیرو، بقیه رای اعتماد گرفتند، اما در کنار تمام دلایلی که برای رای نیاوردن وزیر نیرو مطرح می‌شود، بیشتر کارشناسان برنامه‌ نامشخص این وزیر برای مقابله با بزرگ‌ترین بحران گریبان‌گیر ایران را عمده‌ترین عامل رای نیاوردن این وزیر می‌دانند. هر چند در این میان هم هستند کسانی که لابی‌گری و مسائل سیاسی و جناحی را به عنوان علل تاثیر گذار در عدم موفقیت این وزیر پیشنهادی روحانی برای عهده‌دار شدن وزارتخانه‌ای که به طور مستقیم با مسله آب در ارتباط است می‌دانند، اما به باور بسیاری، رییس جمهور و کابینه شاید با رای نیاوردن بیطرف، بالاخره به این نتیجه رسیدند که بحران آب به غیر از مسائلی که هر از گاهی در گوشه و کنار کشور رخ می‌دهد و به گوش می‌رسد، اینبار گریبان خود کابینه را گرفته است. و سوای حوادث و اختلافاتی که در استان‌های مختلف بر سر آب در رسانه‌ها منتشر می‌شود، اینبار این بحران بزرگ کشور با سر و صدا و هیاهو وارد کابینه دولت و صحن مجلس شد.

به گزارش خبرنگار توسعه پایدار «انرژی امروز» حالا هر کسی که قرار است به جای بیطرف به عنوان وزیر نیرو مطرح شود و رای مجلس را بیاورد، هشدارهایی دریافت کرده است که در چهار سال آینده نمی‌تواند بی‌توجه به این معضل بزرگ کشور باشد.

معضل و بحرانی که نشانه‌های آن را چند سالی هست به وضوح می‌شنویم و می‌بینیم. اگر زمانی در هشت سال کذایی، رییس جمهوری بر مسند ریاست کابینه نشسته بود که هیچ اعتقادی به بحران آب نداشت (همانند خلفی که در آن سر دنیا به تغییرات اقلیم اعتقاد ندارد) و قسم می‌خورد که «به خدا آب هست اما نمی‌گذارند شما استفاده کنید»، حالا دیگر تمام مردم ایران با گوشت و پوست و استخوان‌شان نبود آب را درک کرده‌اند. آنقدر درک کرده‌اند که کاندیدای وزارت نیرو اگر نتواند نمایندگان همین مردم را قانع کند، نمی‌تواند مسولیتی به این سنگینی را بر دوش بکشد.

خشک شدن تالاب‌ها، رودخانه‌ها و چاه‌ها، خشک شدن زمین‌های کشاورزی، کاهش آب آشامیدنی و مشکلات بیشمار شرکت‌های آب و فاضلاب شهری و روستایی در تامین آب شرب مورد نیاز سکنه شهرها و روستا، کاهش محصول و اختلافات طایفه‌ای و قومی و قبیله‌ای بر سر آب و امروزه اختلافات استانی با استان دیگر بر سر آب… موضوعاتی نیستند که بتوان به راحتی پرده پوشی شوند و از دید مردم پنهان بمانند.

امروزه دیگر مردم خود درگیر این بحران هستند و پنهان‌کاری به کار هیچ دولتی نخواهد آمد.

اما آیا فقط ایران درگیر چنین مشکلی هست؟ پاسخ به سادگی مشخص است: خیر.

بحران آب دیگر مختص خاورمیانه و ایران و یا آفریقا نیست.

اگر زمانی در تصاویر مربوط به خشکسالی‌های بزرگ، کودکان گرسنه آفریقایی به تصویر کشیده می‌شدند،‌ حالا مردمانی از چهار گوشه دنیا در این تصاویر دیده می‌شوند. زمین‌های کشاورزی خشک شده از کالیفرنیا تا استرالیا، رودهایی خشک در اسپانیا و‌ مهاجرین گریخته از بی‌آبی از هند تا سوریه و لبنان و اردن، همگی دال بر جهانی بودن کمبود آب است.

چارلز فیش‌من روزنامه‌نگار و نویسنده آمریکایی، در کتاب «عطش بزرگ The Big Thirst» در سال 2011 می‌نویسد «واکنش ما در برابر آب و مشکل آب اغلب بازتابی از بی‌ثباتی آب است: ما در زمان کمبود آب به مشکلات و رفتارمان توجه می‌کنیم، اما همین که بحران به پایان رسید دوباره به همان رفتار قبلی خود برمی‌گردیم. ما درسی از بحران آبی که با آن درگیر بودیم نمی‌گیریم. فقط با آن چون رخ‌دادی تکرار نشدنی، که جان سالم به‌در بردیم، برخورد می‌کنیم.

اما اگر سال 2011 انفجاری در آینده‌ی پرآشوب آب باشد، استراتژی متقابل آرام کننده این بود که مردم سراسر دنیا با این هنگامه به‌طریقی نو دست و پنجه نرم کردند. آن‌ها دوراندیشی نسبت به موضوعات مرتبط با آب را آغاز کردند، دوراندیشی نه برای آماده بودن برای بحران بعدی، بلکه دوراندیشی برای ساخت آینده‌ای متفاوت برای آب».

متاسفانه منظور فیش‌من از این مردمی که « دوراندیشی نسبت به موضوعات مرتبط با آب را آغاز کردند» و « دوراندیشی برای ساخت آینده‌ای متفاوت برای آب» را سرلوحه کار خود قرار دادند اصلا ربطی به مردمی که در یک میلیون و 648 هزار کیلومتر مربع داخل مرزهای ایران زندگی می‌کنند، ندارد.

چه باید کرد؟

ارائه راه‌کارهای مقابله با بحران کم‌آبی حتی در سخن گفتن هم آسان نیست. راه‌کارهای مقابله با بحران کم آبی بسیار پیچیده و در هم تنیده هستند. اما مشکلات زمانی بدتر خواهد شد، که این راه‌کارها به راه‌حل‌های موقتی و کوتاه مدت بیانجامد. راه‌حل‌هایی موقت که به نام «راه‌حل باثبات مقابله با بحران کمبود آب» به خورد مردم داده می‌شود. به عنوان مثال، راه‌حل جدیدی که این روزها مطرح شده است استخراج آب‌های ژرف است. راه‌حلی که داد کارشناسان و خبرگان این حوزه را درآورده است.  

از سویی هر راه‌کاری که برای این بحران درنظر گرفته می‌شود، پیچیدگی‌های فنی و فرهنگی و اجتماعی بسیاری را در خود دارد. از این رو، به نظر می‌رسد زمانی می‌توان بر مشکل بی‌آبی (که امروزه واژه کمبود آب چندان مناسب برای این بحران نیست) غلبه کرد که برای هر راه‌‌کار طیف مختلفی از کارشناسان علوم سیاسی، علوم اجتماعی و جامعه شناسی، متخصصان حوزه محیط زیست، مختصاصان آب،‌ فاضلاب، شهرسازی، قانون‌گذاری، امنیت و… را یکجا جمع کرد.

طرح‌های مقابله با بی‌آبی، نه فقط مختص وزارت نیروست، که طیف وسیعی از کابینه و وزرا و نیز دیگر نهادهای حکومتی از جمله قوه قضاییه، نیروهای مسلح، قوه مقننه،‌ مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی، سازمان‌های خیریه، و نهادهای حقوق بشری و نیز کمک و همکاری سازمان‌های بین‌المللی چون سازمان ملل، یونسکو، ‌فائو، سازمان بهداشت جهانی، و… را نیز با خود همراه می‌کند. البته این موضوع کمتر در جلسات رای اعتماد مجلس به چشم خورد که این خود نشانه‌ای از عدم آگاهی برخی نمایندگان مجلس در برخورد با بحران بی‌آبی است. اینکه وزارت نیرو یا وزارت جهاد کشاورزی،‌ به تنهایی یا باهم نخواهند توانست هیچ کاری برای رفع این بحران در موقعیت کنونی انجام دهند.  

باید در نظر داشت که برای رفع بحران بی‌آبی،‌ تقریبا «زمان را از دست داده‌ایم». توصیه به صرفه‌جویی در مصرف آب در منازل شهروندان راه‌کاری نیست که به کار امروز جامعه تشنه ایران بیاید. برعکس، حالا باید طرح‌هایی بزرگ‌تر و عظیم‌تر برای مقابله با این بحران در نظر داشت. طرح‌هایی چون واردات آب و جلوگیری از کشت محصولات آب‌بر،‌ طرح‌هایی کلان هستند که وزارت نیرو به تنهایی قادر به انجام آن‌ها نخواهد.

چند راه حل

بسیاری از کشورهای دنیا راه‌حل‌هایی جامع و یکپارچه برای مقابله با بحران‌هایی از این دست را سرلوحه تمام برنامه‌های کلان اقتصادی خود قرار داده‌‌اند.

یکی از نمونه‌های بارز این این کشورها، کشور استرالیاست که درگیر خشکسالی‌های بسیار شدید است. از این رو این کشور که از سال 1928 در تولید برنج خودکفا بود،‌ به این نتیجه رسید که کشت برنج را کاهش دهد و اگر نیاز به برنج بود آن را از واردات تامین نماید.

اما در ایالات متحده هم، لاس‌وگاس خشک‌ترین شهر این کشور است. متوسط بارندگی در این شهر چیزی حدود 111 میلی‌متر در سال است. در حالی که در استان کرمان، متوسط بارندگی 140 میلی‌متر است. با این حال،‌با برنامه‌های بسیار دقیق و گسترده مدیریت منابع آبی، این شهر توانسته است جاذبه‌های توریستی فراوانی را با جذب مسافر در هتل‌هایی که کسب کند که بزرگترین آبنماها و فواره‌های دنیا را در خود جای داده‌اند و نمونه کوچکی از ممناظر آبی دنیا، چون شهر ونیز و یا رودخانه‌های مشهور دنیا را توانستند در این شهر بازسازی نمایند.

هدف از ارائه این نمونه‌ها این است که یادآور شود می‌توان با مدیریت صحیح منابع آب، ‌تا حدی بر مشکلاتی غلبه کرد که این روزها مجلس شورای اسلامی هم از آن به عنوان مشکلات امنیتی نام برده است.  

1- تقسیم‌بندی ایران

ایران یک کشور چهار فصل است. در شمال کشور بارندگی بسیاری را شاهد هستیم و به همان اندازه در مناطق مرکزی و جنوب و جنوب شرق تقریبا بارندگی نداریم. اما جالب است که بر تمام این مناطق یک قانون آبی حکم می‌راند.

با تفکیک مناطق مختلف کشور بر اساس میزان آبی که دارند، می‌توان برنامه‌های هر منطقه را هم بر اساس شرایط ویژه آ منطقه به اجرا درآورد. اگر سدسازی در یک منطقه به شدت مخرب است، در منطقه‌ای دیگر و با شرایطی دیگر می‌توان برنامه‌های متنوع‌تری برای مدیریت منابع آن ارائه کرد.

2- واردات آب

 وقتی صحبت از واردات می‌شود همه نگاه‌ها به سوی واردات اقلامی مثل لوازم خانگی، لوازم آرایشی،‌ دارو و در گذشته‌ای نه‌چندان دور، واردات دسته بیل می‌چرخد.

اما واقعیت این است که واردات یعنی خرید محصولاتی از دیگر کشورها که در داخل مرزهای ایران این محصول وجود ندارد. و امروزه در داخل مرزهای ایران آب وجود ندارد.

در حال حاضر سیاست‌های مدیریتی منابع آب ایران، بر واردات آب از استانی به استان دیگر متمرکز شده است. این سیاست باید تغییر یابد و آب به عنوان کالایی استراتژیک تلقی شود که باید وارد شود تا بر مقوله‌های امنیتی پشت بند کمبود آن غلبه شود.

3- تصفیه فاضلاب

گزینه بسیار معقول و جا افتادی که در اکثر کشورهای دنیا پذیرفته شده است. تصفیه آب مختص کشورها با کمبود آب نیست. بلکه پیشتاز این روش‌ها کشورهایی اروپایی و کشورهای جنوب شرق آسیا هستند که تصور ما از آن‌ها روزهای همیشه ابری و بارانی است. تصفیه فاضلاب برای تامین آب، حتی تامین آب شرب، یکی از کم‌هزینه‌ترین گزینه‌ها برای مقابله با بحران آب است.

4- آب شیرین کن

کشورهای حاشیه خلیج فارس آیینه تمام نمای کمبود آب و پرباری آب هستند. آب شیرین کن‌ها نقش بسزایی در تامین آب این منطقه دارند. پیش‌بینی می شود تا سال 2020، حدود 120 میلیون متر مکعب آب از طریق آب‌شیرین کن‌ها تولید شود که سهم خاورمیانه از این آب 40 میلیون متر مکعب است. هم‌اکنون یکی از بزرگ‌ترین کارحخانجات آب شیرین کن دنیا در امارات متحده عربی قرار دارند.

5- جداسازی آب شرب و بهداشتی

6- فرهنگ سازی

7- ترویج استفاده از لوازم کم مصرف،‌ شیرهای چشمی…

8- حذف چمن کاری و استفاده از درختان مقاوم در برابر خشکسالی

9- حذف برنامه‌های خودکفایی محصولات آن هم در کشوری که با یکی از بدترین بحران‌های آبی درگیر است. جلوگیری از خروج آب مجازی از طریق کشاورزی از ایران باید در این کشور خشک شده در اولویت کشت محصولات کشاورزی قرار گیرد.

دکتر کاوه مدنی،  استاد امپریال کالج لندن می‌گوید «عده‌ای در ایران در جنگ هستند که بگویند مصرف 90 درصد آب در بخش کشاورزی، حربه وزارت نیرو برای فشار در بخش کشاورزی است. مصرف بالای آب در بخش کشاورزی خاص ایران نیست. در کالیفرنیا هم 80 تا 90 درصد آب صرف کشاورزی می‌شود. از شاخص‌ها برای مقایسه شرایط کشورها نمی‌توان استفاده کرد. زیرا در فهم مسئله دچار مشکل می‌شویم. در ایران و کالیفرنیا مصرف آب در بخش کشاورزی تقریبا مشابه است. اما سهم بخش کشاورزی در تولید ناخالص داخلی ایران 10 تا 13 درصد است و این رقم در کالیفرنیا صرفا سه درصد است. اما ایالت کالیفرنیا پنجمین یا ششمین اقتصاد برتر جهان است. در خشکسالی شدید، ضربه سنگینی به اقتصاد این کشور وارد نمی‌شود اما بدون شک ایران از خشکسالی آسیب می‌بیند.».

10- جلوگیری از هدررفت آب در خطوط انتقال و توزیع به طوری که تخمین زده می‌شود در ایران میزان هدررفت آب در خطوط انتقال و توزیع به 30 درصد هم می‌رسد.

11- دیپلماسی آبی و برقرار روابط حسنه با کشورهای همجوار و اطمینان از تامین سهم ایران از حق‌آبه‌های مرزی چون هیرمند و ارس. که این مهم به جز برقراری روابط سطح بالای دیپلماتیک با کشورهای منطقه محقق نخواهد شد.

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن