برکناری بهمنی، نماد پایان مدیریت سنتی و زیان‌ده

کنار گذاشته شدن حیدر بهمنی مدیرعامل شرکت ملی حفاری، اگرچه به دلایل متعدد، چندان غیرطبیعی نبود، اما برخی تلاش کردند آن را غیرعادی جلوه دهند.

کانال تلگرامی «از نفت چه خبر؟» با اشاره به این مطلب در تحلیلی نوشت: بهمنی مدیری باسابقه بود که در چند مقطع زمانی مختلف در راس ملی حفاری قرار گرفته بود. آنچه در نقد بهمنی مطرح می شد و می شود، به معنای نفی محاسن او به عنوان مدیری باتجربه نیست. اما دوره بهمنی و بهمنی ها در نفت به سر رسیده است و کسانی که در لابی های بهمنی حاضر بودند و از برکناری او برآشفته شدند، باید بپذیرند که مدیریت سنتی و لابی گر، دیگر پاسخگوی نفت نیست.

از سویی دیگر، انتخاب سپهر سپهری به عنوان مدیرعامل ملی حفاری، به عنوان مدیری که در سیستم غلامرضا منوچهری رشد کرده و اکنون وارد سیستم پاک نژاد شده، نشان از آن دارد که بر خلاف آنچه برخی منتقدان می گفتند، اختلافی بین منوچهری و پاک‌نژاد وجود ندارد.

بهمنی به سن بازنشستگی رسیده بود و اگر تنها همین یک دلیل برای کنار گذاشتن او وجود داشت، کافی بود. بهمنی یک بازنشسته بود که در دوره ای که همگان در پی جوانگرایی در نفت هستند و مهمترین مطالبه از بیژن زنگنه در دولت دوازدهم، بهره گیری از مدیران جوان است، باید کنار می رفت. یا خودش باید می رفت، یا او را کنار می گذاشتند تا نسیمی تازه در ملی حفاری وزیدن بگیرد.

اما این تنها دلیل برکناری مدیرعامل ملی حفاری نبود. نگرش قومیتی او در ملی حفاری، نکته ای نبود که از دیده کارکنان این شرکت پنهان بماند. در شرکتی که مرکزش خوزستان، موزاییکی از قومیتهاست، نگرش بهمنی، حمایت از قوم لر بود و این امر نه تنها عامل ایجاد شکاف در شرکت شده بود، بلکه با عنایت به گستره فعالیت ملی حفاری در خوزستان، می توانست زمینه ساز شکاف قومیتی در استان باشد. نکته ای که هیچگاه مورد توجه بهمنی قرار نگرفت.

بهمنی به حساسیتهای مدیریتی هم چندان واقف نبود. نگرش بهمنی به مدیریت، یک نگرش سنتی بود که نمی توانست پاسخگوی نیازهای فعلی ملی حفاری باشد. از شبهات فراوان درباره مدرک تحصیلی او که بگذریم، نمی توانیم از کنار برخی بی مبالاتی های مدیریتی او بی تفاوت عبور کنیم. چندی پیش حکم مشاوره او به دخترش که در رسانه ها هم منتشر شد، بسیار حاشیه‌ساز شد. صرفنظر از اینکه صدور حکم برای فردی به عنوان مشاور مدیرعامل در امور بانوان، در یک شرکت نفتی عملیاتی محلی از اعراب ندارد، صدور این حکم برای دختر مدیرعامل، برای زنگنه هم حاشیه ساز شد و رسانه های منتقد دولت، این حکم را به عنوان اهرمی فشار علیه وزیر نفت به کار بردند.

علاوه بر تمامی این نکات، بهمنی که حدس می زد در دولت دوازدهم در بین مدیران زنگنه جایی نداشته باشد، در لابی های مختلف علیه شخص وزیر نفت نقش داشت. بهمنی مدیری نیست که بتواند در سیستم های مدرن کارایی داشته باشد و با نسیم تغییرات در وزارت نفت، او خودش زودتر فهمید که نمی تواند در این سیستم ادامه دهد.

اما نکته اینجاست که بهمنی تمایلی به رها کردن میز مدیریتی ملی حفاری ندارد. ملی حفاری تبدیل به شرکتی زیان ده شده که تنها انحصار و چسبندگی آن به دولت است که آن را سرپا نگه داشته است. ملی حفاری نه تنها عامل کندی بسیاری از پروژه ها در مرحله حفاری است، بلکه با بهره گیری از همین انحصار و چسبندگی و رانت، میدان را برای رقابت شرکتهای خصوصی تنگ کرده است و سردمدار تداوم چنین رویکردی در ملی حفاری، شخص بهمنی است که برای خصوصی نشدن ملی حفاری، حتی تا دفتر رهبری هم رایزنی کرد.

ملی حفاری برای عبور از دوران رکود و انحصار به دوره رشد و شکوفایی، چاره ای جز عبور از مدیریت سنتی با نماد حیدر بهمنی ندارد. آنها که دوست نداشتند کنار رفتن بهمنی را باور کنند، حتی خبر موثق ما درباره برکناری او را با شبهه همراه کردند اما خبر تایید شد تا اثبات شود شیخ الوزرا در دوره جدید، در پی تغییر است. تغییراتی که می تواند دوره جدید فعالیت صنعت نفت را در پساتحریم، ریل گذاری کند.

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن