معضلی جدی که جدی گرفته نمی‌شود!

آسیب‌دیدگی خطوط لوله در دریا، به‌ویژه خطوط لوله مربوط به فازهای گازی پارس جنوبی طی ماه‌های اخیر به شدت افزایش یافته است و هر ماه خسارات ناشی از بروز این حوادث بیشتر و بیشتر می‌شود.

کانال تلگرام از نفت چه خبر نوشت:

 در آخرین حادثه، خط لوله انتقال گازترش یکی از سکوهای فاز 16 پارس جنوبی روز 22 دی دچار آسیب‌دیدگی شد. برخی، اصابت لنگر کشتی به این خط لوله را عامل بروز حادثه اعلام کرده و برخی دیگر نیز مدعی شده‌اند فرسوده بودن خط لوله انتقال گازترش عامل بروز آن بوده است. یک ماه پیش نیز در اثر برخورد لنگر یکی از کشتی‌های عبوری با خط لوله دریایی فاز 19 که وظیفه انتقال گاز از سکو به ساحل را داشت، شکستی در این خط لوله رخ داد که موجب قطع انتقال گاز از این خط لوله شد. پیش از این هم حوادث مشابه دیگری برای خطوط لوله در خلیج فارس رخ داده که علاوه بر ایجاد نگرانی‌های زیست محیطی، تاخیرهای فراوان و به تبع آن زیان‌های جبران ناپذیری در تولید و انتقال گاز ایجاد می‌کند و حتی چرخه تولید و انتقال را دچار مشکل می‌سازد. تعمیر خطوط لوله و بازگرداندن آنها به چرخه، می‌تواند حداقل دو ماه زمان را تلف کند و این درحالیست که هنوز به طور دقیق مشخص نشده که دلیل بروز این حوادث، لنگر کشتی‌های صیادی است یا مشکلات ساختاری خطوط لوله؟

برخی انگشت اتهام را به سمت شرکت مهندسی ساخت و تاسیسات دریایی ایران نشانه می‌روند و مدعی هستند این شرکت اصول ایمنی را در ساخت خطوط لوله رعایت نمی‌کند. اما به نظر می‌رسد لزوم نظارت دقیق‌تر بر کشتی‌های عبوری از این منطقه حساس از اهمیت بیشتری برخوردار است که کمتر مورد توجه قرار گرفته و به نظر می‌رسد نظارت دقیقی بر این حوزه صورت نمی‌گیرد. همواره شناورهای مختلفی در خلیج فارس در حال فعالیت هستند و طبعاً در زمان‌های عملیاتی یا استندبای، اقدام به لنگر اندازی می‌کنند. به اینها باید شناورهای صیادی محلی را نیز افزود که در اغلب ماه‌های سال، در حال تردد و به تبع آن لنگراندازی در منطقه هستند‌؛ بنابراین حفاظت خطوط لوله از لنگرهای این شناورها نیازمند در نظر گرفتن تمهیداتی است که گویا تاکنون چندان جدی گرفته نشده و حاصلش خسارات فراوانی است که از توقف انتقال گاز به پالایشگاه در خشکی و به تبع آن توقف تولید حاصل می‌شود.

عدم وجود نقشه‌های خطوط لوله و کابل‌های زیردریایی، یکی از مسایلی است که می‌تواند عامل بروز چنین حوادثی باشد. در صورت وجود این نقشه‌ها، و قرار دادن آن در اختیار شناورهای عبوری، آن‌ها می‌توانند با آگاهی از محل وجود خطوط لوله، از لنگراندازی در آن مناطق خودداری کنند. این امر بویژه برای لنج های صیادی و محلی که هدایت کنندگان آنها به صورت تجربی فعالیت می‌کنند ضرورت بیشتری دارد.

تدوین و ترسیم نقشه‌های خطوط لوله دریایی، در شرایطی که تقریباً هر ماه شاهد بروز یک حادثه برخورد لنگرهای شناورهای عبوری با خطوط لوله در دریا هستیم و خسارات فراوانی از توقف انتقال گاز به پالایشگاه‌های خشکی ایجاد می‌شود، ضروری‌تر از هر اقدامی است. البته این به تنهایی کافی نیست. نظارت دقیق بر هر گونه تغییر و تحول در خطوط لوله در صورت ایجاد خطوط لوله جدید و همچنین فعالیت گشت‌های دریایی در مناطقی که خطوط لوله، به تازگی در آنها احداث شده و شناورهای عبوری از آن مطلع نیستند، از دیگر اقداماتی است که می‌تواند از بروز مشکلات مشابه که اندک اندک به معضلی جدی در خلیج فارس تبدیل شده جلوگیری کند.

البته آنچه در سطور فوق بیان شد، با این پیش فرض بوده که حوادثی که تاکنون برای خطوط لوله رخ داده حاصل برخورد لنگر کشتی‌ها و شناورهای عبوری بوده است. اگر معضلی همچون عدم رعایت موارد ایمنی در خطوط لوله توسط شرکت‌های سازنده و همچنین شائبه عمدی بودن برخی از حوادث را هم در نظر بگیریم طبیعتاً به نکته‌های مهم دیگری هم می‌رسیم. اما اگر گام بلندی در جهت کنترل خطوط لوله موجود در زیر دریا در خلیج فارس و در حوزه‌های مرتبط با پارس جنوبی و فلات قاره از طریق تدوین نقشه‌های دقیق از محل عبور لوله‌ها و همچنین قرار دادن آنها در اختیار شناورهای عبوری برداشته شود، آنگاه نه تنها تعداد حوادث کاهش می‌یابد بلکه در صورت بروز حوادث مشابه، می‌توان دریافت که دلایل دیگر همچون فرسودگی خطوط لوله یا عدم رعایت موارد ایمنی در ساخت آنها نیز در بروز این حوادث نقش داشته است.

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن