بازگشت پدرخوانده درباره نعمتزاده، خاتمی، احمدینژاد و دیگران
کهنسالترین عضو کابینه دولت روحانی باز هم در دولت باقی ماند اما اینبار در پول دارترین وزارتخانه ایران، یعنی وزارت نفت.
به گزارش خبرنگار پتروشیمی «انرژی امروز»، محمدرضا نعمت زاده که پدر پتروشیمی ایران نامیده میشود و در دولت یازدهم کهنسالترین فرد کابینه بودن وی، همواره مورد انتقاد منتقدان دولت بود؛ در دولت دوازدهم نیز پست دولتی گرفت. او از وزارت صنعت، معدن و تجارت رفت؛ اما ظاهرا دل کندن از او، کاری دشوار است و بیژن زنگنه دوری نعمتزاده را تاب نیاورد.
نعمت زاده نیز که بیشتر سالهای مدیریتی خود را در پستهای ارشد دولتی سپری کرده و در بخش خصوصی نیز جزو موفقترین افراد محسوب می شود، گویا همچنان علاقهمند به حضور در بخش دولتی بود و حاضر به ترک دستگاه دولت نشد. بدین ترتیب، نعمت زاده که پیر صنعت است؛ این بار نیز همکاری خود را با دولت در قالب پست دولتی ادامه میدهد.
در حکم زنگنه، محمدرضا نعمتزاده به عنوان «مشاور ارشد صنعتی وزیر، با ماموریت ویژه حداکثرسازی استفاده از ظرفیتهای پیمانکاری، مهندسی و ساخت داخل در ارتباط با قراردادهای بالادستی نفت و گاز با توانمندسازی ظرفیتهای داخلی و نیز ادامه پیگیری ساخت داخل ده خانواده کالاهای اولویتدار مورد نیاز صنعت نفت» منصوب شده است.
بیژن نامدار زنگنه، وزیر نفت در حکم خود تاکید کرده است که «همه واحدهای ذیربط در وزارتخانه و شرکتهای تابعه، به ویژه معاونت فنی و مهندسی وزارتخانه، معاونت توسعه و مهندسی و نیز مدیریت کالا در شرکت ملی نفت ایران در این مسیر با جنابعالی همکاری خواهند کرد.»
حاشیههای فعالیت در بخش خصوصی برای مدیر کهنهکار
نعمتزاده که جزو ثروتمندان کابینه دولت روحانی محسوب میشد، به رسم همیشگی توجهها را به سمت خود جلب کرده و سمتهای خصوصی او و خانوادهاش همواره مورد بحث بوده است. این مباحث در نیمه فعالیت دولت یازدهم پررنگ شده بود و عضویت نعمت زاده در هیات مدیره حدود 30 شرکت به روایتی و حدود 20 شرکت، به روایت دیگر مورد انتقاد بسیاری از منتقدان دولت و برخی نمایندگان مجلس بود؛ چرا که انتظار میرفت کسی که در دولت خدمت میکند، به تجارت نپردازد.
اما این ادعاها چندان پایه و اساسی نداشت. چنانکه سایت «تابناک» در تاریخ ۱۱ آبانماه سال 1394 آخرین نتیجه تحقیقاتش را بدین صورت شرح داد:« تابناک در بررسی موشکافانه مالکیت نعمتزاده، پی برد که عضویت وی در هیات مدیره برخی از این شرکتها برای رعایت ماده ۱۰۷ قانون تجارت میباشد که طبق آن اعضای هیات مدیره باید از بین سهامداران انتخاب شوند و به عبارتی نعمتزاده مالک هیچکدام از این شرکتها نیست و فقط عضو هیات مدیره بوده است و سهم هبه (هدیه) داشته است».
در ادامه با بررسی روزنامه رسمی شرکتهای مربوط به نعمتزاده، به خروج وی از هیات مدیره شرکتها در زمان پیش از دوران وزارت پی برده شد. محمدرضا موثقی نیا مدیر عامل شرکت توسعه نگین مکران که نعمتزاده از متهمان سهامداری در آن شرکت است؛ هرگونه سهامداری وی را در این شرکت نفی کرد و کل سهام او را سهم وثیقه و مربوط به زمان پیش از وزارت دانست.
در همان زمان، بیژن زنگنه وزیر نفت گفته بود که با مشورت نعمتزاده بعضی از معاونان خود را انتخاب کرده است. از دیگر شرکتهایی که نام وزیر صنعت، معدن و تجارت را به عنوان عضو هیات مدیره با خود حمل میکند؛ شرکت کیمیا صنایع دالاهو است.
با این وجود همچنان عضویت وی در شرکتهای خصوصی در زمان فعالیت دولت یازدهم مورد بحث بود.
نامه توکلی به جهانگیری درباره اقدامات نعمتزاده در پتروشیمی
احمد توکلی، نماینده تهران در مجلس نهم، نیز در سال 1394، طی نامه ای به اسحاق جهانگیری، معاون اول رییس جمهور خواستار عزل وزیر صنعت، معدن و تجارت شده است. در این نامه به موضوعات این چنینی پرداخته شده است: «درخواست وزیر مذکور برای آنکه گمرک ایران از جریمه قانونی ۳۰۰۰ میلیارد تومانی شرکت الجی به خاطر تقلبات گمرکی این شرکت، چشم بپوشد؛ تلاش نعمت زاده برای خارج ساختن محصولات پتروشیمی از بورس کالا با بخشنامه غیرقانونی معاونش (همراه او در شرکت هرمزان تجارت گستر کیش) که طبق برآورد کارشناسان مرکز پژوهشهای مجلس، ویژه خواری سالانه ۱۰۰۰ میلیارد تومانی را برای معدودی تولیدکننده این صنعت در پی دارد. مدیرعامل، رئیس هیئت مدیره یا عضو هیئت مدیره بودن آقای نعمت زاده در 19 شرکت بین سال های 1390 تا 1392؛ پست های همسر نعمت زاده، خانم مریم بختیار و دخترانش شبنم و زینب نعمت زاده در ۱۰ شرکت به عنوان مدیرعامل، رئیس، نایبرئیس و عضو هیئت مدیره یا بازرس».
اما این، تنها حملات به وزیر صنعت دولت یازدهم نبود. نعمتزاده ایجادکنندگان کمپین «خرید خودروی صفر ممنوع» را که یک کمپین خودجوش برای تحریم محصولات دو خودروساز ایران خودرو و سایپا است، خیانت به کشور قلم داد کرد و کسانی را که از این کمپین حمایت میکنند را ضد انقلاب و خائن نامید.
در ادامه جنجال آفرینیها انواع کمپین جهت القا بیشتر دروغ منتقدان نعمت زاده ایجاد شد و حتی مدعی شدند روحانی به نعمتزاده تذکر داده است که این امر از جانب دولت تکذیب شد. این اظهار نظرها باعث ایجاد واکنشهایی شد و کمپینی برای اجبار وزیر صنعت، معدن و تجارت به عذرخواهی تشکیل شد.
سه کارت زرد
در ۲۴ تیرماه سال ۱۳۹۳، نعمتزاده به دلیل عدم پرداخت مستمری بازنشستگان صنعت فولاد از مجلس شورای اسلامی کارت زرد گرفت. پیش از وی علی طیبنیا، رضا فرجی دانا، علی جنتی، علیاصغر فانی و عبدالرضا رحمانی فضلی از مجلس کارت زرد گرفته بودند.
در روز ۹ دی ۱۳۹۳، نعمتزاده برای دومین بار برای پاسخ به سؤالات نمایندگان در مجلس حضور یافت که این بار نیز با کسب ۱۰۲ رای موافق، ۸۹ رای مخالف و ۱۵ رای ممتنع از مجموع ۲۱۸ رأی مأخوذه نتوانست نمایندگان را قانع کند. در ۱۶ آذر ۱۳۹۴، نعمتزاده برای سومین بار برای پاسخ به سوال حمید رسایی مبنی بر دلیل عضویت نعمتزاده در هیات مدیره 10ها شرکت خصوصی، در مجلس حضور یافت؛ اما این بار نیز نمایندگان از پاسخ وی قانع نشدند و با ۷۳ رای موافق، ۱۰۶ رای مخالف و ۱۰ رای ممتنع از مجموع ۱۸۹ رای ماخوذه، سومین کارت زرد را به وزیر صنعت دادند. پیش از نعمتزاده، علی طیب نیا، وزیر اقتصاد دولت یازدهم نیز سه کارت زرد از مجلس دریافت کرده بود.
پدر پتروشیمی
اما از دیرباز علاقه نعمت زاده به صنعت پتروشیمی و حضور فعال وی علاوه بر دایرکردن نمایشگاه بین المللی ایرانپلاست (بزرگترین اتفاق صنعت پتروشیمی ایران) و فعالیتهای توسعه ای صنعت مذکور، باعث شد تا نعمت زاده لقب «پدر پتروشیمی» را بگیرد؛ لقبی که در کنار همه اثرات مثبت به معنای نفوذ وی در صنعت نفت ایران نیز، تعبیر میشود.
همین تعبیر بر گمانهزنی ورود وی به شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران بهعنوان مدیرعامل در دولت دوازدهم دامن زد که البته این احتمال عمر کمی داشت؛ بالاخره بیژن نامدار زنگنه در مهرماه سال جاری به دیده مهر به نعمتزاده نگریست و نگاه مهربان نعمتزاده به نفت نیز دو یار قدیمی را به جوار هم در وزارت نفت رساند و محمدرضا نعمتزاده، وزیری که به دلیل کهولت سن، اولین گزینه مطرح برای واگذاری پست دولتی خود در انتقال کابینه یازدهم به دوازدهم بود، مشاور وزیر نفت در دولت دوازدهم شد. این درحالی است که طبق اخبار منتشرشده، آیدین ختلان دستیار جوان زنگنه قرار است مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی شود. جوانی که حالا میتواند از مشاورههای پدر پیر پتروشیمی هم بهرهمند شود.
همکاری قبلی نعمتزاده و زنگنه
محمدرضا نعمتزاده زاده سال ۱۳۲۴ در تبریز، از اعضای موسس حزب اعتدال و توسعه است.وی تحصیلات مقدماتی خود را در تبریز به انجام رساند و در سال ۱۹۶۸ مدرک کارشناسی خود در رشته مهندسی محیط زیست را از دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در سن لوئی ابیسپو دریافت کرد. سپس تحصیل مدیریت در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی را نیمه کاره رها کرد و به ایران برگشت.
از همان ماههای آغازین بازگشت به ایران، جذب بخش خصوصی شد و حتی در دورهای، معلم بود و مبحث موتور و مکانیک را در دبیرستان تدریس میکرد. سالهای جوانیاش در کارخانهای خانوادگی، مدیر فنی بود و تا اواخر سال 1356 همین کار را ادامه داد. نزدیک انقلاب و با مختصر سابقهای که در اعتراضها و فعالیتهای انقلابی داشت از اواخر سال 1356 به طور کامل به جریان انقلاب پیوست.
فعالیتهای انقلابی باعث شد که او کار و تولید را رها کند و در عوض اندیشه پیوستن به حوزه علمیه قم در او و تعدادی از دوستانش زنده شد. شهید قندی و مهندس غفوریفرد، در میان دوستان آن روزهای او بودند و آنها بنا به دلایلی که آن روزها داشتند، تصمیم گرفتند که برای تحصیل به حوزه علمیه قم بروند. تصمیم دستهجمعی آنها مصادف شد با اعتصاب در حوزههای علمیه.
پس از انقلاب او ۱۰ ماه در سال ۱۳۵۸ وزیر کار، و بین سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۰ و سپس از ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ بهترتیب در دولتهای محمدعلی رجایی و اکبر هاشمی رفسنجانی وزیر صنایع ایران بوده است. نعمتزاده معاونت وزارت نفت در امور پتروشیمی در دولت اول و دوم سید محمد خاتمی بود. او سمتهایی چون معاونت سازمان صنایع دفاع، رییس هیات مدیره و مدیرعامل توانیر را نیز برعهده داشته است.وی معاون وزیر نفت و مدیرعامل پتروشیمی در دوران ریاستجمهوری محمد خاتمی بود و بهدلیل اقدامات توسعهای در این دوره، پدر پتروشیمی ایران لقب گرفت.
در سال 1376 که دولت خاتمی روی کار آمد، در ابتدا در کابینه جایی به نعمت زاده داده نشد؛ اما زنگنه مدیریت شرکت ملی صنایع پتروشیمی را به او پیشنهاد کرد و وی عهدهدار یکی از حیاتیترین و مهمترین پروژههای اقتصادی کشور، یعنی پروژه مهم عسلویه شد.
وقتی نعمتزاده به عسلویه رفت…
روزی که او به عسلویه رفت، عسلویه تنها دو تا سه خیابان داشت؛ به گفته پدر پتروشیمی ایران، «هیچ امکاناتی نداشتیم ظهر که شد بچهها گفتند این نزدیکی یک پادگان نیروی هوایی است. برویم آنجا نهار بخوریم. رفتیم در آنجا نهار میهمان آنها شدیم بعد همان طور که در محوطه قدم میزدیم دیدم منازلی است که در و پنجرههایش شکسته. فرمانده پادگان گفت اینجا قبل از انقلاب تبعیدگاه بوده، افراد را میفرستادند اینجا. بعد از انقلاب دیگر رها کردند. گفتیم میشود اینها را در اختیار ما بگذارید؟ گفتند چرا؟ گفتیم ما هیچ جا را نداریم. اینجا را در اختیار ما بگذارید تازه اجاره هم میدهیم، موافقت کردند. 20 تا از اینها هر کدام 2 تا 3 اتاق خواب داشت، واقعا در و پنجرههایش شکسته بود خانهها خیلی کثیف رها شده بود. رفتیم 20 تا از اینها را یک قولنامه نوشتیم و دادیم فرمانده اصلی تایید و بازسازیشان کردیم. اولین کارمان این بود. بعد بقیه را تا 50 واحد یعنی همه را گرفتیم و به این ترتیب در عسلویه اقامت کردیم».
در همین گامها بود که دست پدرانه نعمت زاده بر سر صنعت پتروشیمی ایران کشیده و شد و مهمترین قطب پتروشیمی شکل گرفت.
همکاری با هامانه در دوران احمدینژاد
با پایان یافتن دوره دولت اصلاحات و روی کار آمدن محمود احمدینژاد، وقتی سید کاظم وزیری هامانه به عنوان وزیر نفت برگزیده شد، نعمتزاده، بهرغم میل باطنیاش، و با اصرار شخص وزیر از پتروشیمی به شرکت پالایش و پخش فراوردههای نفتی رفت تا وضعیت بحرانی بنزین و پالایشگاهها را سروسامان بدهد.
تیرماه سال 1386 در ایران، سرآغاز حرکتی بزرگ در بخش انرژی کشور بود که با جنجالی کوتاهمدت شروع شد. از آن هنگام طرح سهمیهبندی سوخت با ارائه کارتهای هوشمند سرانجام با اصرار مجلس وارد فاز اجرایی خود شد. درواقع، مسوولیت محمدرضا نعمتزاده در کسوت مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی شاید به دلیل اهمیت فوقالعاده موضوع سهمیهبندی بنزین، از تمام فعالیتهای او نمود بیشتری پیدا کرد، چرا که این موضوع از مهمترین مسائل مرتبط با زندگی روزمره مردم بود و باید تدابیر اجرایی آن به شکل مطلوبی تدارک دیده میشد.
نعمتزاده تا 23 مهرماه سال 1387، بهعنوان معاون وزیر نفت و مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی، به فعالیت ادامه داد اما به ناگهان، غلامحسین نوذری که پس از وزیری هامانه دومین وزیر نفت دولت نهم لقب گرفته بود، از نعمتزاده خواست که در اجرا نباشد! احتمال تغییر نعمتزاده البته از مدتها پیشتر مطرح بود، اما خبر غیررسمی این تغییر که پیش از این در محافل سرانجام با حکم وزیر نفت در 23 مهرماه 87 قطعی شد و مسئولیت نعمتزاده از معاونت به «مشاور ارشد وزیر نفت» در این وزارتخانه پراهمیت تقلیل پیدا کرد.
بازگشت پس از 8 سال
پدر پتروشیمی ایران، چند ماهی هم با عنوان مشاور ارشد وزیر نفت، در طبقه پانزدهم این وزارتخانه، روزگار گذراند، تا در یک حرکت ناگهانی دیگر، روابط عمومی وزارت نفت روز هفتم اردیبهشتماه سال 88 با انتشار یک اطلاعیه کوتاه اعلام کند که «ماموریت مهندس محمدرضا نعمت زاده در وزارت نفت از صبح امروز (دوشنبه 7 اردیبهشت) پایان یافته و وی به نهاد ریاست جمهوری باز میگردد»!
نعمتزاده پس از مصاحبه با روزنامه اعتماد و انتقاد از عملکرد احمدینژاد و متفاوت دانستن وی با رجایی بلافاصله از سمت مشاور ارشد وزیر نفت برکنار شده و بازنشسته شد.
اکنون نیز پس از گذشت هشت سال، محمدرضا نعمتزاده بار دیگر وارد وزارت نفت شد تا دولت از تجربیات این پیر با صنعت آشنا همچنان استفاده کند.