پلاسکو بر سر بلاتکلیفی خود آوار شد

فاطمه لطفی، خبرنگار حوزه توسعه پایدار انرژی امروز

پلاسکو زمانی نماد آغاز دوران مدرن شهرسازی ایران بود. اما اینک پلاسکو تبدیل شده است به نماد عقب ماندگی کامل ایران چه در مدیریت بحران و چه در پیشگیری از بحران.

در تعریف کلی HSE، بهداشت، ایمنی و محیط زیست، دربر گیرنده قوانین، آیین‌نامه‌ها و فرآیندهایی است برای حفاظت از کارگران، عموم مردم و محیط زیست از مخاطرات. ایجاد چنین شرایطی در محیط کار برعهده کسی است به نام مدیر HSE و اولین وظیفه این فرد پیش‌گیری از حوادثی است که احتمالا در شرایط نامتعارف رخ می‌‌دهند و دومین وظیفه وی، کاهش اثرات منفی این حوادث است.

براین اساس اگر مشاغل را بر پایه قوانین HSE تقسیم‌بندی کنیم، به دو گروه شغلی می‌رسیم: گروه شغلی در فضای باز مثل سدسازی، جاده سازی، خطوط انتقال نفت و گاز و آب، عملیات‌های اکتشاف و … و گروه دوم مشاغل در فضای سرپوشیده هستند مثل کارگاه‌ها و کارخانجات تولیدی بزرگ و کوچک، ادارات، نیروگاه‌ها، مراکز خدماتی و درمانی و… از این رو مفهوم ایمنی، بهداشت و محیط زیست در هر کدام این مشاغل تعریف خاصی خواهد داشت.

مفهومی به نام HSE در ایران

در ایران، در کارگاه‌ها و صنایع بزرگ مثل کارگاه‌های سدسازی، خطوط انتقال و… و در کاخانجات بزرگ، دفتری وجود دارد به نام دفتر HSE و قصد ما بررسی تخصص افرادی نیست که در این دفتر به عنوان مدیر اچ اس ایی حضور دارد.

بلکه می‌خواهیم به این نتیجه برسیم که آیا در ایران مفهومی به نام HSE برای کارگاه‌های تولیدی کوچک و غیردولتی وجود دارد؟ کارگاه‌هایی در حد و اندازه‌های کارگاه‌های تولید پوشاک در ساختمان‌هایی نظیر ساختمان پلاسکو، که همانندش را در تمام شهرهای بزرگ ایران می‌توان یافت آن هم نه در حد یک یا دو واحد ساختمانی. زیرا مرتضی طلایی، عضو شورای شهر تهران گفته است: صدها ساختمان مثل پلاسکو در تهران داریم.   

در سال 1394 علی‌رضا حیدری و همکارانش در دانشگاه شریف تحقیقی انجام دادند با عنوان «ارزیابی مخاطرات ایمنی، بهداشت و جنبه‌های زیست محیطی اصناف منتخب در سطح مناطق تهران» و در آن نوشته‌اند: با توجه به خصوصیات کلان‌شهری مثل تهران، ضروری است اقدام به شناسایی و مدیریت ریسک‌های واحدهای صنفی کوچک نمود.

آن‌ها 700 واحد صنفی از 10 اتحادیه اصناف تولیدی و خدماتی تهران را انتخاب کردند و در نهایت به این نتیجه رسیدند که: کارگاه‌های صنعتی در مقایسه با صنایع متوسط و بزرگ از نظر مخاطرات ایمنی، تسهیلات بهداشتی و عوامل زیان‌آور محیط کار شرایط نامناسب‌تری دارند که با توجه به پایین بودن سطح آگاهی‌های ایمنی، بهداشت و محیط زیستی شاغلین آن‌ها، راهکارهایی نظیر تهیه بانک اطلاعاتی از تعداد اصناف موجود، برگزاری کلاس‌های آموزشی متناسب، ارایه تسهیلات جهت به‌روز رسانی و ایمن‌سازی تجهیزات بهبود وضعیت ایمنی، بهداشت و محیط زیست این واحدها پیشنهاد شده است.

حال این موضوع مطرح می‌شود که در ایران و در شهری مثل تهران، که صدها پلاسکو وجود دارد، HSE آیا می‌تواند مفهومی داشته باشد؟

پلاسکوی بلاتکلیف

می‌توانیم فاجعه پلاسکو را از جنبه‌های گوناگونی بررسی کنیم. در این مقاله سعی بر آن است تا حلقه مهجور و مفقودی به نام HSE در پلاسکو بررسی شود. اگر «پلاسکو را یک مجموعه کارگاهی» در نظر بگیریم، در ماده 10 فصل اول «آیین‌نامه حفاظت و بهداشت عمومی در کارگاه‌ها» آمده است: کارگاه‌هایی که وسایل کار و نوع محصول آن طوری است که بیشتر در معرض حریق واقع می‌شوند حتی‌الامکان با مصالح نسوز ساخته شوند.

در ماده 17 فصل چهارم همین آیین‌نامه، به وجود درهای نجات در کارگاه‌ها و در ماده 21 بر وجود تجهیزات اعلام خطر آتش‌سوزی تاکید شده است.

با توجه به وجود تانکر دو هزار لیتری گازوییل در پلاسکو، ماده 22 همین آیین نامه کارفرما را موظف به استفاده از تانکرها و مخازن مقاوم در برابر آتش‌سوزی می‌کند. و با توجه به اعلام اتصال سیم‌های برق در ساختمان پلاسکو، ماده 37 این آیین نامه تاکید می‌کند که سیم‌ها و کابل‌ها باید دارای پوشش عایق مناسب با فشار الکتریسته باشد.

اگر پلاسکو، محل انبار کالا بوده است، پس علاوه بر قوانین فوق قوانین مربوط به ایمنی انبارها نیز باید در آن رعایت می‌شد. از آن‌جمله ماده 73 «آیین‌نامه ایمنی ساختمان کارگاه‌ها» می‌گوید: دیوارها، سقف و کف انبار باید از مصالح مقاوم در برابر آتش‌سوزی ساخته شود. و ماده 77 آن هم بر وجود سیستم‌های اعلام و اطفای حریق متناسب با نوع مواد مطابق با آیین‌نامه پیشگیری و حفاظت در برابر آتش‌سوزی و حریق تاکید می‌کند.

در ماده 22 «مقررات اداره حفاظت ایمنی و بهداشت کار» هم آمده است: سیستم برق رسانی در انبار بایستی دقیقا منطبق با استانداردهای ایمنی بوده و ایجاد هرگونه تغییر در وضعیت شبکه برق داخل انبار منوط به اجازه کتبی مسوولین فنی و ایمنی خواهد بود. در ماده 23 همین مقررات هم آمده است: استفاده از وسایل گرمازای برقی در محوطه انبار ممنوع و برای این کار باید از سیستم گرمایش بسته (شوفاژ یا کوئل) استفاده کرد.

پلاسکو بلاتکلیف بود. این ساختمان مجتمع تجاری، کارگاه تولیدی و انبار را یکجا در خود جمع کرده بود. و به گفته مسوولین هیچ کدام از قوانین مربوط به این سه کاربری هم در آن رعایت نشده بود. به تمام این رعایت نشدن‌ها، باید عمر بیش از پنجاه سال این ساختمان، فرسودگی سیستم برق، لوله کشی، نبود تجهیزات اطفا حریق در زمان احداث این ساختمان، تغییر کاربری‌ها از واحد تجاری به تولیدی و انبار بدون رعایت قوانین مربوط به چنین ساختمان‌هایی، استفاده از سیستم‌های مدرن در ساختمانی قدیمی که حتی قدرت تحمل خود را هم ندارد، و بی‌توجهی به تمام مقررات و اخطارها و سلب مسوولیت از خود و… را نیز باید اضافه کرد.

معاون امنیتی استانداری تهران علت آتش‌سوزی در مجتمع پلاسکو را سهل‌انگاری انسانی اعلام کرد. محسن همدانی اتصال سیم‌های برق یا روشن بودن پیک نیک را عامل این فاجعه می‌داند.

محسن سرخو، رییس فراکسیون کارگری شورای شهر تهران می‌گوید: یک مخزن گازوییلی حداقل دو هزار لیتری در ساختمان پلاسکو بوده که ما هنوز نمی‌دانیم چرا این مخزن گازوییلی در این طبقه تعبیه شده است.  از طرفی انفجارهای متعدد گاز و پیک نیک‌های مورد استفاده در ساختمان به فراگیر شدن آتش کمک کرده است.

مسعود جوادیه وکیل دادگستری هم با به چالش کشیدن کولرهای گازی موجود در ساختمان پلاسکو می‌گوید: زمانی که ساختمان پلاسکو ساخته شد هنوز فن‌آوری کولر گازی پدید نیامده بود یا در ایران اصلا مطرح نبود. پس چگونه نصب این همه کولر گازی که برقی بسیار زیاد مصرف می‌کند، نادیده گرفته شده است. جوادیه پای اداره برق را اداره برق را به میان می‌کشد که با چه محاسباتی آمپرهای کنتورهای برق این ساختمان را افزایش داده است که امکان بهره‌برداری از کولر گازی داشته باشند؟

آتش‌نشانی اعلام می‌کنند که بارها نسبت به ناایمن بودن این ساختمان اخطار صادر شده بود. اما به گفته فتح‌الله آملی در روزنامه اطلاعات، آیا تنها هشدار و نصیحت کافی بود؟ زمانی در ایران بستن کمربند ایمنی قانون بود اما بیشتر به شوخی می‌ماند. اندکی قاطعیت و جدیت و البته جریمه باعث اجرای قانون شد.

نماد مدرنیزمی که تبدیل شد به نماد عقب ماندگی

پلاسکو زمانی نماد آغاز دوران مدرن شهرسازی ایران بود. اما اینک پلاسکو تبدیل شده است به نماد عقب ماندگی کامل ایران چه در مدیریت بحران و چه در پیشگیری از بحران، یعنی HSE.

فرقی نمی‌کند این بی‌توجهی مسوولان عامل فاجعه پلاسکو باشد، کمبود امکانات شهری و آتش‌نشانی و خدمات شهری عامل آن باشد، یا خطای انسانی و سهل‌انگاری کسبه ساکن در پلاسکو. در هرصورت پلاسکو زنگ خطری را به صدا درآورده است که تا مدت‌ها در گوش همه صدا خواهد کرد.

در تعریف بین‌المللی HSE آمده است: در محل کار، مسوولیت طراحی و اجرای فرایند مقتضی ایمنی و بهداشت برعهده اداره‌ای به‌نام اداره «HSE» است که مسوول حفاظت از محیط زیست، سلامتی کارکنان و ایمنی کار است. مدیریت HSE، دو هدف عمومی دارد: پیش‌گیری از حوادثی که حاصل شرایط نامتعارف است، و کاهش اثرات منفی این شرایط نامتعارف.

در پلاسکو، شرایط نامتعارف وجود داشت، اما دو هدف عمومی مدیریت HSE وجود نداشت.

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن