عبرت؛ از پلاسکو تا سکو
اگر یک سکو یا دکل حفاری دریایی آتش بگیرد در کشور یک کشتی مخصوص این کار اصلا نداریم و روزها باید شاهد سوختن آن باشیم تا امکانات این کار فراهم شود.
عکسهای ارسالی از مناطق عملیاتی صنعت نفت که در آن کارکنان صنعت نفت به انحاء مختلف به آتش نشانان جانباخته در فاجعه پلاسکو ادای احترام کردهاند و علاوه بر بغض، به نگرانی غریبی آدمی را دچار میکند. صنعت نفت با قدمتی بیش از صد سال، با چالش بزرگی دست و پنجه نرم می کند: تاسیسات قدیمی، فرسوده و مستهلک. بهطور نمونه، در منطقه عملیاتی لاوان که کارکنانش به پاس غیرتمندی و جانفشانی آتش نشانان مراسم بزرگداشت گرفتند، تاسیسات زیادی وجود دارد که باید دیر یا زود فاتحه شان را خواند؛ یا در خارگ و یا در بهرگان هم همینطور. اصلا فراساحلی ها به کنار. نفتخیز جنوب که نشان زرین تولید نفت خام کشور را از دیرباز تاکنون بر سینه دارد، از فرسودگی تاسیسات و خطوط لولهاش در رنج است.
آیا فکر کردهایم آتش سوزیهایی که گهگاهی گریبانگیر صنعت نفت می شود، اگر به همت نفتیها و آتش نشانان همیشه در صحنه مهار نشود، چه خسارت های جبران ناپذیری می تواند برای اقتصاد کشور به همراه داشته باشد؟ فکر کرده ایم با توجه به تراکم تاسیسات نفت و گاز در عسلویه، کوچکترین قصوری در آن منطقه می تواند چه تبعاتی به دنبال داشته باشد؟ یا اگر سکوهای دریایی دچار مشکل شوند، چه عواقب زیست محیطی وحشتناکی در انتظار کشور است؟
به این اندیشیده ایم که اگر یک سکو یا دکل حفاری دریایی آتش بگیرد در کشور یک کشتی مخصوص این کار اصلا نداریم و روزها باید شاهد سوختن آن باشیم تا امکانات این کار فراهم شود. فکر کرده ایم نشت H2S که در زمان وقوع حادثه هایی از جنس نفت و گاز دور از ذهن نیست و اتفاقا طی روزهای گذشته جان پنج نفر از کارکنان صنعت نفت را در میدان نرگسی گرفت، تا چه حد مرگبار است؟!
بارها و بارها تاکید شده است که ظرفیت تولید، از عوامل بی چون و چرای اقتدار در جهان امروز است؛ اما این روزها که به تولید حدود چهار میلیون بشکه ای نفت خود مباهات می کنیم، آیا اندیشیده ایم که چه خطراتی در انتظار این ظرفیت تولید است؟
به راستی فکرکرده ایم در شرایطی که برای تولید یک بشکه نفت بیشتر، مردان صنعت نفت همه سختی ها و ناملایمات را به جان می خرند، حادثه ای که به از دست رفتن ده ها یا حتی صدها بشکه نفت بینجامد، به جز تبعات اقتصادی بی شمار، چه آثار روانی نامطلوبی در پی خواهد داشت؟!
شرکت بیپی به عنوان یک ابرقدرت نفتی، به واسطه حادثه خلیج مکزیک، بخش بزرگی از اعتبار خود را از دست داد و آیا ما فکر کرده ایم جایگاه شرکت ملی نفت ایران در صورت وقوع چنین رویدادهایی تا چه حد در بازار نفت جهان سقوط خواهد کرد؟!
خوب یا بد، باید بپذیریم HSE صنعت نفت امروز با مشکلات عدیدهای در مدیریت ایمنی بخش پیمانکاری و پروژه ها، مدیریت ریسک و همچنین سیستم آموزش و تعیین صلاحیت حرفه ای مواجه است. بارها شنیده ایم از کارکنان سکوهای دریایی که با اشاره به قدیمی بودن بالگردهای مورد استفاده برای رفت و آمد به سکو می گویند «هر بار، قبل از آنکه سوار بالگرد شویم، اشهدمان را می خوانیم».
الزام به رعایت تمام دستورالعمل های ایمنی، حفظ نظم و انضباط و اصول کاری در مناطق عملیاتی به ویژه روی سکوها و دکلها، اختصاص اعتبار برای بازسازی و نوسازی تاسیسات فرسوده، تقویت سیستم آموزش کارکنان HSE و تعیین صلاحیت حرفه ای، کاهش زمان تصویب خواهی پروژه های HSE، بهبود سیستم های کنترل ترافیک دریایی و کنترل خوردگی و مواردی از این دست، از ضروریات امروز صنعت نفت است که شاید اگر دستیابی به هر یک از آنها به تاخیر بیفتد، جبران عواقب ناشی از آن کار ساده ای نباشد.
پلاسکو در آخرین روز دی ماه امسال در آتش سوخت و فروریخت؛ درگذشت بیش از 20 آتش نشان که هر یک به تنهایی مصداق عینی ایثار، گذشت، انساندوستی، وظیفهشناسی، مسئولیت پذیری، شجاعت و غیرت بودند، داغ بزرگی بود و از آن بزرگتر تصور اندوه خانوادههای بازماندگانی است که قرار است تا همیشه پذیرای این غم جانکاه باشند اما حداقل کاری که در پی حوادثی از این دست میتوان انجام داد، عبرتآموزی است و بی شک صنعت نفت از این قاعده مستثنی نیست.
پلاسکو فروریخت. زبان لال، کلام در گلو بماند و سخن بر سنگ بماسد………..اما فروریختن یک سکو اگر عواقبش بیش از فروریختن پلاسکو نباشد، کمتر هم نیست. بسیاری از تاسیسات صنعت نفت به مانند کارکنان این صنعت، با همه ناملایمات همچنان مجاهدانه ایستادهاند و دور نیست روزی که قامت خم کنند. از هم اکنون به فکر باشیم.