مقابله با گرد و غبار با جیب خالی!
فاطمه لطفی، خبرنگار توسعه پایدار انرژی امروز
«سیاسی کردن موضوع یا حمله به یک سازمان، کاری از پیش نمیبرد. مطالبهگری و پرسش خوب است، به صورتی که همه مسوولان و دستگاههای مرتبط را به سمت و سوی همکاری فرابخشی سوق دهد».
این صحبتها بخشی از یادداشتهای تلگرامی معصومه ابتکار، معاون رییس جمهور و رییس سازمان حفاظت از محیط زیست ایران است با موضوع شروع چندباره طوفانهای گرد و غبار در جنوب کشور به خصوص خوزستان.
بنا به گفته احمدرضا لاهیجانزاده، مدیرکل حفاظت از محیط زیست استان خوزستان، آلودگی هوای اهواز 60 برابر حد استاندارد است.
کوروش بهادری، مدیرکل هواشناسی استان خوزستان، نیز اعلام کرده است: توفان گرد و خاک امروز شعاع دید را به میزان 50 متر کاهش داد. بهادری آب پاکی را بر تمام بهانهجوییها ریخته است که سرعت باد در اهواز تمام کانونهای داخلی اطراف اهواز را فعال کرده، اما هیچ کانونی در بروز این پدیده نقش نداشته است.
به گفته هاشم بالدی، مدیرکل مدیریریت بحران استان خوزستان، گرد و خاک روز جمعه پس از بارش اندکی باران تبدیل به گِل شد و تاسیسات برق را با مشکل مواجه کرد و موجب قطعی برق شد. این مشکل موجب شد که برق تصفیهخانههای آب نیز قطع شود که به این ترتیب آب شهر نیز قطع شد. قطعی آب و برق اهواز باعث تعطیلی مدارس و ادارات هم شد و پروازهای فرودگاه اهواز را به تعطیلی کشاند. قطع برق شبکه تلفن همراه و خدماترسانی بانکها را نیز دچار اخلال کرد.
اینها فقط بخش کوچکی از خسارات ذرات ریزی است که در هوای خوزستان معلق ماندهاند.
چرایی بحرانی که جنوب ایران و بخصوص اهواز را در برمیگیرد کاملا مشخص است، اما راهحلهایی که برای آن وجود دارد نیز آیا به همین اندازه ساده و قابل اجرا هستند؟
ضیاءالدین شجایی، مدیر طرح ملی مقابله با گرد و غبار، یکی از عوامل ایجاد این بحران را در خوزستان، کمبود بارش و رها شدن زمینها توسط مردم عراق بهخاطر مسایل امنیتی و درگیریهای موجود در این کشور میداند. از سویی در فصل زمستان جهت بادها در خوزستان جنوبی است و شدت آن بسیار بالاست. باد جنوبی از سمت عربستان میوزد. آنطور که مدیر طرح ملی مقابله با گرد و غبار میگوید در بهمن ماه 93 هم چنین بادهایی وجود داشت و تکرار آن سال را در روز پنجشنبه هفته گذشته هم دیدهایم. وقوع بادهای جنوبی در اهواز محتمل است بهطوریکه در عرض سه ساعت، غلظت گرد و غبار از 200 به 8000 میگرو گرم میرسد.
هلال حاصلخیز
هلال حاصلخیز، نام بخشی تاریخی از خاور میانه، و در برگیرنده بخشهای خاوری دریای مدیترانه، میانرودان و مصر باستان است. این نام را برای اولین بار هنری جیمز باستان شناس به این منطقه داده است. امروزه هلال حاصلخیز، سرزمینی است میان کشورهایی چون مصر، اسرائیل، لبنان، کرانه باختری رود اردن، نوار غزه، بخشهایی از اردن، سوریه، عراق، جنوب شرقی ترکیه، غرب و جنوب غربی ایران. منبع تامین آب هلال حاصلخیز، رودهای دجله، فرات و رود اردن است.
فقط با یک نگاه گذرا به محدوده این سرزمین و به منابع تامین آب آن، حتی ناآشناترین غیرمتخصصها هم میتوانند بهجای هلال حاصلخیز، تصور سرزمینی خشک و لمیزرع را در ذهن داشته باشند.
سوالی که به ذهن میرسد این است که مدیریت منابع آب در کدامیک از این کشورها براساس قوانین و آییننامههای بینالمللی و اصول مدیریت منابع آب صورت گرفته است؟ باید پاسخ داد: هیچ کدام.
یک سرزمین و هزاران دشمن
اگر بخواهیم لیست دشمنان این منطقه را یک به یک نام ببریم، در صدر جدول جنگ و تنشهای سیاسی، مدیریت غلط منابع آب، سیاستمداران ناآشنا به حوزه محیط زیست، و در سالهای اخیر، تغییرات اقلیم، و گروههایی نظیر داعش قرار خواهند گرفت.
قصد ما در این مقاله، بررسی تنشهای سیاسی و قومی موجود در این منطقه نیست. بلکه میخواهیم از منظر مدیریت منابع آب به موضوع نگاه کنیم. منابع آبی تامین کننده سرزمین هلال حاصلخیز، رودهای اردن، دجله و فرات هستند. این اولی را به لحاظ دوری از ایران بررسی نخواهیم کرد، اما به هیچ عنوان نمیتوان نقش سدسازیهای کشور ترکیه بر روی سرشاخههای دجله و فرات و عدم ثبات سیاسی در عراق در جهت همکاری با ترکیه برای کاهش عوارض این سدها برای تامین آب دجله و فرات و از سویی مدیریت غلط منابع آبی در داخل ایران را در بروز بحران همیشگی گرد و غبار در خوزستان نادیده گرفت.
شاید به جرات بتوان یکی از ریشههای ایجاد گرد و غبار در ایران را سدسازیهای ترکیه بر روی رودهای دجله و فرات دانست. 22 سد بر روی سرشاخههای دجله و فرات، 19 نیروگاه برقآبی و تامین 25 درصد برق و 20 درصد آب مورد نیاز ترکیه و دو برابر کردن زمینهای زیر کشت ترکیه برای رسیدن به مساحتی برابر با مساحت سوئیس، و هزینهای بالغ بر 32 میلیارد دلار در 10 درصد جمعیت ترکیه، آماری است که مجامع بینالمللی ارایه کردهاند. این ارقام یعنی خشکسالیهای بیسابقه در عراق و سوریه و در نتیجه ایجاد یکی از بزرگترین کانونهای ریزگردها در ایران.
اما به آمار بالا، باید مدیریت غلط منابع آب در داخل کشور و تغییرات اقلیم را نیز اضافه کرد. و این هر دو به خشکی تالابهای جنوب کشور افزودهاند و کانون دوم ریزگردها را در تالابهایی چون هورالعظیم بهوجود آوردهاند. و از سویی مهار رودخانههای داخلی و سدسازیهای 50 سال گذشته ترکیه و عراق و سوریه، نگرانی از خشک شدن نخلستانهای خوزستان، و در نتیجه ایجاد کانونهای جدید ریزگردها در داخل ایران را بیشتر کرده است.
همکاری وجود ندارد
و اینجاست که یادداشت تلگرامی معصومه ابتکار، دوباره در ذهن نمودار میشود که همه مسوولان و دستگاههای مرتبط به همکاری فرابخشی خوانده شوند. اما اکثر مدیران دستگاههای مرتبط در ایران، با جملاتی چون «کمتر از 10 درصد ریزگردها منشاء داخلی دارند» تاکنون از بار مسوولیت شانه خالی کردهاند و به این همکاری فرابخشی نپیوستهاند.
علت بروز ریزگردها، از دست رفتن رطوبت خاک، رها شدن زمینهای کشاورزی، بیآبی و نابودی پهنههای آبی چون هورالعظیم، تالاب فصلی بندعلی خان، دریاچه حوض سلطان، دریاچه نمک، هامون، ارومیه، شادگان و…، گرم شدن خاورمیانه و کاهش بارندگی ناشی از تغییرات اقلیم است. یکی از کشورهای عامل گرمشدن خاورمیانه، کشور خودمان است. و نیز براساس اعلام معصومه ابتکار، 2 هزار و 800 هکتار از کانونهای بسیار بحرانی ریزگردها در داخل ایران شناسایی شده است.
پژوهشهای پژوهشگران چینی با همکاری اهمکاران ایرانیشان نشان میدهد که بین سالها 2000 تا 2013، طوفانهای گرد و غبار بینش از 50 بار تکرار شدهاند: بر این اساس منابع این طوفانها سوریه، عراق (در حوزه دجله و فرات)، اردن، عربستان سعودی و مناطقی از ایران چون هورالعظیم و دشت سیستان بودهاند.
دیگر پژوهشها هم میگویند، کاهش شدید رطوبت خاک بر اثر کاهش شدید بارش در خاورمیانه و مناطق تغذیه میانرودان، از دلایل اصلی وقوع طوفانهای منطقه است. در سالهای 2011 و 2012، پژوهشی با همکاری دانشگاههای تهران، شیراز و تبریز صورت گرفت که نشان میداد ریزگردهای شهرهای ایران در خود مواد رادیواکتیو، مواد شیمیایی، فلزات سنگین، میکروبها و باکتریهای بیماریزا را نیز به همراه دارند.
چه میتوان کرد؟
اگر در حال حاضر قبول کنیم که دیپلماسی آبی و سیاستهای امور خارجه نمیتوانند گروههایی چون داعش را نگران پدیدههایی چون ریزگردها در ایران نمایند، که مسلما نخواهند توانست، و کشور بیثباتی چون عراق قدرت ارایه شکایت به مجامع بینالمللی را بر علیه اقدامات بیحساب و کتاب ترکیه در سدسازی بر روی دجله و فرات نداشته باشد، اما میتوان به داخل کشور برگشت و ارزیابی کاملی از مدیریت منابع آب در ایران داشت.
فرهاد دبیری، معاون محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت از محیط زیست، میگوید: در سال 95 هیچ اعتباری برای تالابهای کشور دادن نشده است.دبیری با اشاره به اینکه در سالهای گذشته در خرداد ماه بودجهای برای این کار درنظر گرفته میشد امیدوار است تا در انتهای اسفند ماه احیا تالابها بودجهای دریافت کند.
هرچند به گفته این مقام مسوول برخلاف سالهای گذشته، محیط زیست توانسته است در اولویت دوم شورای عالی آب بعد از آب شرب قرار گیرد، اما تا زمانی که کانونهای داخلی ریزگردها که اکثر قریب به اتفاق آنها تالابهای خشک شده هستند، از بین نروند نمیتوان به این اولویت دوم دل خوش داشت.
به گفته دبیری، 41 گونه از 42 گونه تالاب موجود در دنیا در ایران وجود دارد و در اکثر کشورهای منطقه، به غیر از ترکیه که به صورت پنهانی وضعیت آبهای خود را در بالادست بهبود بخشیده است، این تالابها در بقیه کشورها وضعیت خوبی ندارند. از سویی وضعیت هیچ کدام از این تالابها هم باثبات نیست و با یک خشکسالی به جمع تلابهای منشاء گرد و غبار خواهند پیوست.
شعار امسال روز جهانی تالابها «تالابها برای کاهش خطر بلایای طبیعی» بود. آرزو اشرفی زاده، رییس گروه تالابهای معاونت محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت از محیط زیست ایران میگوید به علت تاثیری که تالابها در کاهش ریزگردها دارند این شعار انتخاب شده است و اهواز هم به همین دلیل میزبان این مراسم بوده است.
براساس اعلام اشرفیزاده، برای 13 تالاب برنامه مدیریت زیست بوم تهیه شده است که در آن برنامه مکملی هم برای معیشت پایدار مردم در نظر گرفته شده است و به عنوان پایلوت در تالاب چغاخور در دست تهیه است.
تمامی این برنامهها، منوط به تامین بودجهای است که امسال فعلا تحقق نیافته است. مدیر ملی طرح مقابله با گرد و غبار میگوید: وقتی تالابی خشک شد، امکان آبگیر مجدد آن در دورههای بعدی وجود دارد، در نتیجه نمیتوان در آن نهال کاشت یا مالچ پاشی کرد. در چنین اکوسیستمهایی باید مدیریت منابع آب صورت بگیرد و از سرشاخههای پشت سدها آب ویژهای برای آنها درنظر گرفته شود.
شعاعی، به لکههای آبگیری مناطق جنوب اهواز اشاره میکند که در حال حاضر خشک هستند و میگوید: از آنجا که تامین آب شرب و کشاورزی در اولویت قرار دارد، یکی از فعالیتهای ما تامین حداقلی حقآبههای تالابها بوده است. مالچ پاشی و نهالکاری برعهده سازمان جنگلهاست که به اعتبار 4 میلیون تومانی نیاز دارد.
شاید بتوان به توافقهایی که قرار است سال آینده در اجلاس بین المللی مقابله با گرد و غبار در تهران برگزار شود دل بست. اما برنامههای کنترل گرد و غبار در اهواز با کمبود اعتبار مواجه است. در حال حاضر تعطیلی مدارس تنها راهکاری است که برای حفاظت از مردم در این مناطق پیشنهاد شده و به اجرا درآمده است.