آیا دادهها نفت جدید است؟ خدای تکنولوژی؛ بانفوذتر از بارونهای نفتی
آیا میدانید چطور یک عبارت مختصر و مفید یا یک ایده اغواکننده در حوزه سیاست مقبول میافتد؟ بهطوری که The Economist هم مقالهای به آن اختصاص میدهد.
به گزارش خبرنگار بینالملل «انرژی امروز»، خبرگزاری بیبیسی انگلیسی در مقالهای به بررسی پدیدهای با موضوع نفت و دادهها پرداخته و به نقل از مجله اکونومیست نوشته است «کالایی که بذر منفعت میافکند، و صنعتی که به شدت رشد میکند، باعث میشود قوانین ضد انحصار برای جلوگیری از آنهایی که جریان این کالا را کنترل میکنند به میدان بیایید».
بیبیسی ادامه میدهد هرگز فراموش نکنید که دادهها مخصوصا جدید نیستند، هرچند حجم آنها ممکن است چنین باشد، این استدلال توصیههای زیادی به همراه دارد.
یک قرن پیش، آنهایی که وارد صنعت نفت شدند توانستند ثروت فراوانی به دست آورند، انحصار آن را به دست گیرند و آینده اقتصاد را بر پایه منابع گرانبهای خود پایهریزی کنند، بنابراین، در دنیای امروزی، شرکتهای اطلاعاتی چون فیسبوک و گوگل قادر هستند چنین کاری انجام دهند.
با نفت در قرن بیستم، سرانجام یک اجماع کلی به وجود آمد که قانونگذاران باید در انحصار فروش نفت دخالت کنند، انحصار یا انحصارهایی که باعث تمرکز بیش از حد قدرت میشد.
بسیاری از اندیشمندان مشابهتهایی بین دادههای امروزه و نفت دیروز شناسایی کردهاند. جان ترونهیل، ویراستار فاینشنال تایمز، از آلاسکا مثال میآورد با این استدلال که شرکتهای دادهها باید یک درآمد پایه جهانی پرداخت نمایند، ایده دیگری که در حوزه سیاست بسیار مقبول است.
این است تفاوت بین نفت و داده
پس از آن نویسنده بیبیسی به برابریهای بین نفت و داده میپردازد و مینویسد: بین دادههای امروزی و نفت یک قرن پیش تفاوتهایی است درحالی که باید یادآور شد، سوءتفاهمهایی در خصوص اینکه چطور شرکتها از این تکنولوژی جدید بهره میگیرند و با این قدرت خود چه میکنند وجود دارد.
اولین تفاوت بزرگ بین این دو در نحوه عرضه آن است. مقادیر محدودی نفت در زمین وجود دارد، ولواینکه هنوز هم زیاد است، و ما احتمالا نتوانستهایم همه آنها را پیدا کنیم. اما دادهها نامتناهی هستند. عرضه آن هم بسیار زیاد است. دادهها بیشتر شبیه نور خورشید هستند تا نفت: دادهها آنقدر زیاد هستند که ما باید بیشتر نگران این باشیم که باید با این حجم دادهها چکار کنیم تا اینکه کجا پیدایشان کنیم یا چطور باید آنچه را که پیش از این یافتهایم به اشتراک بگذاریم.
دادهها را میتوان دوباره استفاده کرد و یک نوع داده را چند گروه از مردم میتوانند به دلایل مختلف استفاده کنند. مثلا آدرس ایمیلی که یک نفر میسازد. کسی میتواند از آن برای استفاده از سرویسهای موسیقی استفاده کند و نشانی از خود در آن به جا بگذارد، یا اینکه از یک رسانه اجتماعی برای ارسال عکس استفاده کند.
اگر یک شرکت داده بتواند از آدرس ایمیل یک نفر به اطلاعاتی در خصوص آن شخص دست یابد، یک مرکز موسقی یا یک شبکه اجتماعی و یک موتور جستجو هم میتوانند از این آدرس ایمیل استفاده کنند تا با این شخص تماس برقرار نمایند.
این است تفاوت بین نفت و داده. اگر یک شرکت بزرگ نفتی یک میدان نفتی را مثلا در تگزاس کشف کند، به تنهایی آن را کنترل خوهد کرد و هر زمان که بهرهبرداری از آن تمام شد، این میدان به حال خود رها میشود.
بیم و هراسهای واقعی
در ادامه مقاله بیبی سی در نقد اکونومیست میخوانیم: این یکی دیگر از نقاط تفاوت بین نفت و داده این است: چه کسی این کالا را کنترل میکند.
بیم و هراسهای برحق زیادی در خصوص استفاده و سوءاستفاده از دادههای شخصی آنلاین وجود دارد. مثلا کاری که یک قدرت خارجی برای تاثیر گذاری بر انتخابات انجام میدهد. و در این میان تعداد خیلی کمی از کاربران از آنچه که حضورشان در اینترنت به جا میگذارد باخبر هستند. البته اگر به این موضوع آگاه باشند دچار عقده روحی در خصوص امنیت شخصی خواهند شد.
اما داده چیزی است که در تئوری و نه عمل قابل کنترل توسط استفاده کننده است و باز هم به طور ایدهآل انتشار آنها به دلخواه و رضایت شخص است. اما در شرکتهای نفتی، بستگی به خود این شرکتها دارد که چقدر نفت از زیر زمین بیرون بکشند، با چه قیمتی بفروشند و به چه کسانی بفروشند.
شاید فردی بتواند دادههای خود را در اینترنت پنهان کند اما کاربران اندکی قادر خواهند بود اطلاعات آنلاین خود را کنترل کنند و بازیابی دادهها نیز به آسانی امکانپذیر نیست.
دیگر تفاوت کلیدی بین داده و نفت در این است که صنعت داده بسیار سریعتر از صنعت نفت رشد میکند. ابداعات در DNA شرکتهای بزرگ دادههاست که طول عمر بعضی از آنها به شدت کوتاه است. در نتیجه قوانین بسیار سختتر است.
در نهایت نویسنده به این نتیجه میرسد که توجیه اکونومیست این نکته را روشن میسازد که قانونگذاریهای پیشین برای شرکتهای جدید قابلیت اجرا ندارد.
بیبیسی بحث بر سر قوانین مربوط به این شرکتها را بسیار بالاتر از این میداند که با ایدههایی همچون «دادهها، نفت جدید هستند» بیان شود.
درواقع علیرغم متناهی اما فراوانی ماده خامی به نام نفت برای اقتصاد، دادهها منابعی نامتناهی در اقتصاد پساصنعتی هستند.
نویسنده بیبیسی با اشره تلویحی به اینکه «نفت صنعت حمل و نقل را به گردش درمیآورد و خانهها را گرم میکند»، مینویسد: شرکتهای داده به جای ایجاد خدمات حمل و نقل یا گرمایش خانهها، طبیعت خط مشی عمومی را کنترل و بازتعریف میکنند.
امروزه دادهها چیزهای مشترکی با نفت یک قرن پیش دارند؛ اما خدای تکنولوژی، بسیار بانفوذتر از بارونهای نفتی است.