گتوند، گره کور آبی ایران!
وزیر نیرو اعلام کرده است مدیریت مصرف و انتقال آب به حوضچههای تبخیری برای حل مشکلات گتوند به اجرا درمیآید و در حال حاضر نیز عملیات این دو طرح در مرحله اجراست.
به گزارش خبرنگار حوزه توسعه پایدار انرژی امروز، سد گتوند، یکی از بزرگترین سدهای ایران است که بر روی رودخانه کارون در جنوب غربی ایران ساخته شده است. این سد در فاصله 380 کیلومتری از ریزشگاه روخانه کارون، در فاصله 25 کیلومتری شمال شهرستان شوشتر و در 10 کیلومتری شمال شرقی شهر گتوند در استان خوزستان قرار دارد. این سد آخرین سد قابل احداث بر روی رودخانه کارون است. ارتفاع سد سنگریزهای با هسته رسی، 128 متر است و بلندترین سد خاکی کشور است.
گتوند، خاری در گلوی مدیریت منابع آب ایران
سالهاست گتوند چون خاری در گلوی مدیریت منابع آب ایران گیر کرده است. گره کوری است بر کلاف سردرگم سدسازیها در ایران. طرحی است که نه راه پیش برایش مانده نه راه پس.
طراحی گتوند برمیگردد به دوران قبل از انقلاب. دورانی که آمریکاییها آمدند و بررسیهای زیست محیطی سد را انجام دادند و بالاخره مکانی برایش تعیین کردند که 15 کیلومتر بالاتر از مکان فعلی سد بود. بعد از انقلاب، آنها که مسوول پیگیری سد بودند گفتند آمریکاییها میخواستند مخزن سد کوچک باشد، به همین دلیل جای آن را نادرست انتخاب کردند.
حالا سد مخزن بزرگی دارد بر روی گنبد نمکی. آب شیرین وارد مخزن سد میشود، شور میشود و خارج میشود. مهم بزرگ بودن مخزن سد بود که بزرگ شد!
بحرانها عادی میشوند
میگویند هر چه از بحران بیشتر حرف بزنید بیشتر تبدیل میشود به یک موضوع عادی. ریزگردها موضوعی عادی شدهاند، خشک شدن دریاچه ارومیه موضوعی عادی شده است، خشک شدن دیگر تالابها عادی شده است. آلودگی هوا موضوع عادی شده است، کمبود آب موضوع عادی شده است… گتوند عادی شده است. بحرانها دیگر فقط نامی از بحران را یدک میکشند.
این سد قرار بود 4500 گیگاوات برق تولید کند، سیلابها را کنترل نماید و برای کشاورزی پایین دست سد، آب فراهم کند. اما گنبدهای نمکی، آنجایی بودند که نباید بودند، و این بود که بزرگترین دریاچه آبشور انسانساز ساخته شد. با 8.2 میلیون تن نمک انباشته در پشت آن.
دانشگاه شهید چمران اهواز، قطب مطالعات آب در ایران، با تایید سازمان حفاظت از محیط زیست، پس از مطالعات علاج بخشی این سد، رای به برچیدهشدن آن داد اما هنوز این رای راسما اعلام نشده بود که این مسوولیت از دانشگاه اهواز گرفته شد و به دانشگاه تهران رسید.
دانشگاه شهید چمران اهواز سه گزینه برای خلاصی از این بحران اعلام کرده بود. اول: طرح بایپس، یعنی با ایجاد مسیری تازه، کارون با دور زدن مخزن سد، در پایین دست دوباره بر مسیر قبلی خود برگردد. دوم: طرح مدیریت مخزن: یعنی رهاسازی تدریجی نمک به سمت خلیج فارس. سوم: احداث حوضچههای تبخیری و انتقال نمک دریاچه به آنها.
سد باشد یا نباشد؟
اما در نهایت دانشگاه شهید چمران اهواز طرحهای دوم و سوم را نیز بهخاطر ایجاد مشکلات جدی زیست محیطی رد کرد و عملا خواستار برچیدن سد شد و سازمان حفاظت از محیط زیست و وزارت کشاورزی هم از این طرح حمایت کردند.
اما دانشگاه تهران، طرح بایپس و حدف سد را رد کرد و اعلام کرد گزینه نهایی ترکیبی از احداث حوضچههای تبخیری نمک و مدیریت حوضچه به شکل رهاسازی تدریجی نمک در کارون است.
ناصر کرمی، اقلیم شناس و استاد دانشگاه میگوید «قبلا استادان دانشگاه شهید چمران تاکید کرده بودند که این دو طرح مشکلات بعضا جبرانناپذیری تازهای ایجاد خواهد کرد. مضاف بر اینکه هزینههای اقتصادی آن قابل ملاحظه است. با توجه به تداوم حل شدن روزانه هفت هزار تن نمک و انباشت آن پشت سد، که تا دهها سال دیگر ادامه خواهد داشت، در طرح احداث حوضچههای تبخیری نه فقط همچنان بمب نمک پشت سد فعال میماند، بلکه بمب تازه 1100 هکتاری هم در پایین دست آن ایجاد خواهد شد. آن هم در شمالیترین نقطه جلگه خوزستان و در مسیر بادهای غالب و سیلابهایی که تا پایین دستترین نقاط این جلگه میروند».
حالا پس از سالها کش و قوس بودن یا نبودن سد گتوند، وزارت نیرو تیر خلاص را بر تمام گمانهزنیها زد و تکلیف سد گتوند را مشخص کرد.
حمید چیت چیان وزیر نیرو با اعلام اینکه «براساس تصمیمگیری که مجموع چند دستگاه از طرف دولت و رییس جمهور تعیین شده بودند، برای سد گتوند برنامهریزی مدونی تبین شد»، گفت: سازمان برنامه و بودجه، وزارت کشاورزی، وزارت نیرو و نماینده ویژه رییس جمهور در مورد این سد تصمیمگیری کردند.
به گفته وزیر نیرو طبق آخرین تصمیمگیریها قرار شده است که دو تصمیم آخر مبنی بر مدیریت مصرف و انتقال آب به حوضچههای تبخیری برای حل مشکلات گتوند به اجرا دربیاید که در حال حاضر نیز عملیات این دو طرح در مرحله اجرا قرا گرفته است.
و این خط بطلانی بود بر انتقادها بر سدی که نماد آب شور، نماد بدهی بالا، نماد تعطیلیهای چند باره و وعدههای انجام نشده، نماد آوارگی چند هزار روستایی و زیر آب رفتن دهها روستا، و نماد فقدان اعتقاد به چهارچوبهای فنی و مهندسی و ارزیابیهای زیست محیطی در جانمایی یک سد بود.
مسئولانی که نظراتشان باهم یکی نیست
حمید چیت چیان، در تاریخ چهارم بهمن ماه سال جاری، در گفتوگویی که با ایرنا داشت، با رد هرگونه اشتباه در جانمایی و آبگیری است، گفت: چنین مطلبی در آخرین جلسهای که با مسوولان موسسه آب دانشگاه تهران برگزار شد، مورد تایید قرار نگرفت.
پیش از آن، محمد علمی بنی هاشمی، عضو هیات علمی موسسه آب دانشگاه تهران و مشاور مطالعات سد گتوند در نشست تخصصی بررسی راهکارهای حل مشکلات سد گتوند، در حاشیه دهمین سمینار بینالمللی مهندسی رودخانه در دانشگاه چمران اهواز، جانمایی و آبگیری سد گتوند را یک خطای ملی دانسته و گفته بود: پس از آبگیری این سد 25 درصد به شوری رودخانه کارون اضافه شده است.
محمد حاجرسولیها، مدیرعامل مدیریت منابع آب ایران` href=`https: www.iranenergy.news شرکت-مدیریت-منابع-آب-ایران` target=`_blank`>.شرکت مدیریت منابع آب ایران، نیز گفته بود: بررسیها هرچند سازه سد را بدون ایراد و اشکال اعلام نکرده است، اما اینطور هم نیست که جانمایی سد، سببساز مشکلات عدیدهای باشد.
پیش از این احمد سیاحی، معاون استاندار خوزستان، اعلام کرده بود براساس آمار اعلام شده که مورد پذیرش شرکت منابع آب و نیرو (مجری سد) هم قرار گرفته است، 25 درصد از شوری آب رودخانه کارون در پایین دست مربوط به سد گتوند است و به همین دلیل مطالعات طرح علاج بخشی این سد، توسط دانشگاه تهران به عنوان مشاور سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور انجام شد.
مسعود اسدی، رییس شورای هماهنگی تشکلهای کشاورزی خوزستان هم نظری دیگر دارد. اسدی، در گفتوگو با خبرگذاری فارس، گفته بود: روشی که وزارت نیرو برای درمان سد گتوند انتخاب کرده است روش بسیار ناکارآمد و خطرناکی است.
اسدی میگوید: روش مدیریت مخزن و احداث دریاچههای تبخیری دو روش مورد نظر وزارت نیرو به منظور درمان سد گتوند است که هر کدام از دیگری خطرناکتر است. وزارت نیرو با روش مخزن در نظر دارد، آب شور و شیرین را با EC حدود 7 درصد وارد مخزن کرده و با شوری 1.8 درصد، خارج کند که در دراز مدت سبب ایجاد لطمات جبران ناپذیری خواهد شد.
اسدی نسبت به تبدیل دو تا سه هزار هکتار از اراضی جنوب شرق گتوند به دریاچههایی برای انتقال آب شور سد برای تبخیر هشدار میدهد و میگوید: با این روش حداکثر روزانه سه هزار تن میتوان نمک درون سد را تخلیه کرد که جدا از اینکه سالها تخلیه نمکها طول خواهد کشید، اراضی زیر دست نیز از بین خواهند رفت و بیابانهای نمکی زیادی در منطقه عقیلی ایجاد میشود که با اندک باد و طوفانی تبدیل به بارانهای نمکی میشوند واراضی کشاورزی منطقه را از بین خواهند برد.
ناصر کرمی اقلیم شناس و استاد دانشگاه نیز، با رد طرح وزارت نیرو، برای ایجاد حوضچههای تبخیری، بهترین راهکار را روشی میداند که اولویتهای اکولوژیکی در آن رعایت شده باشد و از نظر وی، بهترین چاره، اجرای طرح بایپس است.
کرمی در صفحه شخصی خود در پاسخ به این سوال که با اجرای طرح بایپس، و خشک شدن آب موجود در پشت سد، با نمکی که در پشت سد ذخیره شده است چهکار باید کرد؟ میگوید: به هر حال پشت سد بهصورت تاریخی کانون نمک بوده است. نمک در آن منطقه قابل کنترل است و امکان انتشار در پایین دست را ندارد. با تبخیر تدریجی دریاچه سد، به تدریج شرایط به وضعیت معمول برمیگردد و انحلال نمک جدید هم به وجود نمیآید.
دکتر حسین صدقی، استاد سابق دانشگاه تهران، و پدر علم هیدرولوژی ایران هم میگوید: در نظر دارند سالانه 12 میلیارد [متر مکعب] آب با کیفیت تولید کوهستانهای زاگروس را ابتدا در مخزن سد گتوند به آب نمک تبدیل کنند و سپس با صرف هزینههای زیاد آن را به دریاچههای شور تبخیری منتقل کنند تا شوری «مدیریت» شود. فکرش را بکنید، 12 میلیارد متر مکعب آب با بهترین کیفیت را اول شور کنیم و با هزینه، نمک این شوری را در سراسر کشور پخش کنیم.
دلیلی که نباید سد برچیده شود
وقتی صحبت از برچیدن سد گتوند به عنوان تنها راهکار مقابله با بحران شوری آب رودخانه کارون مطرح میشود، راهکاری که بسیاری از متخصصان چون ناصر کرمی هم آن را علاج این سد میدانند، منتقدان این طرح، هزینههای بالای برچیدن سد را مطرح میکنند.
محمد علی بنیهاشم، عضو هیات علمی موسسه آب دانشگاه تهران، در خصوص طرح برچیده شدن سد میگوید: این گزینه برای این مطرح شد که بهرهبرداران آب با کیفیتتری را دریافت کنند اما این راهکار هیچ فکری برای بمب نمک ندارد و باید با راهکار دیگری تلفیق شود.
بنی هاشم، هزینه برچیدن سد را راهکاری بسیار پرچالش و پرهزینه میداند و میگوید: حداقل سه هزار میلیارد تومان برای اجرای این طرح نیاز است.
بنیهاشم میافزاید: در یک مقطع زمانی روزانه 60 هزار تن نمک از کوههای عنبل وارد مخزن سد میشد اما اکنون این رقم بسیار کم و به روزانه هفت هزار تن رسیده است که نشان میدهد شرایط تثبیت شده است.
وی تاکید میکند: اگر انحلال نمک همچنان رو به افزایش بود، قطعا بدون درنگ برچیده شدن سد پیشنهاد میشد اما تثبیت شرایط باعث حذف این گزینه شد.
اما سوال اساسی دیگری هم باقی مانده است که گویی در پس مشکلات بیشمار این سد، به فراموشی سپرده شده است. آیا اگر قرار بود این سد 4500 گیگاوات برق تولید کند، با این آب شور، احتمال فرسودگی و زنگ زدگی توربینها و پمپها وجود ندارد؟ توربینها و پمپها و تجهیزاتی که قرار است برق تولید کنند!
و خوزستان هنوز منتظر آینده است
در این کش و قوس بودن یا نبودن گتوند، در میان حجم انبوه نظریات آنها که طرفدار برچیده شدن سد هستند و آنها که میگویند مشکلات سد به مرحله تثبیت رسیده است و آینده روشن است؛ این مردمان خوزستان هستند که تحمل میکنند و تاوان اشتباهاتی را میدهند که خود در آفرینش آن نقشی نداشتند.
پدر علم هیدرولوژی ایران در صفحه شخصی خود مینویسد: خوزستان از تو پوزش میخواهم. هر چه در توان داری مرا مذمت کن، که سزاوارم.