چرا پل صدر ساخته شد؟
یکی از هزینههایی که در سالهای اخیر شهرداری تهران به بودجهی این شهر تحمیل کرد و هنوز نیز پس از گذشت سه سال از افتتاح آن همچنان مورد اعتراض متخصصان مدیریت شهر، جامعهشناسان و شهرسازان است، پُل اتوبان صدر میباشد.
به گزارش «انرژی امروز»، کانال تلگرامی «شهر مردم» نوشت:
به نوشتهی سایت خبرآنلاین در 24 دیماه همین امسال، در جدیدترین اظهارنظرها، دو معاون شهرداری تهران دو عدد بسیار متفاوت را درباره هزینههای این پل اعلام کردهاند؛ از ۶۴۰ میلیارد تا ۱۷۰۰ میلیارد تومان.
بحث هزینهی پل صدر با ورود مشاور مدیرطرح و عوامل ذی مدخل آن به بحث، پیچیدهتر نیز شد. وی رقم 5 هزار میلیارد تومان را به عنوان هزینهی این طرح به سایت اقتصاد آنلاین اعلام کرد و گفت که این مبلغ شامل هزینههای تملک برخی منازل و ساختمانهای مسکونی و اراضی اطراف طرح اضافه میشود.
صاحبنظران دیگری نیز وارد کار شدند تا یادآوری کنند که از منظر مدیریت حمل و نقل شهری، پل صدر اشتباه بزرگی بوده است.
مهدی روانشادنیا عضو هیات مدیره سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران میگوید میشد با همین هزینه ساخت، در زیر بزرگراههایی مانند نیایش، صدر و بابایی اقدام به ساخت خطوط مترو کرد. وی اظهار داشت که با هزینهی بزرگراه صدر میشد دو برابر خط مترو کشید.
گفته شده است که بهجای ساختن پل صدر میشد حدود 70 کیلومتر مسیر مترو ساخت. و همچنین این تنها پروژه ای نیست که در واقع هزینه آن در جای صحیح مصرف نشده است. به جای احداث اتوبان صدر و برخی پروژههای دیگر همچون پروژه احداث تونل نیایش، ما میتوانستیم برای توسعه حمل و نقل عمومی سرمایه گذاری کنیم.
ماجرای ساخت پُل صدر جنبهی دیگری از نابسامانی در مدیریت شهری را نیز به نمایش گذاشت و آن عدم وجود مصوبهی شورای شهر بود برای انجام این پروژه.
سایت خبرآنلاین در گزارشی که از احداث این پل منتشر کرد یادآور شد که با وجود مباحثات مکرر در رسانهها، همچنان شهرداری تهران، مصوبهای مبنی بر مجوز انجام این پروژه از مراجع ذیصلاحی همچون شورای شهر (قبل از شروع عملیات اجرائی)، شورای عالی ترافیک، کمیسیون ماده ۵، شورای عالی شهرسازی و… ارایه نکرده است.
معاونت فنی و عمرانی شهرداری در مصاحبه با روزنامه دنیای اقتصاد گفت: که این اقدام مبتنی بر راهبردهای طرح جامع تهران بوده است. اما طرح جامع به هیچ وجه وارد این جزییات نمیشود و این طرح محلی برای دادنِ چنین مجوزهایی نیست.
طرحی بدون مطالعه
در واقع هیچ مطالعهای مبنی بر چرایی و دلایل توجیهی این پروژه، رویت نشده است. ضرورت داشت چنین مطالعاتی بهعنوان مطالعات پشتیبان و توجیهکننده طرح از نقطهنظر مسایل ترافیکی، زیستمحیطی، شهرسازی و پیشبینی تبعات اجرای آن و بررسی آلترناتیوهای ممکن و…، در مراجع ذیصلاح ارایه میشد تا فرایند قانونی تصویب، امکانپذیر باشد.
آخرین گروهی که دربارهی بیفایدگی، هزینهبر بودن و ضررهای دیدگاهی که پشتِ ساخت یک چنین پلهای برای شهر و شهروندان است سخن گفتند، جامعهشناسان و کارشناسان برنامهریزی شهری بودند.
دکتر پویا علاءالدینی، استاد برنامهریزی و رفاه دانشگاه تهران در میزگردی با روزنامه تعادل، این واقعیت را یادآور شد که ساخت بزرگراهها تشویق شهروندان به استفاده از خودرو شخصی است و هر چه اتوبان و بزرگراه بیشتری ساخته شود مردم نیز خودروهای بیشتری وارد شهر میکنند.
در برخی شهرهای بزرگ دنیا در برههیی اقدام به ساخت بزرگراه کردند اما خیلی زود به این نتیجه رسیدند که ادامه این مسیر نه تنها منجر به افزایش کیفیت زندگی شهروندان نمیشود بلکه آسیبهایی نیز به دنبال دارد.
او یادآوری کرد که اکنون در شهرهای پیشرفته دنبال این هستند که با وضع قوانین و مقررات شرایط را برای تردد خودروهای شخصی سخت کرده و اولویت حق تردد با وسایل حمل و نقل عمومی باشد. در واقع باید از خود بپرسیم که شهر متعلق به کیست؟ انسانها یا خودروها؟
محمدمهدی برادران، کارشناس برنامهریزی شهری نیز در همین میزگرد گفت که اتوبان طبقاتی، «نسل منقرضشده» معابر درونشهری است که ۷۳سال پیش در ادبیات شهرسازی وارد شد اما اشکالات و نارساییهای شهری ناشی از آن در مدت کوتاهی مورد تجدیدنظر اساسی قرار گرفت و دولتهای محلی در کشورهای مختلف نسبت به جمعآوری این اتوبانها اقدام کردند.
او متذکر شد که افزایش مسیرهای تردد خودرو بدون آنکه به کاهش بار ترافیک در مسیرهای قبلی منجر شود، در عمل باعث «تشدید تقاضای سفر با خودرو شخصی» شد ضمن آنکه «هزینه تصاعدی نگهداری» از پلهای طبقاتی و همچنین «خطر ریزش پل» در اثر زلزله در شهرهای لرزهخیز، به عنوان اشکالات اساسی این نوع معابر بوده است.
به گزارش «انرژی امروز» در سالهای اخیر ساخت پلهای دو طبقه مختص تهران نبوده و گویی شهرها در احداث این نوع اتوبانها باهم به رقابت برخاستهاند که نمونههای این رویکردها را در شهرهایی چون اصفهان و قزوین میتوان دید.