شرط بندی 5 غول نفتی بر روی گاز

کاهش قیمت طولانی مدت نفت و پیشرفت انرژیهای تجدیدپذیر و خودروهای برقی، غولهای بزرگ نفتی را برآن داشته تا برنامههایی برای گذار تدریجی به سوی گاز طبیعی در پوتفولیوی تولید خود داشته باشند.
به گزارش خبرنگار بینالملل «انرژی امروز»، در دهه پیش رو اکثر پروژههای کنونی در ترکیب انرژی خود به گاز طبیعی به عنوان یک سوخت فسیلی با سرعت سریع رشد نگاه میکنند. گاز طبیعی بهعنوان یک سوخت فسیلی نسبتا پاکتر در مقابل نفت و زغال سنگ مطرح است و انتظار میرود تا زمانی که مسائل مربوط به ذخیرهسازی انرژی در انرژیهای تجدیدپذیر حل شود، گاز طبیعی پلی باشد بین انرژیهای تجدیدپذیر و زغال سنگ.
بر اساس تحلیل بلومبرگ، اینکه آینده گاز طبیعی تا چه حد میتواند روشن باشد بستگی دارد به رقابتپذیری قیمت آن بهویژه در بازار آسیا.
از این رو، اویل پرایس مینویسد، شکی وجود ندارد که تقاضا برای گاز طبیعی افزایش خواهد یافت. اما سوال اینجاست که چقدر؟ و آیا گاز طبیعی تا موقع صدرنشینی انرژیهای تجدیدپذیر، زمان برای اثبات خود بهعنوان یک پل سوختی پاک خواهد داشت؟
هر پنج غول نفتی دنیا بر سر آینده گاز در حال شرط بندی هستند.
پیش از این هم گاز طبیعی بیش از نیمی از تولید محصولات نفتی شل را از آن خود کرده است. پاتریک پویان، مدیر توتال، میگوید که گاز طبیعی آینده سوختهای فسیلی است و «به اندازه کافی انعطاف دارد که به عنوان ترکیب درستی با تجدیدپذیرها مطرح شود، ما در حال آمادهسازی توتال برای تولید بیش از پیش گاز هستیم و در عرض 35 سال، خواهیم توانست بیش از نفت، گاز تولید و توزیع نماییم».
در دوران قیمتهای کم اما طولانی مدت نفت، شرکت نفت بیپی «به دنبال گذار به گاز طبیعی در پورتفیلوی خود است». اکسون موبیل ایالات متحده هم گاز طبیعی را به عنوان «بزرگترین تغییر دهند بازی با کمترین انتشارات، و بیشترین انعطافپذیری و فراوانی زیاد» میداند.
گاز طبیعی در پورتفولیوی شرکت انرژی شورون هم بخش رو به رشدی را به خود اختصاص داده است و این گروه انرژی برآن است تا «سرمایههای لازم برای توسعه منابع گازی و توزیع گاز طبیعی به بازاری که مصرف گاز در آن رو به رشد است را فراهم آورد».
هر چند بر اساس اعلام آژانس بینالمللی انرژی IEA، انتظار میرود در پنج سال آینده تقاضای جهانی گاز طبیعی سالانه 1.6 درصد افزایش یابد، اما 40 درصد این افزایش را به رشد اقتصاد چین نسبت میدهند.
الکساندر دیوار، از شرکت مشاوره مرکز اثرات انرژی، به بلومبرگ گفته است که در دراز مدت و تا سال 2040، چین مجبور است ساخت نیروگاههای گازسوز خود را سالانه به 8.7 گیگاوات برساند درحالیکه این رقم بین سالهای 2010 تا 2015 برابر با 5 گیگاوات بود.
عرضه در بازار LNG مشکلی ندارد و ظرفیت مایعسازی گاز ایالات متحده بیشتر میشود.
IEA میگوید «اشباع بازار بر قیمت LNG تاثیرگذار است، و مصرفکنندگان جدید مثل پاکستان، تایلند و اردن را جذب میکند».
در حال حاضر در کوتاه مدت به دلیل نوسانات قیمت، اشباع بازار احتمالا بتواند صدماتی به تامین کنندگان LNG بزند اما میتواند به این تولیدکنندگان کمک کند تا بقای بیشتری داشته باشند، چون اشباع بازار خریداران را تشویق به ایجاد زیرساختهای بیشتر میکند.
تا 2020، صنایع بیشترین تقاضای گاز طبیعی را از آن خود میکنند، و IEA معتقد است که تولید برق، مهمترین بخش مصرفکننده گاز، رشدی متعادل خواهد داشت و سالانه به یک درصد خواهد رسید.
IEA میگوید: «در بسیاری از بازارهای رشدیافته، افزایش تولید برق از انرژیهای تجدیدپذیر، به همراه رشد متعادل تقاضای برق، فرصتهای تولید حرارتی را محدود میکند. در بسیاری از بازارهای نوظهور که بر واردات گاز تکیه دارند، بهویژه اقتصادهای با قوانین سختگیرانه آلودگی هوا، گاز تبدیل به رقیب سرسخت زغالسنگ میشود».
IEA معتقد است تا سال 2022، گاز جای پای ثابت خود را در جنوب و شرق آسیا خواهد یافت. چین و هندوستان بزرگترین کشورهایی هستند که این تقاضا برای گاز در آنها زیاد خواهد بود. اما دیگر کشورها مثل پاکستان و بنگلادش هم چنین روندی را طی میکنند و از LNG ارزان برای تولید برق استفاده خواهند کرد.
تقاضای جهانی گاز مطمعنا در حال افزایش است اما میزان گسترش آن به شدت بستگی به قیمت گاز و رقابتپذیری آن با انرژیهای تجدیدپذیر و زغال سنگ آن هم در بازارهای بدون قیمتگذاری کربن دارد.



