امنیت غذایی و چالش‌های زیست‌محیطی

نابودی محیط زیست و طبیعت از جمله چالش‌های فراروی امنیت غذایی در جهان امروزه به شمار می‌رود. این درحالیست ‌که به باور عموم متخصصان زیست محیطی، وقتی به محیط زیست می‌رسیم باید بدانیم پیشگیری بهتر از درمان است شاید هیچ وقت فرصت درمان وجود نداشته باشد یا هزینه‌های غیر قابل جبرانی نیاز باشد.

مهسا جمشیدی فعال محیط زیست

افزون بر تشدید نگرانی‌ها به دلیل آثار سو تغییرات آب و هوایی، معضلاتی همچون آلودگی آب، فرسایش خاک، انتشار گازهای گلخانه‏ای و از بین رفتن تنوع زیست محیطی، تهدیدی جدی علیه تولید جهانی غذا به شمار می‏رود. این موارد چون در بلند مدت اتفاق می افتد در کوتاه مدت برنامه ریزی درستی صورت نمی‌گیرد، در زمان وقوع بحران چنین مواردی سرآغازی خواهند بود برای آگاهی هر چه بیشتر محیط زیستی و مدیریت بحران آن.

امنیت غذایی و ایمنی غذا از واژه‌هایی مهم و پرکاربردی است که امروزه در اسناد توسعه‌ای به آن پرداخته شده است و از سوی مسئولان به کار گرفته می‌شود. امنیت غذایی به دسترسی همه افراد یک جامعه، در تمام دوره عمر به غذای کافی و سالم برای داشتن زندگی سالم و فعال گفته می‌شود و در آمد خانوار از عوامل مهم در تأمین امنیت غذایی در یک نظام اجتماعی می‌باشد.

عامل مهم دیگر در تأمین امنیت غذایی جامعه، ذائقه و دانش تغذیه‌ای خانواده‌ها در نحوه تخصیص بودجه برای تهیه بهترین نوع غذای در دسترس و چگونگی تقسیم غذا در خانواده می‌باشد. امنیت غدایی زمانی تأمین می‌شود که سرانه سبد غذایی خانواده به صورت صحیح انتخاب و تهیه شود، برای افراد خانواده کافی و به صورت صحیح طبخ شود تا عناصر و مواد غذایی سالم و صحیح به سلول‌ها و اندام‌های بدن برسد. برای تأمین امنیت غذایی در یک کشور و نظام اجتماعی باید سازمان‌ها و نهادها با هم همکاری داشته باشند و با هماهنگی یک سازمان متولی امنیت غذایی، بر تولید یا واردات مواد و محصولات غذایی، آموزش و تبلیغ و آگاهی دادن به جامعه و سیاست گذاری‌های کلان اقتصادی نقش ایفا کنند.

سازمان متولی امنیت غذایی باید نسبت به نوع مواد غذایی، میزان و قیمت آنها همیشه مطلع باشد و بررسی کند که همه مردم از نظر فیزیکی به این غذا دسترسی داشته باشند و درآمدشان به قدری باشد که بتوانند این غذا را بخرند. این سازمان در صورت بروز بحران باید زنگ خطر را به صدا در آورد و اندازه گیری این امنیت را بر عهده بگیرد.

ایمنی غذایی یعنی اطمینان از اینکه غذایی که مردم جامعه استفاده می‌کنند بطور کامل سالم و فاقد هرگونه آلودگی باشد؛ این آلودگی می‌تواند شامل آلودگی میکروبی، انگلی و یا شیمیایی باشد. بررسی‌های علمی نشان می‌دهد که در دهه‌های اخیر با گسترش تکنولوژی و افزایش مصرف افزودنی‌ها، آفت کش ها، آنتی بیوتیک ها و هورمون‌ها در تولید مواد غذایی در کشورهای در حال پیشرفت، اثرات سوء و انکارناپذیری بر سلامت انسان‌ها بوجود آمده است. این آلودگی‌ها و بیماری شامل بروز انواع ناهنجاری‌های مادرزادی و سرطان‌ها به ویژه در کودکان می‌باشد. براساس آمار، میزان وقوع مسمومیت‌های ناشی از آلودگی غذا در کشورهای در حال پیشرفت ۱۳% بیشتر از کشورهای صنعتی است.

بانک جهانی امنیت غذایی را «دسترسی همه مردم در تمام اوقات، به غذای کافی برای داشتن یک زندگی سالم» تعریف می‌کند که این تعریف در کنفرانس رم نیز مورد تاکید همگان قرار گرفته شده است. سه عنصر «موجود بودن غذا»، «دسترسی به غذا» و «پایداری در دریافت غذا» محورهای اصلی این تعریف می‌باشند که «موجود بودن غذا» شامل میزان مواد غذایی در مرزهای ملی از طریق تولید داخلی و واردات مواد غذایی می‌باشد و مفهوم «دسترسی به غذا» نیز دسترسی فیزیکی و اقتصادی به منابع، جهت تأمین اقلام غذایی مورد نیاز جامعه و «پایداری در دریافت غذا»، ثبات و پایداری دریافت ارزش‌های غذایی مورد نیاز جامعه می‌باشد.

افزایش جمعیت و رشد اقتصادی کشورهای در حال پیشرفت به رشد تقاضای برای غذا چه از لحاظ کمی و چه از لحاظ کیفی منجر خواهد شد. یعنی اینکه تقاضای جهانی از لحاظ مقدار و ماهیت دچار تغییرات عمده خواهد شد.

سه چالش غذایی عمده جهان از نگاه بانک جهانی

چالش اول

گرسنگی در سطح جهان در حال افزایش است. اوایل دهه 1990، افزایش تعداد افراد گرسنه در سطح جهان بعد از طی دو دهه سیر نزولی دچار تغییر فاحشی شد و از آن پس به دلیل افزایش قیمت غذا در اثر بحران مالی، رو به افزایش گذاشت. بحران مالی نیز به نوبه خود موجب شد قیمت محصولات کشاورزی تا حدودی افت کند و تجارت محصولات کشاورزی و مبادله‌های مرتبط با آن کاهش یابد. امروزه اقشار کثیری از مردم گرسنه جهان به طور مستقیم یا غیر مستقیم برای بقای خود به کشاورزی وابسته‏اند. براساس آخرین ارزیابی به عمل آمده از سوی سازمان فائو، امروزه بالغ بر 969 میلیون نفر در جهان با هزینه‌ای کمتر از یک دلار در روز زندگی می‏کنند و حدود سه چهارم از آنها برای بقا خود به کشاورزی وابسته هستند. در واقع، فقر و تنگدستی شدید این افراد خروج از این وضعیت را برای آنها غیر ممکن ساخته است.

چالش دوم

عدم وجود تعادل در رژیم غذایی روزانه افراد از دیگر چالش‌هایی است که اگر چه سوء تغذیه ناشی از فقر که یکی از دلایل عمده مرگ در سراسر جهان بر شمرده‌اند ولی امروزه بیماری‏های مرتبط با رژیم غذایی از جمله چاقی، بیماری‏های قلبی، انفراکتوس و دیابت بسیار گسترش یافته بطوری که پرخوری و عدم تحرک ناشی از زندگی مدرن و چاقی به چالش مهم بهداشت عمومی انسان‏ها در کشورهای صنعتی تبدیل شده است.

چالش سوم

چالش دیگر در زمینه تولید غذا، نابودی محیط زیست و طبیعت می‏باشد. محیط زیستی که باید بستری مناسب برای زندگی نسل آینده بشر باشد.

تخریب محیط زیست از دو جنبه با غذا در ارتباط است

–        تخریب محیط زیست ناشی فعالیت‏های نادرست کشاورزی: مشکلاتی مانند فرسایش خاک، آلودگی آب، انتشار گازهای گلخانه‏ای و از بین رفتن تنوع زیست محیطی، تهدیدی جدی علیه تولید جهانی غذا به شمار می‏رود و عموماً وقوع موارد قید شده، چون در بلند مدت اتفاق می افتد در کوتاه مدت برنامه ریزی درستی صورت نمی‌گیرد تا زمانی که بحران بزرگی ایجاد شود و این تازه آغازی می‌شود برای آگاهی هر چه بیشتر محیط زیستی و مدیریت بحران آن.

–        محدود کردن محصولات غذایی: در واقع محیط زیست تخریب شده امکان تولید مواد غذایی را گرفته و اجازه ایجاد محصول کشاورزی سالم و کافی را نمی‌دهد

به نظر می‌رسد باید محیط زیست و آثار و تبعات عدم توجه به آن در موضوعات همانند امنیت غذایی که یکی از دغدغه‌های بزرگ دنیای امروز بشر است جدی گرفته شود. وقتی به محیط زیست می‌رسیم باید بدانیم پیشگیری بهتر از درمان است شاید هیچ وقت فرصت درمان وجود نداشته باشد و یا هزینه‌های غیر قابل جبرانی نیاز باشد.

نیل به امنیت غذایی بیش از هر چیز دیگری توجه ما را به اصلاح الگوی مصرف جلب می‌کند، حجم زیاد ضایعات نان، اتلاف زیاد منابع آبی به دلیل استفاده روش‌های نادرست آبیاری کشاورزی و از جهت دیگر عدم توجه به نگهداری مناسب از محصولات زراعی و باغی از مصادیق نگران کننده در این زمینه است. گذر از بحران غذا و نیل به توسعه منابع طبیعی و انسانی با تکیه به کشاورزی، به عنوان موتور توسعه پایدار امکان پذیر است. برای این منظور، باید توانمندی‌ها و قابلیت‌های بخش کشاورزی را شناخت و برای برطرف کردن موانع و عوامل بازدارنده توسعه تلاش کرد. دولت‌ها در قالب برنامه‌های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در صدد هستند تا ضرورت‌ها و چالش‌های اساسی کشورهای خود را مانند جوانی جمعیت، افزایش سطح مشارکت‌های اجتماعی، توجه به امر اشتغال و فراهم آوردن رشد اقتصادی مورد نیاز برای کاستن از نرخ بیکاری فعلی، توسعه منابع انسانی، فناوری و بهره مندی از منابع و امکانات کشور را جهت رشد و پیشرفت هر چه سریع‌تر جوامع خود بکار گیرند. اصلاح الگوی مصرف و تقویت فرایند بازاریابی و رسیدگی بیشتر به امور بسته بندی و توزیع مناسب محصولات غذایی جهت جلوگیری از اتلاف آنها مانند نان و سایر اقلام خوراکی و توجه بیش از پیش به موارد قید شده از مهمترین وظایف مسئولین و مردم در هر نظام اجتماعی می‌باشد.

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن